سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

ماجرای اینکه چه کسانی نفوذی وزارت اطلاعات در میان اپوزیسیون مقیم خارج هستند و چه کسانی نیستند، تمامی ندارد.
در این زمینه انتشار نامه ای با صد امضا که نفوذی بودن احمد باطبی را تکذیب می کرد، باعث واکنش های گسترده علیه این نامه شد. معترضان حرف های جالب توجهی درباره نامه و امضاها زده اند.
سایت سبزنامه ایرانیان وابسته به طیف امیرعباس فخرآور -کسی که ارتباطات گسترده ای با باطبی داشته- در واکنشی نوشت: ارواح شخصیت های خیالی با امضای نامه ای 102 نفره، خبرچین بودن باطبی را تکذیب می کنند. در این میان ورود مشکوک محسن سازگارا به این ماجرا در برنامه تفسیر خبر صدای آمریکا و انتشار نامه معروف به «نامه 102 نفر از فعالین سیاسی و حقوق بشری» توسط حسن زارع زاده، محسن سازگارا و احمد باطبی بسیاری از دستها را رو کرده است و به حل معمای قدیمی نفوذ وزارت اطلاعات در اپوزیسیون نزدیک تر شده ایم. گروه تحقیق خبرگزاری رسمی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی سبزنامه ایرانیان، به بررسی نامه موسوم به 102 نفر پرداخته است. در بین این اسامی بسیاری از اسم های تخیلی که هیچ وجود خارجی ندارند. همچنین استفاده از شگرد اطلاعاتی نخ نما شده تشابه اسمی و یا جعل امضای افرادی که روحشان هم از این نامه باخبر نبوده است، دیده می شود. تیم تحقیق ما در تماس با درویش رنجبر دیپلمات سابق، شیخ محمد هدایتی، آرش سبحانی، علی و حسین طبرزدی دریافت که هیچ یک از این افراد از این نامه و استفاده شدن نامشان در پای این نامه خبر نداشت و حتی به دلیل سوء استفاده از نامشان بسیار عصبانی شدند. نام هایی که وجود خارجی ندارند و هیچ سابقه فعالیت حقوق بشری و سیاسی در هیچ کجا وجود ندارند در این نامه عبارتند از بهاره ایرانی، حامد تهرانی، محمد حسین درویش، محسن دلیری، علی ساعدی، غلام عباسی، بابک عباس زادگان، کیان کاویانی و بسیاری دیگر را می توان نام برد.
این سایت وابسته به اپوزیسیون همچنین نوشت: اما از همه جالبتر امضای حسن زارع زاده اردشیر برای اثبات خبرچین نبودن احمد باطبی است. خانم تارا نیازی متن ایمیلی را از زارع زاده منتشر کرد که سندی غیرقابل انکار در اثبات خبرچینی باطبی و زارع زاده برای وزارت اطلاعات است. مرحوم اکبر محمدی در کتاب «خاطرات 18تیر» بیش از 20 بار مستقیما اشاره می کند که احمد باطبی خبرچین وزارت اطلاعات است. در زمان چاپ این کتاب خانواده محمدی تصمیم می گیرند تا نام احمد باطبی را حذف کرده و از عبارت «الف-ب» استفاده کنند. دست نوشته های اکبر محمدی این قهرمان مقاوم جنبش دانشجویی ایران که در سال 1385 در اثر اعتصاب غذای طولانی مدت در زندان اوین جان سپرد، موجود است و با مراجعه به خانواده ایشان به راحتی قابل دسترسی است. سبزنامه ایرانیان عمیقا به باطبی و زارع زاده خبرچین های خرده پای وزارت اطلاعات توصیه می کند به جای سندسازی، جعل امضا، فرافکنی و دست به دامن بنیانگذار سپاه پاسداران [سازگارا؟!] شدن، شرمگینانه برای یک دهه خبرچینی وزارت اطلاعات از همگان عذرخواهی کنند.
سایت بالاترین نیز در مطلبی به قلم یکی از مخالفان که در لندن اقامت دارد و مدعی است 10 سال سابقه زندان داشته، نوشت: این روزها در عالم اینترنت عریضه ای به امضای صد و چهار نفر منتشر شده که در آن شهادت داده اند احمد باطبی نفوذی وزارت اطلاعات در میان محافل اپوزیسیون حکومت نیست. این یکی از اتهاماتی هست که رفقای سابق احمد باطبی اکنون به وی وارد می کنند.
از صد و چهار نفری که پای این استشهاد محلی را امضا کرده اند، بیست نفرشان فعال اینترنتی و مبارز فیس بوکی- و عموماً بدنام و معروف به شیادی و [...] بازی و خل وضعی- هستند و مابقی شان هم یک عده جوان جغله علاف و بیکار و گرسنه و گمنامی هستند که اخیراً به خارج از کشور آمده و پناهندگی سیاسی گرفته اند و یا همچنان در مقابل دفتر پناهندگی سازمان ملل در ترکیه لحاف پهن کرده اند و منتظرند تا از یکی از کشورهای اروپایی و آمریکایی جواب قبولی و پذیرش پناهندگی بگیرند. سه چهار نفر آدم موجه و ساده دل هم ظاهرا از سر رفاقت یا ترحم، اسمشان را زیر این عریضه نوشته اند. احمد باطبی این نامه را با نام واقعی خودش در سایت بالاترین هم گذاشت اما جز خودش، تنها 7 نفر به آن جواب مثبت دادند.
وی همچنین با بیان اینکه امضاکنندگان در واقع خواسته اند بگویند نفوذی و خبرچین نیستند، نوشت: من واقعا نمی دانم آیا جمع کردن این امضاها و نوشتن یک چنین استشهاد محلی، به قصد تحقیر هر چه بیشتر اپوزیسیون حکومت بوده است یا واقعاً از سر دلسوزی برای آدمی که در اذهان عمومی متهم به مزدوری و [...] بازی و همسر آزاری شده است؟ شریعتی می گوید «مرد پاک را زندگی اش از او دفاع می کند و تاریخ تبرئه اش». اما ظاهرا باطبی اعتماد و اعتقادی به تاریخ و زندگی اش نداشته و جهت دفاع و تبرئه خود، دست به دامان حضراتی شده است که خودشان -عموماً- نه در مظان اتهام، بلکه در یقین جرم و فساد و بدنامی هستند. من مدتها پیش عرض کرده بودم که دوستی و رفاقت میان باندهای مافیایی موسوم به فعالین حقوق بشر، فعالین حقوق زنان، روزنامه نگاران تبعیدی، و امثال اینها به درازا نخواهد کشید و این جماعت دیر یا زود اختلاف پیدا خواهند کرد و به زد و خورد با یکدیگر می پردازند و به سادگی به روی هم چاقو کشی کرده و پته همدیگر را روی آب خواهند انداخت.
بالاترین افزود: استشهاد محلی و عریضه ای که علی افشاری و مادر زنش برای تبرئه احمد باطبی نوشته اند- و عده ای بدنام و یا گمنام و هیچکاره هم زیرش را امضا کرده اند- اولین عریضه حقارت بار در نوع خودش هست اما قطعا آخرین استشهاد محلی حضرات نخواهد بود. شیادها و شارلاتانها و تبهکارانی که در خارج از کشور به نام دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان و حقوق اقوام ایرانی و روزنامه نگاران تبعیدی و امثال اینها دکان دو نبش باز کرده اند، چاره ای ندارند جز اینکه دیر یا زود برای دفاع از خود در برابر ماهیت های افشا شده شان از فرط استیصال و بدبختی، راه احمد باطبی را در پیش بگیرند و با تحقیر کردن بیش از پیش خود و نوشتن این قبیل عریضه های خفت بار و نومیدانه و غم انگیز، به جای دفاع از حقوق بشر، به دفاع از خود در برابر اتهاماتی از قبیل همدستی با گروه های مسلح و تروریستی، کلاهبرداری، مزدوری سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی، خرید و فروش موادمخدر، توطئه برای کشتن منتقدین خود، و امثال اینها بپردازند.


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 12:46 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak