سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

گروهک های فعال در فضای مجازی در کنار بد و بیراه های گاه و بی گاه به دست اندرکاران ناتوان فتنه 88، استدلال های جالبی درباره حمایت شیادانه خویش از این افراد مطرح می کنند.
یکی از این عناصر گروهکی در توجیه حمایت از میرحسین موسوی در بالاترین نوشت: دوستی درباره 8 سال نخست وزیری موسوی در دوره خمینی اعتراض دارد. من نمی دانم چرا من و شما باید وقتمان را صرف گناه و صواب ]ثواب[ موسوی بکنیم. این موضوع «به موقع خودش» (تاکید می کنم: به موقع خودش) توسط اشخاص حرفه ای رسیدگی خواهد شد و به موقع خود اهمیت زیادی دارد. اما در حال حاضر حمایت از او هیچ ضرری برای اپوزیسیون ندارد بلکه استفاده قابل توجهی هم خواهد داشت. ما او را به عنوان یک نردبان می خواستیم، چه در انتخابات پیروز می شد و چه حالا که پیروز نشده. همه با این جمله معروف آشناییم؛ انتخاب بد به جای بدتر. می پرسند چرا این قدر به موسوی و دور و بری هایش دل بسته اید؟ ما کی گفتیم به موسوی و امثالهم دل بسته ایم؟ ما در راستای اهداف خودمان حرکت می کنیم و به نتیجه ساده و روشن استفاده (حمایت) کردن از موسوی می رسیم.
یکی دیگر از همین عناصر ضدانقلاب هم درباره حمایت از کروبی، ضمن دست انداختن وی نوشت: البته که ما نباید انتظار خاصی از انتخابات و رئیس جمهور داشته باشیم ولی به قول موسوی در انتخابات رفته بودیم واسه انتخاب میان بد و بدتر. بدهای من! مثل خیلیای دیگه موسوی بود و کروبی. از شیخ نمی شد گذشت به خاطر جرئتش. خیلیا می گفتن از این آدم آبی گرم نمی شه. اصلا اگر انتخابم بشه شاید عمرش به گرفتن حکم تنفیذ قد نده. خیلیها مسخره می کردن می گفتن وسط مناظره ها خوابش می بره. حقیقتش خودمم جزو اون خیلیها بودم. آخه خیلی پیر بود. ما هم که منتظریم یه نفر سوتی بده یا یه حرکت خاص انجام بده و تا سرحد مرگ دستش بندازیم. اما روز موعود هم رفتم بهش رای دادم ولی به کسی نگفتم. از سوژه شدن می ترسیدم. تا این که ماجراهای بعد انتخابات پیش اومد خیلیها که هارت و پورت می کردن. دونه دونه رفتن کنار. فقط مهندس موند و شیخ شجاع قصه ما. شیخ هنوز محکم و استوار سر موضع خودش ایستاده. حتی به نظرم تو صف مبارزه خیلی جلوتر از مهندس بوده. من به همین خاطر به او رای دادم.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:15 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

4 ماه پس از حضور دکتر احمدی نژاد در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و محاکمه آمریکا و رژیم صهیونیستی در انظار ملت ها و دولت ها ، داغ این حضور قدرتمندانه برای رژیم صهیونیستی همچنان تازه است.
شیمون پرز به تازگی در جریان سفر جانت ناپولیتانو وزیر امنیت داخلی آمریکا به تل آویو، از کم آوردن واشنگتن در جریان سفر رئیس جمهور اسلامی ایران ابراز ناراحتی کرده است. فاکس نیوز که خبر این ملاقات را منتشر کرده، روایت می کند رئیس رژیم صهیونیستی به وزیر آمریکایی گفته است: من می خواهم انتقادی از دولت آمریکا بکنم. ما در جریان سفر احمدی نژاد به نیویورک و سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل دیدیم که وی آمریکا را متهم کرد که برج های دوقلو را خودش منفجر کرده است.
پرز همچنین گفته است: «علی رغم این اظهارات عجیب و غریب احمدی نژاد، ما شاهد واکنش آمریکا نبودیم و در عوض همه شبکه های تلویزیونی آمریکا دنبال احمدی نژاد راه افتاده بودند تا با او مصاحبه کنند. آه خدای من! همه می دانیم که این (دست داشتن آمریکا در حملات 11 سپتامبر) یک دروغ است.»
سخن شیمون پرز البته پربیراه نیست چرا که اسناد و شواهد فراوان موجود، ردپای موساد را هم در انفجارهای 11 سپتامبر آمریکا نشان می دهد. اما نکته قابل تأمل در این میان علنی شدن اختلافات آمریکا و رژیم صهیونیستی در پی دیپلماسی مؤثر جمهوری اسلامی است که حتی نیویورک آمریکا را نیز صحنه تحرکات دیپلماتیک و رسانه ای مؤثر در صحنه جهانی قرار داد. رئیس جمهور کشورمان در سخنان خود قشون کشی و اشغالگری به منطقه خاورمیانه و ترویج تروریسم به بهانه حادثه 11 سپتامبر را به چالش کشیده بود.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 11:15 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

خاتمی شریک فتنه است و نمی تواند به نظام بازگردد

در پی سخنان اخیر محمد خاتمی در دیدار با جمعی از همراهان و همفکران خود در فتنه 88، فعالان سیاسی با تأکید بر اینکه مواضع خاتمی از زمان راه اندازی فتنه تاکنون تغییری نکرده است، بازگشت وی را به صحنه سیاسی منوط به مرزبندی با دشمنان انقلاب دانستند.
در همین زمینه، علیرضا زاکانی نماینده تهران و عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس در واکنش به تکاپوی خاتمی برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور، اظهار داشت: آقای خاتمی ابتدا باید موضع خود را در خصوص اغتشاشات سال گذشته و سران فتنه به طور شفاف اعلام کند و بعد انتظار داشته باشد مردم صدای او را بشنوند.
وی بازگشت خاتمی به فضای سیاسی کشور را مشروط به مرزبندی وی با دشمنان انقلاب دانست و افزود: اگر خاتمی انتظار دارد مردم صدای او را بشنوند، باید قانون شکنی های سال گذشته را محکوم و به طور صریح و شفاف از سران فتنه اعلام برائت کند؛ در غیر این صورت مردم رفتار و تکاپوی وی را برای بازگشت به نظام فرصت طلبی تلقی خواهند کرد.
محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی نیز درباره مواضع خاتمی در فتنه سال گذشته و دیدار اخیر فراکسیون اقلیت مجلس با وی اظهار داشت: من در مورد اقلیت های مجلس معتقدم که یک نقطه ضعف عمده دارند و آن اینکه در خصوص فتنه سال 88 یک مرزبندی روشن و رسمی میان خود و سران فتنه اعلام نکردند.
حبیبی در مورد خاتمی هم خاطرنشان کرد: با فرض اینکه همه کارهای قبل فردی نادرست بوده است، اگر مطمئن شدیم به مرحله برگشت و توبه رسیده است نباید درها را به روی او بست؛ که حربن یزید ریاحی بالاترین نمونه آن است که تا مرحله جهنم پیش برفت؛ اما در برگشت او باید صدق مبین و روشنی نمایان باشد؛ لذا آقای خاتمی باید بداند اگر واقعاً قصد دارد درون نظام اسلامی بوده و رقابت درون نظام را پی می گیرد و همراه اصل نظام ولایت فقیه است، باید خیلی صریح اعلام کند کسانی که ادعای تقلب در انتخابات کردند، ادعای آنها نادرست است.
وی همچنین سؤال کرد که خاتمی چرا در مورد برخی کارهای ساختارشکنانه و غیرقانونی دوستان خود موسوی و کروبی- که اگر ضدانقلاب می خواست این کارها را انجام دهد هرگز موفق نمی شد- موضع صریحی اتخاذ نکرد.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه خاتمی همیشه در موضع گیری ها دو پهلو سخن می گوید، ادامه داد: در سیاست و در جایی که به سرنوشت اسلام، نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه مربوط است، نمی شود دوپهلو حرف زد و دوپهلو عمل کرد؛ لذا خاتمی می تواند بگوید مشی اصولگرایان را اصلاً قبول ندارد که به ما برنمی خورد و می تواند بگوید حتی دولت را به عنوان فعال اجرایی قبول ندارد، اما بالاخره در مورد ادعای شیطانی تقلب در انتخابات چرا او تا به حال ساکت بوده است.
همچنین به گزارش فارس، حمید رسایی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با اشاره به فتنه سال گذشته و نقش کروبی، موسوی و خاتمی در این جریان تأکید کرد: جهت گیری خاتمی همانند سال گذشته بوده و هیچ تغییری نکرده است، لذا چنانچه وی بخواهد صداقت خود را در خصوص حمایت یا عدم حمایت از نظام اسلامی نشان دهد باید نسبت به کارهایی که در دوره وی انجام شده و مقدمه کودتای سال گذشته بوده است، پاسخگو باشد.
رسایی با تأکید بر اینکه خاتمی با فراکسیون اقلیت از لحاظ روش و بینش تفاوت ندارد، یادآور شد: همه آنها در چند موضوع تردید دارند که در این خصوص می توان به موضوع ولایت فقیه، عدم اداره کشور با نگاه امام راحل و اعتقاد به اتمام دوره حضرت امام(ره) اشاره کرد، در حالی که آنها ادعا می کنند باید دم از خط امام (ره) زد و شیوه متفاوتی را در پیش گرفت.
غلامعلی حدادعادل نیز در پاسخ به این سؤال که نخبگان سیاسی، خاتمی را یکی از سران فتنه می دانند که برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور تلاش می کند، شما تلاش های او برای بازگشت به صحنه سیاست را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخ داد: باید صبر کنیم ببینیم که آینده چه پاسخی در این باره می دهد و ملت چه تصمیمی می گیرند.
گفتنی است؛ خاتمی در دیدار با شماری از اقلیت های مجلس بدون آنکه درباره اتهام فتنه گری خود و فتنه گرانی که در سال گذشته دست به آشوب و اغتشاش زدند توضیح دهد مدعی شد که کف خواست اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات آتی، آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروه ها است.


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:36 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

وزیر خارجه ترکیه گفت آنکارا در مورد تحولات منطقه به ویژه موضوع برنامه هسته ای ایران هرگز سکوت نخواهد کرد.
به گزارش ایرنا، «داود اوغلو» این مطلب را سه شنبه شب در گفت وگوی اختصاصی با برنامه سیاسی «بررسی همه جانبه» شبکه یک تلویزیون دولتی ترکیه عنوان کرد.
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه، مبنی بر توجه ترکیه به برنامه هسته ای صلح آمیز ایران افزود: هیچ کس نباید انتظار داشته باشد که ترکیه درباره موضوع ایران سکوت کند.
وزیر امور خارجه ترکیه گفت: تحولات چند سال گذشته در منطقه نشان داده است که ترکیه در بحران های منطقه ای همواره بیشترین هزینه ها را پرداخته و به این دلیل در مورد ایران نیز آنکارا حق دارد اظهارنظر کند.
«داود اوغلو» با تصریح اینکه تلاش های دوجانبه و چند جانبه ترکیه در مورد برنامه هسته ای ایران باید به عنوان یک موضوع عادی تلقی شود، اضافه کرد: این واقعیت برای همه مسلم است که ترکیه در این مورد سیاستی اصولی دنبال می کند و در این خصوص توپ دوباره به ترکیه برمی گردد.
وی تاکید کرد که ترکیه حاضر نیست هزینه تحولات منطقه را بپردازد و به این دلیل نظاره گر تحولات منطقه نخواهد بود.
وزیر امور خارجه ترکیه در پاسخ به سوالی در مورد مناسبات ترکیه با رژیم صهیونیستی گفت: اسرائیل باید اشتباهات گذشته خود را ترک کند. وی با تاکید بر اینکه ترکیه خواسته های خود برای بهبود مناسبات با رژیم صهیونیستی را به طور واضح عنوان کرده است، اضافه کرد: ترکیه برای تامین صلح و ثبات در منطقه می کوشد و نزدیک شدن اسرائیل به این دیدگاه ترکیه به نفع تل آویو خواهد بود.


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:35 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

یک فرد نشریات زنجیره ای مقاله آشفته سایت بی بی سی انگلیسی مبنی بر بی اعتقادی مردم ایران به دین و مرجعیت را «نوعی دیوارنویسی از سر بغض و کینه» توصیف کرد.
در پی انتشار مقاله اکبر گنجی (منکر مهدویت) در شبکه بی بی سی، «فرید-م» به واکنش علیه این اقدام گنجی پرداخت و نوشت: بی بی سی به آقای گنجی عنوان پژوهشگر می دهد و از قول وی ادعا می کند میان ایرانیان و مرجعیت جدایی افتاده است، بی آنکه زحمتی برای اطلاعات و آمار و کدهای تاریخی بکشد. این مقاله بیشتر به یک شب نامه و بیانیه سیاسی احزاب چپگرای دهه 30 می ماند. گنجی سعی می کند ضدیت خود با مرجعیت را با تمسک به هر گزاره ای درست یا غلط به نمایش بگذارد... بی مبناترین بخش مقاله آنجاست که وی برای رد اعتقاد ایرانیان به سنت، با یک آمار جمعیتی که 70 درصد جمعیت ایرانیان زیر 35 سال هستند، نتیجه گیری می کند که اکثریت 70 درصدی ایرانیان به باورهای سنتی معتقد نیستند. او نمی گوید، برچه اساسی آنانی که سن شان زیر 35 سال است، اینگونه اند؟ آیا او اصلاً اجرای مناسک توسط جوانان را ندیده است؟! آیا خودش وقتی در ایران بود، فقط در محافل غیر مذهبی جوانان حضور می یافته که همه را این طور می بیند؟ و سؤالاتی از این جنس که در پی هم تکرار می شود. او به گونه ای از سنت یاد می کند که گویی وفاداری به آن نوعی ناسزا است و افراد تحصیل کرده به آداب شریعت عمل نمی کنند! نویسنده که خود ادعایی متفاوت با حقیقت مطرح کرده است، به راحتی و بدون اندکی تأمل از مخالفان نظرش می خواهد که برای ادعای خود دلیل بیاورند. نوشته آنچنان در تخیل غوطه ور شده که گویی نویسنده آن خود را «گالیله» فرض کرده است و نظری بزرگ را کشف کرده و دیگران نمی فهمند. او تنها به رد وفاداری ایرانیان به سنت بسنده نمی کند و جامعه ایران را مسلمانانی فرض می کند که «برای دین شعائری، مناسکی و فقهی فقیهان اهمیت چندانی قائل نیستند»! او در پی این ادعا نمی گوید بر چه اساسی به این گزاره رسیده است؟ کدام پیمایش و نظرسنجی مبنای ادعایش است؟ و چگونه می توان مسلمان بود، اما به «هیچ مطلق» معتقد بود؟
نویسنده می افزاید: گزاره های نوشته گنجی در بی بی سی آنچنان با بغض و کینه نوشته شده است که جز در رقبای متعصب برخی ادیان دیگر نسبت به اسلام دیده نمی شود، حواشی و استثنائات را جای متن دین می گذارد تا وجهه رحمانی اسلام دیده نشود و تمامی رفتار و کردار مرجعیت را با رنگی سیاه نقاشی کند؛ بدون پاسخ به این سؤال که چگونه و برچه اساسی معتقد به این ادعاست؟! این شائبه در ذهن شکل می گیرد که شاید اقامت در ایالات متحده آمریکا و نشست و برخاست با دوستان جدیدش، او را اینگونه کرده است؟! این سیر و سلوک چگونه رخ داده است؟ مقاله گنجی را می توان نوعی دیوارنویسی محض ارزیابی کرد.
یادآور می شود شبکه بی بی سی با سیاستگذاری MI6 پروژه مشترکی را با همراهی فتنه گران به اجرا گذاشت تا مرجعیت را در تقابل با انقلاب و نظام قرار دهد اما پس از شکست فتنه و دست رد مراجع به سینه فتنه گران و سرانجام نمایش پررنگ همدلی و محبت میان مراجع و رهبر معظم انقلاب در سفر تاریخی معظم له به قم سبب شد تا این بار بی بی سی انگلیسی وارد فاز دیگری شده و ادعا کند مردم ایران اساساً از دین رویگردان شده و به همین دلیل هم توجهی به مرجعیت ندارند!
اراجیف گنجی علیه مرجعیت- به سفارش بی بی سی- در حالی است که وی پیش از این همپای BBC بارها از کسانی چون منتظری و صانعی تعریف و تمجید کرده است!


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:34 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

اظهارات اخیر یکی از فتنه گران مرتبط با محافل بیگانه، اگرچه با بی اعتنایی محافل اصولگرا مواجه شد اما اسباب خشم و طعنه محافل ضدانقلاب را فراهم آورد.
خاتمی در دیدار شماری از اعضای فراکسیون اقلیت مجلس مدعی شده بود اصلاح طلبان مشروط به پذیرفتن چند شرط خود از سوی نظام، حاضرند در انتخابات مجلس شرکت کنند! جبهه اصولگرا که خاتمی را یکی از متهمان سرمایه باخته فتنه و آشوب سال گذشته و مستحق مجازات می دانند، وقعی به این شگرد فرار به جلو ننهادند اما محافل و رسانه های ضدانقلاب که تاریخ مصرف وی را تمام شده می دانند نسبت به این اظهارات واکنش های جالبی را در سایت هایی چون بالاترین، خودنویس، فیس بوک و... نشان دادند.
سایت خودنویس در نوشته ای نیمه طنز- نیمه جدی نوشت: یارب این نوگل خندان که سپردی به منش، سه تا شرط گذاشته تا در انتخابات بعدی شرکت کند اما نگفته که خب حالا اگر این شروط برآورده نشد اصلاح طلبان مثلا از چه لاک غلط گیری استفاده می کنند؟ گیرم که جمهوری اسلامی گفت اصلاح طلبان سی تا شرط دیگر هم بگذارند همه را ما برآورده می کنیم، فقط جان مادرشان حتما در انتخابات شرکت کنند (البته اگر جمهوری اسلامی هیچ شرطی هم نگذارد این اصلاح طلب ها حتما شرکت می کنند ولی حالا!). گیرم که ما هم رفتیم و شرکت کردیم. خب آن وقت چی کار می کنین؟
نویسنده سپس چند فرض را مطرح کرده است: 1- تبریک میگی به نظام یا باز ما باید بریم تو خیابون و کتک بخوریم، تو هم یک کم گریه می کنی؟ یا از ناراحتی می روی ایتالیا با یکی دیگه ماچ و روبوسی می کنی و مصاحبه؟ یا ما دوباره یه حرکت راه می اندازیم و شما تعارف می کنین که رهبر جنبش کیه و از ماه نهم میگین اصلا جنبش که رهبر نمی خواد؟! شما چیکار می کنین؟ اگر بلاگرها و روزنامه نگارها دستگیر نشوند و فرار کنند، شما یه عده تون می آیید خارج هر چی سایت و رسانه باشه می دهید دست اونها که بقیه زر نزنند و خفه بشوند؟ یا اصلا ول کن آقای خاتمی! ما خریم و نمی فهمیم 8 سال بدون شرط همه چی دستتون بود چطوری وسط گل قالی افتضاح بار آوردید که امروز شدید این؟! چه بسا ما اسکلیم و یادمون رفته که هنوز کار به شرط و شروط نکشیده بود که یه مجلس اصلاحات را نتوانستید بالا نگه دارید؟ یا اصلا چه کاریه، دوباره سه تا شرط می گذاری برای انتخابات بعدیش و میگی اگه اینا نشه ما شرکت نمی کنیم. آی دور هم می خندیم ها!
خودنویس لابلای این مطلب، خاتمی را به شکل دون کیشوت متحیر و هراسانی کشیده که نشسته بر مرکب چوبی و روروکی به سمت جنگ با کیهان هل داده می شود. این سایت ضدانقلابی همچنین در نوشته دیگری با سرزنش خاتمی نوشت: الان وقت بازار گرمی انتخابات نیست. یک کم دندان روی جگر بگذار، هر وقت زمانش رسید خبرت می کنیم تا اعلام موضع کنی. شما لطف کنید پیش شرط نگذارید که بعد هم دبه کنید.
کاربران سایت بالاترین هم که پس از هیجان کور سال گذشته، دوره ای از سرخوردگی و افسردگی را سپری می کنند زیر خبر اظهارات خاتمی کامنت های زیر را بر جای گذاشته اند، باید مواظب باشیم با سوار واگن ضدخاتمی شدن، توی تله جدیدی نیفتیم. خاتمی اصلا دیگه محلی از اعراب نداره، اما خدا را چه دیدی شاید معجزه ای شد و با کشتن خاتمی روحی در کالبد مرده جنبش سبز دمیده شد... اسم این آدم را باید به عنوان بزدل ترین و بی وجودترین سیاستمدار ! قرن در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرد... اون دو تای دیگه که نمی تونن از خونه شون خارج بشن، حالا این وسط این سومی به فکر شرکت در انتخابات بعدیه! جنبشه که ما داریم؟!...


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:33 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

مدیر یکی از شبکه های ضدانقلاب گفت «شبکه رسا» مانند دیگر رسانه های ضد جمهوری اسلامی از آمریکا کمک مالی دریافت کرده است.
شهرام همایون مدیر شبکه تلویزیونی «کانال یک» وابسته به طیف سلطنت طلبان، اخیرا با افشای این کمک مالی، گفت: حنیف مزروعی از اعضای حزب مشارکت با علی رضا نوری زاده وارد همکاری شده تا تلویزیون سبزها را راه اندازی نماید و در این زمینه از آمریکایی ها پول گرفت که صدای موسوی و کروبی را در آمریکا و اروپا پخش کند.
حنیف مزروعی که از گردانندگان سایت رسمی حزب مشارکت بوده، دو ماه پس از انتخابات سال 88 از کشور خارج شد و در بلژیک مستقر شد.
شهرام همایون همچنین درباره کمک های مالی خارجی افزود: دولت آمریکا تصویب کرده مبلغ 80 میلیون دلار کمک مالی خود را به شبکه های ماهواره ای که فعالیت سیاسی علیه جمهوری اسلامی دارند، اختصاص دهد و تاکنون مبلغی از این کمک توسط شبکه «کانال یک» دریافت شده است.
به دنبال انتشار سخنان شهرام همایون، حنیف مزروعی با انتشار نامه ای از بلژیک، فرار خود از کشور 2 ماه پس از انتخابات سال 88 و اقامت در بلژیک را تأیید کرد اما مدعی شد شهرام همایون سلطنت طلب، «فاسق» است و درباره کمک مالی آمریکا به شبکه رسا «دروغ» می گوید.
عضو متواری حزب مشارکت در حالی سلطنت طلب یاد شده را فاسق خوانده که طی دهه اخیر به ویژه دو سال گذشته، ارتباط گسترده ای میان سلطنت طلبان و مدعیان اصلاح طلبی برقرار شده به نحوی که این دو طیف- و از جمله حنیف مزروعی- در سایت روزنت (متعلق به نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و مسعود بهنود سلطنت طلب) و جرس و رادیو زمانه فعالیت کاری مشترکی دارند! همچنین لازم به یادآوری است که فاطمه حقیقت جو عضو فراری فراکسیون مشارکت در مجلس ششم چند ماه پیش طی سخنانی در بوستون آمریکا و در جمع ضد انقلاب تاکید کرده بود «همه ما با دیدگاه های مختلف دور هم جمع شدیم، یکی ممکن است سلطنت طلب باشد، یکی دیگر عضو مجاهدین باشد، همه ما یک هدف داریم.»
با این اوصاف در فاسق بودن عناصر ضد انقلاب لانه کرده در گروهک هایی چون سلطنت طلبان، منافقین و مشارکت هیچ تردیدی نیست و به همین دلیل هم هیچ سؤال و تعجبی ندارد که چرا این جماعت های به ظاهر متفاوت، در فتنه سبز دورهم جمع شدند و دست به دست هم دادند و دسته جمعی سر در آخور سرویس های جاسوسی غربی کردند.
پیش از این سایت خودنویس هم که توسط نیک آهنگ کوثر (همکار فراری نشریات زنجیره ای مدعی اصلاحات) اداره می شود، فاش کرده بود شبکه رسا از خارج کشور و توسط شبکه مخفی «پاریس- بروکسل» که حنیف و رجب مزروعی جزو آن حلقه هستند، مدیریت می شود. به گزارش خودنویس، این تیم هزاران یورو دریافتی را به جای صرف در تلویزیون رسا صرف گرفتن خانه و امکانات در بروکسل کرده اند!و همچنین هر کدام ماهانه هزاران یورو از پول و بودجه اختصاص یافته برای رسا را صرف هزینه های شخصی می کنند.


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:32 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

مرور مرگ تدریجی فتنه از روز قدس تا عاشورا و 22 بهمن سال 88 و از 22بهمن تا امروز موجب افسردگی و آزار روحی بقایای گروهک ها شده است.
یکی از این عناصر گروهکی در وبلاگ خود (موسوم به آزادی خواه) یادآور شده است: طرفداران رژیم 9 دی تجمع کردند و علیه ما شعار دادند. بعد هم که در 22 بهمن مقابل حکومت شکست خوردیم و رو به انزوا رفتیم. بعد از 22بهمن نوبت چهارشنبه سوری بود. اعتراضات ]!؟[ آن قدر پراکنده بود که نمی شد اصلاً بهش اعتراض خیابانی گفت: 3 ماه تبلیغ کردیم تا سالگرد انتخابات رسید. گفته بودیم اعتراض خیابانی از میدان امام حسین تا آزادی. اما فایده ای نداشت. ریزش ها باعث شده بود تا کسی نیاید. موسوی هم موضع دو پهلو گرفت. بعد از این تاریخ دیگر تبلیغات فایده ای نداشت و کسی برای روز قدس و 16آذر و عاشورای 89 نیامد. از یک طرف جان ما در خطر بود و از طرف کسانی تئوری غلط اسب تروا را مطرح می کردند. طوری شد که نهایتاً حکومت روز 22بهمن 88 را روز دفن فتنه نام گذاشتند. حالا دیگر لزوماً در 22 بهمن به خیابان آمد. بهترین کار از نظر من اینه که امسال راهپیمایی 22 بهمن رو کلاً تحریم کنیم]!![.
یکی دیگر از این وبلاگ نویسان(مهرنوش-ف) با طرح این سوال که با توجه به حوادث یک سال اخیر آیا جنبش سبز وجود خارجی هم دارد می نویسد: طی چندماه اخیر بر آن بودیم تا به رسم اعتصاب زندانیان، روحی در کالبد جنبش سبز بدمیم تا شاید ماجراهای تراژیک عاشورای 88 مجدداً شکل بگیرد. حتی موفق شده بودیم این جمله را از یکی از بازداشتی ها بگیریم که «جنازه ام را بر سر جمهوری اسلامی می کوبم». طبیعتاً با یک ماجرای تراژیک و آمدن عده ای به خیابان و سر دادن شعارهای ساختارشکنانه، درگیری با پلیس هم پیش می آمد. رسانه های هوادار تلاش کردند از نمد اعتصاب غذا، کلاهی درست کنند و تا مدت ها هم روی این موضوع مانور دادند غافل از اینکه حتی اگر عده ای هم به خیابان می آمدند فقط یک کلاه کاغذی درست می شد و نه روشی نتیجه بخش. حتی رسانه ها پیام های خاتمی و موسوی در این باره را تاکتیکی و نه اساسی فرض کردند. با اوضاع فعلی، این سوال به ذهن می آید که آیا اصلاً جنبشی وجود دارد که عده ای به خاطر آن به زندان بروند و اعتصاب غذا کنند یا عده ای دیگر چاره را در رفتن به خارج ببینند و بعضی هم تئوری پردازی کرده و بیانیه صادر نمایند؟ آیا این موج سازی ها اثری هم دارد و منجر به آمدن به خیابان می شود. جواب منفی است اما نباید فراموش کرد که گاه ناچاریم تا مدتی تغییر روش و تاکتیک بدهیم. شاید ما در وضعیت افسردگی بعد از زایمان به سر می بریم(!)


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:31 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

ایران فناوری هسته ای را حفظ خواهد کرد و حتی اگر اراده کند می تواند بمب اتمی هم بسازد چرا که غرب در موضع ضعف قرار گرفته است.
«بامداد خبر» پایگاه اینترنتی وابسته به ضدانقلاب، در مطلبی به قلم سعید قاسمی نژاد- عضو متواری و خارج نشین گروهک ادوار تحکیم- ضمن درج مطلب فوق تاکید کرد: دلیل اصلی پیشبرد فناوری هسته ای از سوی ایران، وضعیت بین المللی است. اینک در ایالات متحده رئیس جمهوری بر سر کار است که دقیقا به معنای کلمه ضعیف است، با موج ضدجنگ بر سر کار آمده است، به جناح چپ حزب دموکرات تعلق دارد، گرفتار بحران عظیم مالی و اقتصادی است، در دو کشور دیگر درگیر جنگ است و به شکلی بی تابانه مشتاق آن است که به هر قیمتی شده زودتر از آن دو کشور خارج شود، گویا از اینکه رئیس جمهور آمریکاست تا حدودی شرمنده است و در دنیایی که بی کلانتر به غرب وحشی بدل می شود او ترجیح می دهد هرکس ماست خودش را بخورد. جمهوری اسلامی به خوبی یک چیز را می داند، ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری اوباما در هیچ شرایطی نمی تواند با استفاده از نیروی زمینی و به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی به ایران یورش ببرد. از آن سو نویسنده با بیان اینکه مشروعیت اخلاقی آمریکا به شدت در جهان خدشه دار شده، می نویسد: تهدید نظامی دستاورد چندانی برای آمریکا نخواهد داشت. برنامه هسته ای ایران تنها در دو حالت متوقف خواهد شد حالت اول آن است که جمهوری اسلامی خود بخواهد این برنامه را متوقف کند و حالت دوم این است که جمهوری اسلامی سرنگون شود. چنانکه مشخص است توازن قوا در عرصه داخلی و بین المللی نه انگیزه لازم برای تعطیل داوطلبانه این برنامه را در جمهوری اسلامی ایجاد می کند و نه فرصت لازم برای رخداد حالت دوم.


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/9ساعت 10:30 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak