سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

گوساله
گفت: سفیر امارات در واشنگتن طی مصاحبه ای گفته است حمله آمریکا به ایران اگرچه هزینه هایی دارد ولی به نتیجه آن می ارزد و امارات از این حمله حمایت می کند!
گفتم: پشه چی هست که فشار خونش باشه؟!
گفت: حیوونکی ها یک تجارتخانه دایر کرده اند و اسمش را کشور!! گذاشته اند.
گفتم: ولی امارات به حیاط خلوت اسرائیل شهرت دارد!
گفت: این غلط های زیادی را هم به نمایندگی از اسرائیل علیه ایران اسلامی مطرح کرده است.
گفتم: پدر و پسری برای دزدی وارد خانه ای شده بودند، صاحبخانه متوجه شد و آنها پا به فرار گذاشتند. صاحبخانه با عصبانیت خطاب به پسر گفت؛ گوساله! وایستا ببینم. و پسر به پدرش گفت؛ باباجون! شما فرار کن! مرا شناسایی کرده اند!

 

عاشق
گفت: محمد خاتمی در سایت اختصاصی خود به منافقین حمله کرده است.
گفتم: ولی از قدیم و ندیم گفته بودند که «چاقو، دسته خودش را نمی برد»!
گفت: خاتمی گفته است منافقین و سایر گروه های تروریستی مرده اند.
گفتم: اگر معتقد است که منافقین و سایر گروه های تروریستی مرده اند، چرا در فتنه 88 با آنها ائتلاف کرده بود؟!
گفت: چه عرض کنم؟! شاید وقتی با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها ائتلاف می کرد هنوز نمی دانست که آنها مرده اند ولی بعد از این که دید از دست آنها هیچ غلطی علیه ایران اسلامی ساخته نیست، متوجه شده که آنها مرده اند!
گفتم: یک «مار» عاشق «مار» همسایه شده بود و چند ماه پی درپی- احتمالا 8 ماه- برای او نامه عاشقانه می نوشت و قربان صدقه اش می رفت، اما وقتی که دید مار همسایه هیچ تکانی نمی خورد، یواشکی خودش را به او رساند و تازه متوجه شد که «شلنگ» است!

 

کارت ملی
گفت: برخی از افراد نزدیک به سران فتنه از سردرگمی و سرخوردگی شدید آنها خبر می دهند.
گفتم: یعنی موسوی و خاتمی و کروبی نمی توانستند بفهمند در قد و قواره ای نیستند که بخواهند با اسلام و انقلاب و نظام مقابله کنند؟!
گفت: آمریکا و اسرائیل و انگلیس با وعده ثروت و قدرت آنها را به میدان فرستادند.
گفتم: باید می فهمیدند خیلی کوچکتر از آن هستند که بتوانند در مقابل توده های عظیم و پاکباخته این مرز و بوم قد علم کنند.
گفت: حالا بدجوری به جیلیز و ویلیز افتاده اند.هم هویت خود را از دست داده اند و هم کوهی از وطن فروشی و خیانت روی دوش خود گذاشته اند.
گفتم: یارو که دیده بود بعضی ها کارت بانکی به دستگاه خودپرداز می دهند و پول می گیرند، به طمع افتاد و کارت ملی خودش را به دستگاه داد و بعد پای دستگاه نشسته و به دستگاه التماس می کرد و می گفت؛ ببخشید، اشتباه کردم! پول نمیدی، نده، لااقل کارت ملی رو پس بده!


نوشته شده در جمعه 89/4/18ساعت 1:4 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

تبریک
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به آمریکا پناهنده شده در وبلاگ خود خطاب به سران فتنه نوشته است، باید به استقامت ادامه بدهید تا در آینده به نتیجه برسید!
گفتم: سران فتنه که مدتهاست دچار سکته سیاسی شده و به سختی نفس می کشند.
گفت: این اصلاحاتچی فراری خطاب به آنها می نویسد؛ شکست امروز را نبینید، من از هم اکنون پیروزی آینده شما را تبریک می گویم!
گفتم: یارو برای رفیقش نامه فرستاده و نوشته بود، نوروز 90 و 91 و سپس ازدواجت را تبریک می گویم، از همین حالا قدم نورسیده را هم تبریک عرض و پیشاپیش آرزو می کنم که نور به قبرت بباره!

 

دق مرگ
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات و عضو حلقه کیان که به آمریکا گریخته و پناهنده شده در مقاله ای خطاب به اپوزیسیون چند دستورالعمل برای مقابله با جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده است.
گفتم: حیوونکی دیر اومده، باید چند تا جمله برای سنگ قبر فتنه پیشنهاد می کرد.
گفت: پیشنهاد کرده که باید میان اصولگرایان اختلاف ایجاد کرد و مسئولان نظام را به فساد مالی و اخلاقی متهم کرد و...
گفتم: از روی دست اسرائیلی ها رونویسی کرده! این ترفندها را که 30 سال است دارند به کار می برند و نتیجه ای نگرفته اند.
گفت: اتفاقاً، یک نشریه آمریکایی خطاب به اینگونه افراد نوشته است، اپوزیسیون جمهوری اسلامی نشان داد که خیلی بی عرضه است و فقط بلد است برای آمریکا دردسر درست کند!
گفتم: دو تا خنگ و خل و چل با هم شطرنج بازی می کردند، وزیر از عصبانیت سکته مغزی کرد و شاه شطرنج از ناراحتی دق مرگ شد!

پررو
گفت: بهاءالله مهاجرانی و محسن کدیور معروف به حجت الامسال هرمنوتیک اخیراً ادعا کرده اند که شعار روز قدس فتنه گران «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران»! بود!
گفتم: ولی خود آنها بارها در سایت جرس شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را تبلیغ کرده و درباره ضرورت آن تفسیر و تحلیل نوشته بودند.
گفت: بقیه گروههای ضدانقلاب هم با انتشار کلیپ ویدیویی فتنه گران سبز که شعار «نه غزه، نه لبنان» سر داده بودند به آنها اعتراض کرده اند.
گفتم: حالا منظورشان از این عقب نشینی چیست؟ این دو نفر که بعد از خروج از ایران با ویزای ورقه ای- بدون مهر در پاسپورت- به اسرائیل سفر کرده و دستورات لازم را گرفته بودند.
گفت: برخی از خبرهای موثق حکایت از آن دارد که بعد از مرگ سیاسی موسوی و خاتمی و کروبی، اسرائیل تصمیم گرفته این دو عامل خود را برای مأموریت بعدی آماده کند و به همین علت قصد دارند ردپای قبلی خود را پاک کنند!
گفتم: نوکری که برای خدمت به اربابش هر روز به رنگی درمی آمد و نقش جدیدی بازی می کرد، از اربابش پرسید چقدر مرا دوست داری؟ اربابش گفت؛ اگر بگویم به اندازه خورشید، اشتباه است چون نورش روز به روز کمتر می شود. اگر بگویم به اندازه آب اقیانوس، باز هم اشتباه است، چون به تدریج کم می شود، به اندازه رویی که داری دوستت دارم، چون هیچوقت کم نمی شود و تمامی ندارد.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت 12:13 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

تابلو

گفت: طنزنویس فراری روزنامه های زنجیره ای و همکار بهاءالله مهاجرانی به گروههای اپوزیسیون توصیه کرده است مراقب باشند که تبدیل به نوکر بی جیره مواجب روزنامه کیهان نشوند!
گفتم: حرف حساب زده، چون از سیا و موساد برای حمایت از موسوی و کروبی و خاتمی حقوق می گیرند و اگر در خدمت کیهان باشند حقوقشان حرام می شود!!
گفت: این اصلاح طلب فراری در سایت جرس خطاب به اپوزیسیون نوشته که؛ به عنوان مثال روزنامه کیهان از شخصی که نمی دانم کیست با حروف اختصاری «الف-ن» سوءاستفاده می کند.
گفتم: حالا این یارو کیست؟
گفت: ابراهیم نبوی است و منظور کیهان از «الف-ن» خود اوست.
گفتم: یارو به تماشای یک نمایشگاه نقاشی رفته بود. جلوی یک تابلو ایستاد و به مدیر نمایشگاه گفت؛ آخه این احمق که بی شعوری ازش می باره، چه ارزشی داره که تابلوی تمام قد او را کشیده و به نمایش گذاشته اید؟! مدیر نمایشگاه گفت؛ اون که جلوش ایستادی، تابلو نیست، آینه است!


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6ساعت 5:9 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

مجلس ختم
گفت: سایت جرس، حلقه ماسونی لندن، از قول خاتمی نوشته است؛ جمهوری اسلامی ایران در جهان وضعیت مطلوبی ندارد!
گفتم: خاتمی بارها نشان داده است که جهان مورد نظر او، دولت های آمریکا و انگلیس و اسرائیل هستند و خدا را شکر که این جرثومه های فساد و آدمکشی، جمهوری اسلامی را نامطلوب و خاتمی و موسوی و کروبی را مطلوب می دانند.
گفت: حالا این خاتمی چه اصراری دارد که اینهمه به جمهوری اسلامی بد و بیراه بگوید و از آمریکا و اسرائیل و انگلیس تعریف کند؟
گفتم: ظاهرا قبل از فتنه به او قول داده بودند که اگر در آشوب ها موفق بشود، یک جایزه بین المللی به او خواهند داد.
گفت: ولی حالا که فتنه شکست خورده علاوه بر خاتمی و کروبی و موسوی حامیان بیرونی آنها هم عزا گرفته اند و از جایزه مایزه خبری نیست!
گفتم: دو تا خرما با هم ازدواج کرده بودند، برای گذراندن ماه عسل رفتند مجلس ختم!

هالو
گفت: خبرنگاران اعزامی شبکه تلویزیونی ای.بی.سی آمریکا در بازگشت از ایران، وضعیت فتنه گران را بسیار وخیم و نابود شده گزارش کرده اند.
گفتم: دیگه چه خبر؟!
گفت: این خبرنگاران نوشته اند که به طور پنهانی با سران فتنه ملاقات کرده و با کمال تاسف در چهره و رفتار آنها ترس عمیق، روحیه باخته و اوضاع درهم ریخته را به وضوح مشاهده کرده اند.
گفتم: دیگه چی؟!
گفت: اعتراف کرده اند جمهوری اسلامی خیلی قدرتمندتر از آن است که با اینگونه آشوب ها به آن آسیبی برسد. حیوونکی ها چی فکر می کردند، چی شد؟!
گفتم: سه تا هالو ادعا کردند که می خواهند با یک سفینه به خورشید بروند. دانشمندان به آنها گوشزد کردند که بلافاصله بعد از نزدیک شدن به خورشید، ذوب می شوید و از بین می روید. هالوها در حالی که خودشان را خیلی زرنگ نشان می دادند، گفتند؛ خیالتون راحت باشه، شب می رویم که ذوب نشویم!!

لج
گفت: سایت جرس، حلقه ماسونی لندن و حامی فتنه سبز از مصوبه مجلس درباره دانشگاه آزاد حمایت کرد.
گفتم: حیوونکی بهاءالله مهاجرانی و سروش و کدیور بعد از شکست فتنه از شدت بیکاری روزی چند بار پس کله خود می زنند و می پرسند کی بود در زد؟!
گفت: نمایندگان مجلس اگرچه کار خطایی کرده اند ولی سگ آنها به هزار تا از کاسه لیس های اسرائیل مثل مهاجرانی و سروش و کدیور شرف دارد.
گفتم: بابا، ای ول!
گفت: کاسه لیس های اسرائیل در لندن نشسته اند که ببینند چه چیزی خلاف مصالح نظام است تا از آن حمایت کنند!
گفتم: دو نفر را پای چوبه دار آورده بودند. از اولی پرسیدند آخرین خواسته ات چیست؟ گفت؛ می خواهم خانواده ام را ببینم. از دومی همین سؤال را کردند و او که با اولی خیلی لج بود گفت؛ آخرین خواسته ام این است که نگذارید او خانواده اش را ببیند!

نصف !
گفت: شهردار شهر «یولاق» در جمهوری آذربایجان، بخشی از مسجدجامع این شهر را فروخت!
گفتم: باید این خبر هرچه زودتر به گوش اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد!
گفت: این ماجرا به شورای عالی انقلاب فرهنگی چه ربطی دارد؟!
گفتم: باید از شهردار «یولاق» دعوت کنند که به ایران بیاید.
گفت: به ایران بیاید که چه بشود؟!
گفتم: که به عنوان رئیس دانشگاه آزاد انتخاب شود تا حداقل نصف این دانشگاه برای ملت باقی بماند!

مستقیم
گفت: اسفندیار رحیم مشایی در پاسخ به این سؤال که چرا بیت المال مسلمین را به فلان هنرپیشه داده ای؟ گفته است که آثار او بوی توحید می دهد!
گفتم: در کدامیک از مکاتب توحیدی سفارش شده است بیت المال مسلمین را از حلقوم مردم مستضعف بیرون کشیده و به یک هنرپیشه ثروتمند بدهند؟!
گفت: مشایی توضیح داده که هدف من موعظه و جذب ایشان بوده است!
گفتم: مگر نمی گوید که کار این هنرپیشه توحیدی است، بنابراین موعظه و جذب برای چه بوده؟ آیا او را موعظه کرده که از توحید دست بردارد؟!
گفت: درباره یکی دیگر از هنرپیشه های زن فراری هم گفته است به نظر من او هیچ اشتباهی نکرده است!
گفتم: ولی این هنرپیشه فراری در آمریکا با صراحت علیه انقلاب و ارزش های اسلامی فعالیت داشته و دارد.
گفت: تازه آقای مشایی رو یک اسلام شناس برجسته هم می دونند!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو از شخصی پرسید قبله کدوم طرفه؟ جواب داد؛ مستقیم، یارو پرسید خیلی دیگه باید برم؟!

جیب
گفت: توبه تاج زاده هم مشکل او را حل نکرد.
گفتم: توبه از چی؟ کدام مشکل؟!
گفت: تاج زاده با نوشتن یک مقاله چند صفحه ای اعلام کرده بود که از همراهی خود با دیدگاه های حضرت امام(ره) در دهه اول انقلاب پشیمان است و...
گفتم: حالا مگر ایشان کی هست؟ و در دوران انقلاب سر پیاز بوده یا ته پیاز و کجا با دیدگاه های حضرت امام(ره) همراه بوده که حالا قرار است نباشد؟!
گفت: سایت های ضدانقلاب هم به جای این که اعتراف صریح تاج زاده به مخالفت با امام(ره) را تحویل بگیرند، او را مسخره کرده و خطاب به وی نوشته اند «آقای سرباز صفر! ادای گورباچف رو در نیار!» و یک سایت دیگر نوشته است؛ «آقای تاج زاده! از کجا معلوم که فردا یک موضع دیگر نداشته باشی؟»
گفتم: به یارو گفتند با کلمه «نجیب» جمله بساز، گفت یک شلوار خریده ام که «نه جیب» جلو داره، «نه جیب» عقب!


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:10 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

چال
گفت: رسانه های آمریکایی و اسرائیلی بدجوری از شکست فتنه عصبانی هستند و در مقاله ها و مصاحبه های خود، آرام بودن تهران در روزهای 22 و 25 خرداد را نشانه مرگ سبزها می دانند.
گفتم: حیوونکی ها حق دارند! آنهمه پول خرج کرده اند و همه رسانه های خود را بسیج کرده بودند و ستون پنجم پنهان خود را به صحنه آورده و جزغاله کرده اند و حالا باید دوتا توی سر خودشون بزنند و چهارتا توی سر سران فتنه.
گفت: یکی از روزنامه های آمریکایی نوشته است جنبش سبز به یک شوک نیاز دارد!
گفتم: شخصی یک یابوی تنبل داشت، حیوان را به مکانیکی برد و گفت؛ این یابو فقط میخوره و میخوابه، ببین چه عیبی داره؟ مکانیک یابو رو برد روی چال و بعد با پرس برقی یک شوک به زیر شکمش داد. حیوون رم کردو پا به فرار گذاشت. صاحب یابو گفت؛ تو که حیوون رو رم دادی، حالا چطوری بگیرمش. مکانیک به شاگردش گفت؛ غلومی! ایشون رو هم ببر روی چال!

سوسک
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: زهرا رهنورد در مصاحبه با یک روزنامه اروپایی گفته است؛ «من برای چوبه دار آماده ام»!
گفت: به قول یکی از اصلاح طلبان فراری؛ «این پیرزن بچه های مردم را فرستاده آب خنک بخورند و خودش بدون آب پرتقال و مخلوط شیر و نارگیل و عسل صبحانه نمی خورد».
گفتم: حالا مگر او سر پیاز است یا ته پیاز که پز می دهد؛ «برای چوبه دار آماده ام»؟!
گفت: خواسته خودش را مهم جلوه بدهد. اینجور آدما به دار احتیاج ندارند، اگر آب پرتقال را از صبحانه اش حذف کنند، روزی صد مرتبه تعظیم می کند!
گفتم: پیرزنی که خیلی از سوسک می ترسید وارد آشپزخونه شد و دید یک سوسک طاقباز کف آشپزخونه افتاده و داره دست و پا می زنه، با جیغ وداد شوهرشو صدا کرد و گفت؛ یه دمپایی بزن بکشش، شوهرش گفت؛ چرا خانم؟! این حیوون زبون بسته از کارهای تو خنده اش گرفته و داره غش و ریسه میره!!

شیر یا خط
گفت: بیانیه مشترک کروبی و موسوی برای لغو راهپیمایی 22 خرداد، با موافقت ها و مخالفت های گروه های ضدانقلاب حامی فتنه روبرو شده است.
گفتم: حیوونکی ها بیرون گود نشسته اند و می گویند لنگش کن! آخر سران فتنه با چه زبانی بگویند که بابا! هیچکس نمی آید و آبرومندانه تر این بود که خودمان لغو کنیم.
گفت: یکی از این گروه های ضدانقلاب خطاب به سران فتنه نوشته است باید فکر می کردید و طرح می دادید!
گفتم: سران فتنه اگر فکر و عقل داشتند که دنبال اسرائیل و آمریکا و چندتا گروه ضدانقلاب اجق وجق راه نمی افتادند.
گفت: یکی دیگر از گروه های ضدانقلاب خارجه نشین گفته است احتمالا موسوی و کروبی به جای فکر کردن، شیر یا خط انداخته اند.
گفتم: این یکی مثل این که بفهمی نفهمی نیم مثقال عقل داره! و متوجه شده که اصل ماجرا ترس از نداشتن هوادار بوده... یارو که خیلی ادعای شجاعت می کرد، برای انجام کاری «شیر یا خط» انداخت، وقتی دید شیر اومده، از ترس فرار کرد!

تریاک
گفت: تعدادی از ضد انقلابیون فراری و پناهنده به آمریکا و انگلیس در جلسه ای که دولت فرانسه برای حمایت از سران فتنه در پاریس تشکیل داده بود شرکت کردند.
گفتم: خب! که چی؟ هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
گفت: در این جلسه پیام اوباما رئیس جمهور آمریکا قرائت شد و «برنارد هانری لوی» که به خاطر حمایت از اسرائیل در قتل عام مردم غزه و حمله به ناوگان آزادی حتی مورد اعتراض لوموند هم قرار گرفته بود سخنرانی کرد.
گفتم: چه عیبی داره؟ لایق دیگ چغندره!
گفت: علیرضا نوری زاده، که جاسوسی خود برای اسرائیل را انکار نمی کند هم در این جلسه برای سبزهای فراری سخنرانی کرده است.
گفتم: باز هم سران فتنه و عوامل آنها می توانند وابستگی خود به اسرائیل را انکار کنند؟
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو می گفت؛ این چه حرف مزخرفیه که میگن تریاک آدم رو معتاد می کنه، من الان 25 ساله که دارم هر روز یک لول تریاک می کشم ولی هنوز معتاد نشده ام!!


نوشته شده در پنج شنبه 89/3/27ساعت 4:25 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

حرف آخر
گفت: سران فتنه گفته اند قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران به خاطر سرسختی نظام و اصرار بر ادامه غنی سازی اورانیوم صادر شده است.
گفتم: سران فتنه باید هم از اربابان آمریکایی و اسرائیلی و اروپایی خود دفاع کنند.
گفت: اتفاقا مقامات آمریکایی و اسرائیلی و اروپایی با صراحت اعلام کرده اند که هدف اصلی این قطعنامه، حمایت از فتنه گران و آشوبگران داخلی است.
گفتم: چه عرض کنم؟! همین فتنه گران در تبلیغات انتخاباتی خود رجز می خواندند و می گفتند، اگر نامزد ما پیروز شود، دیگر قطعنامه ای علیه ایران صادر نخواهد شد.
گفت: خب! معلوم است که آمریکا و متحدانش با کسانی که در مقابل باج خواهی آنها سر تعظیم فرود می آورند و کاسه لیسی می کنند، کاری ندارند.
گفتم: یارو می گفت هر وقت با یکی از گردن کلفت ها و باج بگیرهای محل دعوا می کنم و کلاهمان توی هم می رود، حرف آخر را من می زنم! پرسیدند، چطور مگر؟ چه می گویی؟ و یارو بادی به غبغب انداخت و گفت؛ می گویم غلط کردم!

 

هیچی
گفت: کروبی و موسوی اطلاعیه مشترکی داده و اعلام کرده اند که چون وزارت کشور به آنها برای 22 خرداد مجوز راهپیمایی نداده است، در آن روز راهپیمایی ندارند!
گفتم: مگر برای آشوب های قبلی مجوز گرفته بودند که برای 22 خرداد دنبال مجوز رفته اند؟
گفت: می دانستند که هیچکس نمی آید، ندادن مجوز را بهانه کرده اند که بیشتر از این آبروریزی نشود و کسی نداند که دیگر هواداری برای آنها باقی نمانده است.
گفتم: این را که همه می دانند، مگر طی چند ماه گذشته با آنهمه رجز که خوانده بودند کسی به خیابان آمده بود که این دفعه بیاید.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو به یکی از دوستانش گفت؛ فلان جعبه را به خانه من بیاور. دوستش پرسید چقدر مزد می دهی؟ یارو گفت؛ هیچی! و رفیقش به خیال آن که هیچی هم یک مبلغی است جعبه سنگین را حمل کرد و بعد گفت؛ حالا همان هیچی را بده. یارو گفت؛ آن فرش را کنار بزن و بعد پرسید، زیر فرش چیست؟ طرف جواب داد؛ هیچی! یارو گفت؛ همان را بردار و برو!

کفگیر
گفت: گروههای مدعی اصلاحات از وزارت کشور برای 22 خرداد درخواست مجوز راهپیمایی کرده اند!
گفتم: باید از اسرائیل برای راهپیمایی در یکی از خیابان های تل آویو درخواست مجوز کنند.
گفت: حالا اگر وزارت کشور به آنها مجوز بدهد چه کسانی قرار است راهپیمایی کنند؟! مگر ته بساط فتنه غیر از منافقین و بهایی ها کسی باقی مانده است؟
گفتم: ولی یک خبر موثق حاکی از آن است که درخواست مجوز آنها با اطلاع از مخالفت وزارت کشور تهیه شده تا بعداً اعلام کنند، چون مجوز ندادند کسی نیامده است.
گفت: اتفاقاً سران فتنه در نشست مشترک خود همین نگرانی را مطرح کرده و گفته اند اگر مجوز دادند چه خاکی بر سرمان بریزیم و از کجا هوادار بیاوریم!
گفتم: کاش به آنها مجوز بدهند تا معلوم شود چند مرده حلاجند!
گفت: در آن صورت با پررویی توجیه می کنند که هواداران ما در خانه هایشان تظاهرات کردند!!
گفتم: یارو چند تا میهمان داشت و پشت سر هم به آشپزخانه می رفت و به همسرش اصرار می کرد غذا را آماده کند. همسرش که عصبانی شده بود با کفگیر محکم پس کله او زد و یارو هنگام شام دمغ نشسته بود، میهمان ها گفتند؛ شما هم چیزی میل بفرمائید! و یارو جواب داد؛ شما بفرمائید! بنده پیش پای شما در آشپزخانه یک کفگیر خورده ام!!

اشتباه
گفت: سایت جرس وابسته به خاتمی و موسوی و کروبی که توسط مهاجرانی و کدیور و سروش و زیر نظر مستقیم دولت انگلیس اداره می شود، نوشته که کیهان از این سایت خیلی عصبانی است!
گفتم: حیوونکی ها می خواهند از این طریق خودشان را برای دولت انگلیس مهم جلوه دهند. احتمالا انگلیس یونجه درازگوش تروا را کم کرده.
گفت: اتفاقا، از این که کیهان به ناکامی آنها در عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده و گردانندگان این سایت را بی عرضه نامیده است حسابی عصبانی هستند.
گفتم: باید از این حیوونکی ها پرسید اگر کیهان از دست شما عصبانی است که باید دلتان خنک شده باشد! پس چرا به کیهان فحش می دهید؟!
گفت: چه عرض کنم؟! یکی از گردانندگان سایت هم گفته است مطالب کیهان ما را در تحلیل به اشتباه انداخته است.
گفتم: خب! این شد یک چیزی! یارو با فریاد سوختم سوختم از دستشویی اومد بیرون، رفقایش پرسیدند چی شده؟ و یارو در حالی که مثل اسپند روی آتش بالا و پائین می پرید گفت؛ کدوم یکی از شما علامت قرمز و آبی شیر دستشویی رو عوض کرده بودید؟!

شاخ
گفت: یک سایت وابسته به سلطنت طلب ها نوشته است؛ ائتلاف اصلاح طلبان با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و بهایی ها و سلطنت طلب ها و مارکسیست ها به هیچوجه تعجب آور نیست.
گفتم: دیگه چی؟!
گفت: منظور سایت مورد اشاره آن است که همه این گروههای داخلی و خارجی علیه جمهوری اسلامی با هم ائتلاف کرده اند و از آنجا که تمامی آنها در این نقطه اشتراک نظر دارند، نباید ائتلاف آنها را تعجب آور دانست.
گفتم: خب! ما هم که تعجب نمی کنیم چون همه آنها را از یک قماش می دانیم که بخشی از اعضای خل و چل سازمان های موساد و سیا را تشکیل می دهند.
گفت: این سایت نوشته که هرچه فکر می کنیم جایی برای تعجب نمی بینیم!
گفتم: به شخصی گفتند دست روی سرت بمال! چیزی احساس نمی کنی؟ خب! تعجب نکن، چون بعضی از گاوها شاخ ندارند!


نوشته شده در یکشنبه 89/3/23ساعت 7:19 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

دروغگو
گفت: همسر یکی از دست اندرکاران فتنه گفته است اگر حضرت امام در دهه 80 حضور داشتند، نظرات ایشان 180 درجه نسبت به دهه 60 تغییر می کرد!
گفتم: ولی حضرت امام(ره) بارها می فرمودند که نظرات ایشان برگرفته از اسلام ناب است و آموزه های اسلامی که قابل تغییر نیست.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: مگر حضرت رسول(ص) هر ده سال یکبار نظرات خود را عوض می کردند که امام خمینی(ره) به عنوان پیرو و دنبال کننده بینش و منش آن حضرت، دست به چنین کاری بزنند؟
گفت: باز هم چه عرض کنم؟! به حق چیزهای نشنیده و ندیده!
گفتم: ولگرد شیادی خودش را به صورت آدم های عابد و زاهد درآورده و نزد یکی از خلفای عباسی رفت و گفت؛ دیشب پیامبر اکرم(ص) را خواب دیدم که به من گفت برو به خلیفه بگو کمتر شراب بخورد! خلیفه دستور داد او را شلاق بزنند یارو پرسید؛ چرا؟! خلیفه گفت؛ برای این که دروغ می گویی، اگر پیامبر به خوابت آمده بود، می فرمود به خلیفه بگو هرگز شراب نخور! نه این که بگوید کمتر بخور!

کویر
گفت: خبرگزاری رویترز طی گزارشی از نماز جمعه 14 خرداد در مرقد حضرت امام(ره) نوشت، «حضور گسترده و میلیونی مردم زیر آفتاب سوزان حیرت انگیز بود».
گفتم: رسانه های آمریکایی هم نتوانسته اند حضور میلیونی مردم در آن روز را انکار کنند و علی رغم میل باطنی خود ناچاراً به این حماسه بی نظیر اعتراف کرده اند.
گفت: یکی از عوامل فراری فتنه در مصاحبه با بی بی سی گفته است، فقط تعدادی از کارمندان دولت و نظامیان با وعده مرخصی و به زور در مراسم شرکت کرده بودند.
گفتم: یارو برای استخدام در کارخانه چوب بری می گفت من می توانم در عرض یک ساعت تمام درختان این جنگل را با تبر قطع کنم! مدیر کارخانه می پرسد؛ از کجا این همه تجربه را کسب کرده ای؟ یارو جواب می دهد؛ از کویر لوت، مدیر چوب بری با تعجب می پرسد؛ کویر لوت که درخت ندارد؟ و یارو می گوید؛ خب! واسه این که همه درخت های آنجا را بنده قطع کرده ام!!

پوک
گفت: موسوی در مصاحبه با سایت کلمه گفته است؛ امام(ره) اشتباهاتی داشته است اما اکنون مصلحت نیست که به آن اشتباهات اشاره کنیم.
گفتم: نستجیربالله، حتما یکی از اشتباهات حضرت امام(ره) از نظر موسوی و خاتمی و کروبی آن بوده است که پوزه آمریکا و اسرائیل و انگلیس یعنی حامیان سران فتنه را به خاک مالیده است!
گفت: ابن سعد هم می گفت؛ مخالفت علی(ع) با معاویه اشتباه بود! و از این طریق مزدوری خود برای یزید را توجیه می کرد.
گفتم: شخصی از دکتر پرسید؛ چرا وقتی روی سرم می ایستم، خون توی سرم جمع می شه، اما وقتی روی پاهام می ایستم، خون توی پاهام جمع نمیشه؟! دکتر نگاهی به او کرد و گفت؛ خب! معلومه، چون پاهات مثل کله ات تو خالی نیست که خون توی اونا جمع بشه!

اعتراض
گفت: با نزدیک شدن سالگرد انتخابات ریاست جمهوری دهم، اعتراض خانواده هایی که فرزند یا همسرانشان فریب سران فتنه را خورده بودند به موسوی و خاتمی شدت بیشتری گرفته است.
گفتم: چند نفری از خارج کشور مامور شده اند که با این خانواده ها تماس گرفته و آنها را دعوت به آرامش کنند.
گفت: ولی پاسخ خانواده ها به این تماس گیرنده ها خیلی سخت و پرخاشگرانه بوده و به آنها گفته اند، شما در خارج کشور نشسته اید و موسوی و خاتمی مشغول عیش و نوش خودشان هستند آنوقت به ما می گوئید ناراحت نباشیم!
گفتم: خب! راست می گویند، اعضای خانواده آنها با فریب سران فتنه و تبلیغات دروغ سایت های وابسته به آمریکا و اسرائیل و انگلیس دست به آشوب زده بودند.
گفت: همسر یکی از سران فتنه به خانواده های معترض گفته است اگر صدایتان را بلند کنید به ضرر خودتان تمام می شود!
گفتم: شخصی که در دعوا با یکی از طلبکارانش کم آورده و حسابی گیج و منگ شده بود، با عصبانیت به او گفت؛ از جلوی چشمم خفه شو! وقتی با من حرف میزنی دهنتو ببند!!


نوشته شده در دوشنبه 89/3/17ساعت 8:51 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

آبگوشت
گفت: سایت نهضت آزادی از ملاقات موسوی و کروبی با یکدیگر خبر داد.
گفتم: خب! که چی؟
گفت: این سایت نوشته است که موسوی و کروبی برای طراحی آشوب در روزهای آینده با هم ملاقات کرده اند!
گفتم: سران فتنه که مدتهاست مرده اند و خودشان هم در جلسات خصوصی به مرگ سیاسی خود اعتراف کرده اند، هواداران هم که متوجه فریب آنها شده و کنار کشیده اند و...
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو به رفیقش می گفت؛ فلانی! اگر گوشت داشتیم، نخود و لوبیا هم داشتیم، دیگ همسایه رو قرض می گرفتیم و یک آبگوشت بار میذاشتیم. رفیقش گفت؛ اما، نون که نداشتیم! و یارو آهی کشید و گفت؛ فکرش رو بکن! اگه نون هم داشتیم، چه کیف کوکی داشتیم!


نوشته شده در سه شنبه 89/3/11ساعت 8:53 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

حسرت
گفت: یکی از نمایندگان مجلس ششم که چند سالی است به آمریکا پناهنده شده اعلام کرده که قصد دارد از صدا و سیما به دستگاه قضایی شکایت کند.
گفتم: اینها که می گویند دستگاه قضایی را قبول ندارند و ادعا می کنند که تمام قضاوت ها و احکام آن فرمایشی است!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: حالا برای چی می خواد شکایت کنه؟
گفت: به خاطر فیلم مستندی که صدا و سیما پخش کرده و کاسه لیسی های او برای آمریکا و حمایتش از منافقین و سلطنت طلب ها رو افشا کرده.
گفتم: یعنی ادعا می کند که این فیلم جعلی و تحریف شده است؟
گفت: نه بابا! اتفاقا گفته که به این کارها افتخار هم می کنم! و تاکید کرده که پخش این مستند به نفع او هم تمام شده!
گفتم: پس حرف حسابش چیه؟
گفت: پیش خودش فکر می کنه از فلان ضدانقلاب چه چیزی کم داره که نباید مطرح باشه!
گفتم: خره با حسرت به اسب نگاه کرد و آهی کشید و گفت؛ کاش من هم به تحصیلاتم ادامه داده بودم!

 

احساس
گفت: بعد از شکست فتنه 88 گروههای اپوزیسیون بدجوری به جان هم افتاده و یکدیگر را به باد فحش گرفته اند.
گفتم: خب! حیوونکی ها تازه همدیگر را شناخته اند.
گفت: گروههای ضدانقلاب قدیمی تر مثل منافقین و سلطنت طلب ها به آن عده از مدعیان اصلاحات که به آمریکا و اروپا پناهنده شده اند بیشتر فحش می دهند.
گفتم: چرا...؟!
گفت: به این عده از مدعیان فراری اصلاحات و مخصوصاً مهاجرانی و آن نماینده زن مجلس ششم می گویند شما بعد از این که مردم دست رد به سینه تان زدند مخالف جمهوری اسلامی شده اید.
گفتم: نه بابا! این حیوونکی ها از اول هم نفوذی و کاسه لیس آمریکا و اسرائیل بودند و... شخصی به دکتر مراجعه کرد و گفت؛ آقای دکتر، احساس می کنم گاو هستم. دکتر پرسید؛ از چه زمانی این احساس به شما دست داده است؟! و یارو جواب داد؛ از همان وقتی که گوساله بودم!

 

زلزله
گفت: دادستانی تهران اعلام کرد که بسیاری از اسناد محرمانه و سرّی نظام در ساختمان هیئت امنای دانشگاه آزاد کشف و ضبط شده است.
گفتم: اسناد سرّی نظام در دانشگاه آزاد چه می کرده؟
گفت: طبقه ای که این اسناد در آن کشف شده در اختیار یکی از عوامل فراری فتنه 88 بوده است.
گفتم: شاید هم بخشی از این اسناد را به خارج از کشور منتقل کرده باشد. حالا مسئولین دانشگاه آزاد در پاسخ به این خیانت چه می گویند؟!
گفت: تا حالا که به روی خودشان نیاورده اند، انگار نه انگار که... بعله...
گفتم: از یارو پرسیدند؛ زلزله 8 ریشتری دیروز را متوجه شدی؟ جواب داد؛ نه! من روم اونور بود!


نوشته شده در دوشنبه 89/3/10ساعت 10:19 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

معما
گفت: رادیو فردا- وابسته به سازمان سیا- سعی کرد برخی از تروریست های سازمان منافقین که در پایگاه اشرف عراق آموزش دیده و در ایران بازداشت شده اند را بی گناه قلمداد کند.
گفتم: ولی خود آنها به آموزش خرابکاری و ترور در پایگاه منافقین و زیر نظر آمریکایی ها اعتراف کرده و در حال ترور و انفجار هم بازداشت شده اند.
گفت: رادیو فردا می گوید این افراد به طور اتفاقی به پایگاه منافقین رفته بودند!
گفتم: درباره عملیات تروریستی آنها چه می گوید؟
گفت: رادیو فردا می گوید، به طور تصادفی در محل انفجار و ترور حضور یافته و اسلحه و مهمات را هم بدون توجه به کاربرد آن در اختیار داشته اند!
گفتم: یارو برای دزدی وارد خانه ای شده بود که صاحبخانه متوجه او شد و پرسید اینجا چه می کنی؟ دزد جواب داد؛ در خیابان بودم که باد شدیدی مرا به هوا بلند کرد و درون حیاط خانه شما انداخت! صاحبخانه پرسید؛ اسباب و اثاثیه را برای چه جمع کرده ای؟ یارو گفت؛ دستم را به آنها می گرفتم که باد مرا با خود نبرد! پرسید؛ در طبقه سوم چه می کنی؟ و آقا دزده گفت؛ اتفاقا خودم هم در همین فکر بودم که شما آمدید! بیائید عقل هایمان را روی هم بگذاریم و این معما را حل کنیم!!

شلیک
گفت: خانواده های برخی از بازداشت شدگان فتنه 88 شدیداً به سران فتنه اعتراض می کنند که چرا با دروغ بافی ها و آشوب افکنی های خود باعث فریب فرزندان و همسران ما شده اید و خودتان آزادانه به زندگی مشغولید.
گفتم: به خاطر همین اعتراض ها، خانم زهرا رهنورد با رادیو فردا، ارگان فارسی زبان سازمان سیا، مصاحبه کرده و گفته است که موسوی و خاتمی و کروبی هم به شدت تحت فشار هستند!
گفت: جمهوری اسلامی که به آنها فشاری وارد نکرده است. فعلا که در خانه های چند میلیارد تومانی به خور و خواب و کیف و کوک مشغولند.
گفتم: شاید منظورش فشار ناشی از رسوایی سران فتنه به خاطر دروغ پردازی ها و همکاری لو رفته آنها با سازمان های جاسوسی است. از حق نگذریم، تاخیر در مجازات آنها خیلی برکت داشته است.
گفت: سران فتنه از یک طرف باید به زودی در دادگاه به خاطر جنایات و آدم کشی ها و جاسوسی های خود برای بیگانگان محاکمه و مجازات شوند و از سوی دیگر به خاطر وطن فروشی مورد خشم همه مردم و حتی طرفداران فریب خورده خود قرار دارند.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو می گفت؛ رفته بودم جنگل که ناگهان یک شیر به من حمله کرد. به طرف او شلیک کردم ولی تیرم به خطا رفت، دفعه دوم و سوم هم به شیر اصابت نکرد و خلاصه، شیر آمد و بنده را خورد! به او گفتند ولی تو که هنوز زنده ای؟ و یارو با عصبانیت گفت؛ آخه این هم شد زندگی؟!


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 11:0 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak