سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

مسئول گروه ایران در پارلمان اروپا در جمع شماری از عناصر ضدانقلاب نسبت به قدرت جمهوری اسلامی در روبیدن خیابان ها از آشوبگران ابراز شگفتی کرد.
به گزارش دویچه وله، باربارا لوح بیلر در نشستی که تحت عنوان «نقش سیاسی اینترنت و تلفن همراه در ایران» و در بروکسل برگزار شده بود با نقض غرض نشست گفت:« ما در سالگرد انقلاب ایران ]22بهمن[ فکر می کردیم حتماً یک راهپیمایی بزرگی از طرف اپوزیسیون در ایران برگزار می شود ولی دولت توانست با استفاده از تکنولوژی مدرن رسانه ای با تبلیغات خود جلوی تبلیغات مخالفان را بگیرد و راهپیمایی مورد نظر ما را متوقف کند.»
هرچند که در غلبه ارتش سایبری ایران بر سازمان ناتوی فرهنگی تردیدی نیست اما به نظر می رسد اظهارات باربارا خانم نوعی آدرس غلط دادن است، چه اینکه اقیانوس خروشان ملت بصیر ایران در راهپیمایی 9دی و سپس 22بهمن، بقایای گروهک ها را مطلقاً از حیز انتفاع ساقط کرد.
گفتنی است در این نشست چند عضو پارلمان اروپا به همراه نمایندگانی از رادیو فردا(فرد پطروسیان)، بی بی سی (پونه قدسی) و چند روزنامه نگار فراری از جمله مهدی یحیی نژاد (دستیار منوشه امیر در سایت صهیونیستی بالاترین)، مهدی جامی (سردبیر اخراجی رادیو زمانه و همکار سابق بی بی سی)، امید معماریان (همکار روزنامه های زنجیره ای صبح امروز و حیات نو)، دلبر توکلی (همکار روزنامه زنجیره ای سرمایه) و چند نفر دیگر حضور داشتند.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت 12:10 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

آمریکا توقع داشت تصویب تحریم ها ایران را برای مذاکره تحت فشار بگذارد اما آنچه ممکن است به طور کامل نابود شود، همان فرصت برقراری دیالوگ و مذاکره با ایران است.
خبرگزاری ریانووستی از «بوریس دولگوف» تحلیلگر انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه با بیان این مطلب افزود: بعید است تحریم های جدید آمریکا باعث امتناع ایران از ادامه برنامه هسته ای شود.
«ولادیمیر آورچف» عضو شورای سیاست خارجی و دفاعی هم گفت: کاخ سفید عملاً با اتخاذ تحریم های یکجانبه کلیه تلاش های همکاران در شورای امنیت را بی ارزش کرد. باراک اوباما برنامه سیاسی خویش را دنبال می کند و با مشکلات جدی مواجه خواهد شد؛ او از محبوبیت خوبی برخوردار نیست. البته نباید فراموش شود که امسال سال بین انتخابات است زمانی که کلیه اعضای مجلس نمایندگان و یک سوم مجلس سنای آمریکا تغییر می کنند. و اوباما باید قاطعیت خویش را درخصوص دستور کاری که برای آمریکا بسیار مهم است نشان دهد که ایران در آن دیده می شود. اما اوباما اگر بخواهد به ازای مسائل جهانی مسائل داخلی خود را حل کند، امکان فعالیت یکدست و به عبارت دیگر موثر جامعه جهانی را به طور کلی از بین می برد.
از سوی دیگر خبرگزاری روسی «راشا تودی» در گزارشی، به همراهی های اخیر روسیه با دولت آمریکا و نقض تعهداتش در قبال ایران پرداخت و نوشت: ایران می تواند از روسیه به خاطر نقض تعهداتش از جمله در زمینه فروش موشک های اس300 درخواست غرامت کند. روسیه از بابت همکاری با آمریکا دچار خسارت های فراوانی شده است.
نویسنده راشا تودی ادامه می دهد: پس از اعلام روسیه مبنی بر عدم تحویل سامانه اس300 به ایران، این کشور پرده از تلاش های خود برای خودکفا شدن در زمینه سیستم های دفاع هوایی برداشت.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت 12:9 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

سایت وابسته به یکی از بازیگران فتنه، قیام سردار جنگل و دیگر مبارزات ملت ایران در مناطق مختلف با رژیم استعماری انگلیس را رفتار «دن کیشوت وار» و «خودکشی دسته جمعی» خواند!
«کلمه که توسط موسوی و برخی عناصر همراه وی مدیریت می شود، با مرور تاریخ ایران، قیام های انجام گرفته را «خودکشی دسته جمعی و غیرعقلانی توصیف کرد و نوشت: چه کسی باور می کند که شورش چند صد نفری در جنگل منجر به پیروزی بر سپاه حاکم شود؟ یا چند صد نفر از ایلات بتوانند قوای انگلیسی را در بخشی از ایران متوقف کنند؟ یا چند نفر مسلح با گرفتن یک پاسگاه در یک شهرستان بتوانند با رژیم مستقر در بیافتند؟ پس چرا به این خودکشی دسته جمعی اقدام می کنند؟ این عمل عقلانی است؟
کلمه همچنین قیام های ضد استعماری مذکور را قیام های کم حاصل یا بی حاصل خواند و نوشت: کسانی بودند که دن کیشوت وار تسلیم نمی شدند اما حاصلی هم به کف نمی آمد و در عوض تاریخ دچار تراکم قهرمان شد.
این اهانت به مبارزات تاریخی ملت ایران - که با انباشت تجربه و شجاعت و غیرت، منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد - در حالی است که بازیگران سرگردان فتنه در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ابتدا خواستار راهپیمایی شده و سپس با آگاهی از ریزش نیروها، اقدام به لغو آن کردند و مدعی شدند به خاطر عقلانیت و پرهیز از خشونت دست به این کار زده اند.
تخطئه مبارزات ضد استعماری و ضد انگلیسی ملت ایران با الفاظی نظیر «رفتار دن کیشوت وار، و خودکشی دسته جمعی و غیرعقلانی» از آن جهت مضحک است که تعابیر به کار رفته در سایت وابسته به موسوی دقیقا درباره عملکرد کور، حماقت آلود و دن کیشوت وار جریان فتنه سبز تطابق دارد و جناب دن کیشوت به خیال اینکه عقب نشینی و سردرگمی خود را توجیه کند، ترجیح داده تاریخ مبارزات آگاهانه و ثمربخش ملت ایران با استعمار و استبداد را هجو کند که این هم نسخه جدید قهرمان خیالی و دن کیشوت فتنه سبز است که معرکه گیری را با توهم نسبت به موقعیت خود، باورهای ملت و جایگاه مستحکم جمهوری اسلامی آغاز کرد.
گفته می شود - و گزارش های رسانه ای هم این گفته را تایید می کند - که سران فتنه به خاطر بی کفایتی های 6-5 ماه اخیر خود مورد اعتراض شدید محافل ضد انقلاب قرار گرفته اند یک سایت ضد انقلابی (خودنویس) که مدیر آن موسوی و کروبی را 10 سال بعد و پس از سیصدمین جلسه به کاریکاتورکشیده، در این زمینه نوشت: در حال حاضر تنها کاری که از آقای موسوی برمی آید این است که بیانیه صادر کند و به دید و بازدید برود. آقای موسوی و همراهان هیچ راه حل عملی برای برون رفت از بحران فعلی ارائه نمی دهند چون کاری از دستشان ساخته نیست.
جمهوری اسلامی اگر اوضاع وخیم تر می شد می توانست موسوی را دستگیر و حتی اعدام نیز بنماید. موسوی به خوبی فهمید در کجای کار ایستاده است و خیلی محترمانه کنار کشید ولی به ظاهر خودش را با بیانیه ها و دیدارها در صحنه نگه داشت تا لااقل از اعتبار نیافتد. کمی بردبار باشیم و اجازه دهیم زمان به پیش برود. خواهیم دید با گذشت زمان روشنفکران و مفسران که تا دیروز موسوی را قبله آمال خود و بهترین فرد برای رهبری جنبش سبز می دانستند زبان به انتقاد خواهند گشود. اتفاقا این روزها نشانه هایی از این موج انتقاد را در رسانه ها می توانید مشاهده کنید که آرام آرام عملکرد موسوی را به زیر سوال می برند.
سایت گذار وابسته به خانه آزادی در آمریکا هم، جنبش سبز را فاقد پویایی خواند و تاکید کرد: جنبش اکنون در حال جدال با خاموشی است، نخستین نشانه خاموشی، در اوایل پاییز گذشته به هنگام بازگشایی مدارس و دانشگاه ها بود که تظاهرات خیابانی به طور ناگهانی فروکش کرد و سبب نگرانی و دلسردی شد. ماجرای روز عاشورا (6 دی) برای مقابله با این رکود بود اما دومین مهار از سوی اصلاح طلبان در روز 22 بهمن زده شد و فرصت تاریخی با یاس و ناامیدی از کف رفت. افت مبارزات خیابانی پس از این روز و لغو راهپیمایی 22 خرداد از سوی موسوی و کروبی، روشن کرد که نباید به امید اصلاح طلبان و راهبردهایشان ماند و از سوی دیگر، آشکار کرد در شرایط فعلی راهپیمایی خیابانی با وقفه های طولانی و شبکه ها و سازماندهی و تاکتیک و راهبردهای ناکارآمد و نامشخص، کارایی ندارد.
سایت ضد انقلابی ایران گلوبال هم زمینگیری موسوی و کروبی را به چالش کشید و نوشت: به جای ناراحتی از یک کاریکاتور که از سر هراس و دلهره نسبت به آینده جنبش ترسیم شده و سانسور آن در رسانه های خود، باید جواب داد که آیا همین رفتارها، تکرار گذشته و نقطه ضعف جنبش نیست و باعث نمی شود جنبش به خطاهایی چون «قاطر تروا» گردد؟ آیا ما در حال تکرار خطاهای تراژیک گذشته نیستیم؟ آیا نباید همین جا مکث کنیم و بپرسیم داری چه کار می کنی؟ چرا عصبانی هستی و تحمل نقد را نداری؟


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6ساعت 5:8 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

اظهارات فرمانده آمریکایی نیروهای ناتو و ائتلاف در افغانستان که به برکناری وی از سوی اوباما منجر شد، از عمق استیصال اشغالگران خبر می دهد.
ژنرال استنلی مک کریستال که از جنگجویان پرآوازه آمریکایی در عراق و افغانستان به شمار می رود، به خبرنگار مجله رولینگ استون گفته بود: ترسوها در کاخ سفید نشسته اند. کار ایکنبری سفیر آمریکا در کابل به من خیانت کرد. برخی مقامات کاخ سفید نظیر جو بایدن معاون رئیس جمهور دلقک و حیوان هایی زخم خورده هستند. بحران افغانستان را با فرمول های غربی نمی شود حل کرد. اوباما اصلاً مرا نمی شناخت و از بحران افغانستان سر در نمی آورد، برخورد او با من در ملاقات دلسردکننده بود.
روزنامه لس آنجلس تایمز درباره گزارش مجله آمریکایی نوشت: مایکل هستینگز گزارشگر مجله رولینگ استون برای دقت در گزارشش وقت طولانی را در کنار ژنرال مک کریستال در افغانستان گذراند و به مسائلی دست پیدا کرد که تعداد انگشت شماری از روزنامه نگاران حرفه ای قادر به دستیابی به آن هستند. اما مقاله هستینگز نهایتاً باعث استعفای اجباری و استعفای ژنرال 4ستاره استنلی مک کریستال شد. هستینگز نویسنده مقاله « ژنرال یاغی» گفت من هرگز تصور نمی کردم ژنرال مک کریستال را اخراج کنند و او شغلش را از دست بدهد. مقاله هستینگز لحظاتی را نشان می دهد که ژنرال و فرماندهان ارتش او به تمسخر و انتقاد شدید از مقامات کاخ سفید می پردازند. این مقاله باعث بروز چنان عکس العمل های شدیدی در جوامع مختلف ایالات متحده شد که در نتیجه آن باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، راهی جز اخراج ژنرال استنلی مک کریستال نداشت.
انتشار این گزارش تحلیلی از صحنه جنگ افغانستان آن قدر برای سران کاخ سفید گران آمد که باعث اخراج ژنرال پرسابقه و جایگزینی او با ژنرال پترائوس شد. رابرت گیبس سخنگوی کاخ سفید به خبرنگاران گفت ژنرال مک کریستال اشتباه بزرگی را مرتکب شده و باراک اوباما از اقدام او عصبانی است، اگر شما اوباما را می دیدید این عصبانیت را متوجه می شدید.
این در حالی بود که اوباما در مصاحبه خود پس از برکناری مک کریستال مدعی شد «این برکناری از روی عصبانیت نبود و من با تاسف زیاد تصمیم به جایگزینی ژنرال مک کریستال گرفتم. او در اعمال برخی استانداردها ناکام ماند». این سخنان شاید تلاشی بود برای توجیه سخنان مک کریستال که گفته بود پاسخ های اوباما به پیشنهادهای من لحظه ای دردناک بود.
رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا نیز که مسئولیت افتضاح اخیر متوجه اوست، به خبرنگاران گفت: من مقاله رولینگ استون را با نگرانی خواندم. ژنرال مک کریستال اشتباه جدی و بزرگی را مرتکب شده است. او از من و دیگرانی که از آنها نام برده عذرخواهی کرد.
برخی رسانه های غربی نظیر بی بی سی انگلیس، برای کتمان عمق فاجعه ای که ژنرال مک کریستال در افغانستان درگیر آن بوده مدعی شدند مک کریستال به دروازه خود گل زده است. گفتنی است اوباما از سوی افکارعمومی آمریکا به شدت تحت فشار شدید است و طی یک سال گذشته به واسطه اقدامات تبلیغاتی تلاش کرده تا اوضاع بحرانی دولت خود در این عرصه ها را روبه بهبود نشان دهد و از این جهت گل ژنرال مک کریستال به دروازه اوباما شاید بدترین گلی باشد که فرماندهان ارشد نظامی در بحبوحه یک جنگ به دروازه کاخ سفید زده باشند.


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6ساعت 5:7 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

تحلیل اخیر فرید زکریا سردبیر نیوزویک و از مشاوران ارشد دولت اوباما، درباره محبوبیت و اقتدار جمهوری اسلامی و توهم بودن جنبش سبز مخملی در ایران، آب در لانه مورچگان انداخت.
وی که از استراتژیست های مطرح در آمریکا به حساب می آید، به تازگی در واشنگتن پست نوشت: «توهم انقلاب مخملی در ایران نظیر اروپای شرقی، اشتباه است. من از حامیان جریان سبز هستم اما فکر نمی کنم این جریان می توانست از پس سرنگونی جمهوری اسلامی برآید. باید باور کنیم جمهوری اسلامی حامیان بسیاری دارد. مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک که مدتی در ایران زندانی بود، عقیده دارد آیت الله خامنه ای محبوب ترین سیاستمدار در ایران است... یکی از نکات کلیدی در محبوبیت احمدی نژاد هزینه های زیادی بود که وی برای بهبود رفاه اجتماعی فقرا کرد... برخلاف اروپای شرقی، جمهوری اسلامی هم پشتوانه مذهبی و هم پشتوانه ملی مردم را با خود دارد.»
این تحلیل فرید زکریا باعث آشفتگی و خشم شدید محافل ضد انقلابی شد که تاکنون با القاب بلندبالا از وی یاد کرده و از تحلیل هایش بهره می گرفتند.
یکی از عناصر ضدانقلاب با اشاره به تحلیل اخیر این تحلیلگر آمریکایی، در سایت بالاترین نوشت: نویسنده و گوینده خبری آمریکا اخیرا اراجیف علیه جنبش سبز نوشته است. او ما را پیش پای دموکرات ها قربانی کرد تا جواب انتقادات مک کین را داده باشد. الحق که با دوستانی این چنین، جنبش سبز نیاز به دشمن ندارد.
یکی دیگر از عناصر خشمگین اپوزیسیون هم نوشت: «این آدم از کثیف ترین سیاست بازان آمریکایی شده و متاسفانه جزو تصمیم سازان
us
(آمریکا) هم هست. سناتور مک کین انصافا اخیرا مردانه ایستاد و از جنبش حمایت کرد و بیانیه او بی مانند بود. جدای از اینها هیچ آبی در غرب گرم نمی شود.»
استقبال از موضع مک کین که خواستار حمایت بیشتر از آشوبگران در ایران شده در حالی است که اخیرا بهاءالله مهاجرانی مدعی شده بود سبزها با دموکرات ها میانه خوبی دارند و مک کین و دیگر نومحافظه کاران با جمهوری اسلامی همفکر هستند!
مک کین همچنین از طرفداران بمباران ایران بود و تخطئه هر دوسر ماجرا (دموکرات و جمهوری خواه) حاکی از یتیم شدن فتنه سبز دارد.
در همین حال یکی دیگر از اعضای اپوزیسیون در بالاترین نوشت: فرید زکریا روشنفکر سرشناس آمریکایی است. او از کسانی است که در مسائل خاورمیانه حرف آخر را می زند. او سردبیر نیوزویک و مجری برنامه ای به اسم خود در
CNN است. وقتی او در مورد خاورمیانه صحبت می کند سیاستمداران و طبقه روشنفکر آمریکا واقعا به او گوش می کنند و حرفها و نظریات او در تصمیم گیریهای آنان موثر است. او تاکنون کما بیش از جنبش سبز ایران حمایت کرده و مقالات او در نیوزویک و برنامه هفتگی او در CNN کمک بزرگی به شناخت جنبش سبز در آمریکا بوده است. زکریا اما در مقاله عجیبی که در تاریخ 20 ژوئن در مجله نیوزویک نوشته است به کلی نظریات سابق خود را زیر پا گذاشته و صحبت از این می کند که خامنه ای در ایران از محبوبیت قابل ملاحظه ای برخوردار است و جنبش سبز قابلیت سرنگونی دولت ایران را ندارد. او حتی از مازیار بهاری نیز نقل قول کرده است که خامنه ای محبوبترین سیاستمدار در داخل ایران است. متاسفانه چون او یکی از موثرترین کارشناسان مسائل خاورمیانه در آمریکاست امکان دارد این مقاله تاثیر ناخوشایندی در حمایت دولت آمریکا از اپوزیسیون بگذارد. باید به او رساند که این کم لطفی را درست کند(!)
نکته درخور توجه آن که سران فتنه، گروههای داخلی مدعی اصلاحات و حامیان بیرونی آنها نه فقط نسبت به حمایت آشکار آمریکا از فتنه گران کمترین حساسیتی ندارند، بلکه آشکارا نیاز خود را به این حمایت ها اعلام نیز می کنند.


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:8 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

محافل سیاسی و رسانه ای آمریکا به طور جدی نسبت به کارآمدی سیاست مهار و انزوای ایران ابراز تردید می کنند.
روزنامه هافینگتون پست در گزارشی با مرور «شکست رویکردهای ضد ایرانی آمریکا» نوشت: جمهوری اسلامی موفق شده با راهبردهای خود سیاست های ایالات متحده را عقب براند. با وجود رویکرد آمریکا مبنی بر فشار بیشتر، ایران با تدابیر خود اقدامات غرب را خنثی کرده و با قاطعیت در برابر تهدیدها مقاومت می کند. ایرانی ها با وجود تحریم ها، صادرات خود را به کشورهای مورد نظر انجام می دهند، حال آن که آمریکا از این کشورها توقع دیگری دارد.
این روزنامه همچنین نوشت: مسئله بسیار مهم دیگر کمربند ائتلافی است که ایران ایجاد کرده و شامل سوریه، حزب الله و ترکیه می باشد. ترکیه از اعضای ناتو هم اکنون متحد ایران است و همراه با این کشور مخالف آمریکاست و در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه واشنگتن رای داد و اجازه نمی دهد از پایگاه های ناتو مستقر در خاک این کشور در حملات تعرضی علیه ایران استفاده شود.
هافینگتون پست افزایش غنی سازی اورانیوم از سوی ایران را به عنوان دیگر شکست راهبرد آمریکا علیه ایران عنوان می دارد و می نویسد: برخلاف ادعای واشنگتن، ایران سرعت برنامه های هسته ای اش را افزایش داده است و نسبت به تهدیدات نظامی واشنگتن و هزینه هایی که باید آمریکا بابت آن پرداخت کند هشدارهای لازم را داده است.
این روزنامه در پایان می نویسد: ایران در گفتار و کردار و عرض اندام، به شیوه از کار انداختن راهبردهای ایالات متحده ادامه داده و به جای این که متوقف شود، در حال بازدارندگی آمریکا می باشد.
از سوی دیگر کلیفورد دی می از عناصر تندرو و نومحافظه کار آمریکایی که ریاست بنیاد دفاع از دموکراسی را برعهده دارد، در تحلیلی اعلام کرد «سیاست بازدارندگی، روی ایرانی ها جواب نمی دهد».
وی در این تحلیل که در نشریه ونچورا کانتی استار منتشر شد، نوشت: جمهوری اسلامی از زمان آیت الله خمینی معتقد است با شیطان بزرگ باید مقابله کرد و بالاخره به شکست کشاند، بنابراین مذاکره و تسلیم معنا ندارد. اکنون نه سیاست بوش و نه سیاست اوباما در قبال ایران موفق نشده است.
وی می نویسد: سیاست بازدارندگی که خیلی ها خود را صاحب نظر آن می دانند، نه تنها شکست خواهد خورد بلکه عواقب بدی هم خواهد داشت. بازدارندگی همان سیاستی است که زمانی در قبال شوروی انجام دادیم، یعنی به کارگیری ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی برای این که شوروی را در همان مرزهایش نگه داریم. نیروهای ما در اروپا و آسیا باقی ماندند و به صورت غیرمستقیم و با واسطه به جنگ دو کره و ویتنام ادامه دادند و بعد هم از شورشیان افغانستان علیه شوروی حمایت کردیم.
این چهره نومحافظه کار تاکید می کند: این سیاست درقبال کمونیست های شوروی موثر بود چون آنها به خدا اعتقاد نداشتند و در نتیجه به مرگ هم تمایلی نداشتند. اما در قبال مذهبی هایی که از مرگ نمی ترسند، این سیاست جوابگو نیست. محمد البلطاجی از اخوان المسلمین مصر که از سرنشینان کشتی اعزامی کمک ها به غزه بود می گوید شهادت ما را به بهشت و آمرزش خداوند می رساند. مشابه این را خمینی هم گفته بود. او می گفت ما خداپرستیم و اسلام باید به همه کشورها برود. با چنین دیدگاهی نمی توان مذاکره کرد و پیروز شد. به کار گرفتن سیاست بازدارندگی نه تنها تقویت کننده امنیت آمریکا نیست بلکه شکست هم می خورد و عواقب وخیمی برای ما خواهد داشت.


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:7 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

دروغ که حناق نیست، مخصوصاً اگر طرف، حجت الامسال هرمنوتیک کدیور باشد.
محسن کدیور عضو حلقه راه اندازی شده توسط مهاجرانی که مدتی است می کوشد پوستین وارونه بر تن فتنه سبز کند و حیثیت از دست رفته این جریان در زمینه همسویی با آمریکا و رژیم صهیونیستی را احیا نماید، اخیراً با تحریف شعار آشوبگران مدعی شد: سبزها شعارشان هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران بود!
کدیور در گفت وگو با تلویزیون صدای آمریکا اظهار داشت: «ما اولویت اولمون، این را هم موسوی ذکر کرده و دیگر رهبران جنبش و مردم در خیابان های ایران فریاد زدند که هم غزه هم لبنان، جانم فدای ایران. این شعار اصلی مخالفان بود، نه مسایل دیگر»!
اقدام ناشیانه کدیور در واقع تلاشی بود برای کتمان ساختارشکنی نفاق جدید و کتمان همراهی آشوبگران با آمریکا و رژیم صهیونیستی در تظاهرات روز جهانی قدس، 13 آبان و 16 آذر سال گذشته. جریان مذکور در آن تظاهرات به مخالفت با دفاع از آرمان فلسطین پرداخت و همزمان شعار جمهوری ایرانی سر داد. آنها روی کلمه اسلامی و همچنین شعارهای مرگ بر آمریکا و اسرائیل خط کشیده بودند.
به دنبال رفوکاری ناشیانه و منافقانه محسن کدیور، صدای قاطبه ضد انقلاب که پیوند دیرین با کانون های صهیونیستی دارند، درآمد. سایت های ضدانقلابی در این زمینه تصاویر و ویدئوهای مربوط به راهپیمایی روز قدس را که در آن آشوبگران علناً شعار «نه غزه، نه لبنان» و «جمهوری ایرانی» سر می دهند.
یکی از عناصر ضد انقلاب در واکنش به ادعای کدیور نوشت: شعار ما نه غزه نه لبنان و جمهوری ایرانی بود که خیلی هم بر دلمان نشست. حالا کدیور دروغ گنده ای چاشنی آن شعارها کرده که توی کت هیچ کس نمی رود. ما کجا گفتیم هم غزه هم لبنان؟
ضد انقلاب دیگر در وبلاگ خود تأکید می کند: ما قرار بود دشمن دروغ باشیم. ما کجا آن چیزی را که کدیور می گوید شعار دادیم. نکند ما شعار درود بر اصل ولایت فقیه هم گفتیم؟!
یکی دیگر از این عناصر دو آتشه خطاب به کدیور نوشت: تو به من بدهکاری. تو دروغ گفتی. من برای آن شعار کتک خوردم و یکی دیگر بازداشت شد. تو باید از من عذرخواهی کنی که وقیحانه به شعورم ]!؟[ توهین کردی.
وبلاگ دیگری از مجموعه شبکه عنکبوت در کنار اظهارات کدیور، کاریکاتور پینوکیو و دماغ بزرگ شده او را گذاشت.
گفتنی است آخرین شاهکار افتضاح زوج سیاسی کدیور-مهاجرانی در حالی رقم خورده که این دو نابغه! سیاست، هم پروژه هایی نظیر اسب تروا را برای تمام کردن کار جمهوری اسلامی در 22 بهمن سال گذشته پیش کشیده اند و هم مدعی اند جنبش سبز مورد حمایت آنها جریانی درچارچوب جمهوری اسلامی و قانون اساسی است.


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:7 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

جریان سازمان دهنده فتنه سال گذشته، به طور گسترده در زمینه دامن زدن به چالش اخیر میان مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و جبهه اصولگرایان فعال شده است.
هرچند که موضوع ساماندهی فعالیت های دانشگاه آزاد اسلامی فی نفسه موضوع مهمی است و آلودگی یا فریب برخی از نمایندگان در ماجرای تقابل با شورای عالی انقلاب فرهنگی- و به نفع تیم حاکم بر دانشگاه آزاد- را نمی توان اتفاق کوچکی شمرد اما اتفاق دیگری هم در حال وقوع است. دانشگاه آزاد با دارایی 250 هزار میلیارد تومانی عملا به عنوان یک بنگاه بزرگ اقتصادی- سیاسی بزرگ به مجموعه ای کارچاق کن و لجستیک برای فتنه گران عمل کرده و به خودی خود شریان حیاتی برای این جریان محسوب می شود اما نکته مهم دیگری که سازمان فتنه در ماجرای اخیر روی آن متمرکز شده، اصالت بخشیدن به صف بندی میان مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و اصولگرایان است به نحوی که هم ماجرای فتنه بزرگ به حاشیه بیفتد و هم اصل مسئله دانشگاه آزاد فراموش شود.
درست به همین دلیل هم بود که شماری از عناصر فعال در فتنه به همراه روزنامه های زنجیره ای (شرق، آرمان، مردم سالاری، آفتاب یزد و...) و سایت های همسو(از صدای آمریکا، بی بی سی انگلیس و رادیو فردا گرفته تا کلمه و جرس و پارلمان نیوز و ایلنا و امروز و بالاترین و گویانیوز و روزنت) فعال شدند تا محل بحث را به انحراف بکشند. کار به آنجا کشید که همین رسانه ها در اقدامی زنجیره ای به نقل از سایت اقلیت مجلس(پارلمان نیوز) نوشتند؛ «حامیان دولت تهدید کردند: مجلس را به توپ می بندیم»!
اقلیت مجلس که چند هفته پیش ملاقات های تیمی با سران فتنه(کروبی و موسوی و خاتمی و...) داشت، در هدایت مجلس به سمت جانبداری از «یلگی دانشگاه آزاد» نیز نقش گسترده ای ایفا کرد. این طیف از یک سو خود را طرفدار رئیس مجلس اصولگرا جا زدند در حالی که بیشترین حملات را در گذشته(چه به هنگام تصدی ریاست سازمان صدا و سیما و چه به هنگام تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی) علیه دکتر لاریجانی داشتند. و از سوی دیگر کوشیدند اصل مسئله دانشگاه آزاد را به حاشیه برانند که البته همراهی برخی دیگر از نمایندگان آلوده به دانشگاه آزاد یا بی خبر از اصل ماجرا در موفقیت آنها بی تاثیر نبود.
اما اصل ماجرا این است که دانشگاه آزاد به مدت چند دهه به صورت جزیره ای، ملوک الطوایفی، الیگارشیک و فراری از نظارت اداره شده است. به دنبال کش و قوس چند سال وزارت علوم با تیم حاکم بر دانشگاه آزاد، موضوع از سوی رهبر معظم انقلاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع و با حوصله تمام و در فرآیندی کارشناسی ارزیابی شد که به تصویب اساسنامه دانشگاه آزاد منجر شد. اساسنامه جدید، مدیریت این دانشگاه را قانونمند می کند و ضمن پیش بینی مدیریت 4 ساله بر دانشگاه، نظارت بر اموال و دارایی های گسترده آن را نیز امکان پذیر می سازد.
در این میان دستپاچگی برخی حامیان تیم حاکم بر دانشگاه آزاد در مجلس- از جمله رئیس کمیسیون آموزش که از بستگان جاسبی است- باعث شد طرح یک فوریتی و ارجاعی به کمیسیون، ناگهان از صحن علنی مجلس سر درآورد و به مصوبه ای شاخ و برگ دار- استتاری!- منجر شود که به طور خلاصه، اولا زحمات چندساله و کارشناسی شورای عالی انقلاب فرهنگی را دور می زند و ثانیا زمینه فرار مدیران دانشگاه آزاد از نظارت و حسابرسی و توضیح خواهی را فراهم می کند. در واقع مصوبه مجلس حتی حق توضیح خواهی را از خود مجلس نیز سلب می کند و در پوشش وقف، مصونیت دایمی به تیم حاکم بر دانشگاه آزاد را می بخشد که در جریان فتنه سال گذشته نیز به ایفای نقش فعال پرداخت.(از جمله مهدی هاشمی و سایت جمهوریت و...)
به عبارت دیگر سازمان فتنه در ماجرای اخیر تلاش کرده در یک بازی دو برد را بکند، هم- به خیال خود- مصونیتی آهنین به گرد دانشگاه بکشد و هم مجلس را نزد اصولگرایان بدنام کند و چالش و اختلاف را به زمین خود اصولگرایان بکشاند.
با وجود خطای فاحش نمایندگان رای دهنده- و خیانت محرز برخی از آنان- که جای توبیخ و سرزنش دارد، روند ماجرا به نفع اصولگرایی در کشور تمام خواهد شد که یکی از ابعاد آن قطعا اعمال مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:6 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

وزیر دفاع آمریکا با دفاع از فتنه گران مدعی شد ایران به سمت دیکتاتوری حرکت می کند. رابرت گیتس فتنه گران را «چهره های مذهبی کنار گذاشته شده» خواند و نسبت به این اتفاق اظهار نگرانی کرد.
رابرت گیتس در گفت وگو با فاکس نیوز گفت: طی 18 ماه گذشته شاهد تغییر در ماهیت رژیم ایران بوده ایم و رژیم به یک دیکتاتوری نظامی تبدیل شده است.
رئیس اسبق سازمان سیا همچنین با حمله به رهبری گفت: اکنون حکومت یکپارچه تر می شود چرا که برخی چهره های مذهبی کنار گذاشته شده اند.
سخنان رابرت گیتس و نگرانی وی که احتمالا شامل کسانی چون کروبی و صانعی و خاتمی و موسوی و امثال آنها می شود، مخاطب را یاد مواضع 3 دهه پیش جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا می اندازد که نسبت به عدم انطباق عملکرد جمهوری اسلامی با اسلام ابراز نگرانی کرده بود و آن کلام حکیمانه حضرت امام خمینی(ره) که «حالا دیگر آقای کارتر هم اسلام شناس شده است»! رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا مکررا از کسانی چون منتظری، صانعی، کروبی، موسوی و... به عنوان عناصر نواندیش و مذهبی های مدرن یاد می کند.
متهم کردن جمهوری اسلامی به دیکتاتوری به عنوان دستور العمل هیئت حاکمه آمریکا-که به شدت توسط رسانه های وابسته و عناصر ضدانقلاب ترویج می شود- در حالی است که سران شیطان بزرگ هرگز در 31 سال گذشته دموکراسی ایران را به رسمیت نشناخته و علی الدوام جمهوری اسلامی را متهم به دیکتاتوری کرده اند.
گیتس در مصاحبه با فاکس نیوز بر این نکته هم تاکید کرده بود که تصویب قطعنامه تحریم علیه ایران همسو با آشوب های پس از انتخابات و در جهت تقویت فشار برای عقب نشینی جمهوری اسلامی است.
پروژه خدشه در مشروعیت و اعتبار جمهوری اسلامی در حالی به شدت از سوی سازمان ناتوی فرهنگی پیگیری می شود که به تازگی فرید زکریا سردبیر مجله نیوزویک و از مشاورین نزدیک دولت اوباما اذعان کرد: توهم انقلاب مخملی در ایران نظیر آنچه در اروپای شرقی رخ داد، اشتباه است.
وی طی مقاله ای در واشنگتن پست نوشت: مقایسه جریان سبز در ایران با انقلاب های مخملی و توهم انقلاب، اشتباه است. جمهوری اسلامی در میان ملت حامیان بسیاری دارد که اپوزیسیون نمی تواند آن را تغییر دهد.
فرید زکریا با اشاره به انتقاد نومحافظه کاران از اوباما مبنی بر اینکه او به اندازه کافی از اپوزیسیون در حوادث پس از انتخابات ایران حمایت نکرد، می نویسد: کسانی چون جان مک کین می گویند اوباما باید از توان آمریکا برای سرنگونی رژیم ایران استفاده می کرد. همین سخنان نشانه شکست صاحبان آن دیدگاههاست زیرا الفاظی را جایگزین تحلیل کرده و سیاست خارجی را با توهم یکی گرفته اند. نومحافظه کاران می گویند ما شانس تغییر رژیم در ایران را سال گذشته از دست دادیم و اوباما ضعیف عمل کرد. من خود از حامیان سرسخت اپوزیسیون سبز در ایران بوده و درباره آن مقاله نوشته و در تلویزیون سخن گفته ام اما فکر نمی کنم این جریان می توانست جمهوری اسلامی را سرنگون کند.
این حامی فتنه سبز می افزاید: اینکه باور کنیم رژیم جمهوری اسلامی نزد ایرانی ها مشروعیت ندارد و قدرتش را با نیروی نظامی حفظ کرده، خلاف واقعیات است زیرا جمهوری اسلامی حامیان بسیاری دارد و میلیون ها تن از آن حمایت می کنند.
سردبیر نیوزویک در تحلیل خود می نویسد: مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک که دولت ایران ماهها وی را به اتهامات واهی زندانی کرد عقیده دارد رهبر ایران آیت الله خامنه ای همچنان محبوب ترین چهره سیاسی در ایران است. وقتی مک کین در سخنرانی اش گفت رژیم ایران منابع ارزشمند مردمش را نه برای جاده سازی یا مدرسه سازی یا ساخت بیمارستان و ایجاد مشاغل جدید برای ایرانی ها صرف می کند بلکه آنها را به افراط گرایان خارجی می دهد که بی گناهان را می کشند، واقعیتهایی را نادیده گرفت. یکی از نکات کلیدی در محبوبیت احمدی نژاد هزینه های زیادی بود که وی برای بهبود رفاه اجتماعی فقرا پیاده کرد. رژیم مبالغ بسیار زیادی را صرف برنامه های داخلی کرده است تا کمک های خارجی. مقایسه انقلاب سبز ایران با انقلاب های مخملین اروپای شرقی نیز اشتباه است. در اروپای شرقی سه نیرو را در کنار خود داشتند؛ نخست ملی گرایی، زیرا کمونیسم به زور و توسط یک نیروی خارجی تحمیل شده بود. دوم مذهب، زیرا کمونیسم کلیسا را سرکوب کرده بود و سوم دموکراسی. در حالی که جمهوری اسلامی از مذهبی بودن مردم ایران برخوردار است و مهارت زیادی نیز در گرایشهای میهن پرستی داشته است.


نوشته شده در جمعه 89/4/4ساعت 9:6 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak