سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

کفن
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: محاکمه تحقیرآمیز دیکتاتور مصر بد جوری آل سعود و آل خلیفه و بقیه دیکتاتورهای منطقه را به هول و هراس انداخته است.
گفت: حق دارند! وقتی اصلی ترین حاکم دست نشانده آمریکا و اسرائیل در منطقه به این سرنوشت دچار می شود، چرا بقیه دیکتاتورها دچار وحشت نشوند؟
گفتم: آمریکا و متحدانش تا وقتی که دیکتاتورها جان و رمقی داشتند، آنها را دوشیدند و حالا که از رمق افتاده اند، آنها را به حال خود رها کرده اند.
گفت: ولی اوباما گفته است که همکاری های حسنی مبارک با آمریکا و اسرائیل را فراموش نمی کند!
گفتم: یارو به رهگذری که به او در حمل یک بار سنگین کمک کرده بود گفت؛ از لطف شما خیلی ممنون، یک سری به مغازه من بزنید، جنس خیلی مرغوبی براتون در نظر گرفته ام. و رهگذر که حسابی به دلش صابون زده بود، پرسید؛ ببخشید! شغل شما چیه؟! و یارو گفت؛ کفن فروش!

آرزو
گفت: از محاکمه دیکتاتور مصر چه خبر؟!
گفتم: قرار است امروز محاکمه بشود.
گفت: ولی اعلام کرده که به شدت مریض است و نمی تواند در دادگاه حاضر شود!
گفتم: همه دیکتاتورها مریضند. همین حسنی مبارک اگر مرض نداشت که به آنهمه قتل عام مردم بی گناه و غارتگری و نوکری برای اسرائیل دست نمی زد.
گفت: مردم مصر می گویند دادگاه نباید به این دروغ ها توجه کند. آمریکا و اسرائیل از طریق عوامل خود آنقدر به این بهانه ها ادامه می دهند تا دیکتاتور مصر بمیرد و محاکمه نشود و اسرار آمریکا و اسرائیل را فاش نکند!
گفتم: قاتلی محکوم به اعدام بود. از او پرسیدند آخرین آرزویت را بگو. قاتل گفت آرزو دارم قبل از مرگ پسرم را ببینم! قاضی گفت، بسیار خوب! پسرت کجاست که برویم و او را بیاوریم؟! قاتل گفت؛ آقای قاضی! متاسفانه هنوز ازدواج نکرده ام.

گیج
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: یکی از اعضای سابقه دار حزب توده بدجوری خواب تعدادی از اپوزیسیون فراری را آشفته کرده است.
گفت: چطوری؟!
گفتم: این عضو حزب توده که ساکن پاریس است، سابقه فعالیت سیاسی و چگونگی خروج از کشور تعدادی از اعضای اپوزیسیون را بررسی کرده و نتیجه گرفته است که اردشیر امیرارجمند مشاور موسوی، مدحی شماره 2 و علی افشاری مدحی شماره 3 و احمد باطبی مدحی شماره 4 است.
گفت: ولی امیرارجمند که می گوید؛ از اینگونه سؤال های پی درپی اپوزیسیون گیج شده و حوصله ام سر رفته است و تاکید می کند که نفوذی نیست.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو عینکش رو دور دستش می چرخونه، بعد میزنه به چشمش، سرش گیج میره، میخوره زمین، هوا میره، نمی دونی تا کجا میره؟!


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 1:2 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

آمریکا هم تسلیم محاکمه شد
تن دادن غرب، رژیم های وابسته منطقه و هیات حاکمه نظامی مصر به محاکمه حسنی مبارک و خانواده اش بسیاری از حقایق درباره ماهیت و محتوای انقلاب مردم مصر را برملا کرد و راه را بر بعضی چون و چراها و ابهام پراکنی ها راجع به مقصد و مقصود مصری ها و سایر مردم مسلمان عرب منطقه بست. پیش از این غرب با تاکید بر جنبه های «رفرمی» با اصرار وانمود می کرد که مردم صرفا از طولانی شدن دوره حکومت امثال حسنی مبارک و تبدیل شدن رژیم های جمهوری به رژیم های فردی ناراحتند و این ارتباطی با نوع رابطه این حکومت ها با غرب و یا با مردم خود ندارد. رژیم های وابسته ای نظیر عربستان سعودی و اردن هم وانمود می کردند که انقلاب مردم عرب تلاشی برای بهینه سازی ساختارهای گذشته و رفع بعضی از زنگارها از آن است نه اینکه ارزش ها- و به عبارت دقیق تر ویژگی ها- ی آن را انکار نماید. از این رو این کشورها روی مطلوب بودن چهره هایی نظیر عمروموسی و محمد البرادعی در مصر، محمد الغنوشی در تونس، شاهزاده سلمان بن خلیفه در بحرین و محسن صالح الاحمر در یمن تاکید می کردند ولی محاکمه حسنی مبارک این انگاره ها را باطل نمود، در این خصوص نکاتی وجود دارد:
1-محاکمه حسنی مبارک به هر جرم و دلیلی که صورت گیرد به هرحال محاکمه فرد و حکومتی است که از سال 1354ش بدون چون و چرا در خدمت سیاست های غرب و رژیم صهیونیستی بوده است. رژیم مصر در فاصله 1354 تا 1389 خدمت به جبهه غرب را تا آنجا خالصانه! دنبال کرد که یک مقام رژیم غاصب تل آویو این رژیم را صهیونیست تر از اسرائیل خواند و وجود امثال حسنی مبارک و عمر سلیمان را مهمترین تضمین بقای رژیم صهیونیستی دانست.
محاکمه حسنی مبارک بدون تردید محاکمه حکومتی است که منافع ملتش را قربانی منافع دشمنان این ملت کرده است و البته دارای ابعادی سیاسی، اقتصادی و امنیتی است دقیقا به همین دلیل دو روز پیش یک تحلیلگر ارشد رژیم غاصب اسرائیل اعلام کرد، با فروپاشی رژیم مبارک موقعیت منطقه ای اسرائیل به هیچ وجه قابل بازسازی نیست. این محاکمه در واقع به رژیم های مشابه رژیم مبارک در منطقه می گوید اتصال به غرب و خصومت ورزیدن با مردم مسلمان عاقبت وحشتناکی را برای سران وابسته به همراه می آورد. محاکمه دیکتاتور وابسته مصر در قفس و به اتهام جنایت و فساد پایه های روانی حکومت های عربستان، اردن، مراکش و... را به لرزه انداخت و سران این حکومت ها را از همین امروز برای انعقاد هر قراردادی با غرب دچار تأمل می کند و این یعنی آغاز فروپاشی فوری غرب در منطقه آسیای غربی و شمال آفریقا.
2- حسنی مبارک از اوایل دهه 1350- پس از مرگ جمال عبدالناصر- به نخست وزیری رسید. او پیش از آن در دوره ناصر فرمانده نیروی هوایی بود. مصر در فاصله سالهای 1327- زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تا 1354 که سادات به تل آویو رفت- برج دیده بانی و اتاق فرماندهی جهان عرب در مواجهه با غرب و توسعه رژیم صهیونیستی بود اما از آنجا که رهبری مصر از همه ظرفیت این کشور و بخصوص ظرفیت نیروهای اسلامگرا استفاده نکرد، نتوانست در برابر جبهه غرب مقاومت کند و پس از شکست در جنگ 1967عملا به انفعال رفت تا اینکه سادات تصمیم گرفت درگیری مصر و غرب را برای همیشه خاتمه دهد لذا جنگ سری 1973 را طراحی کرد و موفق شد صحرای «سینا» و منطقه «تابا» را از اشغال نظامی اسرائیل آزاد کند ولی به زودی نظامیانش را از این دو منطقه خارج کرد و همه چیز را به مذاکره دوجانبه محول نمود! از این مقطع رژیم مصر به مهمترین نقطه کانونی غرب و رژیم صهیونیستی در منطقه عربی تبدیل گردید. فهمی هویدی محقق سرشناس مصری به درستی می گوید بقای رژیم صهیونیستی در سه دهه اخیر و مقاومت آن در برابر موج اسلامگرایی مرهون خدمات ویژه دولت قاهره به تل آویو است.
محاکمه حسنی مبارک، خانواده و وزیر کشور او در واقع محاکمه تاریخی روندی است که از 1354- زمان سفر سادات به تل آویو- شروع شده و تا 1389- در یک دوره 35 ساله- ادامه یافته است. این محاکمه نشان داد که این دوره معکوس شده و به شدیدترین وجه با واکنش مردم مواجه گردیده است.
3- محاکمه حسنی مبارک و خانواده اش نشان داد که آمریکا و اروپا نفوذ خود را در مصر- تقریبا- بطور کامل از دست داده اند. مبارک در حالی به دانشکده ای در قاهره برای محاکمه منتقل گردید که اولا شش ماه از کناره گیری اش سپری شده است و شش ماه کافی بود تا غضب مردم نسبت به یک حاکم وابسته تخلیه شود که نشد. ثانیا بیماری شدید مبارک بهانه خوبی بود تا آمریکا از نفوذ خودبرای تعلیق و یا تعویق محاکمه مستبد وابسته مصر استفاده کند ولی موفق نشد و مبارک با حداکثر تحقیر به محاکمه کشیده شد.این در حالی است که طی 6 ماه پس از سقوط مبارک، مقامات مختلف آمریکا حداکثر توان خود را برای جلوگیری از تحقیر دیکتاتورهای ساقط شده بکار بستند و فشارهای شدیدی به مقامات جدید این کشورها وارد کردند. در طی این مدت حداقل30 هیات دیپلماتیک آمریکایی و دهها هیات اروپایی به مصر آمدند و با شخصیت ها، احزاب و مراکز مختلف تماس گرفتند تا به قول خودشان روند با مدارا و روش مسالمت جویانه پیش برود که این خواسته ای حداقلی بود. وقتی همین مقدار هم اتفاق نیفتاد همه دریافتند که از آن همه سلطه و نفوذ غرب در مصر- و در کشورهای انقلابی دیگر- چیزی باقی نمانده است. از آن طرف محاکمه مبارک نشان داد که نیروی جدیدی وارد صحنه تحولات مصر شده که هیچ چیز جلودار آن نیست و می تواند بر نیروهای دوره گذشته به راحتی غلبه کند.
4- از چند روز قبل از زمان آغاز محاکمه حسنی مبارک، ارتش و نیروهای امنیتی مصر بشدت با مردم در قاهره، اسکندریه و... درگیر شدند و این درگیری دیروز با آغاز محاکمه مبارک به اوج خود رسید. این درگیری بعضی از تحلیل هایی که مبتنی بر نگاه مثبت به رفتار ارتش طی دوره انقلاب- 5 تا 22بهمن- بود را زیر سؤال برد. بعضی از تحلیل گران طی ماههای اخیر ادعا می کردند که یکی از ارکان اصلی پیروزی مردم در مصر همراهی ارتش بوده و بعضی از این ها حتی ادعا می کردند برنده اصلی تحولات مصر ارتش بوده و نه مردم، بعضی هم تحلیل می کردند که انقلاب مصر نشانه غلبه نیروهای نظامی مصر تحت رهبری حسین طنطاوی بر نیروهای امنیتی تحت رهبری عمر سلیمان است به هر حال نارضایتی ارتش از محاکمه مبارک و درگیری های روزهای منتهی به محاکمه مبارک به خوبی نشان داد که هیچ کدام از این تحلیل ها درست نبوده اند. در واقع باید گفت از آنجا که 35 سال حکومت حسنی مبارک بدون همراهی کامل ارتش این کشور و دستگاه امنیتی آن میسر نبوده است، محاکمه حسنی مبارک و خانواده او هم به معنای محاکمه توأمان دستگاه سیاسی، دستگاه نظامی و دستگاه امنیتی این کشور می باشد. واکنش خشن ارتش و کشته و زخمی کردن دهها شهروند مخالف مبارک نشان داد که نظامیان مصری به همین درک رسیده اند. در عین حال این نکته را هم باید اضافه کرد که ارتش در این صحنه دچار یک «خطا»ی استراتژیک هم شد چرا که جانبداری ارتش از مبارک برای او و ارتش نتیجه ای در بر نداشت و حال آنکه حمایت رسمی از خواست مردم می توانست برای فرماندهان ارتش یک دستاورد به حساب آید و البته خداوند هم که مدبرالامور است حقایق را آشکار می کند تا حق به حقدار برسد.
با توجه به مقابله ارتش با مردم از همین الان قابل پیش بینی است که انقلاب مردم مصر به زودی از ارتش، شورای عالی نظامی و دولت عصام شرف عبور می کند. روزها و هفته های آینده برای ارتش مصر روزهای انتخاب می باشد، انتخاب بین مقابله با مردم و یا پیوستن به مردم. می توان پیش بینی کرد که شورای عالی نظامی و فرماندهان ارشد به خواست مردم تن ندهند کما اینکه تاکنون بصورت مانع عمل کرده اند اما بدنه ارتش حتماً حکایت دیگری دارد. ارتش با این وصف- دوگانگی راس و بدنه- دچار تشتت می شود و به احتمال زیاد تأثیرگذاری خود در مقابله با انقلاب مصر را از دست می دهد.
5- غرب و رژیم صهیونیستی دیروز سوگمندانه محاکمه دیکتاتوری که او را امین خود می دانستند به نظاره نشستند و ناچار شدند بارها تصویر دیکتاتوری نزار و در قفس را از تلویزیون ها پخش کنند این تصویر بخصوص برای دولت هایی مثل آمریکا، فرانسه و انگلیس که وانمود می کردند سررشته تحولات را در دست دارند و از میراث غرب در خاورمیانه دفاع می کنند، مفتضح کننده بود. حالا رقبای بین المللی آمریکا و تروئیکای اروپایی همراه آن- یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان- و نیز رقبای منطقه ای رژیم مبارک می توانند «جهانی جدید» را به نظاره بنشینند جهانی که در آن سیدحسن نصرالله در مواجهه با ارتش قوی اسرائیل پیروز شده و حسنی مبارک در یک قفس به پای میز محاکمه کشیده می شود غرب نه می تواند مانع عزت نصرالله شود و نه می تواند از ذلت مبارک جلوگیری کند. با این وصف باید به تحلیل گرانی نظیر «گراهام فولر» حق داد که می گوید:«دوره تمدنی غرب به پایان رسیده و دوره جدیدی شروع شده که در آن اسلام رشته امور را در دست دارد.»
در واقع صحنه محاکمه مبارک برای همه مخالفان سنتی و نو غرب یک فرصت بود طبعاً در این میان آن دسته از قدرت های بین المللی نظیر روسیه، چین و هند که منافع آنان آنچنان با غرب و به ویژه آمریکا گره نخورده است، می توانند تصویر واقعی جهان آینده را که در آن آمریکا قادر به حفظ موقعیت های خود نیست، نظاره کنند و وضعیت آینده خود را نه در اتاق های دیپلماسی رسمی بلکه در بستر دیپلماسی عمومی تنظیم نمایند. این دیپلماسی عمومی یک مسیر روشن دارد و آن تعامل با اسلام گرایی است. از رفتار ماههای اخیر روسیه و هند می توان نشانه هایی از درک این واقعیت را دریافت و راه زیادی نمانده تا همه کشورها وقوع تحول عمده در مناسبات بین المللی را درک نمایند.
6- محاکمه مبارک برای رژیم صهیونیستی بیش از همه دردآور و در واقع روز چهارشنبه برای این رژیم به مثابه «عزای ملی» بود مبارک اگرچه برای ملت مصر «امیل»- دیکتاتور- بود ولی برای رژیم غاصب اسرائیل «امین» بود و آنان به خوبی می دانند که با محاکمه مبارک دیگر رمقی در رژیم اردن و وابستگانی نظیر محمود عباس باقی نمی ماند و از این رو اسرائیل باید خود را برای شرایط دشوارتر آینده آماده نماید. به همین دلیل باید لرزه های شدید ناشی از محاکمه دیکتاتور وابسته مصر را در غرش هایی جستجو کرد که این رژیم بطور مصنوعی حواله مقاومت فلسطین در غزه و یا جنوب لبنان می کند.


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:50 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با بیان این که محمدرضا خاتمی با توجه به سوابق حزب متبوعش اصلا حق اظهارنظر در زمینه مسائل سیاسی را ندارد تاکید کرد که حزب منحله مشارکت برای ضدانقلاب و آل سعود نجیب است.
حجت الاسلام والمسلمین جعفر شجونی در واکنش به اظهارات محمدرضا خاتمی مبنی بر نجابت جبهه مشارکت اظهار داشت: مشارکت برای ضدانقلاب نجیب است چرا که در زمان فتنه وطن فروشی کردند و پول نیروهای آل سعود را به خوبی استفاده کردند و در حال حاضر نیز غیرقانونی اظهارنظر می کنند.
وی در گفت وگو با مهر، با بیان این که براساس قانون، حزب مشارکت منحل شده است تصریح کرد: اعضای این حزب منحله، حق اظهارنظر ندارند و نمی توانند حرف بزنند ضمن آن که به خط امام(ره) خیانت کردند، البته این سؤال مطرح می شود که چرا این افراد هنوز آزاد هستند در صورتی که باید محاکمه شوند.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به انتخابات مجلس نهم افزود: آنها از هم اکنون خود را برای انتخابات آماده کرده اند اما به قدری ساده لوح هستند که نمی دانند در این دوره باز اقبال مردم به اصولگرایان خواهد بود و آنها بار دیگر رسوا خواهند شد.
دبیرکل جامعه وعاظ تهران در ادامه با بیان این که حامیان سران فتنه با افتخار دست دوستی به نیروهای ضدانقلاب دراز کرده اند خاطرنشان کرد: بنده اگر دادستان بودم به حساب این تشکل ها و نیروهای فتنه گر می رسیدم اما حیف که در این جایگاه قرار ندارم.
این فعال سیاسی همچنین به طرح دیدگاه ها و نقطه نظرات فعالان سیاسی در داخل کشور اشاره کرد و با بیان این که باید تفکیکی بین انتقاد با مخالفت قائل شد افزود: حزب مشارکت و سران این تشکل منحل شده به مخالفت با نظام پرداختند البته نباید فراموش کرد که ما نمی خواهیم در جمهوری اسلامی حق کسی بی خود ضایع شود اما تشکل هایی همچون مجمع روحانیون، مشارکت و مجاهدین انقلاب باید از خجالت آب شوند.
دبیرکل جامعه وعاظ تهران با بیان این که مشارکت هیچ فرقی با منافقین ندارد تصریح کرد: محمدرضا خاتمی و همفکران وی بدانند با این موضع گیری ها مردم هیچگاه به سمت آنها کشیده نخواهند شد.
محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب مشارکت اخیرا در گفت و گویی با یکی از رسانه های اصلاح طلب این تشکل منحل شده را از نجیب ترین اپوزیسیون داخلی نظام معرفی کرده بود!


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:48 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

تکلیف خاتمی حتی با اطرافیانش و سایت باران معلوم نیست.
سایت دانشجونیوز وابسته به گروهک ادوارتحکیم که برخی اعضای آن هم اکنون در خارج کشور به سر می برند، با انتشار خبر فوق از خاتمی خواست تکلیف خود را مشخص کند. نویسنده تاکید می کند: صحبت از انتخابات آن هم در فضایی که مخالفان هزینه هایی پرداخته اند، کاری پسندیده نیست. بنده از نزدیک نظر شما را درخصوص شرکت یا عدم شرکت در انتخابات شنیده ام. لذا معتقدم خبر منتشر شده از سامانه شخصی شما، یک بداخلاقی سیاسی و رفتاری فریب کارانه است. نمی دانم این بداخلاقی را باید پای شما نوشت یا اطرافیان، اما در هر صورت مسئولیت از گردن شما برداشته نیست. هنگامی که شما به صراحت از عدم شرکت در انتخابات سخن می گوئید، یا به گفته های خویش اعتقاد دارید یا خیر. اگر با اعتقاد اعلام موضع نمودید، چرا خبر منتشر شده، با بحث های طرح شده در تضاد بود؟ اگر به موارد مطرح شده در جلسه اعتقاد نداشتید و گفتید، فکر نمی کنید شعور حضار را به سخره گرفتید؟ آیا این کار را توهین به میهمانان خود نمی دانید؟
وی همچنین نوشت: حتی اگر شما در مجلس اکثریت هم پیدا کنید این مجلس خیالی، همچون مجلس ششم ناتوان خواهد بود. شما نخست تکلیف خود را با خود و به خصوص با اطرافیان خویش روشن سازید. گویی نفوذ اطرافیان بر شما، به قدری زیاد است که صحبت های علنی شما را نیز آن گونه که خود مصلحت بدانند باز می گویند. خواهش دارم درصدد اصلاح این ردیف اصلاح طلبان یا اصلاح مفهوم اصلاح طلبی برآیید!
نویسنده معتقد است: عده ای که خود توان عرض اندام و جولان نداشته باشند، با پیش انداختن و اسطوره سازی سعی می کنند استفاده خویش را ببرند! بازیچه دست این تفکر نشوید که خطری به مراتب بزرگ تر و عمیق تر از نگاه بنیادگرایانه بر جای خواهد نهاد.
انتشار این نامه به خاتمی از سوی یکی از سایت های مرتبط با وی در حالی است که پیش از این کسانی چون عماد باقی و هادی خانیکی تصریح کرده اند متن مصاحبه ها و سخنرانی های خاتمی را آنها تنظیم می کرده اند.


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:47 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

ماجرای اینکه چه کسانی نفوذی وزارت اطلاعات در میان اپوزیسیون مقیم خارج هستند و چه کسانی نیستند، تمامی ندارد.
در این زمینه انتشار نامه ای با صد امضا که نفوذی بودن احمد باطبی را تکذیب می کرد، باعث واکنش های گسترده علیه این نامه شد. معترضان حرف های جالب توجهی درباره نامه و امضاها زده اند.
سایت سبزنامه ایرانیان وابسته به طیف امیرعباس فخرآور -کسی که ارتباطات گسترده ای با باطبی داشته- در واکنشی نوشت: ارواح شخصیت های خیالی با امضای نامه ای 102 نفره، خبرچین بودن باطبی را تکذیب می کنند. در این میان ورود مشکوک محسن سازگارا به این ماجرا در برنامه تفسیر خبر صدای آمریکا و انتشار نامه معروف به «نامه 102 نفر از فعالین سیاسی و حقوق بشری» توسط حسن زارع زاده، محسن سازگارا و احمد باطبی بسیاری از دستها را رو کرده است و به حل معمای قدیمی نفوذ وزارت اطلاعات در اپوزیسیون نزدیک تر شده ایم. گروه تحقیق خبرگزاری رسمی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی سبزنامه ایرانیان، به بررسی نامه موسوم به 102 نفر پرداخته است. در بین این اسامی بسیاری از اسم های تخیلی که هیچ وجود خارجی ندارند. همچنین استفاده از شگرد اطلاعاتی نخ نما شده تشابه اسمی و یا جعل امضای افرادی که روحشان هم از این نامه باخبر نبوده است، دیده می شود. تیم تحقیق ما در تماس با درویش رنجبر دیپلمات سابق، شیخ محمد هدایتی، آرش سبحانی، علی و حسین طبرزدی دریافت که هیچ یک از این افراد از این نامه و استفاده شدن نامشان در پای این نامه خبر نداشت و حتی به دلیل سوء استفاده از نامشان بسیار عصبانی شدند. نام هایی که وجود خارجی ندارند و هیچ سابقه فعالیت حقوق بشری و سیاسی در هیچ کجا وجود ندارند در این نامه عبارتند از بهاره ایرانی، حامد تهرانی، محمد حسین درویش، محسن دلیری، علی ساعدی، غلام عباسی، بابک عباس زادگان، کیان کاویانی و بسیاری دیگر را می توان نام برد.
این سایت وابسته به اپوزیسیون همچنین نوشت: اما از همه جالبتر امضای حسن زارع زاده اردشیر برای اثبات خبرچین نبودن احمد باطبی است. خانم تارا نیازی متن ایمیلی را از زارع زاده منتشر کرد که سندی غیرقابل انکار در اثبات خبرچینی باطبی و زارع زاده برای وزارت اطلاعات است. مرحوم اکبر محمدی در کتاب «خاطرات 18تیر» بیش از 20 بار مستقیما اشاره می کند که احمد باطبی خبرچین وزارت اطلاعات است. در زمان چاپ این کتاب خانواده محمدی تصمیم می گیرند تا نام احمد باطبی را حذف کرده و از عبارت «الف-ب» استفاده کنند. دست نوشته های اکبر محمدی این قهرمان مقاوم جنبش دانشجویی ایران که در سال 1385 در اثر اعتصاب غذای طولانی مدت در زندان اوین جان سپرد، موجود است و با مراجعه به خانواده ایشان به راحتی قابل دسترسی است. سبزنامه ایرانیان عمیقا به باطبی و زارع زاده خبرچین های خرده پای وزارت اطلاعات توصیه می کند به جای سندسازی، جعل امضا، فرافکنی و دست به دامن بنیانگذار سپاه پاسداران [سازگارا؟!] شدن، شرمگینانه برای یک دهه خبرچینی وزارت اطلاعات از همگان عذرخواهی کنند.
سایت بالاترین نیز در مطلبی به قلم یکی از مخالفان که در لندن اقامت دارد و مدعی است 10 سال سابقه زندان داشته، نوشت: این روزها در عالم اینترنت عریضه ای به امضای صد و چهار نفر منتشر شده که در آن شهادت داده اند احمد باطبی نفوذی وزارت اطلاعات در میان محافل اپوزیسیون حکومت نیست. این یکی از اتهاماتی هست که رفقای سابق احمد باطبی اکنون به وی وارد می کنند.
از صد و چهار نفری که پای این استشهاد محلی را امضا کرده اند، بیست نفرشان فعال اینترنتی و مبارز فیس بوکی- و عموماً بدنام و معروف به شیادی و [...] بازی و خل وضعی- هستند و مابقی شان هم یک عده جوان جغله علاف و بیکار و گرسنه و گمنامی هستند که اخیراً به خارج از کشور آمده و پناهندگی سیاسی گرفته اند و یا همچنان در مقابل دفتر پناهندگی سازمان ملل در ترکیه لحاف پهن کرده اند و منتظرند تا از یکی از کشورهای اروپایی و آمریکایی جواب قبولی و پذیرش پناهندگی بگیرند. سه چهار نفر آدم موجه و ساده دل هم ظاهرا از سر رفاقت یا ترحم، اسمشان را زیر این عریضه نوشته اند. احمد باطبی این نامه را با نام واقعی خودش در سایت بالاترین هم گذاشت اما جز خودش، تنها 7 نفر به آن جواب مثبت دادند.
وی همچنین با بیان اینکه امضاکنندگان در واقع خواسته اند بگویند نفوذی و خبرچین نیستند، نوشت: من واقعا نمی دانم آیا جمع کردن این امضاها و نوشتن یک چنین استشهاد محلی، به قصد تحقیر هر چه بیشتر اپوزیسیون حکومت بوده است یا واقعاً از سر دلسوزی برای آدمی که در اذهان عمومی متهم به مزدوری و [...] بازی و همسر آزاری شده است؟ شریعتی می گوید «مرد پاک را زندگی اش از او دفاع می کند و تاریخ تبرئه اش». اما ظاهرا باطبی اعتماد و اعتقادی به تاریخ و زندگی اش نداشته و جهت دفاع و تبرئه خود، دست به دامان حضراتی شده است که خودشان -عموماً- نه در مظان اتهام، بلکه در یقین جرم و فساد و بدنامی هستند. من مدتها پیش عرض کرده بودم که دوستی و رفاقت میان باندهای مافیایی موسوم به فعالین حقوق بشر، فعالین حقوق زنان، روزنامه نگاران تبعیدی، و امثال اینها به درازا نخواهد کشید و این جماعت دیر یا زود اختلاف پیدا خواهند کرد و به زد و خورد با یکدیگر می پردازند و به سادگی به روی هم چاقو کشی کرده و پته همدیگر را روی آب خواهند انداخت.
بالاترین افزود: استشهاد محلی و عریضه ای که علی افشاری و مادر زنش برای تبرئه احمد باطبی نوشته اند- و عده ای بدنام و یا گمنام و هیچکاره هم زیرش را امضا کرده اند- اولین عریضه حقارت بار در نوع خودش هست اما قطعا آخرین استشهاد محلی حضرات نخواهد بود. شیادها و شارلاتانها و تبهکارانی که در خارج از کشور به نام دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان و حقوق اقوام ایرانی و روزنامه نگاران تبعیدی و امثال اینها دکان دو نبش باز کرده اند، چاره ای ندارند جز اینکه دیر یا زود برای دفاع از خود در برابر ماهیت های افشا شده شان از فرط استیصال و بدبختی، راه احمد باطبی را در پیش بگیرند و با تحقیر کردن بیش از پیش خود و نوشتن این قبیل عریضه های خفت بار و نومیدانه و غم انگیز، به جای دفاع از حقوق بشر، به دفاع از خود در برابر اتهاماتی از قبیل همدستی با گروه های مسلح و تروریستی، کلاهبرداری، مزدوری سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی، خرید و فروش موادمخدر، توطئه برای کشتن منتقدین خود، و امثال اینها بپردازند.


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:46 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

تخمین زده می شود که کمتر از 5 درصد تحریم ها در جهان موثر بوده است.
استفن کارتر استاد حقوق دانشگاه ییل با ارائه تحلیلی که از سوی سایت «دیلی بیست» انتشار یافته، تاکید کرد: تحریم ایران اساسا هیچ فایده ای ندارد و آمریکا صرفا اقدامی غیرانسانی علیه مردم ایران مرتکب می شود. تحریم ها به ندرت می توانند یک حکومت یا حامیان قدرتمند آن را بی اعتبار کنند.
وی با تاکید بر این که آمریکا در تحریم ها می خواهد ملت ایران را گاز بگیرد، بر بی فایدگی این اقدام تاکید می ورزد و می نویسد: بالاترین تخمین ها در تحقیق های دانشگاهی جدی می گوید تحریم ها در کمتر از یک سوم موارد، موفق بوده اند، برآوردهای دیگر می گویند شاید این میزان، به 5 درصد برسد، یعنی یک بیستم از موارد تحریمی، نتیجه داده است.
کارتر افزود: علاوه بر این، لازمه مدیریت موثر مجموعه ای از تحریم ها، هماهنگی سرسختانه در اقدامات است. همان کشورهایی که فکر می کنید برای این تحریم ها در کنار شما هستند، دروغ می گویند و دورتان می زنند.
این پژوهشگر دانشگاه ییل در پایان نوشت: در مورد ایران، تحریم ها آشکارا شکست خورده اند، مگر این که هدف از آنها این بوده باشد که دولت ایران وادار شود ثروت ملی را بازتوزیع کند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی
همچنان برنامه های توسعه نظامی خود را سریع تر از قبل پیش می برد.


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:46 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

رسانه های آمریکایی معتقدند ایران در حال بیرون کردن اشغالگران از عراق است همان طور که نیروهای آمریکایی را از بیروت بیرون انداخت.
نشریه «فوربز» در این باره از قول یک فرمانده آمریکایی حاضر در عراق نوشت: ایرانی ها با ما در اینجا همان کاری را می کنند که در بیروت شاهد آن بودیم. آنها ما را از بغداد هم بیرون می کنند.
فوربز معتقد است: این اولین بار نیست که مقامات آمریکایی نسبت به موقعیت خود در عراق اظهار نگرانی می کنند و گناه به خطر افتادن جایگاه خود را به گردن ایرانی ها می اندازند. تابستان سال گذشته نماینده تازه منصوب آمریکا برای عراق «جیم جفری» اعلام کرد تهران یا مستقیم و غیرمستقیم در تجهیز شبه نظامیان علیه نیروهای آمریکایی در عراق از سال 2003 تاکنون دخیل بوده است.
فوربز خاطرنشان کرد: دولتمردان عراقی کنترل امور سیاسی را در اختیار گرفته و به نظر می آید با افول نفوذ سیاسی آمریکا در عراق، این طالع ایران است که بیشتر می درخشد. آیا واشنگتن با اوج گیری موضوع خروج نیروها از عراق، بغداد را در یک سینی زرین تقدیم تهران می کند؟
همزمان روزنامه کریستین ساینس مانیتور در تحلیلی نوشت: آمریکا در آستانه خروج نیروها از عراق، نگران گسترش نفوذ ایران است. اکنون با نزدیک شدن به زمان خروج نیروها، نگرانی مقام های آمریکایی درباره گسترش فزاینده نفوذ ایران بیشتر شده است.
این روزنامه می افزاید: برخی از مقامات استدلال می کنند حضور آمریکا در عراق، این کشور را به میدان پرستیزه زرد منطقه تبدیل کرده و برانگیزاننده جنگ سطحی میان باقی مانده نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان است.
کریستین ساینس مانیتور با اشاره به مخالفت دولت عراق با ابقای نیروهای آمریکایی می نویسد: زیباری وزیر خارجه عراق اعلام کرده امکان اینکه یک توافقنامه جدید با آمریکا بتواند از تصویب پارلمان بگذرد بسیار بعید به نظر می رسد. او گفت که عراق به احتمال قوی، توافقنامه های محدودتری را با آمریکا در سطح وزارت دفاع امضاء خواهد کرد که براساس آن مربیان و مشاوران آمریکایی در عراق باقی بمانند.
ژنرال مارتین دمپسی فرمانده جدید ارتش آمریکا در جلسه توجیهی سنای آمریکا اعلام کرد مبارزه شبه نظامیان در عراق شدت بیشتری یافته و بسیار شبیه به بمب گذاریهای سال 1983 علیه سربازخانه تفنگداران آمریکایی در سال 1983 در بیروت است که منجر به خروج نیروهای آمریکایی از لبنان شد.
نسبت دادن اعتراض های مردمی علیه اشغالگران به ایران در حالی است که طبق آخرین نظرسنجی مؤسسات آمریکایی، نفرت عمومی از کاخ سفید و دولت واشنگتن به طرز بی سابقه ای در کشور های خاورمیانه شدت یافته است.


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:45 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سردبیر فعلی رادیو زمانه، سردبیر پیش از خود را متهم کرد که این رادیو - سایت را در معرض ورشکستگی قرار داده بود.
فرید حائری نژاد به بهانه پنجمین سال تاسیس این رسانه ضدانقلابی وابسته به دولت هلند نوشت: 5 سال پیش فرح کریمی که در آن زمان نماینده حزب سبزها در پارلمان هلند بود به مخالفان اطلاع داد رادیو زمانه به عنوان رسانه ای مستقل به جمع رسانه های فارسی زبان افزوده شده است.
وی با اشاره سربسته به ماجرای اخراج توهین آمیز مهدی جامی سردبیر سابق رادیو زمانه و از همکاران بی بی سی نوشت: متاسفانه به دلیل زیرساخت های اداری و مالی، به تدریج رادیو زمانه در پایان سال دوم فعالیت اش در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفت، چنانکه تغییر مدیریت یک نیاز مبرم و حیاتی برای نجات زمانه بود. این امر که هنوز هم به دلیل برخی ملاحظات کمتر کسی به گونه ای جدی بدان پرداخته، به تنش ها و بحث هایی نه چندان سازنده دامن زد. پیش از آن که من سردبیری زمانه را به عهده بگیرم، این تنش ها و بحث ها متاسفانه از دایره همکاران «زمانه» بیرون رفته و در وبلاگ ها و سایت های شخصی انعکاس می یافت.
اشاره وی به درز اظهارات توهین آمیز مدیران هلندی رادیو زمانه از سوی برخی همکاران این رسانه است. هلندی ها در پاسخ اعتراض همکاران رادیو - سایت گفته بودند شما برده ما هستید و ما هر وقت که بخواهیم اخراج تان می کنیم.
اظهارات حائری نژاد مبنی بر این که رادیو زمانه در سال دوم به ورشکستگی کامل رسیده بود و ادعای بعدی وی مبنی بر این که اکنون این رسانه رونق گرفته، در حالی است که رادیو زمانه دوران نیمه تعطیلی خود را می گذراند، هر چند که تلاش بی حاصلی کرد با ترویج علنی الحاد، همجنس بازی، فساد اخلاقی و انواع تردیدها نسبت به ارزش های اخلاقی و اسلامی مشتریانی دست و پا کند.
زمانه اخیرا در گزارشی اذعان کرد که از چند ده هزار ایرانی مقیم هلند، به اندازه انگشتان 2 دست در تجمعات مخالف جمهوری اسلامی شرکت نمی کنند.
بنابراین معلوم است که رادیو زمانه در خلع سلاح اپوزیسیون کاملا موفق عمل کرده است!


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:44 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak