سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

یک طلبه نمای فراری که مدت ها با نشریات زنجیره ای همکاری می کرد، می گوید جنبش سبز به هیچ وجه خمینی محور نیست و شامل طیف های مختلف اپوزیسیون از جمله سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و سلطنت طلبان می شود.
محمدجواد اکبرین اکنون در پاریس اقامت دارد و برای امرار معاش تن به همکاری با رادیو فردا، جرس، روزنت و بی بی سی داده است. او پیش از فرار از کشور با نشریات زنجیره ای مدعی اصلاح طلبی از جمله صبح امروز(سعید حجاریان) همکاری می کرد و پس از خروج از کشور کشف لباس کرد. اکبرین در گفت وگو با «تهران ریویو» تصریح می کند: بی پروا می گویم باید بخش هایی از سازمان مجاهدین خلق را با آغوش باز در جنبش سبز پذیرفت همان طور که بخش هایی از سلطنت طلبان این روزها روشنی و عمق نگاه داریوش همایون ]وزیر صهیونیست رژیم پهلوی[ را دارند.
وی با رد این ادعای اکبر گنجی که اصلاح طلبان طی سال های اخیر خمینی محور بودند گفت: من اساسا اصلاح طلبی سال های اخیر را خمینی محور نمی دانم. اصلاح طلبان یک روند افتان و خیزان را در 30 سال گذشته طی کرده و از خامی به پختگی رسیده اند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:55 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

ارگان رسانه ای حلقه لندن، حزب مشارکت را «راه سبز» معرفی کرد اما تصویری کاهنده و رو به سقوط از این حزب ارائه نمود! «جرس» در عین حال خواستار تصفیه اعضای حزب و افزودن برخی عناصر زندانی به عنوان اعضای جدید شد. این رهنمود در حالی است که پیش از این برخی بیانیه ها به نام حزب مشارکت از مبدأ لندن منتشر می شد!
جرس می نویسد «اگر جنبش دوم خرداد و دوران هشت ساله ریاست جمهوری خاتمی و حضور اصلاح طلبان در قوای اجرائی و مقننه تنها یک دستاورد و نتیجه در پی داشته و آنهم تأسیس حزب مشارکت ایران اسلامی بوده باشد؛ این نتیجه ای قابل مباهات و افتخار در کارنامه دوران اصلاحات در جهت ایجاد دموکراسی و توسعه سیاسی و حکومت مدرن است»(!)
نویسنده این تحلیل که مانند اغلب نویسندگان جرس با اسم مستعار -آذر اهورایی- به انتشار تحلیل پرداخته، با وجود چنان شروعی ادامه می دهد: مشارکت در روند تاریخی دچار نزول شد. این حزب در سال 77 تأسیس می شود و در سال 78 در انتخابات مجلس ششم پیروز و حائز اکثریت می شود اما در انتخابات دوره دوم شوراها و در سال بعد در انتخابات مجلس هفتم بدلیل اعمال نظارت استصوابی و حذف گسترده اصلاح طلبان؛ این حزب از صحنه رقابت حذف و جنبش اصلاحات شکست خورد. چرا مردم به این سرعت از اصلاحات مأیوس شدند و از جبهه مشارکت روی برگردانیدند؟ یکی از دلایل اصلی یأس مردم از اصلاحات بگومگوها و جر و بحثهای درون شورای شهر تهران بود. این اولین تجربه شوراها در ایران بود. نایب رئیس شورای شهر آقای حجاریان بود که ترور و از دور خارج شد. رئیس شورا آقای عبدالله نوری بود که برای انتخابات مجلس کاندیدا شد و از شورا استعفا داد و در نتیجه دور به دست آدمهایی افتاد که مردم را از اصلاحات مأیوس کردند. این آقایان الان کجا هستند و چه می کنند و چه نسبتی با جنبش سبز دارند؟!
ارگان مهاجرانی و کدیور اضافه می کند: مسئله دیگر نحوه ورود به انتخابات مجلس ششم بود. جبهه مشارکت در این انتخابات آنطور که باید نتوانست از میان آدمهائی که در آن انتخابات مدعی اصلاح طلبی بودند و شانس پیروزی هم داشتند و تعدادشان در کل کشور به دو هزار نفر هم نمی رسید کاندیداهایش را به یک روش دموکراتیک و معقول گزینش کند و در نتیجه برخی به لیست مشترک جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب راه یافتند؛ که حاضر به هزینه دادن برای اصلاحات نشدند اما اصلاحات را هزینه راه یابی خود به مجلس کردند. کسی که در تمام عمر مجلس ششم حتی یک بار هم حرف نزده و یک طرح و پیشنهاد نداشته و در همه این سال ها چه قبل و چه بعد از آن هم حتی یکبار برای جنبش یک کلام بر زبان نیاورده و یک خط ننوشته و اصلاً هیچ گاه حرف و طرحی برای گفتن نداشته، این آدم چه ارتباطی با اصلاح طلبی دارد و چرا باید در لیست جبهه مشارکت وارد مجلس ششم بشود؟
نویسنده جرس ادامه می دهد: باید از گذشته درس عبرت گرفت. نباید بیهوده مثل گذشته فکر کنیم. اصلاحات فرآیندی بی بازگشت است. شرایط فعلی اگرچه برای کار حزبی پرهزینه و کم طرفدار است اما همین شرایط بهترین موقعیت است تا هر حزبی کادرهای قدیمی اش را به محک تجربه بیازماید و کادرهای جدیدش را از میان آدمهای معتقد و باوفا و مصمم و صمیمی و فداکار و پرتوان شناسائی و گزینش کند. در موقعیت تقسیم غنایم یاران و مدعیان همفکری و همراهی بسیارند اما از بسیاری از اینان در موقعیتهای خطیری مثل اکنون که هنگام اثبات ادعاها است؛ به جز عده قلیلی خبری نیست. حزب مشارکت چند نفر مثل تاج زاده و آن هشت نفری که بر علیه کودتا گران شکایت کرده اند دارد؟ امثال آنها در جامعه ما کم نیستند مثل همانهائی که عضو حزب مشارکت نیستند اما الان همبند آنان در زندان هستند.
استناد از سر ناچاری جرس به تاج زاده در حالی است که چند ماه پیش ویدئویی از اظهارات وی در گفت وگو با رمضان زاده و یک هم حزبی دیگر در اینترنت منتشر شد. در این ویدئو تاج زاده تصریح می کند که تقلب 11 میلیونی در انتخابات معنا ندارد و ما در انتخابات شکست خورده ایم.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:54 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

کلفت
گفت: شیرین عبادی در مصاحبه با «تینک پروگرس» از حمله نظامی آمریکا به عراق انتقاد کرده است.
گفتم: چه عجب! یعنی قتل عام مردم عراق را محکوم کرده است؟
گفت: ای عوام! کجای کاری؟ کسی که از قتل عام مردم ایران توسط رژیم شاه حمایت می کند، از طریق صهیونیست ها برای گرفتن جایزه نوبل معرفی می شود، با تروریست های ریگی و منافقین همکاری می کند، از نتانیاهو به خاطر حمله به حزب الله و حماس تقدیر می کند و... مگر ممکن است قتل عام مردم عراق را محکوم کند؟!
گفتم: پس چرا از حمله آمریکا به عراق انتقاد کرده است؟
گفت: شیرین عبادی گفته است؛ دولت بوش نباید حکومت صدام را سرنگون می کرد، چون سرنگونی صدام به نفع ایران تمام شده است.
گفتم: حیوونکی این پیرزن بدجوری به خاطر یک مشت دلار و چند روز خودنمایی، شرم را خورده و حیا را درسته قورت داده است.
گفت: خودمونیم ها، باید به این آمریکایی ها و اسرائیلی ها در انتخاب این «کلفت» آفرین گفت.
گفتم: از آدم بی شخصیت و کاسه لیسی که پدرش مرده بود پرسیدند؛ خیلی غصه می خوری؟ یارو در جواب گفت؛ آخه دلم می خواست پدرم کشته می شد تا هم ارث می بردم و هم دیه اش را به جیب می زدم!

چای کمرنگ
گفت: چه خبر؟!
گفتم: موسوی 12 سال پیش که مشاور خاتمی بود طی مصاحبه ای شدیداً به آنها که دشمنی آمریکا و قدرت های استکباری با جمهوری اسلامی ایران را نفی می کنند و آن را «توهم توطئه» می نامند، حمله کرده بود.
گفت: آره! یادم هست! ولی همان موقع مدعیان اصلاحات بدجوری به او حمله کردند.
گفتم: اما، حالا همین موسوی خودش در سایت کلمه دشمنی قدرت های خارجی را «توهم توطئه»! نامیده و همان ادعایی را مطرح کرده که 12 سال پیش به آن حمله کرده بود.
گفت: ای بابا! سران فتنه تا حالا هزار تا معلق زده اند، این که چیزی نیست.
گفتم: چرا چیزی نیست؟
گفت: مرد حسابی!سران فتنه جنایاتی نظیر مأموریت از سوی موساد، کاسه لیسی سازمان «سیا»، ائتلاف با بهایی ها و منافقین، قتل مردم کوچه و بازار و صدها جنایت دیگر را در پرونده سیاه خود دارند.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو در دوران طاغوت وارد یک کاباره شد و چند بطری مشروب خورد و بعد یک بست هروئین کشید و یک بست کوکائین و بعدش، حشیش و تریاک و آخر سر به گارسون گفت؛ یک چایی کمرنگ بیآر. گارسون با تعجب پرسید؛ چرا کمرنگ؟ و یارو جواب داد؛ آخه چای پررنگ برای قلب ضرر داره!

اردنگی
گفت: سلطنت طلب های بهایی و اصلاح طلبان فراری در دانشگاه مریلند آمریکا یک همایش 3روزه برگزار کرده اند.
گفتم: که چی بشه؟!
گفت: اعلام کرده اند که مقصود از این همایش مبارزه پی گیر با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران است!
گفتم: حیوونکی ها حالا اگر می خواستند مبارزه کنند چرا فرار کرده و رفته اند آمریکا؟! که تا حالا نتوانسته هیچ غلطی بکنند.
گفت: چه عرض کنم؟! در این نشست، یکی از اصلاح طلبان فراری خطاب به «جان لیمبرت» دیپلمات آمریکایی که در نشست شرکت کرده بود گفته است حمایت آمریکا از اپوزیسیون به نفع هر دو طرف است.
گفتم: اربابی که از بی عرضگی نوکرش عصبانی شده بود، سرش داد کشید و گفت؛ مرتیکه الدنگ، با اردنگی بیرونت می کنم. و نوکر یواشکی به او گفت؛ ارباب! می دونی که من مثل کش زیرشلواری شما هستم، اگر ولم کنی آبروی هر دوتایی مون میره!

ورپریدگان
گفت: در خبرها آمده است که نوری زاده معروف به دروغ زاده و مهاجرانی معروف به بهاءالله از طرف سازمان MI6 انگلیس برای حضور در مراسم حج امسال مأموریت یافته اند. نوری زاده رفته و بهاءالله آماده رفتن است.
گفتم: یعنی می خواهند حج بجا آورند؟!
گفت: ای عوام! قبله آنها «کاخ سفید» در آمریکا و «بیت العدل» در «حیفا»ست آنها مأموریت دارند با کمک سفارت های آمریکا و انگلیس در عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران دست به فتنه انگیزی بزنند.
گفتم: فرصت مناسبی است برای حجاج ایرانی که به جای «رمی جمرات» این دو فرستاده «شیطان» را سنگ باران کنند.
گفت: خوش به حال حجاجی که موفق شوند این دو فرستاده شیطان را که «عمودی» از انگلیس آمده اند، «افقی» به تل آویو بفرستند.
گفتم: دولت عربستان هم می تواند در گزارش مربوط به آنها خطاب به انگلیس و اسرائیل بنویسد؛ به فرموده شما برای پابوسی شیطان رفته بودند که بر اثر اصابت میلیون ها سنگ، از حالت عمودی به حالت افقی افتادند و ورپریدند!


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 6:43 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

حباب ترکید !
جمعه گذشته نهمین نشست بررسی دوره ای و جهانی حقوق بشر در ژنو برگزار شد که طی آن وضعیت حقوق بشر در آمریکا مورد بحث و بررسی قرار گرفت و دولت این کشور با انتقادات فراوان و مستدلی درباره نقض حقوق بشر روبرو شد.
شورای حقوق بشر یک سازمان بین المللی دولتی است که براساس قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2006 و در راستای مراقبت از حقوق بشر تاسیس شده است. آن زمان آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیس این شورا رای منفی دادند و تا پایان ریاست جمهوری جرج بوش نیز ایالات متحده نامزد عضویت در شورا نشد. شورای حقوق بشر در پنجمین نشست خود در 28 خرداد 1386 و با اجماع اعضا، رویه ای دایمی به نام «بررسی دوره ای و جهانی حقوق بشر» (
UPR) را بنیان گذاشت که در چارچوب آن، وضعیت حقوق بشر تمام کشورها به ترتیب و در دوره های مشخص مورد بررسی قرار می گیرد.
در نشست روز جمعه
UPR نمایندگان بسیاری از کشورها از جمله کوبا، سوئیس، روسیه، ونزوئلا و جمهوری اسلامی ایران از دولت آمریکا به دلیل نقض آشکار حقوق بشر به شدت انتقاد کردند و از آمریکا خواستند به کنوانسیون های بین المللی چون حقوق کودک، حقوق زنان، حقوق مهاجرین، سازمان بین المللی کار، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملحق شود.
در این نشست همچنین سفیر سوئیس در سازمان ملل خواست که دولت آمریکا به وعده اش درباره تعطیلی زندان گوانتانامو عمل نماید. علیرغم وعده انتخاباتی که اوباما چند سال پیش مبنی بر تعطیلی این زندان داد، هنوز اقدامی در این رابطه صورت نگرفته و بیش از 140 نفر در آن به بدترین شکل محبوس بوده و شکنجه می شوند.
ونزوئلا خواستار محاکمه شکنجه گران آمریکایی شد. کوبا از جنایات جنگی و کشتار غیرنظامیان به دست نظامیان آمریکایی حرف زد و روسیه نیز نقض حقوق بشر توسط آمریکا در طول جنگ های عراق و افغانستان را بسیار نفرت انگیز خواند.
از سوی دیگر مقامات آمریکایی انتقادات مطرح شده در این نشست را رد کردند. مشاور حقوقی وزارت خارجه آمریکا مدعی شد؛ اجازه بدهید بدون هیچ تردیدی اعلام کنم که آمریکا هیچکس را شکنجه نکرده و نخواهد کرد! مقامات کاخ سفید بعد از نشست جمعه مدعی شده اند مساله نقض حقوق بشر در آمریکا به خودشان مربوط است!
این در حالی است که اسناد موجود و مشاهدات در زندانهای گوانتانامو، بگرام و ابوغریب حاکی از خوی وحشی گری آمریکایی ها و شکنجه زندانیان به بدترین شکل ممکن است.
وزارت خارجه آمریکا بطور سالانه گزارش مفصلی درباره وضعیت حقوق بشر در بیشتر کشورهای جهان منتشر می کند که در آن به بهبود و یا بدتر شدن وضعیت حقوق بشر در کشورها می پردازد. با اسناد و شواهدی که طی سالهای اخیر برملا شده، حالا دیگر خود آمریکایی ها هم می دانند که نقض حقوق بشر در این کشور وسعت و عمق فاجعه آمیزی یافته است.کاخ سفید با مقصر جلوه دادن کشورهای دیگر در این زمینه به عنوان ابزاری سیاسی، بهره برداری کرده و تلاش می کند تا از این طریق سرپوشی بر بی عدالتی های خود بگذارد. تنها موردی که طی سالهای اخیر یک مقام رسمی آمریکایی اعتراف به نقض حقوق بشر در این کشور کرده، از زبان کاندولیزا رایس- وزیر سابق خارجه آمریکا- شنیده شده که یک بار، آن هم تحت فشار و انتقادات شدید محافل گوناگون سیاسی و حقوقی، هنگام ارائه گزارش سالانه حقوق بشر وزارت خارجه، به وجود نقض حقوق بشر در آمریکا اشاره می کند.
حقیقت آن است که نقض حقوق بشر در آمریکا به امروز و دیروز برنمی گردد. پایه ظهور آمریکای جدید بر کشتار سرخ پوستان بومی این منطقه و نادیده گرفتن ابتدایی ترین حقوق بشر برای ساکنان اولیه این سرزمین، بنا نهاده شده است. نظام برده داری و نژادپرستی علیه سیاه پوستان این کشور، دوره ای ننگین در سابقه آمریکاست که هیچگاه از حافظه تاریخ پاک نمی شود. اما ظلم، تعدی و بی عدالتی آمریکایی ها بعد از واقعه خودساخته 11سپتامبر شکل دیگر و البته علنی تری به خود گرفت. آنان پس از آن حادثه با بهره گیری از پوشش مبارزه با تروریسم توانستند رکورد بی سابقه ای از نقض حقوق بشر -خصوصا در خارج از مرزهای خود- به جای بگذارند.
بعد از 11سپتامبر، پدیده حقوق بشر، آلت دست کاخ سفید در جهت تامین منافع خود شد، بطوری که این مقوله به عنوان یک استراتژی مهم برای آمریکایی ها به منظور انجام پروژه های سلطه جویانه و اشغالگرانه در نقاط مختلف دنیا، از جمله خاورمیانه شد.
سیاست های ظالمانه آمریکا، بالاخره صدای رئیس سازمان عفو بین الملل را درآورد. وی در سال 1384 با ارائه گزارشی درباره نقض حقوق بشر از سوی آمریکایی ها این چنین موضع می گیرد؛ سیاست های آمریکا در مبارزه با تروریسم جهانی و تلاش برای ایجاد امنیت، به دور از هرگونه اصول است و نقض حقوق بشر در داخل و هتک این حقوق و نیز چشم پوشی از نقض حقوق بشر در خارج، همچون استفاده از قدرت بی رویه در هر زمان و مکان، ضررهای جبران ناپذیری به عدالت و آزادی در جهان وارد ساخته و جهان را به محل امن و خطرناک تری نسبت به سابق تبدیل کرده است. سیاست های آمریکا برای محقق ساختن امنیت به دور از هرگونه آینده نگری است.
مساله زندانهای مخفی آمریکا بعد از حادثه 11سپتامبر به شکل جدی تری دنبال شد. نیروهای امنیتی و پلیس آمریکا هرکس را اراده می کردند به بهانه فعالیت تروریستی بازداشت کرده و به صورت محرمانه به دهلیزهای مخوف این زندانهای مخفی منتقل می کردند. چندی پیش یکی از اعضای سازمان دیده بان حقوق بشر با فاش کردن نقش سیا و
FBI در دستگیری و حمل مظنونین به بازداشتگاههای پنهان در گفت وگو با روزنامه تاگس اشپیگل، چاپ آلمان می گوید: این زندانیان برای زمان نامشخص در زندانها مورد بازجویی قرار گرفته و مورد شکنجه واقع شده اند. مامورین سیا از فنونی استفاده می کنند که نام آن را «روش های بازجویی توسعه یافته» گذاشته اند، اما در واقع شکنجه است. وی تخمین می زند که هم اکنون آمریکا در زندانهای مخفی خود در خارج کشور بیش از 27هزار زندانی داشته باشد.
یکی از اساسی ترین وعده های انتخاباتی اوباما، تعطیلی زندان گوانتانامو و بطور رسمی پایان دادن به شکنجه در زندانهای تحت امر آمریکا بود. اما بعد از پیروزی در کنار کمرنگ شدن سراب «تغییر» این وعده ها هم به باد فراموشی سپرده شد. یکی از قضات دادستانی فدرال آمریکا می گوید: با وجود اینکه تداوم فعالیت زندانهای سری سیا توسط افکار عمومی، رسانه های جهان و حتی برخی از مردم و مقامات آمریکایی کاملا رد شده و بدنامی بسیاری برای دولت ایالات متحده به بار آورده است، امّا دولت اوباما قصدی برای تعطیلی این زندانها ندارد. زندانهایی که اکنون در سراسر جهان وجود دارد. افراد به آنجا برده و پس از مدت نامعلومی ناپدید می شوند!
طبق ماده 7 اعلامیه جهانی حقوق بشر، هیچکس را نمی توان مورد آزار و شکنجه و یا مجازات های ظالمانه و خلاف انسانی قرار داد. اما دولت آمریکا با نقض صریح و مکرر حقوق بشر خصوصا بعد از 11سپتامبر و اشغال عراق و افغانستان، هزاران نفر را به بهانه اینکه مظنون به اقدامات تروریستی هستند دستگیر و روانه زندانهای مخفی خود کرد؛ عده زیادی که هیچکس از سرنوشت آنان خبر ندارد و معلوم نیست که تا به حال از زیر شکنجه های قرون وسطایی و نوظهور نظامیان آمریکایی زنده بیرون آمده باشند.
نیویورک تایمز در شماره چهارشنبه 29 ژوئن 2005 مقاله ای به قلم «آرلی اشمیت» استاد جامعه شناس دانشگاه برکلی کالیفرنیا در مورد اسرای کودک در بازداشتگاههای آمریکا در عراق و افغانستان به چاپ رساند. وی در قسمتی از مقاله اش به گزارش « سیمور هرش» اشاره می کند و در آن از یادداشتی که اندکی بعد از اشغال عراق برای رامسفلد -وزیر وقت دفاع آمریکا- ارسال شده بود نام می برد که حاوی یک آمار تکان دهنده است؛ 800 تا 900 نوجوان 13 تا 15ساله در بازداشتگاههای آمریکا اسیر بوده اند.
بعد از شکست اوباما در انتخابات اخیر میان دوره ای کنگره و پیروزی جمهوری خواهان، وی روز گذشته سفر 10روزه خود را به آسیا آغاز کرده است. پیش از آنکه رئیس جمهور آمریکا نیویورک را به مقصد هند ترک کند، هزاران نفر از فعالان حقوق بشر در اعتراض به این سفر مقابل مقر سازمان ملل تجمع کرده و علیه سیاست های اوباما شعار دادند. مردم هند روز گذشته نیز در تظاهرات گسترده ای نسبت به حضور رئیس جمهور آمریکا در کشورشان اعتراض کردند. گزارش های رسیده حاکی از آن است که مردم اندونزی نیز در آستانه سفر اوباما به کشورشان تظاهرات گسترده ای را در اعتراض به این سفر آغاز کرده اند.
این روزها جدای از اقتصاد ورشکسته و بیمار آمریکا و مشکلات داخلی که مردم این کشور را مقابل سردمداران کاخ سفید قرار داده، بواسطه موج بیداری که ریشه در ملتهای مسلمان داشته و برخاسته از انقلاب بزرگ اسلامی ایران است، آمریکا دیگر هیچ جایگاه و منزلتی بین ملتهای جهان ندارد.
حباب ترکید ! آمریکایی که روزگاری خود را متولی حقوق بشر در جهان می دانست و داعیه دفاع از حقوق بشر این کشور گوش فلک را کر کرده بود و اساسا چیزی به نام « شورای حقوق بشر» را قبول نداشت و خود را محک و میزان این میدان قلمداد می کرد، این روزها در بخشی از رویه و وظیفه ادواری همان شورا (
UPR) به خاطر نقض پیوسته حقوق بشر به شدت مورد انتقاد قرارمی گیرد.آمریکا به ابرقدرتی پوشالین بدل شده که دیگر هیچکس از هیبت مترسک گونه آن نمی ترسد.


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 6:42 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

اتاق فکر فتنه سبز در لندن دست فتنه گران را «خالی» توصیف کرد و خواستار تدوین راهبرد برای این جریان از هم پاشیده شد.
سایت جرس ارگان حلقه لندن ضمن تحلیلی تاکید کرده است: دستان همراهان جنبش خالی است و باید تولید محتوا کرد]![ جنبش فراگیر نشد و باید راهبردهایی که از سوی سرانی چون میرحسین موسوی تعیین شده، با بیانی شیواتر و عامیانه تر تشریح گردد تا بیشتر افراد متوجه آن بشوند.
ارگان مهاجرانی و کدیور آنگاه به عنوان راهبرد به موسوی و دیگر عناصر فتنه این گونه دیکته کرد که: یکی از راهبردها، انتخابات مجلس در سال آینده است مثلا انتخابات را باید تحریم کرد یا شرایطی تعیین نمود. به عنوان مثال می توان با صدور بیانیه 19 توسط مهندس موسوی شرایط حضور در انتخابات را تعیین کرد که همان اصلاح موثر قانون انتخابات است. این نکته هم در آن بیانیه اشاره شود که در صورت عدم اصلاح قانون انتخابات، اصلاح طلبان و جنبش سبز به صورت همه جانبه انتخابات را تحریم می کنند.
تحلیل اخیر جرس ضمن اینکه به وضوح، دیکته کردن برخی خواست ها از خارج به فتنه گران را نشان می دهد، در عین حال از سردرگمی و آشفتگی جریان فتنه نیز حکایت می کند.
تعیین شرط برای حضور در انتخابات مجلس هم در حالی است که اساسا جریان فتنه و افراطیون مدعی اصلاح طلبی اساسا با به هم ریختن میز انتخابات و مقابله با رای مردم به جنگ با جمهوریت برخاستند و قانونا مجرمان و متخلفان شایسته مجازات محسوب می شوند.
شایان ذکر است برخی از مشاوران و اعضای ستادهای موسوی و کروبی هم اکنون در لندن به سر می برند و با سازمان جاسوسی خارجی انگلیس (ام آی 6) و بازوی رسانه ای آن (شبکه بی بی سی) همکاری کاملی دارند. شبکه بی بی سی یکی از کلیدزنندگان پروژه تقلب به عنوان اسم رمز آشوب بود. برخی ستادهای ظاهرا انتخاباتی مدعیان اصلاحات، در جریان انتخابات و حوادث پس از آن عملا به ایستگاههای ایرانی بی بی سی و سازمان ام آی 6 تبدیل شده بود که در ارتباط با سفارت انگلیس فعالیت می کردند.


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 6:41 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

نماینده آمریکا در موضعی منفعلانه و بی آنکه پاسخی برای موارد گسترده نقض حقوق بشر در این کشور داشته باشد در برابر انتقادات و ایرادات اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل اظهار داشت که به کشور یا نهادی بین المللی پاسخگو نیست.
در پی محاکمه آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، اعضای شورا از جمله جمهوری اسلامی ایران از موارد نقض حقوق بشری ایالات متحده در زمینه هایی چون تبعیض نژادی، وضعیت زندان ها و سوءرفتار نظامیانش پرده برداشتند.
براساس ساختار رسیدگی دوره ای به وضعیت حقوق بشر کشورهای جهان (
UPR) روز جمعه در حالی پرونده حقوق بشری آمریکا توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل مورد رسیدگی قرار گرفت که انتقاد شدید کشورهای عضو این شورا را به دنبال داشت.
بنا بر گزارش های دریافتی، اعضای شورای حقوق بشر از آمریکا خواستند که بازداشتگاه های خود در خارج از این کشور را از جمله در خلیج گوانتانامو در کوبا و بگرام در افغانستان تعطیل کند.
در جلسه این شورا همچنین استرالیا و برخی از کشورهای اروپایی از جمله انگلیس از واشنگتن خواستند که مجازات اعدام را در این کشور حذف کند یا به حال تعلیق درآورد.
هیئت نمایندگی فرانسه نیز از باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خواست که به قول خود در سال 9200 وفادار بماند و بازداشتگاه گوانتانامو را که هنوز 217 زندانی در آن باقی مانده است، تعطیل کند.
به گفته نماینده فرانسه، این بازداشتگاه در زمان انتخاب اوباما به ریاست جمهوری آمریکا 224 زندانی داشت که با وجود وعده های اوباما تاکنون تنها 07 تن از آنان از این مرکز آزاد یا منتقل شده اند.
فرانسه همچنین بر ضرورت همکاری کنگره، دادگاه های آمریکا و همچنین متحدان این کشور برای جابجایی بازداشتی های گوانتانامو تاکید کرد.
رودولفو رییز رودریگز نماینده کوبا در شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز از آمریکا خواست که به «ارتکاب جنایات جنگی و کشتار غیرنظامیان» پایان دهد.
جرمن مونتارین نماینده ونزوئلا نیز به واشنگتن توصیه کرد، «افراد مسئول در زمینه شکنجه بازداشت شدگان را به محاکمه بکشد.»
همچنین سفیر و نماینده روسیه نیز طی سخنانی از نقض حقوق بشر در آمریکا و به اصطلاح «مبارزه با تروریسم» این کشور انتقاد کرد.
مکزیک نیز از آمریکا خواست تا از استفاده از اهرم زور در مورد کنترل مهاجران غیرقانونی در مرزهای دو کشور جلوگیری کند.
اندونزی نیز از واشنگتن خواست تا در تحمل مذاهب بهتر عمل کند.
ایرادهای ایران
به نقض حقوق بشری آمریکا
همچنین جمهوری اسلامی ایران در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در خصوص رسیدگی به پرونده نقض حقوق بشری آمریکا، ایرادات خود را به نقض گسترده حقوق بشر از سوی ایالات متحده مطرح کرد.
متن سخنرانی ایران که به عنوان سومین کشور سخنران در این نشست توسط زهره الهیان رئیس هیئت اعزامی به ژنو قرائت شد، به شرح زیر است.
جمهوری اسلامی ایران ضمن محکومیت و ابراز نگرانی عمیق از وضعیت حقوق بشر و نقض گسترده و سیستماتیک آن توسط دولت آمریکا در سطح ملی و فراملی، از آن دولت می خواهد، توصیه های زیر را که برگرفته از درخواست های نهادهای بین المللی حقوق بشری است، به اجرا گذارد:
1- قوانین فراملی خود را لغو و از اجرای تدابیر یکجانبه علیه دیگر کشورها اجتناب کند.
2- ممنوعیت کامل شکنجه در تمامی زندان های تحت نظر خود را تضمین کند.
3- ضمن دعوت از گزارشگران ویژه سازمان ملل برای بازدید و بررسی وضعیت گوانتانامو و بازداشتگاه های مخفی، آنها را تعطیل کند.
4- نقض جدی قوانین حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه از جمله عملیات مخفی سازمان سیا در خارج از کشور را که به بهانه مقابله با تروریسم انجام می گیرند، متوقف کند.
5- تمامی قوانین و اقدامات ملی ضد تروریسم در آمریکا را کاملا با استانداردهای حقوق بشر منطبق کند.
6- ضمن تدوین مقررات لازم برای جلوگیری از نقض حقوق حریم خصوصی مردم، دخالت ها و کنترل های مستمر کاربران اینترنت و استراق سمع مکالمات توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی خود را متوقف کند.
7- اقدامات موثر را برای توقف و نقض حقوق بشر توسط نیروهای نظامی و شرکت های امنیتی خصوصی خود در افغانستان و دیگر کشورها اتخاذ کند.
8- ضمن محاکمه عاملین نقض فاحش حقوق بشر و جنایات جنگی خود، اساسنامه
ICC ]دیوان کیفری بین المللی[ را تصویب کند.
9- اقدامات موثر برای جلوگیری از توهین به اسلام و قرآن کریم، خشونت علیه مسلمانان و اسلام ستیزی را اجرا و مقررات لازم را تدوین کند.
01 حقوق سرخپوستان را تضمین و بیانیه سازمان ملل متحد در خصوص حقوق مردم بومی را بطور کامل اجرا کند.
11- اقدامات مؤثر برای پایان بخشیدن به فحشای کودکان، خشونت علیه زنان و قربانیان سلاح های گرم را اتخاذ کند.
21- به میثاق حقوق اجتماعی اقتصادی، کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیون 111
ILO ملحق شود.
31- اجرای تعهدات حقوق بشر دوستانه در قبال مردم فلسطین را تضمین کرده و به حمایت های خود از ناقضین حقوق آن مردم پایان دهد.
گفتنی است، هیئت 63 نفره آمریکا با وجود انتقادات اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین ایرادات جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل و پس از آن به کار بردند تا موارد نقض حقوق بشر از سوی این کشور را ناچیز نشان دهند ولی با توجه به شواهد موجود به توفیقی دست نیافتند.
به گزارش پرس ،تی،وی استر بریمر رئیس این هیئت و معاون وزیر امورخارجه آمریکا پس از جلسه شورای حقوق بشر در جمع خبرنگاران با این ادعا که برخی از گفت وگوها انگیزه سیاسی داشت گفت: کل مذاکرات انجام شده در زمینه حقوق بشر، سازنده بود.»
دولت آمریکا که در زمان جورج بوش حاضر به عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل نشده بود در دوران ریاست جمهوری اوباما به این نهاد پیوست.
البته پایگاه اینترنتی صدای آمریکا (
VOA) در گزارشی درباره دفاع هیئت آمریکایی از موارد گسترده نقض حقوق بشری در این کشور به نقل از استر بریمر معاون وزیر خارجه آمریکا نوشت: «این مردم ما هستند که ما در نهایت به آنها پاسخگو هستیم.» بسیاری از ناظران در ژنو این موضع نماینده آمریکا را منفعلانه و به معنای پاسخگو نبودن آمریکا به جامعه جهانی ارزیابی کرده اند.


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 6:41 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

معصومه ابتکار در مغالطه ای آشکار گفت: شخصیت های بارز و اثرگذار تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نظیر میردامادی و امین زاده به خاطر پایمردی به راهی که هیچ وقت از آن جدا نشدند یعنی انقلاب 57 و انقلاب 58 در زندان هستند و این جای نگرانی دارد.
این عضو دولت خاتمی در گفت وگو با سایت شبه اصلاح طلب جماران اظهار داشت: ما امروز به نقطه ای رسیده ایم که شخصیت های بارز و اثرگذار این جریان نظیر دکتر میردامادی و دکتر امین زاده در زندان هستند. عده ای اصرار دارند بگویند آن طیف پشیمان شده اند و این را انکار می کنند که بخش عمده ای از این جریان به طیف اصلاحات پیوند خورده است. از طرف دیگر کسانی که طیف اصلاحات را به وادادگی به غرب متهم می کنند، تحلیل شان بسیار سطحی است. چطور می شود جریانی که ریشه در چنین اقدامی دارد با گذر زمان بیاید و کاملاً در نقطه مقابل قرار بگیرد.
وی گفت: دولت آقای خاتمی در طول دوران بعد از انقلاب تنها دولتی است که سه نفر از دانشجویان خط امام را به عنوان وزیر و معاون وزیر انتخاب کرد؛ مرحوم دادمان، مهندس بیطرف و من. هیچ کس این کار را نکرد. ما هم هیچ وقت مسأله لانه را انکار نکردیم. من کتابم را چاپ کردم. اگر قرار بر پشیمانی بود این موضوع را قایم می کردیم. چرا کتاب منتشر کنیم. دولت آقای خاتمی تنها کابینه ای است که رئیس جمهورش با افتخار این افراد را برمی گزیند و هیچ نگرانی و ابراز پشیمانی هم ندارد و البته این مسأله تکرار نشد.
خانم ابتکار توضیح نداده که چگونه می توان به راه انقلاب اسلامی و دانشجویان پیرو خط امام (فاتحان لانه جاسوسی) وفادار ماند و در عین حال از حمایت های صریح و مکرر دولتمردان جبهه استکبار- که به همان رویه خصومت و زورگویی وتوطئه گری علیه ملت ایران ادامه می دهند- برخوردار شد. از دو حال خارج نیست؛ یا دولتمردان آمریکایی که طی 30 سال گذشته علی الدوام به شیوه های ترور و تحریم و فشار سیاسی- اقتصادی، آشوب آفرینی و تهدیدهای مکرر به حمله نظامی علیه ملت ایران متوسل شده اند، تغییر ماهیت داده اند که نداده اند یا اینکه جماعتی نظیر امین زاده و میردامادی چنان در نقشه و زمین استکبار عمل کرده اند که حمایت و ستایش و تمجید دشمنان را برانگیخته اند. اگر این طیف پشیمان نشده بودند علناً نمی گفتند ما دیگر نمی توانیم مقابل آمریکا بایستیم و بدتر از آن، تبدیل به پیاده نظام ناتوی فرهنگی و سازمان سیا در اجرای شبیخون فرهنگی و براندازی سیاسی نمی شدند.
یعنی ملاقات آقای خاتمی با سوروس صهیونیست و سرمایه گذار کودتای مخملی و ارتباط عمیق برخی از مشارکتی ها و مجاهدین های فراری با مراکز رسمی براندازی در غرب، به معنای پایمردی با راه انقلاب است؟! و آیا عمل کردن به شیوه های آشوب و کودتایی که توسط گروهک های وابسته به سفارت از سال های آغازین انقلاب اجرا می شد و با انتشار اسناد لانه جاسوسی لو رفت، جز معنای خیانت و مزدوری می دهد؟ مگر خیانت گروهک هایی نظیر نهضت آزادی، جنبش خلق مسلمان، جبهه ملی و... غیر از همین روش هایی بود که جریان نفاق جدید مدعی اصلاحات طی دهه گذشته به ویژه یک سال اخیر به کار بست و خیابان را عرصه اردوکشی گروهک های ضدانقلاب کرد؟!
گفتنی است که به قول حضرت امام(ره) تاریخ پر است از اینگونه خیانت ها. مگر برخی از کسانی که در جنگ صفین در رکاب علی(ع) بودند، روز عاشورا در سپاه عمر سعد به روی امام حسین(ع) تیغ نکشیدند؟!


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 6:40 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

چند تن از وابستگان گروهک های چند نفره شبه دانشجویی، نامه ای ذلت بار به باراک اوباما نوشتند و از وی خواستند در سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، فشارها بر ایران را شدت بخشد.
در این نامه که توسط رسانه های ضدانقلاب خارج نشین منتشر شده و اسامی 2 گروهک ادوار تحکیم و دانش آموختگان لیبرال به چشم می خورد، آمده است: ریاست جمهور محترم آمریکا! 31سال پیش سفارت شما در ایران توسط گروهی از دانشجویان که خود را پیرو خط امام می نامیدند اشغال و «سرآغاز»]!؟[ اختلافات بین دو کشور شد. امروز با گذشت سه دهه از قطع روابط بین 2 دولت، جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی به مرز خطرناکی نزدیک شده و پرونده حقوق بشر حکومت هم آنقدر سیاه است که نیاز به توضیح ندارد. اکنون سوال آزاداندیشان و صلح طلبان این است که در صورت دستیابی به سلاح هسته ای، جمهوری اسلامی با مردم جهان چه خواهد کرد.
نویسندگان نامه که عیناً ادبیات وزارت خارجه آمریکا را کپی کرده اند می افزایند: ما از شما که علاوه بر ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، برنده جایزه صلح نوبل هم هستید انتظار داریم ضمن در نظر داشتن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت را نیز بیش از پیش مدنظر داشته باشید و از هیچ اهرم فشاری برای متوقف نمودن آن دریغ ننمایید.
این نامه با 12 امضا در حالی منتشر شده که خود اوباما به اعتبار شکست سنگین در انتخابات میاندوره ای کنگره حال و روز خوبی ندارد.
2 گروهک یاد شده مجموعاً به اندازه 20 نفر عضو ندارند


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 6:39 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

روزنامه لس آنجلس تایمز از باز شدن پای ایران به حیاط خلوت آمریکا در قفقاز (گرجستان) ابراز نگرانی کرد.
این روزنامه آمریکایی با اشاره به سفر موفقیت آمیز دکتر متکی وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران به تفلیس می نویسد: در حالی که دیپلمات های گرجی و آمریکایی هر دو لرزان به سوی هم گام برمی دارند، ایران و گرجستان هفته گذشته موافقت کردند تا روادید ورود بین دو کشور از میان برداشته شده و پروازهای مستقیم بین تفلیس و تهران از سر گرفته شود. این در حالی است که آمریکا و متحدان اروپایی اش در حال وارد آوردن فشار بر ایران است ولی برخی متحدینش چون گرجستان که حیاط خلوت آمریکا در قفقاز می باشد و طی دو سال گذشته کمک های مالی زیادی را از واشنگتن دریافت کرده، رویه دیپلماتیک خلاف میل آمریکا را در پیش گرفته و خلاف جهت آمریکا حرکت می کند.
براساس این گزارش انعقاد قرارداد لغو صدور روادید بین ایران و گرجستان در شرایطی صورت می گیرد که حکومت ایران با موجی از تحریم های بین المللی و تحریم های مستقل آمریکا و اتحادیه اروپا و روسیه بر سر برنامه هسته ای اش و مسائل داخلی و نیز تهدیدات نظامی خارجی از جانب برخی همسایگانش روبروست.»
لس آنجلس تایمز می افزاید: دوست جدید ایران یعنی گرجستان که نزدیک ترین متحد آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی است و در دو سال گذشته 4میلیارد و پانصد میلیون دلار کمک مالی از غرب دریافت کرده، با این کار دیپلماسی دوگانه ای در پیش گرفته است.
وی در یک کنفرانس خبری گفت ما از نظر سیاسی به حمایت های ایالات متحده آمریکا پشت گرم هستیم. بنابراین، این ادعا که ما با توسعه روابطمان با تهران روابط استراتژیک خود با آمریکا را زیر سؤال می بریم مطلقاً بی اساس است. ما هیچ گونه رابطه زیر میزی و مخفیانه با هیچ کشوری از جمله ایران نداریم.
لس آنجلس تایمز می نویسد: حالا، ایران، چشم به منطقه قفقاز جنوبی و توسعه روابط با کشورهای ارمنستان، آذربایجان و گرجستان دوخته و به این امید دارد که به عنوان یک قدرت منطقه ای در این منطقه از جهان نفوذ داشته باشد تا از تبدیل این منطقه به یک پایگاه نظامی مهم برای آمریکا جلوگیری کند. بدین منظور در سال گذشته تهران پیشنهاد کمک به ساخت یک نیروگاه برق آبی در گرجستان را به تفلیس ارایه داد، اقدام به بازگشایی یک کنسولگری تعطیل شده در منطقه غربی گرجستان کرد و با پروازهای چارتر بیش از 15 هزار توریست ایرانی را به سواحل دریای سیاه گرجستان فرستاد.
الکساندر راندلی رئیس مرکز تحقیقات راهبردی گرجستان در گفت وگو با لس آنجلس تایمز ضمن دفاع از گرمی روابط با ایران گفته است: «ما نیاز به روابط دوستانه در منطقه داریم. ما کشور کوچکی هستیم و نمی توانیم پل های ارتباطی خود را تخریب کنیم. ما در یک مثلث برمودا قرار داریم. گرجستان به حمایت آمریکا نیاز دارد. اما در عین حال تفلیس نیازمند به داشتن روابط دوستانه با همسایگانش است، آمریکا به خوبی می داند که ما یک کشور کوچک هستیم که در وسط قدرت های بزرگ قرار گرفته ایم. ما نمی توانیم پلهای پشت سر خود را خراب کنیم. ما به روابط با هر دو طرف نیاز داریم.»
آمریکا در سال 1382به واسطه انقلاب مخملی موسوم به انقلاب گل رز تلاش کرده بود بر امور گرجستان مسلط شود.


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 11:41 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

محافل رسانه ای، شکست سیاست های اوباما در خاورمیانه به ویژه ایران را یکی از دلایل مهم شکست اخیر حزب دموکرات در انتخابات میان دوره ای کنگره می دانند.
یک روزنامه آلمانی در این زمینه نوشت: 2 سال بعد از رفتن پیروزمندانه اوباما به کاخ سفید، دموکرات ها اکثریت مجلس نمایندگان را از دست دادند. این شکست سنگین، اوباما را از اعتبار می اندازد. اوبامایی که چون مسیح ستایش می شد، بیشتر ترجیح می داد از غفلت ها و تقصیرات سلف خود بوش سخن بگوید اوباما خودش را خیلی جدی می گرفت اما درمدتی کوتاه برخی از همان ها که دور و اطراف وی بودند، خرج خود را پیش از آغاز انتخابات جدا کردند از جمله رام امانوئل و جیمز جونز و لری سامرز و کریستینا رامرو و پیتر اورزاگ. آمریکایی ها رویایی از پیشرفت و رفاه داشته اند اما اکنون با نظامی لرزان و حقیقتی تلخ مواجه شده اند. ابرقدرت لرزان جواب ساده ای برای سؤال چگونگی برون رفت از بحران پیدا نخواهد کرد.
نویه راینیشه سایتونگ می افزاید: در جنگ افغانستان و پاکستان امید چندانی به موفقیت آمریکا نمی رود. جنگ در عراق هم هنوز پایان نیافته چرا که هنوز 50 هزار نظامی آمریکایی در آنجا حضور دارند. اوباما به مرحله «پات» در سیاست داخلی و رکود ناشی از آن در سیاست خارجی رسیده است.
رادیو فردا هم از قول میترا فرهمند خبرنگار خود در اسرائیل نوشت: تزیپی لیونی وزیر خارجه سابق و رئیس جریان اپوزیسیون در اسرائیل می گوید نباید از شکست و تضعیف اوباما مسرور شد. یک رئیس جمهور ضعیف در آمریکا برای اسرائیل فاجعه بار است.
رادیو فردا در این زمینه به سرخوردگی فلسطینیان از مذاکرات صلح استناد می کند و می نویسد: فلسطینی ها از هم اینک آرایش سیاسی جدید کنگره را به معنای این می دانند که اگر اوباما در 2 سال اول خدمت خود نتوانست موجب پیشرفت صلح شود در دوره باقی مانده در حالی که شدیدا ضعیف شده و در چنبره گرفتاری های داخلی و خارجی آمریکا غوطه ور است و جمهوری خواهان هم دست او را می بندند، دیگر نمی توان امید چندانی به وی داشت.
اما سایت گویا نیوز در تحلیلی نوشت: شکست دموکرات ها در انتخابات میان دوره ای اخیر ممکن است ظاهرا به اوضاع اقتصادی و ناتوانی دولت اوباما در بهبود بخشیدن به آن و عدم پیشرفت در جبهه های جنگ افغانستان و عراق مربوط باشد اما تزلزل و ناتوانی اوباما در مقابل ایران، یکی از دلایل مهم شکست اوباما و دموکرات ها بوده است.
گویانیوز ناکامی در چالش هسته ای با ایران و همچنین ناتوانی در سرنگونی جمهوری اسلامی را از جمله دلایل ضعف دولت اوباما و حزب دموکرات برشمرده است.


نوشته شده در یکشنبه 89/8/16ساعت 11:39 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

Design By : Pichak