سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

تبریک
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به آمریکا پناهنده شده در وبلاگ خود خطاب به سران فتنه نوشته است، باید به استقامت ادامه بدهید تا در آینده به نتیجه برسید!
گفتم: سران فتنه که مدتهاست دچار سکته سیاسی شده و به سختی نفس می کشند.
گفت: این اصلاحاتچی فراری خطاب به آنها می نویسد؛ شکست امروز را نبینید، من از هم اکنون پیروزی آینده شما را تبریک می گویم!
گفتم: یارو برای رفیقش نامه فرستاده و نوشته بود، نوروز 90 و 91 و سپس ازدواجت را تبریک می گویم، از همین حالا قدم نورسیده را هم تبریک عرض و پیشاپیش آرزو می کنم که نور به قبرت بباره!

 

دق مرگ
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات و عضو حلقه کیان که به آمریکا گریخته و پناهنده شده در مقاله ای خطاب به اپوزیسیون چند دستورالعمل برای مقابله با جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده است.
گفتم: حیوونکی دیر اومده، باید چند تا جمله برای سنگ قبر فتنه پیشنهاد می کرد.
گفت: پیشنهاد کرده که باید میان اصولگرایان اختلاف ایجاد کرد و مسئولان نظام را به فساد مالی و اخلاقی متهم کرد و...
گفتم: از روی دست اسرائیلی ها رونویسی کرده! این ترفندها را که 30 سال است دارند به کار می برند و نتیجه ای نگرفته اند.
گفت: اتفاقاً، یک نشریه آمریکایی خطاب به اینگونه افراد نوشته است، اپوزیسیون جمهوری اسلامی نشان داد که خیلی بی عرضه است و فقط بلد است برای آمریکا دردسر درست کند!
گفتم: دو تا خنگ و خل و چل با هم شطرنج بازی می کردند، وزیر از عصبانیت سکته مغزی کرد و شاه شطرنج از ناراحتی دق مرگ شد!

پررو
گفت: بهاءالله مهاجرانی و محسن کدیور معروف به حجت الامسال هرمنوتیک اخیراً ادعا کرده اند که شعار روز قدس فتنه گران «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران»! بود!
گفتم: ولی خود آنها بارها در سایت جرس شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را تبلیغ کرده و درباره ضرورت آن تفسیر و تحلیل نوشته بودند.
گفت: بقیه گروههای ضدانقلاب هم با انتشار کلیپ ویدیویی فتنه گران سبز که شعار «نه غزه، نه لبنان» سر داده بودند به آنها اعتراض کرده اند.
گفتم: حالا منظورشان از این عقب نشینی چیست؟ این دو نفر که بعد از خروج از ایران با ویزای ورقه ای- بدون مهر در پاسپورت- به اسرائیل سفر کرده و دستورات لازم را گرفته بودند.
گفت: برخی از خبرهای موثق حکایت از آن دارد که بعد از مرگ سیاسی موسوی و خاتمی و کروبی، اسرائیل تصمیم گرفته این دو عامل خود را برای مأموریت بعدی آماده کند و به همین علت قصد دارند ردپای قبلی خود را پاک کنند!
گفتم: نوکری که برای خدمت به اربابش هر روز به رنگی درمی آمد و نقش جدیدی بازی می کرد، از اربابش پرسید چقدر مرا دوست داری؟ اربابش گفت؛ اگر بگویم به اندازه خورشید، اشتباه است چون نورش روز به روز کمتر می شود. اگر بگویم به اندازه آب اقیانوس، باز هم اشتباه است، چون به تدریج کم می شود، به اندازه رویی که داری دوستت دارم، چون هیچوقت کم نمی شود و تمامی ندارد.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت 12:13 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak