سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

انتقاد روزنامه «کیهان» از گردانندگان «جشنواره فیلم فجر» پیرامون «تجلیل از مسعود کیمیایی» و «صدور مجوز نمایش فیلم های مبتذل» بازتاب های گوناگونی در محافل سیاسی- فرهنگی کشور داشت؛ چنانکه شبکه های ماهواره ای اپوزیسیون برانداز شبکه تلویزیونی VOA- آمریکا- و رسانه های وابسته به «حلقه حاشیه ساز دولت» واکنش های مختلفی به آن نشان دادند. این واکنش ها در حالی است که «کیهان» در خبر ویژه ای به متولیان فرهنگی نسبت به «احیاء شبکه نفوذی و شناخته شده دشمن در عرصه هنر و سینما» هشدار داده و همچنین با تحلیل برخی رخدادهای تاسف آور به اصطلاح هنری مانند برگزاری مراسم «بزرگداشت» برای فیلم سازان مبتذل و کارگردانان آثار اروتیکال (سکسی)، عناصر فرقه ضاله بهائیت، اعضاء شبکه پورزند و...- آن هم در جشن های انقلاب اسلامی- خواهان پایان دادن به این رویه بیمار فرهنگی توسط وزارت ارشاد شد. با این حال، «جواد شمقدری» معاون سینمایی وزیر ارشاد در مصاحبه ای با برنامه «هفت» ضمن دفاع از آثار مبتذل سینمایی، و بی آن که به تلخی آنچه در حوزه مسئولیت وی اتفاق افتاده است، خواهان حلالیت خواستن «کیهان» از کیمیایی شد!
در این میان، سایت «انتخاب» که مدیر پشت صحنه آن به دلیل اتهامات مختلف تحت تعقیب قضایی بوده است، با انتشار فحش نامه ای علیه مدیر مسئول «کیهان» مدعی شد: «دلیل کیهان برای کوبیدن کیمیایی مضحک است؛ مثلا همسر سابق گوگوش!» این نوشته در حالی با استقبال سریع رسانه های ضدانقلاب روبرو شد که اولا «کیهان» نقش «مسعود کیمیایی» را برای فراری دادن این خواننده درباری از ایران به کانادا در سال 1380 یادآوری کرده و به مشارکت گسترده وی با «گوگوش» در برگزاری کنسرت های خارجی اش اشاره کرده بود. گفتنی است رسانه های وابسته به مافیای سینما برای رد گم کردن می گویند رابطه سببی یا نسبی یک نفر با افراد ضدانقلاب نمی تواند نقطه منفی تلقی شود که این نکته مورد تایید کیهان نیز هست ولی مسعود کیمیایی علاوه بر سوابق سوء یاد شده، همراه گوگوش در کنسرت های آنچنانی وی حضور فعال داشته است. ثانیاً کیهان از مسئولان «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» سؤال کرده و می کند که کارنامه این فیلم فارسی ساز مبتذل چه نسبتی با «هنر متعهد و انقلابی» دارد که جشن های هنری انقلاب را با «بزرگداشت» وی آغاز کرده اند و بدتر از آن نه تنها «وزیر ارشاد اسلامی» و «معاون سینمایی» وی به سخنان کیمیایی در افتتاحیه «جشنواره فیلم فجر» در حمایت از یک مجرم امنیتی (جعفر پناهی) اعتراض نکرده اند، بلکه برایش کف زده اند!
اما، رصد رویدادهای فرهنگی- هنری کشور توسط «کیهان» و خصوصاً افشای پشت پرده سیاستگذاری «جشنواره فیلم فجر» فرد حاشیه ساز دولت را با دستپاچگی بی سابقه ای روبرو کرده و باعث سوختن پروژه های وی شده است؛ تا جایی که برخی از فیلم سازان اصولگرا و مسئولان فرهنگی در تماس با «کیهان» اخبار مستندی را از نقش وی در اتفاقات تکان دهنده «جشنواره فیلم فجر» مطرح کردند. براساس این اخبار، اظهارات مسعود کیمیایی با توصیه فرد حاشیه ساز بی ارتباط نبوده است. وی ماه گذشته طی 2 مصاحبه از قوه قضاییه خواستار آزادی «جعفر پناهی» (مجرم امنیتی و فیلم ساز وابسته به فتنه سبز ماسونی) شده بود، اما افشاگری کیهان درباره هویت وابسته «مسعود کیمیایی» این پروژه را نقش بر آب کرد.
گفتنی است اخبار مستند دیگر از ورود یکی از «ایرانیان خارج از کشور» به نام «اسدالله -ن» که در «سینمای هالیوود» چندین فیلم سکسی را کارگردانی کرده است، حکایت دارد و این فرد اکنون نقشی فعال در همایش های هنری ایفا می کند که در روزهای آینده گزارش آن منتشر خواهد شد. پیش از این نیز در «نخستین جشن رسانه های سینمای ایران» مراسم بزرگداشت یکی دیگر از کارگردانان مبتذل زمان طاغوت که به تازگی از آمریکا به ایران آمده، برگزار شد! ... بنابراین، لازم است مسئولان وزارت ارشاد و مخصوصا معاون سینمایی این وزارتخانه از مردم انقلابی ایران به خاطر برگزاری «جشنواره فیلم فجر» با چنین کیفیتی حلالیت بخواهند، نه «روزنامه کیهان» که به تجلیل از فیلمسازان مبتذل و نمایش آثار مستهجن اعتراض کرده است!


نوشته شده در شنبه 89/11/23ساعت 6:34 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

اعضای فراری سازمان مجاهدین(انقلاب) و حزب مشارکت پس از یک سال پنهانکاری و فریبکاری، اعتراف کردند که از خارج کشور و تحت نام دو حزب غیرقانونی مذکور فعالیت می کرده اند.
عناصر مذکور در بیانیه ای اعلام کرده اند که «شاخه برون مرزی سازمان مجاهدین انقلاب» را راه اندازی کردند و این در حالی است که نه سازمان یاد شده و نه حزب مشارکت، پس از آغاز اغتشاشات خیابانی دیگر دارای شاخه درون مرزی نیستند. با این حال طی یک سال و نیم گذشته و در حالی که اعضای مرکزیت دو گروهک غیرقانونی مذکور در بازداشت به سر می بردند یا اقدام به افشاگری علیه زد و بندهای مشارکت و مجاهدین کرده بودند، بیانیه های رادیکالی از خارج کشور در سایت ها منتشر می شد که صادرکنندگان آن ادعا می کردند در داخل حضور دارند و مشغول مبارزه چریکی هستند. کسانی چون توفیقی، مزروعی، حقیقت جو، امیر ارجمند(مشاور موسوی و مرتبط با سرویس های جاسوسی بیگانه) و... از جمله افراد حزبی یا ستادی فتنه هستند که در کنار ده ها تن از روزنامه نگاران زنجیره ای به خارج کشور گریخته اند و از آنجا تلاش می کنند «سازمان» فتنه را فعال و سرپا نشان بدهند. این عده در خارج کشور در همکاری کامل با گروهک های نفاق قدیمی تر قرار دارند.
بی بی سی با اشاره به انتشار خبر «فعالیت شاخه برون مرزی سازمان مجاهدین»، از قول «یک فرد نزدیک به اصلاح طلبان در خارج کشور که نخواست نامش فاش شود»، نوشت: اعضای این گروه در چند کشور خارجی به سر می برند و به زودی سخنگوی خود را معرفی می کنند. پیش از این از کسانی چون رهنورد هم خواسته شده به خارج کشور برود.


نوشته شده در شنبه 89/11/23ساعت 6:33 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

نشریه فارین پالیسی نوشت: آمریکا و غرب در اغتشاشات سال 2009 در ایران سرمایه گذاری کرده بودند.
این نشریه با بیان اینکه برخی کشورهای غربی تأمین کننده هزینه های لازم برای آشوب در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری بودند، تصریح کرد: آمریکا همواره به دنبال برنامه ای برای تحریک گروه های اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی بود و انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 این فرصت را ایجاد کرد تا آمریکا سرمایه گذاری لازم برای اغتشاش در ایران را انجام دهد.
تحلیلگر فارین پالیسی در عین حال خاطرنشان کرد: با وجود این سرمایه گذاری ها و اختصاص بودجه های لازم، آمریکا نتوانست به اهداف مورد نظر از این اغتشاش چند ماهه دست یابد و در نهایت جریان اپوزیسیون با ناکامی مواجه شد.
غیر از کمک های مالی سری که به جریان های ضدانقلاب و برانداز پرداخت شده، مراکز رسمی آمریکا بارها گزارش های رسمی درباره اختصاص و اعطای صدها میلیون دلار به گروهک های ضدانقلاب جهت انجام جنگ نرم و کودتای مخملی منتشر کرده اند.


نوشته شده در شنبه 89/11/23ساعت 6:32 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

اظهارات یک عضو ارشد اخوان المسلمین که تبدیل به تیتر اول روزنامه کیهان شد، محافل ضدانقلاب را دچار سرگیجه و عصبانیت کرد.
این محافل طی هفته اول قیام مصر تلاش کرده بودند حرکت ملت مصر را اقتصادی و غیراسلامی توصیف کنند و همزمان اخوان المسلمین را جریانی که مخالف تأسیس «حکومت اسلامی» و «جمهوری اسلامی ایران» است، جا بیندازند. این در حالی است که تأسیس حکومت اسلامی و مبارزه با کفار جزو مرامنامه «اخوان » است.
با این حال، اظهارات غافلگیرکننده کمال الهلباوی در برنامه زنده شبکه بی بی سی که تمام رشته های شبکه رسانه ای ضدانقلاب را پنبه کرد، موجی از شوک را در این محافل به وجود آورده است. بلافاصله پس از انتشار مصاحبه «الهلباوی»، مجدداً بی بی سی و رادیو فردا و دویچه وله و رادیو فرانسه و... دهها شبکه و رسانه مشابه تلاش کردند با تحریف مصاحبه، چهره ای سکولار و مخالف ایران از اخوانی ها بتراشند.
در این میان و پس از آن که متن مصاحبه الهلباوی در تیتر اول روزنامه کیهان در سه شنبه هفته گذشته نشست، موجی از خشم و فحاشی را در رسانه های ضدانقلاب برانگیخت. کیهان این تیتر را برای مصاحبه الهلباوی انتخاب کرده بود؛ «با قدردانی از بیانات ولی امر مسلمین اعلام شد- اخوان المسلمین: آرزوی ما تشکیل حکومتی مانند ایران است». این عضو ارشد اخوان المسلمین، از حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان «امام خامنه ای» یاد کرده بود.
به دنبال انتشار این اظهارات روشنگرانه، رسانه های ضد انقلابی واکنش هایی از سر خشم و پرخاش نشان دادند چنان که «جرس» ارگان حلقه لندن و وابسته به زوج مهاجرانی- کدیور ضمن اشاره به سخنان الهلباوی و تیتر اول کیهان نوشت: الهلباوی برای این مداحی از حکومت ایران پول گرفته است چرا که می گوید «من از امام خامنه ای به خاطر مواضعش راجع به مصر تشکر می کنم. این موضعی است که همه مصری ها باید از آن قدردانی کنند و من امیدوارم در مصر نیز دولت خوبی مثل دولت ایران و رئیس جمهور شجاعی نظیر احمدی نژاد سرکار بیاید». او این جملات را گفت و بلافاصله تیتر یک کیهان شد.
مهاجرانی و کدیور ارتباطات گسترده ای با محافل صهیونیستی دارند و کدیور 2 بار به تل آویو سفر کرده است.
این رسانه بدنام که به عنوان پیاده نظام شبکه بی بی سی و سرویس جاسوسی انگلستان عمل می کند و رسماً از انگلیسی ها پول و امکانات دریافت می کند، در واکنشی توأم با سرگیجه، ابتدا سعی کرد انتساب الهلباوی به اخوان المسلمین را انکار کند و سپس اذعان کرد او «دو سال سخنگوی اخوان بوده» و «روابط حسنه ای با اخوان دارد». جرس آنگاه در توضیح بیشتری که دروغ بودن تحلیل ها و خبرهای قبلی شبکه عنکبوت را آشکارتر می سازد، اذعان کرد اعضای اخوان المسلمین پیش از این بارها در جشن های گرامیداشت دهه فجر و ایام پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شرکت کرده اند.
جرس آنگاه به اعتبار «کافر همه را به کیش خود پندارد» و از آنجا که کسانی چون مهاجرانی و کدیور در آمریکا و انگلیس هم از توبره و هم از آخور بهره مند می شوند، مدعی شده اخوانی ها از ایران پول می گیرند و هر عکسی که از رهبری و رئیس جمهوری ایران در هر گوشه از دنیا بالا می برند، برای پول گرفتن است! جرس در نهایت این سرگیجه تحلیلی مدعی شده الهلباوی عضو بخش محافظه کار اخوان المسلمین است!
افتضاح اخیر شبکه عنکبوت در حالی است که ارگان وزارت خارجه رژیم صهیونیستی ضمن حمله به اخوان المسلمین نوشت: اخوان المسلمین یک گروه بسیار متعصب ضدیهودی [ضد صهیونیسم] است و در آرم و لوگوی آن نوشته شده «الله غایت ماست، رسول[ص] رهبر ماست، قرآن شریعت ماست، جهاد راه ماست، شهادت در راه خدا بزرگترین امید ماست. الله اکبر». حسن البنا پایه گذار اخوان معتقد بود «طبیعت اسلام آن است که همواره مسلط باشد نه تحت تسلط دیگران. اسلام باید قدرت خویش را در سراسر جهان بسط دهد».
این رسانه صهیونیستی افزود: «محمد بدیع رهبر فعلی اخوان المسلمین می گوید «قصد ما آن است که آمریکا فرو افتد و مؤمنین باید صبور باشند و بدانند که آمریکا در سراشیب نیستی قرار گرفته است. آمریکائیان کفاری هستند که از اخلاق و ارزش های انسانی بی بهره می باشند و بنابراین حاشا که هدایت بشریت به دست آنان سپرده شود». آنها یک گروه تروریستی مانند فدائیان اسلام در ایران هستند که در سال 1981 پرزیدنت انور سادات را به خاطر صلح با اسرائیل به قتل رساندند. حماس شعبه ای از اخوان المسلمین است و می گوید اسرائیل باید نابود شود و یک حکومت اسلامی جایگزین آن گردد.»
ارگان وزارت خارجه اسرائیل یادآور شد: اخوان المسلمین علناً از جنگ حزب الله لبنان علیه اسرائیل جانبداری می کند و در تابستان سال 2006 هنگام جنگ دوم لبنان (جنگ 33 روزه اسرائیل علیه حزب الله)، محمد مهدی عاکف سرکرده روحانی اخوان المسلمین مصر در آن هنگام اعلام داشت که این گروه آماده است برای جنگ با اسرائیل ده هزار سرباز به لبنان بفرستد. آنها می گویند که تنها از راه جهاد و ایثار است که مسلمانان می توانند به مقصود برسند. آنها در راه باطل کردن پیمان صلح مصر و اسرائیل می کوشند و اسرائیل را کیان صهیونیستی که سرزمین های عربی و اسلامی را به تصرف درآورده، معرفی می کنند.


نوشته شده در شنبه 89/11/23ساعت 6:31 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

«اسرائیل از تکرار انقلاب اسلامی ایران در مصر هراسان است. رژیم حسنی مبارک متحد نزدیک تل آویو است و با سقوط او اسرائیل یک متحد بزرگ را از دست خواهد داد».
نشریه آلمانی دی سایت ضمن درج این خبر نوشت: بدون حسنی مبارک، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل کاملاً در منطقه تنها خواهد شد. اسرائیل از پدید آمدن انقلابی همچون انقلاب اسلامی ایران در مصر هراسان است. قبل از سقوط رژیم شاه درایران در سال 1979 هیچ کس در غرب باور نمی کرد که این رژیم سقوط کند، اما امروز جمهوری اسلامی در ایران حکمفرماست.
به تازگی تلویزیون 10 اسرائیل نیز ضمن گزارشی تأکید کرده بود: قیام مردم مصر، اسرائیلی ها را به فضای سال 1979 و انقلاب اسلامی ایران می برد، سالی که مردم ایران با رهبری روحانیت، رژیم شاه را ساقط کردند. کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، رژیم شاه را سرمایه استراتژیک واشنگتن برای پیشبرد اهداف خویش در منطقه معرفی می کرد.
همچنین راجر کوهن در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز حوادث مصر را به انقلاب سال 1979 میلادی در ایران تشبیه کرد و یادآور شد: غرب به شدت از سوراخ انقلاب ایران گزیده شد. امروز دوباره گویا تاریخ از یاد ما رفته است. آمریکا آن زمان برای مدت طولانی به شاه پهلوی چسبیده بود و سپس ایران را از دست داد. بدین ترتیب مصر به تنها ستون نگاه دارنده منافع راهبردی کاخ سفید در خاورمیانه تبدیل شد. بنابراین جای شگفتی نیست اگر آمریکا به شدت می ترسد از اینکه مصر را هم از دست بدهد.


نوشته شده در شنبه 89/11/23ساعت 6:30 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

قحطی !
گفت: یک سایت ضدانقلابی وابسته به منوشه امیر خطاب به مردم مصر نوشته است، اگر مبارک برود، حکومت اسلامی برقرار می شود و دیگر از «زن و شراب» خبری نیست!
گفتم: حالا انگار مردم مصر منتظر نشسته اند تا این ضدانقلاب حامی فتنه برای آنها تکلیف تعیین کند!
گفت: حیوونکی ها، می خواهند بگویند که ما هم هستیم!!
گفتم: خدا این سران فتنه و حامیانشان را از این ستون نگیرد!
گفت: کدام ستون؟ ستون گفت و شنود؟!
گفتم: آره! برای این که اگر اینها نباشند، قحطی جوک می شود!

دنده عقب !
گفت: خاتمی گفته است امام حسین(ع) هم در پی اصلاحات بود.
گفتم: یعنی خاتمی از اسلام و انقلاب دفاع کرده است؟!
گفت: ای عوام! مگر یادت نیست که خاتمی و دوستانش می گفتند امام حسین(ع) در پی اصلاح دین جدش بود!
گفتم: ولی امام حسین(ع) می فرمود که در پی اصلاح امت جدش است وگرنه اصلاح دین جدشان که به معنای نفی اسلام است. مگر دین اسلام نقصی داشته که حضرت اباعبدالله در پی رفع آن باشند؟!
گفت: خب! حالا فهمیدی منظور خاتمی از اصلاحات چیست؟ دارد کلک مرغابی می زند.
گفتم: در کلام خدا هم آمده است که وقتی به منافقین گفته می شود چرا در زمین فساد می کنید؟ در پاسخ می گویند ما در پی اصلاح هستیم! یعنی «اصلاح طلبیم»!
گفت: حالا هم که خاتمی خواسته دنده عقب بگیرد، باز هم به جدول زده است.
گفتم: یارو از یک جاده پر پیچ و خم با دنده عقب بالا می رفت. به او گفتند؛ چرا دنده عقب می روی؟ گفت؛ می ترسم آن بالا جایی برای دور زدن نباشد. نیم ساعت بعد دیدند باز هم دارد با دنده عقب پائین می آید، پرسیدند؛ حالا دیگه چرا؟ و یارو در جواب گفت؛ آخه دیدم آن بالا جای دور زدن بود، دور زدم!

چوپان

گفت: سایت «امروز» وابسته به گروهک سازمان مجاهدین - انقلاب!- حسابی از دست گروه های اصلاح طلب عصبانی شده و نوشته است، رهبری اصلاح طلبان مثل چوپانی بر گله گربه هاست.
گفتم: حیوونکی گربه ها که اینجور بهشون اهانت میشه! حالا چرا گربه ها؟!
گفت: این سایت نوشته گربه ها هرکدام به راه خود می روند و مثل گوسفندها نیستند که به حرف چوپان گوش کنند!
گفتم: یعنی هواداران اصلاحات باید گوسفند باشند؟!
گفت: سایت «اخبار روز» وابسته به فدائیان خلق در اعتراض به سایت مجاهدین نوشته است، «گربه» مستقل است و خیلی بهتر از گوسفند است که چشم و گوش بسته اطاعت می کند!
گفتم: چقدر برای همدیگر احترام قائلند؟
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو تو آمریکا مست کرده بود و عربده می کشید؛ آهای بزهایی که زیر پنجره نشسته اید و گوسفندانی که کنار در ایستاده اید... یکی از آنهایی که زیر پنجره نشسته بود جلو آمد و به یارو گفت؛ چشماتو باز کن! من بز نیستم! و یارو با خونسردی گفت؛ پس برو کنار در وایستا...!

شلوار
گفت: سران فتنه و سایت های حامی آنها مخصوصا سایت جرس-حلقه ماسونی لندن- بدجوری در مقابل انقلاب اسلامی مصر و اردن و تونس و الجزایر دچار سرگیجه شده اند.
گفتم: چطور مگر؟!
گفت: اگر این انقلاب ها را تایید کنند، به رویش انقلاب اسلامی در خاورمیانه اعتراف کرده اند و اگر آن را نفی کنند، وابستگی خود به آمریکا و اسرائیل و انگلیس را تایید کرده اند.
گفتم: حیوونکی ها روی «ارّه» نشسته اند که نه راه پس دارند و نه راه پیش!
گفت: سایر گروه های ضد انقلاب که حامی فتنه بوده اند هم موسوی و خاتمی و کروبی را به باد ناسزا و مسخره گرفته و به آنها فشار می آورند که بالاخره نظرتان چیست؟!
گفتم: پسربچه ای شلوارش را «پشت و رو» پوشیده بود به طوری که جیب پشت شلوار، جلو و زیپ جلوی شلوار در عقب قرار گرفته بود. مادرش بهش گفت؛ ذلیل مرده! بالاخره من نفهمیدم که داری میآی یا داری میری؟!


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/21ساعت 3:26 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

قاب نبندید... انقلاب است هنوز
قالب شکنی و انبساط و انتشار، جوهره انقلاب اسلامی است. راهبرد قدرت های جهانی در برابر انقلاب ایران این بود که آن را دست کم به مهار کشند، بپوشانند و سانسور کنند. انقلاب اسلامی با این وجود، پر و بال گشود و جا باز کرد و آوازه جهانی یافت. این روزها کافی است VOA و BBC و دویچه وله و تلویزیون های فرانسه را رصد کنید و ببینید به اعتبار حوادث خاورمیانه و شمال آفریقا چه قدر پیام می پراکنند و تحلیل ارائه می دهند تا شاید انقلاب اسلامی ایران را بپوشانند و آثار امروزین آن در دومینوی خیزش ملت های مسلمان را انکار و کتمان کنند. آیا همین خود نشانه سیطره گفتمان انقلاب اسلامی نیست؟ انقلاب اسلامی با این همه خود را هرچه بیشتر به پهنه رسانه تحمیل می کند. این انبساط و انتشار اکنون چنان سرعتی پیدا کرده که اگر روزی نه چندان دور شنیدید یا دیدید VOA و BBC آهنگ های انقلابی یا کلیپ حماسی «ایران که کوفه نیست» را پخش می کند، نباید جا بخورید.
شاهد و سند اگر می خواهید، گفت وگوی اخیر دیوید اوئن با تلویزیون دولتی انگلیس. او که وزیرخارجه انگلستان در روزگار وقوع انقلاب اسلامی بود ناچار می شود بر استواری و ظفرمندی توام با مظلومیت ملت ایران شهادت دهد. بخوانید: «از تابستان 1978 ظرف یک سال تقریبا همه در ایران درباره بیزاری از شاه یکصدا شدند... ممکن است بسیاری از ایرانیان فکر کنند سازمان اطلاعاتی مخفی MI6 از حد اعلای قدرت برخوردار است چون به کمک سازمان سیا مصدق را برانداختیم... [در انقلاب اسلامی] دیر شده بود، نمی شد شاه را از آن ورطه نجات داد. ما چاره-ای نداشتیم جز آن که تحولی را که رخ می داد بپذیریم. ما تا ماه نوامبر 1978 هنوز امید داشتیم که بتوان جریان انقلاب را متوقف کرد. من در سپتامبر همان سال در تلویزیون کوشیدم مردم را متقاعد کنم که انقلاب راه حل نیست. انقلاب واکنشی بود که می شد انتظارش را داشت... آیا ما باید از شاه دست بر می داشتیم؟ به عقیده من به هیچ وجه نمی شد چنین انتظاری داشت. هیچ یک از ما چنین نکردیم، نه آمریکا، نه فرانسه، نه آلمان. من از گفته های آن روزم بر نمی گردم... در عین حال این هم درست است که ما اشتباهات بزرگی مرتکب شدیم. ما حاضریم به اشتباهاتمان اعتراف کنیم... چنان که می دانید ایران یک قدرت منطقه ای است. ایرانی ها توانستند با دلیری بسیار و با از خودگذشتگی در برابر حمله های عراق ایستادگی کنند. ایرانی ها این کار را به تنهایی و با تکیه بر خودشان انجام دادند. جهان غرب آن زمان به گونه ای عمل کرد که در خور تقبیح است. ما عملا ایران را به حال خود گذاشتیم تا از خود دفاع کند و امید داشتیم که در آن میان شور و غیرت انقلابی اسلامی رو به زوال رود. این کار غلط بود. ایران هدف تجاوز قرار گرفته بود و سازمان ملل در خصوص تجاوز قواعد مشخصی دارد. به همان گونه که ما در برابر تجاوز عراق به کویت در سال 1991 چنان که باید و شاید واکنش نشان دادیم، می بایستی در سال 1982 هم وارد عمل می شدیم تا از تجاوز عراق به ایران مانع شویم. برای ما مایه شرمساری است که چنین نکردیم. این ماجرایی بسیار بسیار ناپسند است». او البته وقتی به ستم های متاخر و امروزی تر غرب در حق ملت ایران می رسدکه هنوز پرونده گشوده ای دارد، ترجیح می دهد سکوت کند.
این عزت و ظفر از کجا آمد که امروز وزیر یک دولت حامی دیکتاتورهایی چون محمدرضا پهلوی و صدام حسین مجبور است بر عظمت شاهکارهای ملت ایران گواهی دهد؟ دشمنان ملت ایران کجاها زانوی ماتم در بغل گرفتند و فسردند و در چه مقاطعی روحیه و جرئت یافتند که می توان کاری کرد و ضربه ای زد؟ اگر تمام مقاطع یاس و جرئت دشمنان را یکجا گرد آوریم و بخواهیم قاعده و فرمول استخراج کنیم، آن قاعده همانا وفای به عهد ملت ایران یا پیمان شکنی و عقبگرد طوایفی از نخبگان و خواص خواهد بود. هر جا حلقه هایی از خواص پیدا شدند که خواسته یا ناخواسته، رشته ها را پنبه کردند و نقض غرض انقلاب نمودند، دشمن برای شبیخون جان گرفت. خداوند در سوره نحل از مومنان می خواهد که به عهد خویش وفا کنند و پیمان های خود را پس از آن که محکم ساختند، نشکنند. سپس ماجرای زن سبک مغز قریش را یادآور می شود که ساعتی می رشت و ساعتی دیگر، رشته ها را می گشود. «رابطه »کسی است که با کنیزان خود می نشست و تا ظهر پشم می تابید اما بعدازظهر دستور می داد همه رشته ها را واتابند و بگشایند! او به همین دلیل به «حمقاء» معروف شد.
خداوند با اشاره به این ماجرا به مومنان هشدار می دهد «ولاتکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا... و همانند آن زن نباشید که پشم های تابیده را پس از استحکام، وا می تابید! سوگند و پیمان خود را وسیله خیانت و فساد قرار می دهید به خاطر اینکه گروهی [دشمن] جمعیتشان از گروه دیگر [مومنان] بیشتر است. یقینا خداوند شما را با همین آزمایش می کند... سوگندها و پیمان هایتان را وسیله فساد و خیانت قرار ندهید که بعد از ثبات قدم بلغزید و آثار سوء آن را به خاطر بازداشتن مردم از راه خدا بچشید» (آیات 29 و 49 سوره نحل). اگر متن حرکت رو به تعالی انقلاب اسلامی و ملت ایران، پایبندی به عهد و ثبات قدم بود، برخی حواشی از عقبگرد و ارتجاع حکایت می کرد که نامی جز حماقت و بی وفایی بر آن نمی شد گذاشت. دو گروه، یکی با دشمن ساخته و دیگری در خود گرفتار و مهیای بازی در زمین دشمن، به هم رسیدند تا رشته های انقلاب را پنبه کنند. سست عنصرانی پیدا شدند که «ربنا الله» گفتند اما «استقامت» نتوانستند و به کجی های فتنه و انحراف تن دادند.
آنها به چشم آمدند چون خلاف متن حرکت ملت و انقلاب اسلامی راه پیمودند و اسباب مزاحمت و هزینه را برای کشور فراهم کردند. به چشم آمدند و انگشت ها به سوی آنان نشانه رفت، نه به خاطر کرامتشان بلکه از آن جهت که خواسته و ناخواسته، زمینه انقلاب در انقلاب (ارتجاع) را- در همان نقشه موردنظر آمریکا و اسرائیل و انگلیس- فراهم کردند. اگر انسان بی خرد در بزرگراهی که همه با شتاب رو به جلو حرکت می کنند، دنده عقب بگیرد یا دور بزند و خلاف جهت حرکت کند، به چشم نمی آید؟ آیا این نشانه بزرگی اوست که باعث تصادم و خسارت یا دست کم کندی حرکت شود؟ آنها که در بزرگراه انقلاب چنین کردند، رگ و ریشه حیات سیاسی خویش را زدند اما برخلاف ماجرای بزرگراه، این خودزنی به افتادن برگ و شاخه خشکی می ماند که درخت بالنده را از شر خود خلاص می کند و باعث رشد مضاعف می شود. همین فتنه 88 مگر کم برکتی برای کشور و انقلاب داشت؟ جراحی غده سازمان یافته و عود کرده نفاق که 52سال تمام در زوایای نظام ریشه دوانده و به هم پوشانی کامل با دشمنان رسیده بود، مگر موفقیت کوچکی بود؟ امت امام خمینی و امام خامنه ای در این مسیر پرفراز و نشیب 23ساله کاری کرد کارستان، چندان که فقط از تبار سلمان فارسی برمی آمد، مردی تربیت شده مکتب پیامبر(ص) که می گفت «تهلک هذه الامه بنقض مواثیقها. این امت با نقض میثاق ها هلاک می شوند.» امت تنیده در امامت، در فقدان امام(ره) چنان کرد که رسم مردان صادق بر سر پیمان بود.
با تو آن عهد که بستیم خدا می داند- بی تو پیمان نشکستیم خدا می داند
با تو هر بندگره گیر گشودیم ز دست- بی تو از پا ننشستیم خدا می داند
با تو در میکده خوردیم می از جام ولا- بی تو با یاد تو مستیم خدا می داند
حالی ای روح خدا لطف خدا یاور ماست- پرتو روی نبی پور علی رهبر ماست
آن روز که صحابه رسول خدا(ص) در خانه خدا نشسته بودند و از حسب و نسب و تبار و طایفه خویش می گفتند و فخر می فروختند، تنها سلمان فارسی بود که سخن به شایستگی و ادب و از سر قدرشناسی و فروتنی گفت؛ دیگران را نخوت و غرور و تعصب و حمیت جاهلی به ریسمان کشیده بود. گفتند سلمان! حالا تو خود را معرفی کن! عباراتی گفت که حدیت نفس امروز ملت ایران در قبال انقلاب اسلامی و فرزند رسول خدا خمینی عزیز است. گفت «من سلمانم فرزند عبداله. برده و بنده بودم، خداوند به برکت محمد(ص) آزادم کرد. گمشده و گمراه بودم، خداوند به برکت محمد(ص) هدایتم کرد. و فقیر بودم، خداوند به برکت محمد(ص) توانگرم ساخت.»
این شناخت عمیق و از سر فروتنی بود که «سلمان منا اهل اهل بیت» را عاقبت به خیر کرد. اما زبیر چرا فرجام نیکویی نیافت؟ او هم که «منا اهل البیت» بود به شهادت امیرمؤمنان(ع). او نیز مانند سلمان جزو معدود صحابه ای بود که روز شوم سقیفه پای ولایت علی ایستاد. با این وجود چرا او عاقبت به خیر نشد و نظام امت- امامت را به چالشی انداخت که آن چالش، زخمی عمیق در تاریخ شد؟ پیمان شکست مردی که با اصرار خویش دست بیعت به علی داده بود. غرور و عصبیت و جاه طلبی و امتیازخواهی، او را در برابر جبهه ای نرم کرد که تا دیروز به درستی دشمنشان می شمرد. زبیر به اردوگاهی پیوست که روزی با همانان بر سر رویارویی ایمان و کفر می جنگید و با کسانی هم جبهه شد که همین چند ماه پیش علیه اشرافیگری و تبعیض طلبی و باندبازی و زراندوزی آنها شوریده بود. آن روز که سیف الاسلام به اردوگاه کفر و نفاق و اشرافیت پیوست، به اصرار، جامه دوستی اهل بیت را از تن به در آورده و سپر بلای دشمنان قسم خورده ای چون مروان و ولید شده بود.او و طلحه رشته های 35-03 ساله را یکجا پنبه کردند. تمام آبرو و اعتبار 04ساله را یکجا جمع کردند و در برابر نگاه کنجکاو مردمان، به آتش کشیدند. چه دیر به فکر افتادی جناب طلحه! تیر مروان- دست یهودیه- که بر پیکرت نشست و تاب از تو ستاند چه سود اگر مویه کنی که «خون هیچ بزرگی مانند من به هدر نریخت.»
برای ملت ایران تلخ بود مشاهده بی وفایی و کژتابی آن چند رجل سیاسی که تمام نام و اعتبار خود را بدهکار انقلاب بودند اما آبروی خویش را هیزم آتش فتنه دشمن کردند. با این همه ایران، کوفه روزگار امام علی و حسنین علیهم السلام نبود. و در گوش روزگار جاودانه شد طنین حماسه ای که امت امام خامنه ای در 9دی و 22بهمن 88 سرود. به فضل خدا دور نیست روزی که طنین سرود وفا و عاشقی، قاب و قالب صدای آمریکا و بی بی سی را بشکند.
ایران که کوفه نیست، مگر مرده ایم ما؟
ما عهد بسته ایم، قسم خورده ایم ما
روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق
راهی به جز ولای تو نسپرده ایم ما
ما با امام، عهد وفای تو بسته ایم
با او بگو که عهد تو چون برده ایم ما
بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند
این فخر ماست، تیری اگر خورده ایم ما
گر سنگ های کینه این نابرادران
و، بار جور اجنبیان، گرده ایم ما
امروز نیست دشنه و دشناممان نصیب
از طعنه رقیب نیازرده ایم ما
دست تو باد بر سر ما باقی ای خدا
دست دعا نگر که برآورده ایم ما
فردا که سی وسومین فجر انقلاب بدمد، امواج خروشان انقلاب ماست که قاب و قالب تنگ ابرسانسورچی ها را خواهد شکست. این هنر نوین انقلاب ماست. اکنون گوشه ای از تصویر بی قاب و قالب شکن انقلاب ما در لبنان و فلسطین و مصر و اردن افتاده است. و جهان اندک اندک باور می کند که قاب VOA و BBC و CNN وSKY NEWS و FOX NEWS چه قدر تنگ است.
رسانه های غرب قاب و کادر نبندند برای انقلاب ما... هنوز انقلاب است، انقلاب قاب و قالب شکن.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/21ساعت 3:21 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سفیر اسبق فرانسه در تونس فاش کرد زین العابدین بن علی دیکتاتور فراری مامور سازمان سیا بوده است.
اریک رولو که ماموریت خود در تونس را سال 1985 و به هنگام زمامداری حبیب بورقیبه آغاز کرد، بعدها سردبیر لوموند شد و در مهرماه سال 1377 (1998) واسطه و میزبان ملاقات عباس عبدی از سران حزب مشارکت با باری روزن جاسوس آمریکایی و وابسته مطبوعاتی لانه جاسوسی در تهران بود. این دیدار در پاریس انجام شد و لوموند همان زمان در تحلیل این ملاقات بودار نوشت: «آشتی گروگان و گروگانگیر؛ باید اصلاحات سیاسی در ایران را باور کرد!»
اریک رولو در شماره جدید لوموند دیپلماتیک (فوریه 2001) به مرور خاطرات دوره سفارت خود در تونس پرداخته است. وی می نویسد: ماموریت سفارت من در تونس (ژوئیه 1985) به یک بازپرس[!] در کشوری کاملا دستخوش حوادث شبیه بود. رئیس بورقیبه که چند بار ملاقاتش کردم، از قدرت تشخیص درست برخوردار نبود. هنگام دیدار، بارها با بیان مطالب نه چندان دیپلماتیک، حتی نامنسجم، الباجی قائد السبسی، وزیر خارجه اش را دچار مخمصه می کرد. بورقیبه که فقط چند ساعت در روز هشیار بود سکان دولت را در دست نداشت. دختر برادر بورقیبه که بر او نفوذ غالبی داشت، تحسین آغشته به مهر خود را نسبت به ژنرال زین العابدین بن علی مخفی نمی کرد؛ با وجود این، هیچکس گمان نمی برد که او نردبان ترقی بن علی بسوی قدرت شده و در خلع عمویش نقش بازی کند. ژنرال بن علی در سالهای 1986-1985، ابتدا وزیر مشاور و سپس وزیر کشور بود. او به بهانه های مختلف از پذیرفتن شخصیت های فرانسوی که از تونس دیدار می کردند، خودداری کرد. از جمله خانم ادیت کرسون و پییر برگوآ که وزیر بودند. از آنها شگفت آورتر، خودداری وی از ملاقات با ژنرال رنه امبو رئیس کل امنیت خارجی فرانسه (DGSE) بود.
رولو می افزاید: اوج ماجرا زمانی بود که سرهنگ (ژنرال آتی) ایوان دولی نییر وابسته نظامی سفارت به من اطلاع داد که از چند هفته پیش، بن علی او را بایکوت کرده است، در حالی که مرتبا با رئیس CIA در تونس ملاقات می کند. در حالی که او و بن علی، هر دو دانشجوی همدوره پیشین دانشکده افسری سن سیر بودند و همدیگر را «تو» خطاب می کردند و عادت داشتند که در مورد مسائل مشترک گفتگو کنند. طبیعتا، این اطلاعات را در یک تلگرام سری و خطاب به مسئولان بالای وزارت خارجه و کاخ الیزه ارسال کردم. بن علی البته داوطلبانه با من ملاقات خصوصی می کرد. گفتگوهای ما عمدتا به فروش سیستم ارتباطات بسیار پیچیده به گارد ملی تونس اختصاص داشت. فرانسه اعتبارات سخاوتمندانه ای برای این خریدها در اختیار تونس می گذاشت.
سفیر اسبق فرانسه در پایان یادآوری خاطرات خود می نویسد: در روز خداحافظی من از وزیر کشور، بن علی با خشمی آشکار از من پرسید که چرا من او را مامور سیا دانسته و فردی با جاه طلبی مبالغه آمیز ارزیابی می کرده ام؟ او برای اثبات گفته اش، تقریبا کلمه به کلمه، تلگرام های محرمانه مرا که به وزارت خارجه فرانسه فرستاده بودم، بازگویی کرد. کسی چون سفیر فرانسه هم از حلقه شبکه های جاسوسی او در امان نمانده بود.
یادآور می شود تونس مستعمره فرانسه بود اما به تدریج با قدرت گرفتن آمریکا و ضعیف شدن فرانسه، زمامداران فاسد تونس نیز به واشنگتن گرایش بیشتری پیدا کردند.
انتشار خاطرات سفیر اسبق فرانسه در تونس در حالی است که رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه اخیر تهران، علت اصلی تحولات مصر و تونس را وابستگی و نوکری سران این کشورها نسبت به آمریکا دانسته و تاکید کرده بودند: برای یک ملت بسیار سخت است که رئیس یک ملت آن هم با آن تبختر و نخوت نوکر رسمی سازمان جاسوسی آمریکا باشد.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/21ساعت 3:19 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

رئیس جدید سرویس جاسوسی موساد اعلام کرد: وظیفه اصلی ما، تشدید «جنگ سرد» علیه رژیم اسلامی ایران و برنامه هسته ای آن است.
به گزارش هفته نامه «الامان» چاپ بیروت تامیر پاردو تاکید کرد: موساد از چند سال پیش وارد یک جنگ سری خطرناک علیه برنامه هسته ای ایران به لحاظ نیروی انسانی و تکنولوژیک شده است.
این گزارش توضیح بیشتری درباره محتوای جنگ سرد علیه ایران نداد.
تلاش های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از پیشرفت های هسته ای ایران طی چند سال گذشته به جایی نرسیده است. یکی از این تلاش ها ارسال ویروس رایانه ای موسوم به استاکس نت برای توقف برنامه هسته ای ایران بود.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/21ساعت 3:18 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

کنفرانس امنیتی هرتزلیا روز گذشته پس از چهار روز بحث و بررسی به کار خود پایان داد.
در این کنفرانس که در هرتزلیای اسرائیل برگزار شد، غیر از سیاستمداران صهیونیستی، شماری از سیاستمداران آمریکایی (نظیر جیمز جونز مشاور امنیتی اوباما) و اروپایی (دبیرکل ناتو، شماری از اعضای پارلمان اروپا، وزیر دفاع انگلیس و...) شرکت داشتند و مسائل مهم جهانی و منطقه ای از نظرگاه امنیت رژیم صهیونیستی را بررسی کردند.
سرتیپ دانی روچید رئیس کنفرانس هرتزلیا ضمن مقاله ای گزارش گونه در سایت این کنفرانس نوشت: چالش های فزاینده ای پیش روی اسرائیل است. ایران، ترکیه، مصر، حزب الله، سوریه، عراق، گروه های جهادی فلسطین و اردن از مهم ترین این چالش ها هستند. نباید به انتظار سال 2012 و یا 2013 نشست و دید که در آمریکا چه کسی بر سرکار می آید باید همین امسال کاری کرد. وقتی که ما آنچه را که باید در یکسال گذشته به دست نیاوردیم چگونه می توانیم در یکروز بدست بیاوریم. و وقتی امروز نمی توانیم آنچه را که در یکسال گذشته محقق نشده بدست بیاوریم در سالهای آینده نیز نخواهیم توانست بدست بیاوریم.
دانی روچید افزود: وقتی به نقشه خطرات منطقه نگاه می کنید می بینید که هواداران ایران رادیکال در بسیاری از کشورها افزایش یافته اند. معنای این افزایش آن است که ثبات وضعیت دوستان میانه رو در منطقه در تهدید است و این احتمال وجود دارد که نظامهایشان سقوط کند.
وی گفت: با خروج آمریکا از عراق تنها در چشم برهم زدنی هواداران ایران در منطقه صد چندان می شود. اضافه کنید به این خطر به قدرت رسیدن جریان های اسلامگرا را در مصر.
به گزارش خبرگزاری قدس به نقل از پایگاه اینترنتی کنفرانس هرتزلیا، این کنفرانس با همکاری «مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی اسرائیل»، «کالج سیاست و دیپلماسی لاودر» و «مرکز چندجانبه مطالعاتی» برگزار شد. در این کنفرانس شیمون پرز،، نتانیاهو، ایهود باراک، گابی اشکنازی (رئیس ستاد ارتش)، و اویگدور لیبرمن به همراه راسموسن دبیرکل ناتو سخنرانی کردند.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/21ساعت 3:18 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

Design By : Pichak