امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب
نشریه اشپیگل فاش کرد نامزد ندا آقاسلطان-یکی از قربانیان حوادث پس از انتخابات- یک کاسبی پردرآمد راه انداخته حال آن که هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی نداشته است. علیزاده طباطبایی که وکالت سیدمحمد خاتمی و علیرضا بهشتی در شکایت آنها از کیهان را برعهده دارد، بی آن که به دروغ پردازی چند روز قبل خویش مبنی بر عدم حضور مدیر مسئول کیهان در جلسات تفهیم اتهام اشاره ای کند، طی مصاحبه ای با خبرگزاری ایلنا، سعی کرد اظهارات خلاف واقع خود را پس بگیرد. ارگان رسمی سازمان سیا، کروبی و خاتمی و موسوی را سران جنبش جدایی مذهب از سیاست معرفی کرد. عروسی پسر دبیر کل حزب مشارکت بهانه ای برای گردهم آمدن برخی سران و دست اندرکاران فتنه شد. در مراسم عروسی پسر میردامادی که پریشب برگزار شد از جمله موسوی و کروبی و خاتمی به همراه موسوی خوئینی ها گردهم آمدند و دور یک میز نشستند. یک عضو گروهک ملی- مذهبی برای بازسازی روحیه از دست رفته آشوبگران مدعی شد جنبش مانند پختن سمنو است و به این زودی جواب نمی دهد. سلطنت طلب فراری و نامزد گروهک تروریستی منافقین برای جایزه صلح نوبل، یکبار دیگر ننگ نوکری و خیانت را به جان خرید و این بار از مقامات دولتی آلمان پول دریافت کرد.
اشپیگل طی گزارشی از کلاهبرداری های کاسپین ماکان که از متهمان ترور ندا آقاسلطان به شمار می رود و قریب یک ماه در تل آویو به سر می برد نوشت: اگر نشریه ای بخواهد با نامزد ندا آقاسلطان مصاحبه کند باید هزینه مصاحبه را به مسئول برنامه های او پرداخت کند. او یک مجموعه مشاوره رسانه ای را در کنار خود دارد. او در این گفتگوها به نقل خاطره از نامزد خود می پردازد و همواره سعی می کند چهره ای غمگین و عزادار داشته باشد.
مجله آلمانی افزود: ماکان از مرگ ندا برای خود یک کاسبی و شغل به راه انداخته که این مسئله حتی مورد اعتراض گروههای مخالف جمهوری اسلامی هم قرار گرفته است، اما این اعتراضات باعث آن نشده است که ماکان از این شغل پردرآمد بگذرد. او پیش از مرگ ندا آقاسلطان هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی نداشت و بعد از خروج از ایران، به کشورهای متعددی از جمله اکثر کشورهای اروپایی و اسرائیل سفر کرده و حتی از شیمون پرز یک مجسمه کبوتر صلح دریافت کرده است.
خبرنگار اشپیگل می نویسد: ظاهرا پناهندگی به کانادا هدف فعلی ماکان است در حالی که ندا همچنان در قبر خوابیده است!
آرش حجازی شاهد ترور ندا آقاسلطان هم چند روز قبل از این ترور، از لندن به تهران آمد و روز بعد از ترور بلافاصله به لندن بازگشت و از طریق بی بی سی کوشید جمهوری اسلامی را متهم ترور مشترک MI6 و موساد معرفی کند. مدتی بعد ماکان نامزد ندا آقاسلطان هم از کشور گریخت و ماهها در لندن به سر برد و سرانجام به تل آویو رفت.
سرویس های جاسوسی اغلب چنین افرادی را پس از اینکه تبدیل به مهره های سوخته می شوند، حذف می کنند تا اسرار پنهان پروژه ها مدفون شود.
سرویس های جاسوسی تدارک کننده فتنه سال گذشته، تلاش کردند با بزرگ نمایی و چهره سازی از قربانیانی نظیر ندا آقاسلطان چهره ای مظلوم و معصوم و بومی به پروژه کودتای مخملی بدهند و رد پای بیگانگان را در این حوادث تلخ بپوشانند.
علیزاده طباطبایی روز شنبه هفته گذشته در مصاحبه با ایلنا گفته بود «مدیر مسئول روزنامه کیهان تاکنون به بهانه های مختلف از حضور در بازپرسی امتناع کرده است»! و افزوده بود «به همین دلیل در آخرین مراجعه به شعبه بازپرسی نهم درخواست جلب حسین شریعتمداری را کردم».
کیهان در پاسخ به این جوسازی که از سوی فتنه گران بی سابقه نبوده است به حضور پی درپی و حداقل هفته ای یک بار مدیر مسئول روزنامه در دادگاه برای تفهیم اتهام اشاره کرده و شریعتمداری نیز در دیدار نمایندگان اصولگرای مجلس از کیهان، ضمن اشاره به همین نکته گفته بود از آنجا که این سخن علیزاده طباطبایی اتهامی است که به خود او مربوط است قصد دارم از دادگاه درخواست کنم درباره هویت ایشان نیز مطالبی را به طور مستند ارائه کنم.
گفتنی است دروغ پراکنی آنهم از نوع شاخدار و سپس تکذیب ضمنی آن بدون اشاره به دروغی که قبلاً مطرح شده بود یکی از شگردهای متداول جریان فتنه است که مخصوصاً وقتی از ارائه دلیل عاجزند به این شگرد متمسک می شوند.
رادیو فردا از قول علی کشتگر عضو گروهک سابقا مارکسیستی فدائیان خلق گفت: این آقایان هر کدام نقشی در جنبش دارند و اگر بخواهند نفوذ خود را حفظ کنند باید برخورد فعال داشته باشند و اظهار نظر بکنند. آنها باید دعوت به حضور در سالگرد 22 خرداد بکنند.
این عنصر گروهکی همچنین گفته است: مواضع آقایان تحت تأثیر خود جنبش قرار دارد که می خواهد مذهب و سیاست را جدا کند.
سایت صهیونیستی بالاترین هم از «دگردیسی موسوی» خبر داد و نوشت: روزهای اول موسوی، فقط حرف چارچوب نظام و قانون اساسی و یار امام و خودی و غیر خودی بود. اما پس از یکسال، موسوی راه خود را از این تفاسیر جدا ساخت و گفت که دیگر خودی و غیر خودی نداریم. راه آزادی سبز است و هر که برای آزادی تلاش می کند در جبهه سبز قرار دارد و دیگر مرزی برای جداسازی وجود ندارد. در این جنبش حزب اللهی و لائیک و سکولار و کمونیست و دیگران با هم متحدند.
بالاترین همچنین از فتنه گران خواست از یک مهره آلت دست گروهک رجوی (بنی صدر) و ظرفیت های (!؟) او هم استفاده کنند.
در همین حال گزارش ها حاکی است موسوی و کروبی اخیراً با هم ملاقات کرده و به یکدیگر دلداری داده اند. به گزارش کلمه، «در این جلسه تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی، در سطح ملی مردم به شرکت در راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.
طبق این گزارش، «در این جلسه اذعان شد: متأسفانه برای وارونه نمایی آنچه در دهه اول انقلاب گذشته است صداهای بیگانه و صدای حاکمان هماهنگ عمل می کند که ضرورت دارد با توجه به در پیش بودن مناسبت 14 و 15 خرداد آگاهی بخشی صادقانه و بدون تعصب از دوران امام(ره) صورت گیرد.
این دو ورشکسته به تقصیر که در کنار ضد انقلابیگری حاد بدشان نمی آید گاهی هم دم از امام و انقلاب بزنند، هیچ توضیحی نداده اند که اگر رسانه های بیگانه را دشمن می پندارند، چرا همواره درصدر گزارش ها و تحلیل های ستایشگرانه همان ها قرار دارند و توسط این رسانه ها 24 ساعته تر و خشک می شوند.
به گزارش سایت های زنجیره ای در این مراسم، بهزاد نبوی، رضا خاتمی، تاج زاده، صفایی فراهانی، شکوری راد، نعیمی پور، جلایی پور، شیرزاد و امین زاده هم حضور داشتند.
بنابر تصاویر منتشره از سوی جرس، متاسفانه آقایان سیدحسن و سید یاسر خمینی هم با سران فتنه دور هم و پشت یک میز نشسته بودند. البته سایت های پارلمان نیوز و کلمه ترجیح دادند تصاویر این دو را سانسور کنند!
یک جا جمع شدن خاتمی با موسوی و کروبی در حالی است که برخی سایت های ضد انقلاب اخیراً به عمد ملاقات خاتمی با عبداله نوری را نیز لو دادند و این در حالی است که دفتر خاتمی در انتشار این قبیل اخبار، تحفظ به خرج می دهد.
گفتنی است به دنبال این مراسم، کروبی و خاتمی در 2 دیدار جداگانه با برخی افراد همسو تظاهر به دلبستگی به حضرت امام کردند و مناسبت های سوم و چهاردهم و پانزدهم خرداد را گرامی داشتند. این در حالی است که سران فتنه در حوادث سال گذشته با وجود تعرض اوباش آشوبگر علیه حضرت امام(ره) و آرمان های آن حضرت که تا مرز آتش زدن تصویر امام خمینی، فحاشی علیه اصل ولایت فقیه، اهانت به عاشورای حسینی(ع) و القای جمهوری ایرانی در برابر جمهوری اسلامی پیش رفت نه تنها کوچک ترین اعتراضی نکردند بلکه در بسیاری از موارد، خود تحریک کننده و هیزم کش معرکه بودند. اما گذشت زمان و آشکار شدن دلبستگی عمیق ملت با آرمان های حضرت امام، باعث عقب نشینی تاکتیکی سران فتنه و تظاهر مجدد به همراهی با قافله ملت و انقلاب شد.
گفتنی است سران فتنه در محافل خود آشکارا از شکست و بدنامی خویش سخن می گویند و معتقدند حداقل فایده اینگونه نشست ها به هر بهانه ای که باشد، در شرایط افسردگی و سرخوردگی شدید آنها ضروری خواهد بود.
تقی رحمانی در گفت وگو با رادیو زمانه اظهار داشت: جنبش سبز جنبشی نیست که بخواهد امروز و فردا جواب بدهد بلکه مثل پختن سمنو است. وی درباره روزمرگی فتنه گران گفت: نگاه های زود و سریع جواب نداده است.
با وجود رفتار خشونت آمیز، ساختارشکنانه و البته هیجان زده فتنه گران تا همین اواخر، رحمانی مدعی شد جنبش به مرزبندی قاطع و تند با حاکمیت نرسیده و یکباره خواستار سرنگونی نشده که این از تیزهوشی آن است(!) و البته این که به اصل سرنگونی اعتقاد داشته باشد یا نداشته باشد مسئله دیگری است. در 22 بهمن 1360، حکومت تمام مخالفین را حذف کرد و من خودم آن زمان در زندان بودم و تجربه تلخی از آن دوران دارم. امروز این جنبش سلامت خود را حفظ کرده ولی به مشکل افتاده است. مثلاً جبهه تشکیل نداده، حزب تشکیل نداده چون آینده مشخصی نداشت و احزاب به جان هم می افتادند و مشکل ایجاد می کردند. همه گیر نیست. چند ایراد هم به جنبش وارد است؛ نداشتن افق، نداشتن چشم انداز مناسب و نداشتن منشور.
وی توضیح نداد که پس فتنه سبز غیر از نداری ها، چه چیز را دارد و البته باید به حضرات توصیه کرد به جای سمنو پختن که بوی ته گرفتن آن مدت هاست بلند شده، برای «تیزهوشی» خود اسپند دود کنند که چشم نخورند.
گروهک های التقاطی موسوم به ملی مذهبی طی 4 دهه اخیر همواره پشت صحنه گروهک های رادیکال نظیر مجاهدین خلق و دفتر تحکیم قرار داشته اند به نحوی که حضرت امام، منافقین را فرزندان بازرگان خطاب می کردند.
به گزارش شبکه دولتی دویچه وله، عبادی مبلغ 10 هزار یورو را تحت عنوان جایزه دموکراسی و از ورنر هویر معاون وزیر خارجه و اریک تبرمان رئیس شبکه دویچه وله و نیز آرمین لاشت وزیر ایالت نوردراین وستفالین «در امور جذب بیگانگان» دریافت کرد. عبادی همچنین متن دیکته شده ای از سوی دولت آلمان را با محتوای نقض حقوق بشر در ایران، حمله به نظام دینی جمهوری اسلامی تحت عنوان اختناق و استبداد را قرائت کرد.
عبادی از زمان دولت اصلاحات و پس از انجام خیانت های متعدد از کشور گریخت و با مشورت کسانی چون کروبی و خاتمی مطلع شد که نباید به کشور بازگردد! اما معاون وزیر خارجه آلمان به هنگام دادن پول به وی مدعی شد: شهامت شما مرا به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. شما هرگز به میدان مبارزه پشت نکردید. من از این بابت از شما متشکرم.
پول های اعطایی از سوی دولت های غربی - آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان- به عناصر نوکرمآب در واقع پول های آغشته به خون شهروندان ایرانی است که طی عملیات های گوناگون ترور و آشوب - با هدایت سرویس های جاسوسی خارجی- در ایران جان باختند. سرویس های جاسوسی غربی از اهدای علنی پول به مهره های سوخته، به عنوان طعمه سرقلاب برای به دام انداختن مهره های جدید استفاده می کنند و این در حالی است که از میان صدها عنصر فریب خورده و جذب سرویس های جاسوسی شده تنها یکی به آب و نان می رسد و 99 درصد آنها بی آنکه کوچک ترین مواجبی بگیرند، مجبور به بیگاری سیاسی می شوند که بیگاری های امثال عبادی نزد آن بیگاری ها، هیچ است.
Design By : Pichak |