امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب
رئیس قوه قضاییه خطاب به هاشمی رفسنجانی، گفت: با کمال احترامی که برای شما قائلم باید بگویم اظهارنظر شما در مورد اینکه کسی که وقف دانشگاه آزاد را ابطال کند در مقابل خدا ایستاده کاملاً اشتباه است. اظهارات آشفته مقامات روسی به ویژه وزیر خارجه این کشور در زمینه علت تعلل در اجرای قرارداد فروش موشک های اس-300 باعث زیر سؤال رفتن اعتبار این کشور در محافل سیاسی و رسانه ای جهان شده است. یک همکار جریان فتنه و براندازی که در برخی رسانه ها و نشریات نفوذ کرده بود، پس از احضار و بازجویی از کشور گریخت. رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد از اظهارات ضددینی و ارتدادآمیز اکبر گنجی اعلام برائت کرد. یک شبکه سازمان یافته از خارج کشور به همراه برخی عناصر پشت صحنه فتنه در داخل، اقدام به جعل و انتشار نامه به اسم برخی عناصر بازداشت شده می کنند. شبکه آمریکایی پخش مستقیم سخنرانی رئیس جمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل را ناگهان قطع کرد. سوراخ شفا آرزو دگرگونی انتخابات افغانستان و مسائل پیرامونی آن یک ضد انقلاب گریخته از کشور از حمایت مراجع و شخصیت های بزرگ دینی از نظام در ایام فتنه سال 88 به شدت ابراز خشم کرد. دو تن از همکاران سران داخلی فتنه در خارج از کشور، آمریکا و صهیونیست ها را از تلاش برای ستیز با اسلام و توهین به مقدسات مسلمانان مبرا کردند.
آیت الله صادق آملی لاریجانی عصر دیروز در حاشیه بیست ویکمین گردهمایی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه سراسر کشور در پاسخ به این سوال که آیا شما می توانید در مسئله وقف دانشگاه آزاد ورود یابید یا خیر؟، گفت: من به عنوان رییس قوه قضائیه ممکن است مسئولیت یابم ورود کنم. آن زمانی که قاضی دستور توقف اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط به دانشگاه آزاد را داد، نظر من این نبود البته من شخصی نبودم که به قاضی اعمال نفوذ کنم زیرا قضات و دستگاه قضایی در صدور رای مستقل هستند؛ البته باید به شیوه عادلانه عمل کنند. اگر برخلاف این عمل می کردند من اعمال ماده 18 می کردم.
وی افزود: مقام معظم رهبری به بنده موکول کرد که نسبت به وقف دانشگاه آزاد بررسی فقهی و حقوقی کنم، بررسی کردم، نوشتم و ارسال کردم.
رئیس دستگاه قضا خاطرنشان کرد: اما می خواهم از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام با همه احترامی که برای او دارم و همه هم می دانند گلایه کنم. اشتباه بزرگی کردند که گفتند وقف دانشگاه آزاد را کسی نمی تواند بر هم بزند... این حرف، عوامانه است مگر می خواهیم وقف را ابطال کنیم. وقف خود منبطل بوده، اینکه این سخن را در یک مجمع عمومی به این صورت بیان کنند که وقف دانشگاه آزاد ابطال کردنی نیست ... واقعا پذیرفتنی نیست و شایسته وی نبود. متاسفیم که اینگونه قضاوت می شود.
وی افزود: حرف های ما فنی و دقیق است و انشاءالله اگر لازم باشد مجموع مدارک را ارائه خواهیم کرد.
فتنه گران انتظاری جز
رسیدگی دقیق به جرایم شان
از ما نداشته باشند
آیت الله آملی لاریجانی در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: فتنه سال گذشته، فتنه بزرگی بود اگر نخواهیم خود را به خواب بزنیم و نخواهیم چشم پوشی کنیم، اینها مجرم هستند و دستگاه قضایی با آن ها به عنوان مجرم برخورد کرد و ما نمی توانیم کسی را استثناء کنیم.
وی با بیان اینکه کاری که فتنه گران کردند مصداق اتم جرم است، افزود: دستگاه قضایی در مقام برخورد هیچ مسامحه ای نکرده است. متاسفانه ما با دو گروه منتقد روبرو بودیم که گاهی حد حرف ها به بی انصافی هم کشیده شد. گروه نخست کسانی بودند که مطرح کردند اصلا چرا برخورد صورت می گیرد و گروه دوم اینکه چرا برخورد تندتر صورت نمی گیرد. هر دوی انتقادها نابجا است. در این خصوص صدها نفر دستگیر شده و محاکمه شدند، برای برخی احکام سنگین صادر شد و برای برخی کمتر. البته اشتباه کار نیز در میان آن ها زیاد داشتیم که در سطح خیابان ها مرتکب جرایمی شدند، عده زیادی توبه کردند و برخی مشمول عفو شدند.
وی با تاکید بر اینکه ادعای تقلب دروغ بزرگی بود که این ادعا تحمیل شد، افزود: بحمدالله بسیاری از کسانی که مدافع این فتنه گران بودند واقعیت را فهمیدند. مقام معظم رهبری مهلت های متعددی به این گروه دادند و متاسفانه چاره ساز و کارگر نشد و این افراد انتظاری غیر از رسیدگی دقیق به جرایم شان را از ما نداشته باشند.
دوره تسامح نیست
آملی لاریجانی در ادامه با ذکر احکام قضایی برخی متهمان حوادث گوناگون اظهار کرد: به همه کسانی که دنبال اقدامات مجرمانه هستند اخطار می دهم که این دوره قضایی، دوره تسامح نیست. عفو را نیز باید برای خاطی معمولی انجام داد نه نسبت به اشرار. نیروی انتظامی در این خصوص قاطع عمل می کند و ما از آنها حمایت می کنیم. این شرارت ها باید جمع شوند.
وی در ادامه موضوع بی حجابی را مورد اشاره قرار داد و افزود: با وجود اینکه نیروی انتظامی و دستگاه قضایی این موارد را اعلام کرده و امری شرعی و قانونی نیز است، متاسفانه بعضی حرفها زده می شود که به تشکیک در اصل این برخوردها برمی گردد و واقعا صحیح نیست.
وی خطاب به روحانیون گفت: ما مسئولیم که مردم را آگاه کنیم، بنده نمی گویم شلاق بردارید و در خیابان ها به دنبال این افراد بگردید ولی برخورد لازم است. به حسب قانون مجازات اسلامی، بی حجابی و بی بند و باری جرم است. این صحبت که در بحث حجاب حتما باید کار فرهنگی انجام دهیم درست است؛ ولی مگر در باب شرارت، قتل، سرقت و ... نباید کار فرهنگی کرد.
رییس دستگاه قضایی تاکید کرد: ما در دستگاه قضایی هیچ تردیدی جهت برخورد با این ها به خود راه نمی دهیم. نیروی انتظامی نیز به عنوان ضابط دستگاه قضایی باید عمل کند. ما حسب قانون موظف هستیم. اگر دستگاه قضایی و نیروی انتظامی به وظیفه اش عمل نکرد، شما باید ما را استیضاح کنید که چرا به وظیفه خود عمل نمی کنید.
وی در عین حال یادآور شد: این امر اختصاص به خانم ها ندارد و برای مردان نیز همین طور است.
قاطعیت در برخورد
با مفسدان اقتصادی
رییس قوه قضائیه برخورد با مفسدان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را یکی از چالش های مهم دستگاه قضایی برشمرد و در خصوص مفسدان اقتصادی خاطرنشان کرد: همه می دانیم که توقع به حق مردم از قوه قضائیه و از کل نظام، اجرای عدالت است و اینطور نباید باشد که عده ای آلاف و علوفی ببرند و کسی رسیدگی نکند و این توقع به حقی است.
آیت الله صادق آملی لاریجانی با اظهار امیدواری از اینکه همه به وظایف خود عمل کنند، تصریح کرد: ما در دوره جدید با دوستان همفکر در مدیریت دستگاه قضایی دست به دست هم دادیم تا با مفسدان اقتصادی برخورد کنیم. این کار را نیز کرده ایم و مشهود نیز است. پیگیر نیز هستیم. موارد فسادهای بزرگی را نیز کشف کرده و پیگیری می کنیم.
آملی لاریجانی ادامه داد: متاسفانه از کسانی که توقع نداشتیم نیز مقاومت دیدیم. ما هیچ انتظار نداشتیم کسانی که شعار عدالت و مبارزه با مفاسد اقتصادی می دهند در مقابل کار قوه قضائیه مقاومت کنند البته ما گوش مان به این حرف ها بدهکار نیست.
رییس قوه قضائیه به پرونده بیمه اشاره و خاطرنشان کرد: در رابطه با پرونده بیمه ما با قاطعیت برنامه را پیش بردیم و در شرف صدور کیفرخواست برای 50 نفر و بیشتر هستیم. کیفرخواست آقای دادستان آماده است و انشاءالله به دادگاه ارسال می شود.
وی افزود: پرونده های کلانی وجود دارد، راهی که ما می رویم برگشت ندارد. دستگاه قضایی باید این راه را ادامه دهد تا مردم اقدامات آن را احساس کنند. امیدواریم این مسیر ادامه یابد.
آملی لاریجانی افزود: منتهی عده ای از ما عجله و تسرع می خواهند از سوی دیگر گاهی از ما اعلام اسامی می خواهند، قطعا اعلام اسامی قبل از قطعیت حکم نادرست است اما مواردی که قطعی شده اعلام نیز شده است و سایت قسط این موارد را منتشر می کند.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه روز دوشنبه ادعا کرد: تحویل موشک های اس-300 به ایران مشمول تحریم های مندرج در قطعنامه 1929 می شود و این مورد، موردی فورس ماژور (اضطراری) است.
وی افزود: تحویل ندادن این موشک ها، تحریم یکجانبه علیه ایران نیست بلکه دستور مدودف در راستای اجرای قطعنامه شورای امنیت است که فروش فناوری مربوط به موشک بالستیک به ایران را ممنوع می کند.
برخلاف ادعای تازه لاوروف، دولت ها از فروش موشک های دوربرد «تهاجمی» منع شده اند و موشک های اس-300، سامانه دفاع ضدهوایی ذاتاً موشک دفاعی در برابر حملات هوایی و موشکی است. قرارداد 800 میلیون دلاری فروش این موشک ها به ایران در سال 2005 امضا شد و روس ها طبق تعهد باید 7 ماه پیش به تعهد خود عمل می کردند.
اظهارات بی پایه وزیر خارجه روسیه در حالی است که وی چندی پیش برخلاف سخنان اخیر تصریح کرده بود: تحریم های مندرج در قطعنامه 1929، فروش موشک های اس-300 را منع نمی کند و این سیستم صرفاً جنبه دفاعی دارد در حالی که قطعنامه متوجه موشک های تهاجمی است.
درست به همین دلیل هم بود که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا موضع قبلی روسیه را مبنی بر اینکه قطعنامه شامل موشک های مذکور نمی شود، تایید کرده و گفته بود ما از خویشتنداری روسیه در عدم تحویل موشک ها به ایران تشکر می کنیم.
برخی محافل معتقدند دولت روسیه به قیمت بدنام و بی اعتبار کردن خود می کوشد امتیازاتی از آمریکا بگیرد اما طیفی دیگر از تحلیل گران معتقدند رفتار غیرقانونی و پیمان شکنانه روسیه بیش از آن که متأثر از فرصت طلبی و طمع آنها باشد، ناشی از انفعال و ضعف و ترس از فشارهای آمریکاست. اما علت هر چه باشد قطعاً در نتیجه نقض تعهدات- غیرقابل اعتماد معرفی کردن روسیه در افکار عمومی جهان- تفاوتی ایجاد نمی کند.
روس ها در ماجرای راه اندازی نیروگاه بوشهر و تزریق سوخت به آن نیز سال ها تعلل کردند اما سرانجام برخلاف میل آمریکا مجبور به انجام این کار شدند. این اقدام روس ها ایران را مجاب کرد که در مبادله سوخت اتمی و تولید سوخت 20 درصدی منتظر و معطل بیگانگان و از جمله روسها نماند و خود رأساً به غنی سازی پیشرفته و تولید سوخت 20درصدی مورد نیاز رآکتور تهران بپردازد که خسارتی استراتژیک هم برای آمریکا و هم روسیه ای بود که در پی سود و تجارت اقتصادی می گشت. ایران هم اکنون حدود 25کیلوگرم سوخت 20درصد تولید کرده است.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که این وزارتخانه به دنبال مشاهده برخی بدقولی ها، رأساً پروژه تولید موشک های اس-300 را در دستور کار قرار داده است. حالا باید دید روس ها قبل از اینکه روسیاهی این ماجرا را هم به جان بخرند و با سورپرایز تولید موشک های یاد شده در ایران مواجه شوند، به جبران اشتباه خود می پردازند یا منتظر می مانند تا روسیاهی موشک های اس-300 هم برای آنها بماند.
سایت آفتاب (وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص) دیروز بدون اینکه به خبر فرار احمد جلالی فراهانی اشاره کند، از احضار نامبرده به وزارت اطلاعات و دادسرای اوین به اتهام جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی خبر داد. وی بهمن ماه سال گذشته به همراه چند نفر از روزنامه نگاران فعال در تحریک به آشوب بازداشت و مدتی بعد آزاد شده بود.
آفتاب در معرفی نامبرده می نویسد: «فراهانی دبیر سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر بود که سابقه همکاری با روزنامه های تهران امروز (به عنوان دبیر سرویس اجتماعی)، روزنامه همشهری (دبیر سرویس حوادث)، خبرگزاری سی اچ ان ]میراث فرهنگی[، روزنامه جام جم، روزنامه اعتماد، روزنامه اعتماد ملی و شرق را دارد. او از خبرنگاران روزنامه ایران در دوره اصلاحات بود که در مدیریت جدید این روزنامه اخراج شد.»
هرچند آفتاب به کتمان فرار نامبرده پرداخت اما همزمان سایت ضدانقلابی روزنت از خروج وی از کشور خبر داد و با وی مصاحبه کرد. نامبرده از دوستان حسین درخشان است.
یادآور می شود عناصر زنجیره ای از این دست طی چند سال اخیر جذب برخی نشریات شبه اصولگرا شده اند. این طیف از نشریات بیشتر با هدفگذاری رقابت های انتخاباتی و سیاسی و حزبی تأسیس می شوند و چون موسسان تخصص یا فرصت کافی برای نظارت بر آنها ندارند عملاً توسط تیم های اجاره ای که توسط برخی دلالان معرفی و پیشنهاد می شوند، مدیریت می شوند. این طیف نشریات و سایت ها نقش وسیعی در اختلاف افکنی میان دولت، مجلس، شهرداری و دیگر دستگاه ها ایفا می کنند.
احمد جلالی در مصاحبه با روزنت گفته است «80 درصد خبرهای انتخاباتی خبرگزاری مهر، به نفع میرحسین موسوی بود. استراتژی، حمایت حداکثری از موسوی بود». وی همچنین می گوید «اگر من خبری را تهیه می کردم که ضد آقای قالیباف و مصالح او بود، آن خبر نمی رفت روی خط حتی اگر مستند بود و عکس و فیلم داشتیم... این را اضافه کنم که شهرداری تهران سالانه 300 میلیون بابت اداره سایت سما که متعلق به شهرداری است، به خبرگزاری مهر پول می دهد. به همین خاطر مدیران شهرداری تهران هر دخالتی که می خواستند در خبرها می کردند]...[»
وی درباره دلایل فرار از کشور گفت: من نمی خواستم در مورد همکارانم تک نویسی کنم. نمی خواستم بنویسم مثلاً فلان کسی که توی روزنامه همکار من بوده، الان در رادیو یا تلویزیون بی بی سی است، در رادیو فردا است، کیست؟ زنش چه کاره است؟ نمی خواستم همکاری کنم... الان هم ]در خارج کشور[ برنامه ام این است که در یک رسانه خوب و حرفه ای کار کنم ضمن اینکه می خواهم دوره دکتری را هم بخوانم و تمام کنم.
گفتنی است روزنامه «ت»، «خ»،«م» (جدیدالتأسیس) «ف» و «ه» در زمره نشریاتی هستند که در کنار سایت هایی نظیر «ع»، «ت»، «ف» و «ش» با بی مبالاتی نسبت به جلب همکاری برخی عناصر زنجیره ای تمایل نشان داده و آنها را در تحریریه خود مستقر کرده اند. اتفاق مشابهی پیش از این برای روزنامه تعطیل شده خورشید (مدعی حمایت از دولت) رخ داد و از این جهت عناصر نفوذی برای نزدیکی به نشریات حامی دولت یا شهرداری و مجلس و... تفاوت چندانی قائل نیستند.
وی در گفت وگو با سایت شفاف، درباره اظهارات گنجی در زمینه انکار امام عصر(عج) و آیات قرآن گفت: او در ایران که بود حرف هایی می زد که ارتباطی با تفکر امام(ره) و اصلاح طلبان نداشت و از زمانی که به خارج از ایران رفته، حرف های نامربوط، نسنجیده و برخلاف نظام، انقلاب و امام می زند و جریان اصلاحات باید از این سخنان تبری بجوید. بنده به عنوان کسی که از ابتدا در این جریان حضور داشتم، از این نوع تفکرات برائت می جویم و اعلام بیزاری می کنم. ما حرف های گنجی را که مغایر با اصول و مبانی دین، تشیع، اسلام و امام(ره) است رد می کنیم و از او خواهش می کنیم خود را از جرگه اصلاح طلبان خارج بداند و خود را به این جریان نچسباند. جریان اصلاحات از او تبری می جوید.
ضمن تقدیر از موضع دیرهنگام آقای منتجب نیا باید یادآور شد که اولا؛ گنجی جزو 5 نفری- به همراه مهاجرانی، سروش، کدیور و بازرگان- است که خود را اتاق فکر جنبش سبز و ابوذرهای این جریان(!) در خارج کشور معرفی کردند و هم اینک سایت و حلقه راه اندازی شده توسط این طیف در همکاری کامل با موسوی و کروبی و سایت های آنها (کلمه و سحام نیوز) فعالیت می کند. مهاجرانی و سروش هم جزو حامیان کروبی در انتخابات و فتنه پس از آن بودند. ثانیاً ؛ گنجی خود را به مدعیان اصلاح طلبی نمی چسباند بلکه اکبرپونز معروف به کله پوک تروریست ها از روزگار دولت اصلاحات بود که توسط آمران امنیتی نظیر حجاریان به عرصه ترور شخصیت گسیل شد و نهایتاً کار را به اهانت علیه حضرت امام کشاند که هیچ یک از مدعیان خط امام در جبهه اصلاحات متعرض وی نشدند. بنابراین شرط برائت از گنجی برائت از طیف هایی است که او را مدیریت کردند و در ادامه مسیر با جریان خارجی حامی وی همراه شدند که کروبی و موسوی از آن جمله اند. ثالثاً؛ گنجی به عنوان یک مهره سوخته و پیاده نظام، اساساً قابل اعتنا نیست. او در خارج از کشور برای امرار معاش و گذراندن زندگی نکبت بار مجبور است مدام دوز فحاشی ها علیه انقلاب و اسلام را بالا ببرد. بنابراین برائت حقیقی مشروط به برائت از فتنه گران داخلی نظیر موسوی و کروبی است که همان خط هجمه به خط امام و ارزش های انقلاب را ادامه می دهند و از جمله از موضع افرادی شرمنده و واداده، نامه های ذلت بار به کسانی چون شیخ مطرود امام و آلت دست منافقین (منتظری) نوشتند و یا با گروهک های ضددین و ضدانقلاب نظیر بهائیت، منافقین و... هم پیمان شدند.
براستی به زعم امثال آقای منتجب نیا- که امید می رود از سر حسن نیت و اعتقاد ابراز برائت از امثال گنجی کرده باشند- چه نسبتی میان امثال سروش و گنجی و کدیور با بازیگران داخلی فتنه است که از آشوب و فتنه گری سال گذشته در هماهنگی کامل با هم عمل کردند؟!
بنابر گزارش منابع آگاه، در موارد متعدد، نامه هایی به نام بازداشت شدگان منتشر شده که اساساً ارتباطی به افراد مذکور نداشته و خود آن افراد در جریان ماجرا نبوده اند. گفته می شود برخی از این افراد اساساً امکان چنین اقدامی را ندارند و برخی دیگر چون با مقامات امنیتی همکاری کرده و برخی شبکه ها را لو داده اند، عمداً هدف و سوژه جاعلان نامه قرار می گیرند تا امکان همکاری آنها با مسئولان پرونده ها مختل گردد. در این میان اعضای خانواده چند تن از بازداشت شدگان، با دور زدن فرد بازداشت شده تلاش می کنند از این طریق برای خود پرستیژ و موقعیت سوءاستفاده در خارج فراهم کنند چندان که فرزندان چند تن از این عناصر هم اکنون متواری و در خارج کشور هستند و به نحوی «زندانی خوری»! می کنند!
یادآور می شود شبکه جعل و انتشار نامه های کذایی، گروهی شامل حلقه جرس در لندن (با مدیریت مشترک مهاجرانی و هاشمی)، برخی اطرافیان موسوی و گردانندگان سایت کلمه (از جمله مسئول دفتر وی که به تازگی بازداشت شد و برخی ارتباطات را لو داده)، شماری از افراطیون مشارکتی و چند عضو یا همکار فراری این حزب را شامل می شود. این حلقه چند لایه می کوشد با اقدام فریبکارانه خود به بقایای ناامید فتنه روحیه بدهد و در عین حال چنین القا کند که هیچ وابستگی و خیانتی در کار نبوده و اعترافات بازداشت شدگان به خاطر شکنجه بوده است.
پیش از این به هنگام انتشار برخی بیانیه های جعلی به نام حزب مشارکت، کیهان خبر داده بود که بیانیه های کذایی در غیاب دبیرکل و اغلب اعضای شورای مرکزی این حزب، توسط چند نفر جعل و به نام حزب منتشر می شود. اکنون کسانی چون صیف مزروعی، حسین باستانی، یزدان پناه، توفیقی (مجاهدین)، سازگارا و... متواری اند و در خارج کشور در خدمت سرویس های خارجی به این شیوه لو رفته و نخ نمای جنگ روانی مبادرت می کنند.
گفتنی است، سران و مدیران بیرونی فتنه پیش از این برای متهم کردن نظام، از کشته شدن افرادی خبر می دادند که بعدها معلوم می شد افرادی عادی و مشغول به کار و زندگی معمولی خود هستند. برخی عوامل بازداشت شده فتنه از این اقدام با عنوان «پروژه مرده خوری» یاد می کردند.
گزارش ها حاکی از آن است که شبکه سی ان ان به خاطر فشار انبوه مخاطبان کنجکاو خود، امسال مجبور شده بود سخنرانی دکتر احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان را به طور مستقیم پخش کند اما هنگامی که وی شوک اصلی را با به چالش گرفتن ماجرای 11 سپتامبر و پیش کشیدن پای دولت آمریکا در این ماجرای ساختگی وارد کرد، گردانندگان سی ان ان به شکلی دستپاچه اقدام به قطع پخش این سخنرانی کردند. گفته می شود این اقدام با پرسش و اعتراض شدید بسیاری از مخاطبان CNN مواجه شده است و به اعتبار حرفه ای این رسانه بزرگ آمریکایی لطمه وارد کرده است.
طبیعی است که اقدام مذکور در عین حال باعث کنجکاوی بیشتر مخاطبان و پیگیری ماجرا از مجاری و رسانه های دیگر شود.
گفت: یکی از سران فتنه به چند تن از مدعیان اصلاحات گفته است باید بررسی کنید که علت ریزش شدید هواداران چه بوده است؟!
گفتم: این که نیازی به بررسی ندارد. وقتی هواداران اولیه متوجه می شوند که سران فتنه به آنها دروغ می گویند و خودشان با عوامل نشان دار آمریکا و اسرائیل فالوده می خورند و دست به وطن فروشی می زنند و... به طور طبیعی از آنها دور می شوند.
گفت: زهرا رهنورد در همان جلسه گفته است؛ اساساً طرح این سؤال بی مورد است و یکی از اطرافیان نزدیک موسوی اعلام داشته که در این باره تحقیق کرده ولی هنوز به نتیجه ای نرسیده است.
گفتم: یارو یک قالب یخ را روی دست گرفته و با تعجب به آن نگاه می کرد، پرسیدند چرا به آن زل زده ای؟ یارو در جواب گفت؛ ببین! داره ازش آب میچکه، اما هرچی نگاه می کنم معلوم نیست کجاش سوراخه!
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: کروبی یک نامه سرگشاده دیگر نوشته و در آن، باز هم ادعا کرده که به زندانیان تجاوز جنسی می شود!
گفت: شیخ بیچاره از این که هیچکس به او محل نمی گذارد خیلی عصبانی شده و برای مطرح شدن خودش را بدجوری به در و تخته می زند!
گفتم: سایر عوامل فتنه هم از او فقط برای خنده و تفریح و پرکردن اوقات فراغت خود استفاده می کنند.
گفت: هنوز معلوم نیست که این شیخ از همه جا مانده و رانده چرا در بن بست مسائل جنسی درجا می زند و از این سطح بالاتر نمی آید؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! از دیوانه ای پرسیدند اگر از تیمارستان مرخص شوی چه می کنی؟ گفت؛ شیشه خانه و مغازه مردم را می شکنم. سال بعد همین سؤال را پرسیدند، جواب داد دوچرخه سازی باز می کنم و با تیوپ دوچرخه تیرکمان درست می کنم و می زنم شیشه ها را می شکنم! سال بعد پرسیدند، گفت به کنار دریا می روم. گفتند آفرین! خب! بعد چه می کنی؟ گفت؛ سنگ های ساحل را جمع می کنم! گفتند؛ خیلی عالیه معلومه که شفا پیدا کرده ای، خب! بعدش چی؟ جواب داد؛ با سنگ هایی که جمع کرده ام می زنم شیشه های خانه و مغازه مردم را می شکنم!
گفت: درگیری شدید گروه های ضد انقلاب با هم و لجبازی برخی سران فتنه علیه یکدیگر بدجوری مدیران بیرونی فتنه را نگران کرده است.
گفتم: وقتی بهایی ها و منافقین و سلطنت طلب ها و مدعیان اصلاحات و مارکسیست ها را در یک ائتلاف دور هم جمع می کنند، معلوم است که بعد از شکست فتنه این گروه ها نقطه ائتلافی ندارند و به جان هم می افتند.
گفت: سایت بالاترین که تحت مدیریت منوشه امیر است خطاب به آنها توصیه کرده است که دست از لجبازی بردارند و با هم کنار بیایند.
گفتم: ولی این گروه ها مدتهاست که از مقابله با جمهوری اسلامی ناامید شده اند و اگر با یکدیگر هم درگیر نباشند، بدجوری احساس پوچی می کنند.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: دو نفر که خیلی با هم لج بودند محکوم به اعدام شده بودند. به اولی گفتند؛ آخرین آرزویت قبل از مردن چیست؟ گفت؛ می خواهم نامزدم را ببینم. به دومی گفتند آرزوی تو چیست؟ گفت؛ اجازه ندهید او نامزدش را ببیند!
گفت: یکی از سایت های ضد انقلاب با انتقاد از سران فتنه خطاب به آنها نوشته است، «بدجوری سر ما را کلاه گذاشتید، خودتان راحت می گردید و به عیش و نوش مشغولید ولی هواداران بیچاره را دم تیغ دادید و به خاک سیاه نشاندید»!
گفتم: سران فتنه که از همه بدبخت تر و فلک زده تر هستند.
گفت: سران فتنه هم باید به سازمان های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس اعتراض کنند و بگویند که چرا آنها را به این حال و روز انداخته اند...؟!
گفتم: ولی مطابق اسناد موجود، سران فتنه از آمریکا و کشورهای اروپایی و برخی کشورهای عربی پول های کلانی گرفته بودند و مفت و مجانی برای آنها کار نکرده اند.
گفت: همین سایت ضد انقلابی خطاب به سران فتنه نوشته؛ پس چی شد آن دگرگونی و تغییری که وعده اش را داده بودید؟! نکند که خواب سوءاستفاده دیگری از ما دیده اید؟!
گفتم: از شخصی پرسیدند «دگرگونی» یعنی چی؟ و یارو که فروشنده پیاز و سیب زمینی بود در پاسخ گفت؛ دگرگونی یعنی این که اگه این «گونی» نشد، برو تو اون «گونی»!
دومین انتخابات مجلس قانونگذاری افغانستان روز شنبه در نزدیک به 5000 حوزه رأی گیری برگزار شد. خبرها بیانگر آن است که از مجموع حدود 5/11 میلیون نفر واجد شرایط رأی در این کشور بین 41 تا 42 درصد در انتخابات شرکت کرده اند که با توجه به مجموعه شرایط همسایه شرقی ما یک مشارکت قابل قبول به حساب می آید. درخصوص این انتخابات نکات زیر قابل ملاحظه می باشند:
1- در اولین انتخابات مجلس افغانستان که 5 سال پیش برگزار گردید، نزدیک به 54 درصد واجدین شرایط رأی شرکت کردند اما با وجود آنکه امروزه شرایط امنیتی در مجموع از بهبود حکایت می کند، مشارکت مردم با کاهش توام بوده است که این موضوع دلایل خاص خود را دارد. در این انتخابات ما شاهد افزایش ناامنی ها در روز رأی گیری بودیم تعداد عملیات های تروریستی به 20مورد و تعداد کشته شده های آن ها به 10 نفر رسید این در حالی بود که در انتخابات 5 سال پیش، روز انتخابات از امنیت بیشتری برخوردار بود. نکته دیگر در کاهش شمار رأی دهندگان- به نسبت جمعیت موجود در این کشور- این بود که کمیسیون انتخابات مهاجرین بازگشته به وطن خود که تعداد آنان به حدود 5/2 میلیون نفر می رسد را به حساب نیاورد و از توزیع کارت انتخابات بین آنان اجتناب کرد این در حالی بود که اکثریت مهاجرین علاقه مند به شرکت در انتخابات بود ند.
2- در انتخابات گذشته 17 میلیون کارت توزیع گردید در حالیکه در این انتخابات تعداد کارت های انتخابات به 12 میلیون تقلیل یافت این موضوع البته به مفهوم کاهش علاقه به مشارکت نیست چرا که در آن دوره هم عدد مشارکت کنندگان کمی بیشتر از 10 میلیون نفر بود و حال آنکه در این انتخابات 12 میلیون کارت توزیع شد و عدد مشارکت کنندگان به حدود 11 میلیون نفر رسید. باید اضافه کرد که به دلیل آنکه تنها حدود 40 درصد از مردم افغانستان دارای شناسنامه اند، کمیسیون برگزاری انتخابات با صدور کارت های شناسایی مقدمات شرکت مردم در انتخابات را فراهم کرد. این کارت ها در عین حال برای مصارف دیگر مثل دریافت کمک و آذوقه هم استفاده می شود و به همین دلیل دریافت کارت الزاماً به معنای شرکت فرد در انتخابات نیست.
3- از 6000 حوزه رأی گیری، انتخابات تنها در 5000 حوزه رأی گیری برگزار شد و این به آن معناست که در 17درصد شهرها و روستاها امکان برگزاری انتخابات وجود نداشته است. در این میان میزان مشارکت مردان بیش از زنان بوده و میزان مشارکت ولایات هزاره، تاجیک و شیعیان بیش از پشتونها بوده است تا جائی که گفته می شود 40درصد پشتونها و 50 درصد غیرپشتونها در انتخابات شرکت کرده اند این در حالی است که پشتونها به تنهایی 40 درصد از جمعیت حدود 28 میلیونی افغانستان را بخود اختصاص داده اند.
4-در این انتخابات همه گروههای افغانی موضع شرکت داشته اند اما بعضی فعال تر بوده و بعضی دیگر ترجیح داده اند ضمن حفظ موضع اپوزیسیونی بطور غیررسمی در انتخابات شرکت داشته باشند در این بین غیرپشتونها موضع یکپارچه ای مبتنی بر مشارکت و پذیرش نتیجه آراء داشته اند. شورای علمای افغانستان- ترکیبی از روحانیون هزاره، شیعه و تاجیک- با صدور بیانیه ای مردم را به شرکت فعال دعوت کرد و هرگونه اقدام تقلب آمیز نظیر فروختن رأی خود را حرام اعلام کردند.
اما پشتونها در قالب های مختلف عمل کردند گروههایی از آنان- نظیر حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار- افراد شاخص خود را بعنوان کاندیدا معرفی کرده اند، بعضی از مقامات دولتی پشتون کاندیدا شده اند، بعضی از شخصیت های درجه2 و درجه 3 طالبان هم کاندیدا شده اند اما طالبان و بعضی از احزاب قدیمی پشتون بطور ظاهری انتخابات را تحریم کرده و در شرایط اشغال کشور، غیرقابل قبول ارزیابی کرده اند ولی واقعیت این است که در میان حدود 2400 کاندیدای انتخابات حدود 1300 نفر از پشتونها دیده می شوند که این به معنای برخورد دوگانه آنان می باشد. با این وصف می توان گفت برای اولین بار پشتونها، تاجیک ها، هزاره ها، شیعیان و ازبک ها استفاده از شیوه رأی گیری را قبول کرده و برای استفاده از آن به رقابت با یکدیگر پرداخته اند. این یک علامت مثبت به حساب می آید.
5-در این انتخابات برخلاف انتخابات 5 سال پیش، آرایش انتخاباتی بیش از آنکه دارای هویت حزبی باشد دارای هویت صنفی است. بعنوان مثال در این انتخابات ما شاهد ظهور لیست هایی ذیل عناوین «جامعه تجّار»، «جامعه دانشگاهیان»، «جامعه نویسندگان» و... هستیم که تا حد زیادی خالی از تعصبات حزبی است آنها در عین حال روی یک نکته تاکید دارند و آن قبول فرایند سیاسی و پذیرش دولتی بر خاسته از آراء مردم است که در متن خود به معنای قبول کرزای و پذیرش همکاری سیاسی با وی می باشد بر همین اساس بعضی از تحلیلگران سیاسی معتقدند این فرایند، ساخته دست دولت کرزای، به قصد فایق آمدن بر مخالفان پشتون و هزاره طراحی شده است. نکته دیگر در این انتخابات، «جوان گرایی» است تعداد کاندیداهای جوان و غیرمشهور به نسبت انتخابات 5 سال قبل فزونی گرفته و می توان گفت نسل دوم و سوم تا حد زیادی به آرامی جایگزین نسل اول شده است این نیز می تواند به قوام مکانیسم رأی بیانجامد و از حجم درگیری ها بکاهد.
6- در انتخابات دو روز پیش چند عامل مهم در فرایند انتخابات اثرگذار بوده اند و به کاهش مشارکت مردم انجامیده اند. قبل از ورود به این بحث باید گفت که بیش از 17 میلیون نفر از جمعیت 28 میلیونی افغانستان واجد واقعی شرایط رأی هستند ولی از آنجا که بنا به دلایلی امکان حضور همه واجدین شرایط پای صندوق وجود ندارد، واجدین شرایط به کسانی اطلاق می شود که کارت شناسایی دریافت کرده اند یعنی امکان حضور در انتخابات را دارند؛ بر این اساس عدد5/11 میلیون نفر عدد غیر واقعی واجدین شرایط رأی می باشد که روی آن تاکید می شود. اما عوامل اثرگذار بر کاهش مشارکت افغان ها عبارتند از:
الف-پایدار نبودن امنیت و نارضایتی که در سطح عموم از مشکلات امنیتی وجود دارد و به یأس مردم از ساز و کارهای کنونی انجامیده است ب:ذهنیت بخش زیادی از مردم نسبت به انتخابات منفی است و آنان معتقدند رأی گیری بصورت صوری برگزار می شود و آمریکایی ها هرکسی را که بخواهند بعنوان پیروز معرفی می نمایند ج:روستایی بودن اکثریت جمعیت افغانستان و پراکنده بودن آنان و عدم وجود ساز و کارمناسب برای مشارکت دادن آنان در همان حال بیسوادی اکثریت مردم و فرهنگ خاصی که درباره عدم مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی وجود دارد، کاهش مشارکت را در پی داشته است در عین حال باید اضافه کرد در این انتخابات موضع سران پشتون چندان روشن نبود و این نوعی ابهام را در ایالات جنوبی و شرقی افغانستان به وجود آورد.
7- از قرائن و شواهد برمی آید که با وجود عوامل واگرا که انگیزه های مشارکت را کاهش داده است در اکثر مناطق متعلق به هزاره ها، تاجیکها و شیعیان میزان مشارکت جویان از آنچه پیش بینی می شد بیشتر بوده است به گونه ای در حوزه هایی نظیر غرب کابل، شهرک جبرئیل در ولایت هرات، شهر غزنه که اکثریت جمعیت آنها را شیعیان تشکیل می دهند در ساعت 10 صبح یعنی دو ساعت پس از آغاز رأی گیری با فقدان تعرفه رأی مواجه شده اند و علیرغم درخواست های مکرر برگه آراء به این مناطق نرسیده و عملاً انتخابات در ساعت 10 صبح پایان یافته تلقی شده است. در مجموع میزان مشارکت در 9 استان که شیعیان، هزاره ها و تاجیکها در آنان اکثریت بوده اند روند مناسب تری داشته است.
8- از نظر اداره رأی گیری، در این انتخابات «کمیسیون ملی انتخابات» روند مقبول تری داشته به گونه ای که دو روز پس از پایان رأی گیری، خدشه ای به کار آنان وارد نشده است و حال آنکه در انتخابات های گذشته، اشکالات و انتقادات از همان روز رای گیری آغاز می شد این می تواند نشانه ای از بلوغ سیاسی در جامعه نخبگان و عناصر برگزار کننده تلقی شود. یادآور می شود که علاوه بر کمیسیون انتخابات، کمیسیون رسیدگی به شکایات هم مرکب از مسئولان افغانی و غیرافغانی در فرایند رای گیری حضور دارند.
9- در این انتخابات موضع پاکستان و دستگاه اطلاعاتی آن (i.s.i) تا حدی توام با پذیرش نقش مثبت بود. درانتخابات های گذشته پاکستان و i.s.i مکمل نقش و موضع طالبان بودند ولی از قرار معلوم در این انتخابات آنان در چارچوب توافقات اجلاس کابل - که در روز 29 تیرماه 89 با حضور هیات های حدود 60 کشور جهان برگزار شد- کمک به فرایندسیاسی افغانستان را پذیرفته اند و ظاهراً به پشتونها برای مشارکت فعال در انتخابات فشارهایی وارد کرده اند.
10- موضع جمهوری اسلامی ایران از زمان آغاز فرایند سیاسی (2004م) از ثبات برخوردار بوده است. ایران اگرچه با هرگونه حضور اشغالگرانه نیروهای ناتو و... در افغانستان مخالفت کرده و مقاومت در برابر این نیروها را حق طبیعی مردم مظلوم افغانستان دانسته است ولی آن را نافی حضور فعال مردم این کشور در صحنه انتخاب و حق رأی ندانسته است بلکه آن را یکی از راهکارهای کلیدی-در کنار مقاومت- برای آزادسازی افغانستان از اشغال تلقی کرده است از این رو موضع جمهوری اسلامی همواره دعوت به مشارکت بیشتر مردم در انتخابات بوده و بر این اساس با دولت کابل و احزاب مختلف افغانی همکاری کرده است.
اما با این وجود متاسفانه صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران در روز برگزاری انتخابات، بیش از اخبار خود انتخابات، اخبار انفجارها و اتفاقات منفی را پوشش داد که احیاناً حداقل در بخشی از مخاطبان تلقی نادرستی از موضع ایران نسبت به انتخابات افغانستان به وجود آورد و حال آنکه ایران ضمن محکوم کردن حوادث تروریستی همواره از حضور فعال مردم این کشور در انتخابات جانبداری کرده است.
11- در این انتخابات حدود 5/2 میلیون آواره افغانی مستقر در پاکستان و ایران در انتخابات حضور نداشتند البته آنان درگذشته هم نادیده گرفته شدند. حتی آن دسته از افغان هایی که به موطن خود بازگشته اند از حق مشارکت محروم شده اند آیا این یک انتخاب افغانی است یا آنکه آمریکایی ها و کمیسیون انتخابات آنان که به تایید سرفرماندهی نظامی آمریکا رسیده است حضور مهاجرین فعلی و سابق- که تعداد آنان از 5 میلیون نفر تجاوز می کند- را یک خطر ارزیابی کرده اند. این موضوعی است که به کنکاش بیشتر نیاز دارد.
علی افشاری که اکنون حقوق بگیر رسمی سازمان سیا و سرویس های اطلاعاتی اروپایی نظیر سرویس هلند است و از طریق مقاله نویسی در رسانه هایی مانند رادیو فردا و روز آنلاین روزگار می گذراند، در مقاله ای در سایت روز آنلاین همه روحانیون ایران را سکولار خواند!
وی که ظاهراً در فهم معنای کلمات هم دچار مشکل جدی است، نوشت: «آن چیزی که در طول سه دهه گذشته باعث رنجش خاطر مردم شده، ادغام دین و دولت بوده است درست برعکس سنوات قبل از انقلاب. نوع نگاه معترضین به روحانیت در جنبش سبز و راهپیمایی های پسا انتخاباتی بسیار روشن گر است. یکی از مطالبات مردم اعتراض مراجع و روحانیون به دولت کودتا و اعلام عدم مشروعیت مذهبی آن بود». افشاری سپس با ابراز ناراحتی از اینکه چنین مطالبه ای با بی اعتنایی مطلق مراجع و علما مواجه شد، به حوزه های علمیه حمله کرده و نوشته است: «مردم معترض که شماری از آنان نیز از مدافعان پر و پا قرص سکولاریسم هستند، نه تنها توجیه ها را نمی پذیرفتند بلکه نسبت به مراجع و فضلایی که سکوت پیشه ساختند نیز ناراضی بودند و سکوت را علامت رضا ارزیابی می کردند که نهایتاً آنان را در موقعیت شریک مسئولیت فجایع روحانیت حکومتی قرار می دهد»! این در حالی است که به جز یکی دو چهره شناخته شده در قم و یک شهر دیگر که کسی آنها را به عنوان عالم بزرگ و مرجع به رسمیت نمی شناسد، هیچ کدام از عالمان بزرگ شیعه در ایران و سایر کشورهای مجاور نه تنها کوچکترین حمایتی از فتنه سبز نکردند بلکه بر مبنای اطلاعات موجود قاطبه آنها با تجلیل از درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی بر ضرورت تبعیت از ایشان تاکید کردند.
نکته مهم تر این است که برخی از علمای بزرگ در ایام فتنه 88 تاکید داشتند براساس مبانی فقهی کسانی که به دروغ مردم را به خیابان بکشانند و به جان و مال آنها خسارت بزنند، محارب و مفسد فی الارض هستند.
اکبر پونز و فرهاد خسرو خاور که با رادیو بین المللی فرانسه گفت وگو می کردند، تاکید کردند که اسلام ستیزی در غرب را یک پدیده اجتماعی می دانند نه یک پدیده سیاسی که دولت ها پشت سر آن قرار دارند.
پایگاه اینترنتی سیا (گویا) نیوز، که گزارشی از مصاحبه این دو نفر با رادیو فرانسوی منتشر کرده، نوشت: «خسرو خاور در این مصاحبه نتیجه می گیرد که اسلام هراسی پیش از این که سیاسی باشد یک پدیده اجتماعی است. این پدیده از پایین به بالا حرکت می کند و نه بالعکس»!
سیانیوز ادامه داد:«اکبر گنجی عقیده دارد که اگر اسلام ستیزی امروز را با مثلا دوران جنگ های صلیبی و دیگر منازعات میان ادیان مقایسه کنیم، خواهیم دید که سطح این ستیزها نسبت به گذشته بسیار نازل هستند.» و کوشید دولتمردان آمریکا و عوامل اسرائیل را از دست داشتن در این اقدام تبرئه کند!
گفتنی است گنجی فردی است که در 3 ماه گذشته بیش از ده مقاله شامل اهانت صریح به امام زمان(عج) و امام خمینی نوشته و همواره جریان سبز را دعوت به عبور از این مفاهیم کرده است.
این اظهارات در حالی که دو هفته از زمانی که چند صهیونیست متعصب با صحنه گردانی لابی های صهیونیستی و حمایت آشکار دولت آمریکا اقدام به قرآن سوزی در قلب واشنگتن کردند، نمی گذرد. نه سران فتنه در داخل و نه دوستان آن طرف آبشان، لابد به این دلیل که نمی خواستند دولت آمریکا را از خود برنجانند، هیچ کدام موضعی جدی نسبت به این واقعه دردناک اتخاذ نکردند.
Design By : Pichak |