سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

سیاست آمریکا در خاورمیانه با هر حرکتی بیشتر پیچ می خورد و در سوی دیگر، این ایران انقلابی است که قد می کشد و قدرتمندتر می شود.
نشریه انگلیسی اکونومیست ضمن انتشار این تحلیل به ارزیابی موقعیت رو به نزول قدرت آمریکا در منطقه پرداخت. اکونومیست نوشت: خاورمیانه منابع عظیم انرژی مورد نیاز جهان را در اختیار دارد و به همان اندازه بزرگ ترین دردسر سیاسی را هم دارد. جای تعجب ندارد که آمریکا در دهه اخیر بیش از پیش روی این منطقه متمرکز شد اما این تمرکز به خاطر بحران اقتصادی از یک سو و ظهور قدرت های نوین از سوی دیگر به هدر رفته است. در دهه پیش وقتی آمریکا به عراق به خاطر حمله به کویت حمله کرد، بدون هیچ چالشی در منطقه حاکم شد اما از 10 سال پیش اوضاع شکل دیگری پیدا کرد و ضربه ها و واکنش های منفی آغاز شد. به جای اینکه حمله به افغانستان و عراق در سال های 2001 و 2003 نفوذ آمریکا را بیشتر کند، دود آن در چشم کاخ سفید رفت. موفقیت اولیه در این جنگ ها برای آمریکا اعتبار به بار نیاورد و از سوی دیگر ایران انقلابی بود که قد کشید و قدرتمندتر شد.
نشریه انگلیسی اضافه می کند: سیاست آمریکا در خاورمیانه با هر حرکت بیشتر پیچ می خورد. اسرائیل که در ده سال گذشته بیش از 27 میلیارد دلار کمک نظامی از ایالات متحده دریافت کرده، به رغم تعهدها، مدام پیمان شکنی کرده و به کار غیرقانونی شهرک سازی یهودیان ادامه می دهد. دیگر متحد خاورمیانه ای و دریافت کننده کمک های مالی یعنی مصر، پدر آمریکا را درآورده تا یک مثلاً اصلاح سیاسی و درست در منطقه خاورمیانه انجام دهد. در عراق، آمریکا این همه هزینه مالی و جانی داد تا 9 ماه دولت نداشته باشد و دست آخر دولتی تشکیل شود که به جای انعطاف به آمریکا، علاقمند به ایران باشد. ایران هم که به رغم این همه حرف و تهدید و تحریم های آمریکا و متحدان، هنوز به سمت توسعه فناوری اتمی پیش می رود. حتی محبوبیت باراک اوباما در کشورهای عربی و مسلمان که پس از انتخابش بالا رفته بود هم پایین آمده است. وقتی از اعراب بپرسید کدام رهبر سیاسی را می پسندند، آن را انتخاب می کنند که علیه آمریکا و متحد نزدیکش یعنی اسرائیل قد علم کرده باشد.
نویسنده اکونومیست معتقد است: کشورهایی نظیر عربستان که زمانی واسطه و دست نفوذ آمریکا در منطقه بود، ضعیف و بی خود شده اند. عربستان نفت و ثروت زیادی دارد ولی شاهزاده های راس قدرت در آن پیر و فرتوت شده اند و برای کسب قدرت با هم می جنگند. زمانی آن ها می توانستند کشورهای عربی را پشت آمریکا به خط کنند اما الان حتی مصر نمی تواند دو جناح شکاف خورده حماس و فتح در تشکیلات خودگردان فلسطینی را دور هم گرد آورد تا با هم حداقل گفت وگو کنند. مبارک و آل سعود در میان کشورهای عربی دیگر نفوذ ندارند و در میان مردم کشورهای عربی، این «نافرمانی و مقاومت» است که طرفدار دارد. اسکات کارپنتر، از مقامات دولت جرج دبلیوبوش که الان در انستیتو مطالعات خاور نزدیک در واشنگتن کار می کند، می گوید: «هر قدر که متحدان ما ضعیف شوند، به همان اندازه هم ما ضعیف می شویم.»
اکونومیست با بیان اینکه «اشتباه های استراتژیکی و تاکتیکی آمریکا در این نزول قدرت موثر بوده است» می افزاید: ناکارآمدی در پیدا کردن سلاح های کشتار جمعی صدام پس از حمله به عراق و شکنجه در گوانتانامو و ابوغریب باعث شد قدرت اخلاقی آمریکا خدشه دار شود. ایران و متحدانش چون سوریه، حماس و حزب الله لبنان به دلیل این که فکر می کنند دست های آمریکا روی آتش افغانستان و عراق سوخته، می توانند بلوف های آمریکا را رو کنند چون می دانند تهدیدهای آمریکا برای حمله نظامی دیگر خریدار ندارد و عملی نمی شود. الان نشان می دهیم که چطور ممکن است به این نتیجه برسند. بیش از حدود 6 هزار خسارت جانی برای آمریکا در عراق و افغانستان و خرج بالا و صرف هزینه ای بالغ بر 1/1 تریلیون دلار باعث شده دیگر توانایی حرف زدن از جنگی دیگر، واقعیت نداشته باشد. هزینه نگهداری یک سرباز در منطقه سالانه حدود 500 هزار دلار است .
اکونومیست در عین حال تاکید می کند: برخی ناظران در واشنگتن می گویند هنوز مانده تا آمریکا طعم شکست را در خاورمیانه تجربه کند. پیچ خوردن سیاست های آمریکا باعث شده تا برخی بگویند تیم اوباما در خاورمیانه حتی بدتر از تیم جرج بوش عمل می کند. با وجود برخی پیشرفت ها در دولت اوباما، سختی های موجود جلوی موفقیت آینده را می گیرد. گری سیک که در زمان فورد و جیمی کارتر، در شورای امنیت ملی کاخ سفید بوده پیش بینی کرده که نفوذ در خاورمیانه با کاهش روبرو خواهد بود. اما حتی اگر نفوذ آمریکا ادامه داشته باشد، آیا ارزشش را دارد؟ آمریکا شاید روزی به این فکر کند که چرا این قدر خود را به دردسر انداخته و در مقابل قرار است چه چیزی که ارزشش را داشته باشد، دریافت کند؟


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 10:22 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

سالهاست مشخص شده که ایرانیان در چالش هسته ای قدم به عقب نخواهند گذاشت و غنی سازی را حفظ خواهند کرد.
روزنامه کریستین ساینس مانیتور با تاکید بر این مطلب و اشاره به عدم دعوت از آمریکا و متحدان غربی اش برای همراهی با دیپلمات های خارجی در بازدید از تاسیسات اتمی ایران نوشت: ایران به منظور تشدید اختلافات بین المللی و در نتیجه کم اثرتر کردن تحریم ها بر سر برنامه هسته ای مناقشه برانگیز خود، از چین و روسیه- دو قدرت از شش قدرت بزرگ درگیر در مذاکرات هسته ای که در افزایش فشارها بر ایران از همه بی میل ترند- دعوت کرده است که در اواسط ژانویه از تاسیسات هسته ای بازدید کنند. اما 4 کشور گروه 1+5 که بیشترین انتقادها را به ایران داشته اند جزو مدعوین قرار ندارند. ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان مدعی هستند که ایران در قالب برنامه صلح آمیز تولید نیروی هسته ای در حال ساخت سلاح های اتمی است.
شهرام چوبین، متخصص هسته ای بنیاد کارنگی در ژنو می گوید: «ایران همیشه در پی آن بوده است که در اجماع طرف مقابل شکاف ایجاد کند، و فکر می کنم که هدف از این دیدار برای ایرانیان منحرف کردن فشار برای تحریم است. چینی ها و روس ها به دنبال بهانه ای هستند که از برداشتن قدم بعدی سر باز زنند یا همین روال کنونی را دنبال کنند و بازی ایران هم بر سر همین مسئله شکل گرفته است.»
کریستین ساینس مانیتور به نقل از این کارشناس بنیاد کارنگی اضافه کرد: «اکنون سالهاست که مشخص است ایرانی ها قدم به عقب نخواهند گذاشت. آنها غنی سازی را حفظ خواهند کرد. حالا سؤال این است که چه سطحی از غنی سازی، و اینکه ما به چه سطحی از بازرسی رضایت داریم و اینکه دقیقا مطمئن باشیم که ایران به آستانه تولید سلاح هسته ای بیش از این نزدیک نخواهد شد.»


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 10:22 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

فائزه هاشمی به تأسی از زهرا رهنورد به ملاقات خانواده دو تن از بازداشت شدگان فتنه سال گذشته رفت. همسر حسین مرعشی دبیرکل کارگزاران نیز در این ملاقات همراه فائزه هاشمی بود. خبر ملاقات با خانواده عرب سرخی را سایت کلمه وابسته به موسوی منتشر کرده که حاکی از ادامه ارتباطات طیف افراطی و فتنه گر کارگزاران با فتنه گرانی چون موسوی است.
فائزه هاشمی در ملاقات با خانواده عرب سرخی تلاش کرد چهره ای مظلوم از عناصر فعال در فتنه و آشوب ترسیم کند. همدردی نامبرده با فتنه گران به ویژه از این نظر که وی خود جزو عناصر بازداشتی در آشوب در حین هتاکی بود، جالب توجه است و نشان می دهد که اغماض نسبت به عناصری از این دست صرفا موجب بدفهمی و سوءتفاهم می شود. برادر فائزه هاشمی یکی دیگر از متهمان فتنه سال گذشته مدت یک سال است که از کشور خارج شده و با وجود احضار، حاضر به بازگشت نشده است. وی به واسطه حلقه جرس و برخی دوستان خود در دوبی همچنان با عناصر افراطی در داخل مرتبط است.
خاطرنشان می شود کاملیا انتخابی فرد خبرنگار ویژه و یار غار فائزه هاشمی در روزنامه «زن» که به سفارش این روزنامه مصاحبه هایی با فرح پهلوی بیوه شاه و بنی صدر و... داشت، چند سال پیش فاش کرد به همراه محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران به ویلای شخصی جورج سوروس (سرمایه گذار صهیونیست کودتاهای مخملی) در آمریکا رفته و مذاکراتی با وی داشته اند.


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 10:21 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

قمپز
گفت: یکی از همراهان فتنه که به خاطر بی اهمیت بودنش هیچکس به او توجهی نمی کند گفته است؛ «تا پای جان ایستاده ایم و هرگز عقب نشینی نمی کنیم»!
گفتم: بهش بگو، کوتاه بیا! شیرنارگیلت از دهن میفته!
گفت: حالا معلوم نیست چه کسی به فکر ایستادن و نشستن و حرف زدن اوست که اینجور قمپز در میکنه؟!
گفتم: یارو وارد مطب دکتر شد و گفت؛ آقای دکتر! مدتیه که هیچکس به من محل نمیذاره و انگار نه انگار که من هم هستم! دکتر نگاهی به او کرد و به منشی اش گفت؛ نفر بعدی!

شلوار
گفت: سایت جرس وابسته به ماسون های لندن نوشته است؛ «رخدادهای این روزها نشان می دهد که برخی محافل در پی حذف خاتمی از عرصه سیاسی کشور هستند.»
گفتم: سایت وزارت خارجه اسرائیل هم دو روز قبل با نگرانی و عصبانیت، همین موضوع را بدون کم و کاست اعلام کرده و خروش ده ها میلیونی مردم علیه سران فتنه را «تصمیم برخی محافل خاص»! نامیده بود.
گفت: یعنی هنوز نفهمیده اند که توده های عظیم مردم از مدت ها قبل خاتمی و موسوی را به جرم آنهمه وطن فروشی و جنایت، نه فقط از صحنه سیاسی کشور حذف کرده اند بلکه در انتظار محاکمه و مجازات آنها هستند؟
گفتم: اسرائیلی ها که می دانند چی شده ولی دارند به سران فتنه و بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی و سایر اجق وجق هایی که استخدام کرده اند، دلداری می دهند.
گفت: حیوونکی ها چی فکر می کردند، چی شد؟! چه وعده ها بهشون داده بودند و...
گفتم: یارو به مامانش گفت؛ مامان جون! توی یک جیب شلوارم، دویست هزار تومن پول نقده و توی اون جیب شلوارم، چند تا چک پوله، مامانش داد زد گفت؛ فلان فلان شده، مرده شورتو ببرن! شلوار بابات رو پوشیدی!

فلاش
گفت: یکی از کاربران سایت فیس بوک خطاب به سران فتنه نوشته؛ ما هواداران را بدبخت و بیچاره کرده اید ولی خودتان راست راست می گردید و لف لف می خورید و قاه قاه می خندید!
گفتم: سران فتنه که فلک زده تر از هوادارانشان هستند.
گفت: همین یارو نوشته؛ ما را بگو که با طناب پوسیده چه کسانی وارد چاه شدیم.
گفتم: دروغ میگه، می دونستند که در جریان فتنه به اتفاق سران فتنه و دستجمعی به طناب مشترک و سه رشته آمریکا و انگلیس و اسرائیل چسبیده بودند.
گفت: کاربر فیس بوک در پایان نوشته؛ کاش وقتی مغازه ها را آتش می زدیم، می فهمیدیم که داریم چه آتشی به جان خودمان می اندازیم!
گفتم: حیوونکی!... آسمون رعد و برق می زد، یارو دستش رو گذاشته بود زیر چونه اش و لبخند می زد. بهش گفتند این چه حالتی است؟ گفت؛ مگه نمی بینی آسمون میخواد از من عکس بگیره که فلاش می زنه!

قاف
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: زهرا رهنورد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی عربستان سعودی- العربیه- گفته است که مقامات قضایی ایران به زودی موسوی را دستگیر می کنند!
گفت: همین پیرزن اصلاحات در تاریخ 3/3/89 در مصاحبه با سایت ضد انقلابی «خودنویس» گفته بود «من در انتخابات 88 کنار موسوی قرار گرفتم تا از این فرصت برای بیان و انتشار دیدگاه های خودم استفاده کنم»!
گفتم: اتفاقا یکی از سایت های ضد انقلاب هم با استناد به همین مصاحبه زهرا رهنورد، نوشته است؛ همسر موسوی آرزو می کند شوهرش بازداشت شود تا از غیبت او برای مطرح کردن خودش استفاده کند.
گفت: چه عرض کنم؟! بعضی ها عجب دنیایی دارند؟!
گفتم: ثروتمند نزول خواری که در بستر یک بیماری سخت افتاده بود، متوجه شد که همسرش مشغول نامه نوشتن است. با عصبانیت گفت؛ حتما برای فامیلت نامه می نویسی که بیایند و بعد از مرگ من اموالم را غارت کنند. همسرش گفت؛ نه عزیزم! این حرفها چیه؟ و بعد از چند دقیقه رو به شوهرش کرد و پرسید؛ راستی! قبر با «قاف» است یا با «غین»؟!

ماشین !
گفت: یک سایت همسو با سایت جرس فاش کرد که وزارت خارجه انگلیس تصمیم گرفته انعکاس برخی از اخبار و گزارش ها را از «بی بی سی» به سایت جرس منتقل کند.
گفتم: چرا؟! کدام بخش از اخبار و گزارش ها را؟!
گفت: این سایت می نویسد؛ انتشار برخی گزارش ها درباره ایران به اعتبار بی بی سی شدیدا لطمه زده و قرار است این نوع اخبار و گزارش ها را سایت جرس منتشر کند تا اعتبار بی بی سی آسیب بیشتری نبیند.
گفتم: حیوونکی این بهاءالله مهاجرانی چند تا لیوان شیر خر خورده حالا باید تا آخر عمر کولی بدهد و این و آن سوارش بشوند.
گفت: راستی خبر داری که بعد از دومین سفر کدیور به اسرائیل، مدیریت مهاجرانی برعهده کدیور است.
گفتم: پس بگو چی شده؟!
گفت: چی شده؟!
گفتم: یارو که یک عمر با ماشین های سواری که فرمانشان سمت چپ است رانندگی کرده بود وارد انگلیس شد و اجباراً با اتوموبیل های انگلیسی که فرمانشان سمت راست است رانندگی می کرد. ازش پرسیدند، در رانندگی با این ماشین ها مشکلی نداری؟ گفت؛ نه! فقط وقتی می خوام به بیرون تف کنم می افتد تو صورت بغل دستی ام!


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:25 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

تا کی درازدستی ؟ !
شاید این قضاوت در نگاه اول، دور از انتظار به نظر آید که ملاقات هفته گذشته جمعی از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با آقای خاتمی را مصداق بارز و بی چون و چرای پشت پا زدن به رأی مردم و حرکتی خیانت گونه در همنوایی و همراهی با ستون پنجم دشمنان بیرونی ملت تلقی کنیم. این برداشت اگرچه تلخ و ناگوار است ولی متاسفانه واقعیت دارد و شواهد و اسناد موجود که چرخه ای بیرون از خواست و نظر ما دارند، حکایتی غیر از این ندارند. واکنش برخی از این نمایندگان درباره چرایی دیدار خویش با خاتمی نیز نشانه های قابل درکی از شرمندگی پنهان و یا پشیمانی آنان دارد که امید است اگر ندانسته دست به این جرم بزرگ آلوده اند، با توبه ای آمیخته به شجاعت، از ادامه آن دست بردارند و آرای مردم را که با امید فداکاری آنان در راه اسلام و ملت و نظام فراهم آمده، به پای ستون پنجم شناخته شده دشمنان بیرونی نریزند... و در این باره گفتنی هایی هست؛
1- خیانت خاتمی و ایفای نقش ستون پنجم برای مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، فقط یک «احتمال»، «برداشت تصادفی» و یا تصوری در حد و اندازه «حدس» و «گمان» نیست، بلکه اسناد فراوان و غیرقابل انکاری از وطن فروشی و خیانت وی حکایت می کند و کیهان تاکنون به نمونه های فراوانی از این اسناد با ذکر منبع و مأخذ اشاره کرده است. گفتنی است که هیچیک از اسناد ارائه شده در کیهان، از شمار اسناد محرمانه، طبقه بندی شده و «سری» نبوده و نیست، بلکه تمامی آنها اسناد و مدارک آشکاری است که دسترسی به آنها با توجه به آدرس و مأخذی که طی چند سال اخیر در کیهان به آن استناد شده، برای همگان امکان پذیر است. به عنوان مثال، یکی از این اسناد که خاتمی با دستپاچگی و به گونه ای ناشیانه آن را تکذیب کرده است- و این خود نشان آگاهی وی از خیانتی است که مرتکب شده- ماجرای دو بار ملاقات پنهان وی با جرج سوروس، صهیونیست معروف آمریکایی و مشهور به پدر کودتاهای مخملی است. خاتمی در این ملاقات ها، دستورالعمل و فرمول -به زعم خود- استحاله داخلی و انجام کودتای مخملی با کلیدواژه و اسم رمز «تقلب در انتخابات» را دریافت می کند. نکته در خور توجه آن که کیهان ماهها قبل از فتنه 88 به این ملاقات ها و برخی از مباحث رد و بدل شده در آن با استناد به منابع آشکار اشاره کرده و نسبت به آن هشدار داده بود. این نکته نیز گفتنی است که اطلاع رسانی هشدار دهنده کیهان درباره ملاقات خاتمی با جرج سوروس پیش از فتنه 88 و یکسال قبل از بازداشت کیان تاجبخش و عطریانفر و اعتراف آنها به انجام این ملاقات ها بود.
این فقط یک نمونه است و از نمونه های دیگر، نظیر اجرای بی کم وکاست و مو به موی فرمول دیکته شده «مایکل لدین» از سوی خاتمی که پیشنهاد برگزاری «رفراندوم» در جریان فتنه 88 از جمله آنهاست و بعد از افشاگری کیهان، مایکل لدین بدون آن که این دستورپذیری خاتمی را انکار کند، در مصاحبه با روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، تلاش کرد، ابعاد و موضوع آن را بی ارتباط با فتنه 88 قلمداد نماید.
خاتمی و موسوی در جریان فتنه 88 به طور آشکار و بدون کمترین پرده پوشی یا انکار، با بهایی ها، سلطنت طلبان، منافقین، مارکسیست ها و تمامی گروه ها و جریانات تروریستی و مخالف اسلام و نظام ائتلاف کرده بودند. آنها مطابق اسناد موجود، نسخه کودتای مخملی و برگرفته از صهیونیست ها نظیر جرج سوروس، جین شارپ، مایکل لدین و... را دنبال می کردند. مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، با صراحت از سران فتنه حمایت مالی، تبلیغاتی و تدارکاتی داشتند. تا آنجا که شیمون پرز از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد، نتانیاهو، آنان را سربازان اسرائیل نامید که به نمایندگی از رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران درگیر شده اند، اوباما، حمایت از فتنه گران را یکی از اصلی ترین محورهای استراتژیک آمریکا برای مقابله با اسلام و نهضت های اسلامی نامید. فتنه گران روز عاشورا، آشکارا به ساحت مقدس حضرت امام حسین علیه السلام اهانت کردند، وجود مبارک حضرت صاحب الزمان (عج) را نفی کردند، مسجد را به آتش کشیدند، روز قدس به نفع اسرائیل شعار دادند، روز 13 آبان، به حمایت از آمریکا عربده کشیدند و... آیا این همه زشتی و پلشتی نفرت انگیز و مقابله آشکار با اسلام و انقلاب و ائمه اطهار(ع) و مردم مسلمان و... قابل انکار است؟ ... و دهها و صدها نمونه دیگر از این دست خیانت ها که خاتمی و موسوی مرتکب شده اند و فقط فهرست آن مصداق مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این وجیزه نمی گنجد.
2- اکنون باید از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس که با خاتمی دیدار کرده اند پرسید؛ آیا شما از اینهمه جنایت و خیانت بی خبر بوده اید؟ این نمونه ها از جمله اعترافات عوامل دستگیر شده فتنه نیست که توهم «فشار زندان»!! را دستاویز انکار آن قرار دهید. اگر از این همه وطن فروشی و خیانت آشکار خاتمی بی خبر بوده اید که بدون تعارف و پرده پوشی شایسته نمایندگی ملت نیستید و اگر از این جنایات باخبر بوده اید- که بوده اید- چرا به آستان بوسی ستون پنجم نشان دار آمریکا، اسرائیل و انگلیس رفته اید؟ و از این آستان بوسی چه منظوری داشته اید؟
واژه «آستان بوسی» از آن روی به کار گرفته شده که شما آقایان مطابق آنچه در سایت اختصاصی خود آورده اید، به نصیحت و هشدار نزد خاتمی نرفته اید، بلکه «مرید»گونه به دیدار «مراد»! رفته بودید و گوش جان به ترجمان طوطی وار خاتمی از توهم پراکنی و دروغ بافی دشمنان بیرونی و تابلودار سپرده بودید. آیا غیر از این است؟!
3- آیا طرح این پرسش از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس - آن عده که به دیدار خاتمی رفته اند- منطقی نیست که دیدارتان با خاتمی- به گونه ای که خود شرح داده اید- با دیدار احتمالی شما با جرج سوروس و جین شارپ و ریچارد رورتی و مایکل لدین و... چه تفاوتی دارد؟! مگر نه این که به گواهی اسناد یاد شده، خاتمی زبان این مهره های نشان دار بیگانه را به کام گرفته و دستورالعمل آنها را در گام دارد؟!
راستی! اگر خیانت های خاتمی که به گوشه ای از آن اشاره شد را انکار می کنید- که نمی توانید انکار کنید- چرا از وی درباره ملاقاتش با جرج سوروس صهیونیست سؤال نکردید؟ چرا نظر وی را نسبت به اظهارات صریح نتانیاهو، شیمون پرز، اوباما و... که خاتمی و هوادارانش را بزرگترین سرمایه اسرائیل نامیده بودند، جویا نشدید؟! آیا نباید از او می پرسیدید که چرا در جریان فتنه 88 با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و مارکسیست ها مرزبندی نکرده و در مقابل اعلام حمایت های پی در پی این جرثومه های فساد و تباهی کمترین واکنشی نشان نداده است؟! این در حالی است که همگان شاهد بوده و شاهدیم که اگر فی المثل، فلان کارمند جزء فلان اداره علیه خاتمی سخنی بر زبان آورد و یا در فلان نشریه دانشجویی از او گلایه ای شود، بلافاصله خبرنگار سایت «کلمه» و یا «پارلمان نیوز» را فرا می خواند و پاسخ به انتقادکننده را وظیفه ملی!! خود می داند!
4- آقایان نماینده فراکسیون اقلیت، شما سال ها در جبهه موسوم به اصلاحات حضور داشته اید و از کم و کیف ماجراهای آن باخبرید. آیا سفر ریچارد رورتی عضو ارشد سازمان «سیا» به ایران در سال 1383 و جلسات متعدد وی با گروه های مدعی اصلاحات را انکار می کنید؟ درباره سفر جان کین، عضو برجسته و استرالیایی تبار MI6 انگلیس به ایران در پاییز 1378- پس از حوادث 18 تیرماه- و نشست های وی با برخی از اعضای مرکزیت گروه های یاد شده چه می فرمائید؟ آیا آقای «تموتی گارتن اش» از رهبران صهیونیست های مقیم انگلیس را نمی شناسید و آیا از سفر وی به ایران در شهریورماه 1384 و ملاقات های او با دوستانتان بی خبرید؟! و...
به قول حافظ؛
ای کوته آستینان! تا کی درازدستی؟!
5- «عقب نشینی با حفظ تابلو» یکی از محورهای اصلی فرمول مشترک جین شارپ، ریچارد رورتی و جرج سوروس در کودتاهای مخملی است. مطابق این فرمول در صورت شکست کودتای مخملی، یکی از شخصیت های شناخته شده کودتا- بخوانید سران فتنه- ماموریت حفظ حضور خود در عرصه سیاسی کشور را برعهده می گیرد. نکته درخور توجه در این فرمول، آن است که فتنه گر یاد شده نباید تابلوی اصلی فتنه را پائین بکشد، چرا که در این حالت، بدنه همراهی کننده- در اینجا، منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها و...- از پائین آوردن تابلو سرخورده می شوند و آمادگی و روحیه خود را برای همراهی در فتنه های بعدی از دست می دهند! اکنون به اظهارات خاتمی در دیدار با فراکسیون اقلیت مجلس توجه کنید؛ او ضمن آن که ترجیع بند بازگشت به عرصه را به تلویح و تصریح تکرار می کند از هرگونه مرزبندی با دشمنان بیرونی- آمریکا، اسرائیل و انگلیس- و دنباله های آنها خودداری می کند.
و بالاخره امید است، آن عده از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس که با خاتمی دیدار داشته اند، ندانسته و ناخواسته به این جرم بزرگ تن داده باشند و البته در هر دو صورت «آگاهانه یا ناخودآگاه و خواسته یا ناخواسته» آنچه در آن تردیدی نیست، این که شورای نگهبان مطابق نص صریح قانون، حق تایید صلاحیت آنها را برای ورود دوباره به خانه ملت ندارد. خدمت به مردم- اگر آقایان در پی آن هستند- که منحصر به نمایندگی مجلس نیست! هست؟!


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:20 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور گفت مقرر شد کار سخت افزاری اردوهای راهیان نور دانش آموزی به عهده دولت باشد و فعالیت در حوزه نرم افزاری را بسیج انجام دهد اما اکنون هر دو کار را بسیج انجام می دهد.
به گزارش روابط عمومی بسیج، سردار علی فضلی فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور و جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین در سومین جلسه هماهنگی راهیان نور دانش آموزی مقطع دوم دبیرستان، با انتقاد از برخی کم کاری های دستگاه های کشوری، گفت: براساس تفاهم نامه تنظیم شده میان بسیج و دولت، مقرر شد کار سخت افزاری برعهده دولت باشد و فعالیت در حوزه نرم افزاری را بسیج انجام دهد اما اکنون در پاره ای موارد هر دو کار را بسیج انجام می دهد، لذا انتظار داریم در این خصوص تجدیدنظری صورت گیرد.
فضلی با بیان اینکه راهیان نور توجه ویژه وزیر راه را می طلبد، تصریح کرد: برای اعزام کاروان های دانش آموزی که در طول سال های پس از انقلاب بی بدیل است، نیازمند توجه ویژه وزارت راه و ترابری و همکارانشان در راه آهن هستیم تا بتوانیم تمامی اعزام ها را بوسیله خطوط ریلی به مناطق پادمانی دفاع مقدس صورت دهیم.
وی با اشاره به اهمیت این طرح، ضمن خواستار شدن همراهی مجموعه مدیران آموزش و پرورش به صورت نوبه ای با این کاروان ها، تصریح کرد: وقتی مدیران آموزش و پرورش با این کاروان ها همراه شوند می توانند کاروان ها را بهتر مدیریت و کنترل کنند که این باعث می شود دانش آموزان با سلامت بیشتری در طرح مشارکت کنند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:17 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

سخنان مدیر مسئول کیهان در سیمای جمهوری اسلامی، گروهک های ضدانقلاب را آشفته و عصبانی کرده است.
در حالی که قریب یک هفته از اظهارات حسین شریعتمداری در برنامه «دیروز، امروز، فردا» می گذرد صدها پایگاه اینترنتی و رادیو و تلویزیونی وابسته به ضدانقلاب همچنان به این اظهارات مستند، واکنش های از سر خشم نشان می دهند.
در یکی از صدها واکنش مذکور، شماری از وابستگان گروهک ها در فیس بوک متعرض آن بخش از سخنان مدیرمسئول کیهان شده اند که گردانندگان فتنه پس از حماسه انقلابی 9 دی را «سرلشکر بی لشکر» توصیف کرده بود. این عده با فرض اینکه دروغ و خالی بندی در فضای مجازی کنتور نمی اندازد مدعی شده اند 7750 نفر با ورود به این سایت، از سران فتنه حمایت می کنند.
این در حالی است که پس از دروغ های متواتر گروهک ها در فضای مجازی درباره خودنمایی در 22 بهمن 88، 11 اردیبهشت 89، 22 خرداد 89، و روز قدس و 13 آبان و 16 آذر و عاشورای 89، برخی از همین سایت ها با تمسخر و استهزا نوشتند که «دوستان ما پای اینترنت می نشینند و در حالی که پیتزا و یا کباب و ریحان و چیپس و پفک سفارش داده اند و یا در حالی که در یکی از شهرهای اروپایی مشغول خوشگذرانی اند،فضا را داغ می کنند، جنبش راه می اندازند، تظاهرات ترتیب می دهند اما وقتی که روز موعود سپری می شود، افسردگی اش برای دوستان ساده دل ما می ماند.»
ظاهرا این حضرات خیال برشان داشته که با نشستن پای کامپیوتر و کلیک کردن مکرر نظرسنجی های خود ساخته و خودباور کرده، می توان جنبش و لشکر راه انداخت.
البته این هم شیوه جالبی برای تخلیه شکست ها و عقده های روانی است. کلیک کلیک! بنگ بنگ! بیچاره دون کیشوت هایی که در این توهم سر خود را به دیوار ملت نستوه ایران کوبیدند و سرشکسته بازگشتند.
یادآور می شود سال ها پیش در حالی که افراطیون مدعی اصلاحات هنوز به حال و روز عبرت آموز امروز نیفتاده بودند بهزاد نبوی نایب رئیس مجلس ششم اذعان کرد جبهه ما پر از ژنرال است اما چیزی که کم داریم سرباز است!


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:17 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

سخنان اخیر خاتمی درباره شرط گذاری برای حضور در انتخابات مجلس، هر چند که اسباب طعن و طنز و انتقاد را در میان محافل ضد انقلاب مهیا کرده اما از سوی ارگان حلقه لندن به طور مرتب توجیه و تأیید می شود.
جرس اخیراً نوشته بود «با مطرح شدن پیش شرط های خاتمی، شاهد سرازیر شدن سیل انتقادات آن هم در قالب طنز بودیم. اما نباید سبکسرانه به این اظهارات خندید و تمسخر کرد. انگار لازم است به بعضی ها یادآوری کنیم که زمین بازی ما میدان انتخابات و حضوری مشابه روزهای بعد از انتخابات سال گذشته است». این سایت حامی آشوبگران در فتنه سال گذشته دیروز هم به روند توجیه و تأویل سخنان خاتمی پرداخت و نوشت: کشتی بان را سیاستی دگر آمد]!؟[ خاتمی در جمع نمایندگان اقلیت، به تعیین کف خواسته های اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس پرداخت. مهمترین بخش این سخنان نه محتوا که جایگاهی است که خاتمی برای خود انتخاب کرده است، ردایی که در سال های ریاست جمهوری حاضر به پوشیدن و پذیرفتن ملزومات آن نبود. او حاضر به تلبس ردای رهبری جریان اصلاحات که بسیاری از اعضای آن از زندان سر درآورده اند، شده است. وجه دیگر زمان بیان این سخنان یعنی حدود یک سال پس از بیانیه شماره 17 موسوی ]سالگرد حرمت شکنی عاشورا و حماسه 9 دی[ است. موسوی در آن بیانیه به راهکارهایی برای خروج از بن بست دست زد اما حاکمیت به برخورد شدت بخشید و عملاً جنبش به افول و خاموشی گرایید. سخنان خاتمی آن هم یک سال پس از افول جنبش سبز، بیشتر به شاخ و شانه کشیدن یک بازنده زیر تیغ برنده می ماند. او سعی در بازکردن راه دیگری دارد که لاجرم پیش نیاز آن، خواندن نماز میت بر جسد جنبش سبز است]![
جرس ادامه می دهد: طرح کف خواسته ها از سوی خاتمی اگرچه حداقلی است اما طرح آن به عنوان حداقلی که امید برآورده شدن آن در شرایط عادی نیز از سوی جمهوری اسلامی وجود نداشته، بیشتر شبیه یک پز اخلاقی از سوی این جریان است. این آخرین حلقه از اصلاح طلبان، راه خود را به سوی کشمکشی دوجانبه با حاکمیت از یک سو و یاران پیشین خود از دیگر سو باز می کنند، که اگرچه اخلاقی نیست اما می تواند عملگرایانه و شاید راهگشا باشد.
ارگان مهاجرانی- کدیور در مطلب دیگری با امضای مستعار(!) به ستایش از خاتمی پرداخته و می نویسد: هر آدم معتبری بخواهد از انتخابات بگوید، هنوز سخنش را نشنیده، فریاد می زنند کدام انتخابات؟ کدام صندوق؟ کدام برگه؟ حتی اگر این آدم معتبر محمد خاتمی مورد اعتماد باشد. اما هنر مردان بزرگ ]![ تنها کارهای بزرگ نیست، گاهی هنر آنها شنیدن همین سخنان تلخ و تند است. کسانی که سخنان خاتمی را برنمی تابند، لختی تأمل کنند و اندکی بیاندیشند. آنگاه خواهند دید چگونه دشمنان انتخابات و رقبای قانون شکن و قانون گریز به هراس افتاده اند. منادی گفت وگوی تمدن ها سالهاست که آبرو و وجودش را بر سر این راه گذاشته است. برماست که وجودش را پاس بداریم و با خاتمی آبروداری کنیم.
دعوت ارگان حلقه لندن به خواندن نماز میت بر جنبش سبز (فاز آشوب خیابانی) و بازگشت به سیاست فریبکارانه اصلاح طلبی و تظاهر به قانون گرایی در حالی است که حلقه جرس یکی از رکوردداران دعوت به ساختارشکنی، قانون ناپذیری و کشاندن کشور به کام آشوب بود. جرسی ها و سردسته آنها مهاجرانی حتی برای براندازی علنی پیشنهاد اجرای سناریوی مضحک درازگوش تروا در 22 بهمن 88 را داشتند که اسباب یک افتضاح تاریخی بزرگ شد.
با این حال و براساس برآورد ستاد مشترک 3 سرویس جاسوسی ام آی6 انگلستان، سیا و موساد، فتنه سبز و عناصری نظیر موسوی و کروبی مرده حساب می شوند و طبق دستورالعمل جدیدی که خاتمی فقط مجری آن است، افراطیون مدعی اصلاح طلبی موظف شده اند به شعار اصلاح طلبی، حاکمیت رأی مردم و دموکراسی، و پایبندی به قانون اساسی برگردند شاید که اولاً جبهه از هم پاشیده نفاق جدید سر و سامان گیرد و ثانیاً بتواند رخنه ای به حاکمیت باز کند.
حلقه لندن یکی از پل های ارتباطی فتنه گران داخلی با سرویس های جاسوسی غرب و اتاق فکرهای تصمیم ساز در آمریکا و انگلیس به شمار می آید.
سناریوی جدید البته چند اشکال کاملاً کوچک در خود نهفته دارد که اولین آن شخصیت بی ثبات و ضعیف خاتمی و دومین آن رو شدن دست وی و حامیان خاصش در جبهه اصلاحات برای مردم و نظام جمهوری اسلامی است. در همین زمینه سایت دویچه وله با اشاره به تحلیل محافل ضدانقلاب از سخنان خاتمی و شخصیت وی، از قول یکی از این عناصر ضدانقلاب نوشت: آقای خاتمی هنوز رأی پارسال ما را پس نگرفته است. او از پایبندی به قانون اساسی سخن می گوید. مطابق همین قانون اساسی تأیید یا رد صلاحیت نامزدها با شورای نگهبان است. همچنین مطابق قانون اساسی، تفسیر این قانون با شورای نگهبان است. آقای خاتمی چگونه می خواهد این نقیضین را جمع کند؟ اصلاح طلبان و آقای خاتمی ابتدا باید آنچه را در این یک سال و اندی رخ داده تحلیل کنند و توضیح دهند که چرا تحرکات شان به نتیجه نرسید.
دویچه وله همچنین از قول یکی دیگر از همین عناصر اپوزیسیون نوشت: خط قرمز خاتمی معلوم نیست کجاست. همچنان که در برگزاری انتخابات مجلس هفتم دیدیم. ما می خواهیم خود را از سلطنت طلبان و مجاهدین خلق جدا کنیم. به قول ابراهیم نبوی «مشکل ما با آنان که خواهان انقلاب ]آشوب[ هستند این نیست که چرا می خواهند انقلاب کنند بلکه این است که چرا نمی توانند و نمی کنند». واقع بین باشیم. سخنان خاتمی دلگرم کننده است اما احتمال اینکه شرط های خاتمی تأمین شود نزدیک به صفر است و زمینه تحقق ندارد. اما هر کس در سیاست وظیفه ای دارد و امید که خاتمی از تجربه دوران ریاستش ماندن روی خط قرمز را آموخته باشد.
یادآور می شود پیشنهاد حلقه لندن برای پذیرفتن مرکز فتنه سبز و خواندن نماز میت بر آن، تداعی اظهارات 9-8 سال پیش سعید حجاریان بود که گفته بود «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات»! اما آن مرده دیگر هرگز سرپا نشد که نشد. حالا هم اگر با شعار «فتنه سبز مرد، زنده باد فتنه سبز»، مرده زنده می شود بسم الله! یا روزی صد بار بگویند خاتمی مرد! زنده باد خاتمی...


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:16 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

4 ماه پس از حضور دکتر احمدی نژاد در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و محاکمه آمریکا و رژیم صهیونیستی در انظار ملت ها و دولت ها ، داغ این حضور قدرتمندانه برای رژیم صهیونیستی همچنان تازه است.
شیمون پرز به تازگی در جریان سفر جانت ناپولیتانو وزیر امنیت داخلی آمریکا به تل آویو، از کم آوردن واشنگتن در جریان سفر رئیس جمهور اسلامی ایران ابراز ناراحتی کرده است. فاکس نیوز که خبر این ملاقات را منتشر کرده، روایت می کند رئیس رژیم صهیونیستی به وزیر آمریکایی گفته است: من می خواهم انتقادی از دولت آمریکا بکنم. ما در جریان سفر احمدی نژاد به نیویورک و سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل دیدیم که وی آمریکا را متهم کرد که برج های دوقلو را خودش منفجر کرده است.
پرز همچنین گفته است: «علی رغم این اظهارات عجیب و غریب احمدی نژاد، ما شاهد واکنش آمریکا نبودیم و در عوض همه شبکه های تلویزیونی آمریکا دنبال احمدی نژاد راه افتاده بودند تا با او مصاحبه کنند. آه خدای من! همه می دانیم که این (دست داشتن آمریکا در حملات 11 سپتامبر) یک دروغ است.»
سخن شیمون پرز البته پربیراه نیست چرا که اسناد و شواهد فراوان موجود، ردپای موساد را هم در انفجارهای 11 سپتامبر آمریکا نشان می دهد. اما نکته قابل تأمل در این میان علنی شدن اختلافات آمریکا و رژیم صهیونیستی در پی دیپلماسی مؤثر جمهوری اسلامی است که حتی نیویورک آمریکا را نیز صحنه تحرکات دیپلماتیک و رسانه ای مؤثر در صحنه جهانی قرار داد. رئیس جمهور کشورمان در سخنان خود قشون کشی و اشغالگری به منطقه خاورمیانه و ترویج تروریسم به بهانه حادثه 11 سپتامبر را به چالش کشیده بود.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:15 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

گروهک های فعال در فضای مجازی در کنار بد و بیراه های گاه و بی گاه به دست اندرکاران ناتوان فتنه 88، استدلال های جالبی درباره حمایت شیادانه خویش از این افراد مطرح می کنند.
یکی از این عناصر گروهکی در توجیه حمایت از میرحسین موسوی در بالاترین نوشت: دوستی درباره 8 سال نخست وزیری موسوی در دوره خمینی اعتراض دارد. من نمی دانم چرا من و شما باید وقتمان را صرف گناه و صواب ]ثواب[ موسوی بکنیم. این موضوع «به موقع خودش» (تاکید می کنم: به موقع خودش) توسط اشخاص حرفه ای رسیدگی خواهد شد و به موقع خود اهمیت زیادی دارد. اما در حال حاضر حمایت از او هیچ ضرری برای اپوزیسیون ندارد بلکه استفاده قابل توجهی هم خواهد داشت. ما او را به عنوان یک نردبان می خواستیم، چه در انتخابات پیروز می شد و چه حالا که پیروز نشده. همه با این جمله معروف آشناییم؛ انتخاب بد به جای بدتر. می پرسند چرا این قدر به موسوی و دور و بری هایش دل بسته اید؟ ما کی گفتیم به موسوی و امثالهم دل بسته ایم؟ ما در راستای اهداف خودمان حرکت می کنیم و به نتیجه ساده و روشن استفاده (حمایت) کردن از موسوی می رسیم.
یکی دیگر از همین عناصر ضدانقلاب هم درباره حمایت از کروبی، ضمن دست انداختن وی نوشت: البته که ما نباید انتظار خاصی از انتخابات و رئیس جمهور داشته باشیم ولی به قول موسوی در انتخابات رفته بودیم واسه انتخاب میان بد و بدتر. بدهای من! مثل خیلیای دیگه موسوی بود و کروبی. از شیخ نمی شد گذشت به خاطر جرئتش. خیلیا می گفتن از این آدم آبی گرم نمی شه. اصلا اگر انتخابم بشه شاید عمرش به گرفتن حکم تنفیذ قد نده. خیلیها مسخره می کردن می گفتن وسط مناظره ها خوابش می بره. حقیقتش خودمم جزو اون خیلیها بودم. آخه خیلی پیر بود. ما هم که منتظریم یه نفر سوتی بده یا یه حرکت خاص انجام بده و تا سرحد مرگ دستش بندازیم. اما روز موعود هم رفتم بهش رای دادم ولی به کسی نگفتم. از سوژه شدن می ترسیدم. تا این که ماجراهای بعد انتخابات پیش اومد خیلیها که هارت و پورت می کردن. دونه دونه رفتن کنار. فقط مهندس موند و شیخ شجاع قصه ما. شیخ هنوز محکم و استوار سر موضع خودش ایستاده. حتی به نظرم تو صف مبارزه خیلی جلوتر از مهندس بوده. من به همین خاطر به او رای دادم.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:15 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

Design By : Pichak