سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

مجلس ختم
گفت: سایت جرس، حلقه ماسونی لندن، از قول خاتمی نوشته است؛ جمهوری اسلامی ایران در جهان وضعیت مطلوبی ندارد!
گفتم: خاتمی بارها نشان داده است که جهان مورد نظر او، دولت های آمریکا و انگلیس و اسرائیل هستند و خدا را شکر که این جرثومه های فساد و آدمکشی، جمهوری اسلامی را نامطلوب و خاتمی و موسوی و کروبی را مطلوب می دانند.
گفت: حالا این خاتمی چه اصراری دارد که اینهمه به جمهوری اسلامی بد و بیراه بگوید و از آمریکا و اسرائیل و انگلیس تعریف کند؟
گفتم: ظاهرا قبل از فتنه به او قول داده بودند که اگر در آشوب ها موفق بشود، یک جایزه بین المللی به او خواهند داد.
گفت: ولی حالا که فتنه شکست خورده علاوه بر خاتمی و کروبی و موسوی حامیان بیرونی آنها هم عزا گرفته اند و از جایزه مایزه خبری نیست!
گفتم: دو تا خرما با هم ازدواج کرده بودند، برای گذراندن ماه عسل رفتند مجلس ختم!

هالو
گفت: خبرنگاران اعزامی شبکه تلویزیونی ای.بی.سی آمریکا در بازگشت از ایران، وضعیت فتنه گران را بسیار وخیم و نابود شده گزارش کرده اند.
گفتم: دیگه چه خبر؟!
گفت: این خبرنگاران نوشته اند که به طور پنهانی با سران فتنه ملاقات کرده و با کمال تاسف در چهره و رفتار آنها ترس عمیق، روحیه باخته و اوضاع درهم ریخته را به وضوح مشاهده کرده اند.
گفتم: دیگه چی؟!
گفت: اعتراف کرده اند جمهوری اسلامی خیلی قدرتمندتر از آن است که با اینگونه آشوب ها به آن آسیبی برسد. حیوونکی ها چی فکر می کردند، چی شد؟!
گفتم: سه تا هالو ادعا کردند که می خواهند با یک سفینه به خورشید بروند. دانشمندان به آنها گوشزد کردند که بلافاصله بعد از نزدیک شدن به خورشید، ذوب می شوید و از بین می روید. هالوها در حالی که خودشان را خیلی زرنگ نشان می دادند، گفتند؛ خیالتون راحت باشه، شب می رویم که ذوب نشویم!!

لج
گفت: سایت جرس، حلقه ماسونی لندن و حامی فتنه سبز از مصوبه مجلس درباره دانشگاه آزاد حمایت کرد.
گفتم: حیوونکی بهاءالله مهاجرانی و سروش و کدیور بعد از شکست فتنه از شدت بیکاری روزی چند بار پس کله خود می زنند و می پرسند کی بود در زد؟!
گفت: نمایندگان مجلس اگرچه کار خطایی کرده اند ولی سگ آنها به هزار تا از کاسه لیس های اسرائیل مثل مهاجرانی و سروش و کدیور شرف دارد.
گفتم: بابا، ای ول!
گفت: کاسه لیس های اسرائیل در لندن نشسته اند که ببینند چه چیزی خلاف مصالح نظام است تا از آن حمایت کنند!
گفتم: دو نفر را پای چوبه دار آورده بودند. از اولی پرسیدند آخرین خواسته ات چیست؟ گفت؛ می خواهم خانواده ام را ببینم. از دومی همین سؤال را کردند و او که با اولی خیلی لج بود گفت؛ آخرین خواسته ام این است که نگذارید او خانواده اش را ببیند!

نصف !
گفت: شهردار شهر «یولاق» در جمهوری آذربایجان، بخشی از مسجدجامع این شهر را فروخت!
گفتم: باید این خبر هرچه زودتر به گوش اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد!
گفت: این ماجرا به شورای عالی انقلاب فرهنگی چه ربطی دارد؟!
گفتم: باید از شهردار «یولاق» دعوت کنند که به ایران بیاید.
گفت: به ایران بیاید که چه بشود؟!
گفتم: که به عنوان رئیس دانشگاه آزاد انتخاب شود تا حداقل نصف این دانشگاه برای ملت باقی بماند!

مستقیم
گفت: اسفندیار رحیم مشایی در پاسخ به این سؤال که چرا بیت المال مسلمین را به فلان هنرپیشه داده ای؟ گفته است که آثار او بوی توحید می دهد!
گفتم: در کدامیک از مکاتب توحیدی سفارش شده است بیت المال مسلمین را از حلقوم مردم مستضعف بیرون کشیده و به یک هنرپیشه ثروتمند بدهند؟!
گفت: مشایی توضیح داده که هدف من موعظه و جذب ایشان بوده است!
گفتم: مگر نمی گوید که کار این هنرپیشه توحیدی است، بنابراین موعظه و جذب برای چه بوده؟ آیا او را موعظه کرده که از توحید دست بردارد؟!
گفت: درباره یکی دیگر از هنرپیشه های زن فراری هم گفته است به نظر من او هیچ اشتباهی نکرده است!
گفتم: ولی این هنرپیشه فراری در آمریکا با صراحت علیه انقلاب و ارزش های اسلامی فعالیت داشته و دارد.
گفت: تازه آقای مشایی رو یک اسلام شناس برجسته هم می دونند!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو از شخصی پرسید قبله کدوم طرفه؟ جواب داد؛ مستقیم، یارو پرسید خیلی دیگه باید برم؟!

جیب
گفت: توبه تاج زاده هم مشکل او را حل نکرد.
گفتم: توبه از چی؟ کدام مشکل؟!
گفت: تاج زاده با نوشتن یک مقاله چند صفحه ای اعلام کرده بود که از همراهی خود با دیدگاه های حضرت امام(ره) در دهه اول انقلاب پشیمان است و...
گفتم: حالا مگر ایشان کی هست؟ و در دوران انقلاب سر پیاز بوده یا ته پیاز و کجا با دیدگاه های حضرت امام(ره) همراه بوده که حالا قرار است نباشد؟!
گفت: سایت های ضدانقلاب هم به جای این که اعتراف صریح تاج زاده به مخالفت با امام(ره) را تحویل بگیرند، او را مسخره کرده و خطاب به وی نوشته اند «آقای سرباز صفر! ادای گورباچف رو در نیار!» و یک سایت دیگر نوشته است؛ «آقای تاج زاده! از کجا معلوم که فردا یک موضع دیگر نداشته باشی؟»
گفتم: به یارو گفتند با کلمه «نجیب» جمله بساز، گفت یک شلوار خریده ام که «نه جیب» جلو داره، «نه جیب» عقب!


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:10 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak