سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

هیات امنای دانشگاه آزاد جایگزینی فرد دیگری به جای جاسبی را در دستور کار خود قرار داد.
هفته گذشته هیات موسس دانشگاه آزاد آیت الله هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام سیدحسن خمینی و حمید میرزاده را به عنوان اعضای پیشنهادی هیات موسس برای عضویت در هیات امنای دانشگاه آزاد انتخاب کردند.
به گفته رئیس کمیته مشورتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی چنانچه این سه نفر از سوی هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی به طور رسمی به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شوند موضوع عضویتشان مورد بررسی قرار می گیرد.
در صورت موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی با این افراد ترکیب هیات امنای دانشگاه آزاد به روش ذیل تعیین می شود؛ وزرای علوم و بهداشت به همراه رئیس دانشگاه آزاد و رئیس هیات نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها چهار عضو حقوقی و فرهاد دانشجو و فریدون عزیزی و بهمن یزدی صمدی سه عضو انتخابی شورای عالی انقلاب فرهنگی و آیت الله هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی و حمید میرزاده اعضای معرفی شده توسط هیات موسس دانشگاه آزاد هستند. هیات امنا دانشگاه آزاد پس از تعیین اعضا وظیفه دارد پس از رسمیت یافتن ظرف مدت یک ماه و در اولین جلسه فرد پیشنهادی را برای احراز ریاست دانشگاه به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کند.
به گزارش فارس براساس رایزنی های صورت گرفته حمید میرزاده و فرهاد دانشجو از شانس بیشتری برای ریاست دانشگاه آزاد برخوردارند.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:46 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

یک مواجب بگیر علنی سازمان جاسوسی آمریکا، از کروبی به خاطر تغییر در مواضع و بازگشت از خط امام، و جمع آوری شماری از مشاوران مسئله دار به گرد خود در سال های گذشته تعریف و تمجید کرد. مجید محمدی همکار رادیو فردا پیش از این، جاسوسی و جمع آوری اطلاعات برای سرویس های جاسوسی غرب را شغلی شرافتمندانه! خوانده و از گروه های اپوزیسیون به صورت علنی خواسته بود رودربایستی را در همکاری با رژیم های غربی کنار بگذارند و در دریافت پول از این دولت ها شرمندگی به خرج ندهند.
وی اکنون ضمن مقاله ای افتضاحی و تحمیق آمیز در گویانیوز ادعا می کند: کروبی چهره شاخص دهه گذشته بود. او در منش و باورها به سوی دیگرخواهی و حریت تغییر موضع داد. کروبی دو دهه بعد در برابر نظریه ولایت فقیه خمینی ایستاده و بیشترین آمادگی را برای پذیرش حکومت سکولار داراست. او در کنار موسوی به ولایت مطلقه فقیه ضربه زدند[!؟] و علاقه آنان به خمینی، ایدئولوژیک نیست.
وی همچنین علت دیگر ستایش خود از کروبی را ادعای- دروغ- وی مبنی بر تجاوز به بازداشت شدگان در زندان عنوان کرد و از این که کروبی با آبروی نظام بازی کرد ابراز رضایت کرد. این مواجب بگیر سرویس جاسوسی سیا همچنین جمع آوری مشاوران مسئله دار از نگاه حکومت نظیر مجتبی واحدی، عباس عبدی، عماد باقی، احمد زیدآبادی، تقی رحمانی و کرباسچی را از دیگر دلایل علاقه خود به کروبی عنوان کرده و می نویسد: مرحوم منتظری هم کم و بیش دارای همین مشخصه ها در دهه 60 بود و از حقوق بهائیان دفاع می کرد.
خاطرنشان می شود در اوج تحرکات فتنه گران در سال 88، مجید محمدی ضمن مقالاتی که از سوی رادیو فردا منتشر شده تصریح کرده بزرگ مانع جنبش سبز نه رئیس جمهور و رهبری و نه حتی قانون اساسی بلکه اسلامگرایی مردم ایران است. وی همچنین تصریح کرده بود سبزها دنبال آنند که بتوانند راحت عرق خوری کنند و با مینی ژوپ و شلوارک و بدون حجاب به خیابان بیایند! البته این عضو متواری حلقه کیان به لحاظ حیثیت و آبرو، چنین کشف حجاب شخصیتی را در برابر سازمان سیا انجام داد و پس از آن در صدد برآمد برای خود هم قطار پیدا کند.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:46 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سایت های وابسته به ضدانقلابیون فراری و رسانه های بیگانه اخیراً از نامه ای خبر داده اند که ادعا می کنند مصطفی تاجزاده از زندان خطاب به مدیر مسئول کیهان فرستاده و در آن از شریعتمداری دعوت به مناظره کرده است! این نامه اگرچه در سطح وسیعی از سوی رسانه های حامی فتنه و رادیوها و شبکه های تلویزیونی بیگانه منتشر شده ولی هیچ نسخه ای از آن برای کیهان ارسال نشده است و حال آن که اگر ارسال نامه از سوی تاجزاده صحت داشته و مانند بیانیه های حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از لندن نوشته نشده باشد، لااقل بایستی نسخه ای از آن برای کیهان فرستاده می شد. ولی صرفنظر از واقعی یا جعلی بودن این نامه باید گفت مدیر مسئول کیهان بارها آمادگی خود را برای مناظره با سران و عوامل اصلی فتنه اعلام کرده است و برای انجام آن هیچ قید و شرط و اما و اگری هم قائل نشده است ولی برای مناظره با آقای تاجزاده فقط یک شرط قائل است و آن، این که، سران فتنه و یا لااقل یکی از آنان اعلام کند که تاجزاده نماینده آنهاست و نتیجه مناظره را، هرچه باشد می پذیرند، این شرط برای آن است که فتنه گران بعد از انجام مناظره «جرزنی» نکنند، چرا که پیش از این وقتی آقای تاجزاده با صراحت در جمع دوستان و همفکران خود در زندان- که فیلم آن نیز منتشر شده است- اعتراف کرد «در انتخابات ریاست جمهوری دهم هیچ تقلبی صورت نگرفته است» و تأکید کرد که «من معاون وزیر کشور بودم و چند انتخابات برگزار کرده ام و می دانم که با توجه به ساختار و مکانیسم انتخابات تقلب غیر ممکن است» و... همین سران فتنه و گروههای ضد انقلاب فراری که نمی توانستند اصل خبر و اعتراف تاجزاده را انکار کنند، اعلام کردند» «تاجزاده» اگرچه عضو مرکزیت حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب بوده است ولی در جایگاهی نیست که بتواند به نمایندگی از جنبش سبز -بخوانید فتنه آمریکایی، اسرائیلی- اظهار نظر کند!
ادعای آقای تاجزاده برای مناظره با مدیر مسئول کیهان در حالی است که درجریان فتنه 88 هیچ یک از آنها حاضر به مناظره با شریعتمداری نشده بودند و در چند مورد نیز که قرار به مناظره در فضای دانشجویی بود، بعد از اعلام حضور مدیر مسئول کیهان، آقایان انصراف خود را اعلام داشته و پیشنهاد کرده بودند که طرف مناظره را خودشان انتخاب خواهند کرد.
و اما، به نظر ما- که دلایل و شواهد فراوانی هم برای اثبات آن داریم- آقای تاجزاده درباره مناظره فقط بلوف زده است و هدف اصلی از این بلوف، رسوایی ناشی از شکست فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و فشار هواداران فریب خورده به سران و عوامل فتنه است که آنان را ستون پنجم دشمن و عامل فریب خود می دانند. سران فتنه قصد دارند از این طریق برای فریب خوردگان و رهایی از فشار شدید خانواده های آنان، توجیهی دست و پا کنند و از سوی دیگر برای مدیران بیرونی فتنه پالس بفرستند که هنوز زنده هستند و نباید از آنها قطع امید شود. ولی با این فرض که آقای تاجزاده واقعاً حاضر به مناظره است، مدیر مسئول کیهان آمادگی کامل خود را اعلام می دارد و از هم اکنون تأکید می کند که موضوع مناظره «وابستگی سران و عوامل فتنه به مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس» است و کیهان آماده است بدون آن که حتی به یک «سند محرمانه» اشاره کند، با استناد به شواهد و اسناد آشکار ثابت کند که تاجزاده و سایر عوامل اصلی و سران فتنه 88 در ارتباط مستقیم با سرویس های اطلاعاتی موساد، سیا و MI6 بوده اند و هیچ یک از مراحل چندگانه فتنه 88 بیرون از دستورالعمل - از قبل اعلام شده- سرویس های مورد اشاره نبوده است و تأکید می شود مدیر مسئول کیهان در این مناظره فقط به اسنادی تکیه می کند که مورد تأیید سران و عوامل فتنه نیز هست. با این حساب اگر آقای تاجزاده، خود و دوستانش را وطن فروش و عامل مستقیم سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل نمی داند باید از موضوع مناظره استقبال کند.
گفتنی است در همه نظام های حقوقی هرگاه «جرم مشهودی» واقع شود مثلاً؛ شخصی در مقابل چشم همگان، مرتکب قتل یا سرقت شده باشد، ارائه دلیل و سند برای رفع اتهام برعهده مجرم مشهود است، یعنی قاتل باید دلیل و سندی ارائه کند که فی المثل قصد قتل طرف مقابل را نداشته است و یا از روی اشتباه!! وارد منزل دیگری شده و باز هم به طور تصادفی و اشتباهاً اموال را به سرقت برده است!! از این زاویه حقوقی، سران و عوامل اصلی فتنه که آشکارا با دشمنان بیرونی و گروههای ضدانقلاب و تروریستی همکاری و ائتلاف داشته اند باید پاسخگوی جنایت خویش باشند و دلیل و سند قابل قبولی ارائه کنند که این همراهی و ائتلاف و جنایاتی که مرتکب شده اند به طور - مثلاً- تصادفی و اتفاقی بوده است!!
و اما در حالت دوم گفته می شود که «البینه علی المدعی» یعنی ارائه دلیل و سند برعهده ادعا کننده است. از این زاویه حقوقی نیز کیهان اسناد فراوان و غیر قابل تردید و ضمناً کاملاً آشکاری در دست دارد که از رابطه مستقیم سران و عوامل اصلی فتنه با سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس حکایت می کند. خب! ملاحظه می کنید که کیهان از هر طریق و در هر بستر و چارچوبی که آقای تاجزاده بخواهد حاضر به مناظره با ایشان و اثبات قطعی وابستگی آنها به سرویس های اطلاعاتی بیگانه است. ولی برای آن که آقایان مثل همیشه بعد از انجام مناظره جرزنی نکنند و مثلاً ادعا نکنند که تاجزاده به آنها ربطی ندارد، لازم است لااقل یکی از سران فتنه اعلام کند که نتیجه مناظره را هر چه باشد می پذیرد.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:45 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

آقای علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور محترم، مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی- ایرنا- و سرپرست مؤسسه مطبوعاتی ایران، در «وب سایت» شخصی خود مقاله ای نوشته است که به لحاظ متن ناشیانه آن، تأسف بار و به لحاظ آسمان و ریسمان کردن های کودکانه و غیر منطقی، تعجب آور است. ایشان در این یادداشت که ظاهراً در دفاع از آقای دکتر احمدی نژاد نوشته شده، آورده است؛ «او دردمند است، گویا خاری در گلویش فرو رفته است. نه می تواند آن را فرو برد و نه می تواند آن را برون کشد. از توهین های ناجوانمردانه ای که به نام دفاع از دین و انقلاب نثارش کرده اند، دلش به درد آمده است. قلبش را شکسته اند. می گوید که پس از سال ها نوکری مردم و حرکت بر مدار ولایت، به ضدیت با انقلاب و رهبری متهم شده است. همکارانش را فراماسونر و منحرف خوانده اند و او زانوی غم بغل کرده است. کسانی که باید زبانهایشان به مدح و ثنا باز شود، زشت گویی و لعن و نفرین را نثار یاران وفادارش می کنند»!
درباره این یادداشت گفتنی است که:
الف: آقای جوانفکر توضیح نمی دهد چه اتفاقی افتاده است و از کنار این نکته بسیار ساده و بدیهی به آسانی - و شاید به خیال خود با زرنگی!- عبور می کند که ماجرا به عزل آقای مصلحی از وزارت اطلاعات و حکم رهبر معظم انقلاب مبنی بر ابقای ایشان در پست وزارت مربوطه می شود. فقط همین! و راه حل قانونی، شرعی، ولایی و عقلایی آن نیز پذیرش بی چون و چرای این حکم ولایی و قانونی است. بنابراین، اینهمه آسمان و ریسمان کردن های کودکانه برای چیست؟ و چرا جرم خود را به دیگران نسبت می دهید؟!
ب: آقای جوانفکر به بهانه دفاع از رئیس جمهور محترم، همه تلاش خود را برای تبرئه یک جریان انحرافی به کار گرفته است، یعنی باز هم آقای احمدی نژاد را برای جریان انحرافی یاد شده هزینه کرده است و این، دقیقاً همان برخورد غیردوستانه و سودجویانه با رئیس جمهور محترم است.
ج: حضور جریان انحرافی مورد اشاره در کنار ریاست محترم جمهوری اگرچه همواره مورد اعتراض دوستداران واقعی آقای احمدی نژاد بوده است ولی در ماجرای اخیر، سخن درباره ابقای وزیر اطلاعات است و معلوم نیست - البته برای ما معلوم است- که چرا جریان انحرافی یاد شده سعی دارد از این نمط برای خود کلاهی دست و پا کند!
د: و بالاخره؛ خدا بر درجات امام راحل(ره) بیفزاید که در اینگونه موارد به داستانی اشاره کرده و می فرمودند؛ یک آدم ترسناک و بدقواره، کودکی را در آغوش گرفته و سعی در آرام کردن وی داشت، اما ناآرامی کودک هر لحظه بیشتر می شد. شخص عاقل و کاردانی به وی گفت؛ مرد حسابی! این کودک از خود تو می ترسد و گریه می کند. او را زمین بگذار و از کنارش دور شو، آرام می شود.
و گفتنی های فراوان دیگری که به بعد موکول می کنیم.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:45 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

مشاور سابق امنیت ملی رژیم صهیونیستی از اوباما خواست به صورت علنی از براندازی در ایران حمایت کند.
چاک فریلیچ (عضو برنامه امنیت بین المللی در مرکز بلفر مدرسه کندی) در روزنامه کریستین ساینس مانیتور نوشت: آمریکا باید به فکر براندازی علنی حکومت در ایران به عنوان اولویت نخست سیاستگذاری برای خاورمیانه باشد چرا که اگر چنین اتفاقی بیفتد، کل منطقه تغییر خواهد کرد و ما را به خاورمیانه جدیدی که پیش از این مطرح کرده ایم، خواهد رساند.
وی در این نوشته سرتا پا تناقض خود از یک سو خطاب به اوباما پیشنهاد کرد که «از مردم ایران برای شورش دعوت و حمایت کند و تردید را کنار بگذارد» و از سوی دیگر خواستار تحریم جدی ایران شد و نوشت: تحریم ها را باید شدت بخشید. این تحریم های جدی البته روی مردم اثر می گذارد اما باید دانست که تغییر ارزان به دست نمی آید و دردناک است(!)
وی در عین حال درباره حمله نظامی گفت: ایران لیبی نیست. ایران کشور خیلی بزرگی است و قابلیت های تلافی گسترده ای دارد و استفاده از گزینه های معمول نظامی علیه آن عملی نیست.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:44 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

بیش از 50 نفر از مدعوین و هنرمندان در جشنواره فیلم کیش در اعتراض به حضور اسفندیار مشایی سالن همایش را ترک کردند.
فرج الله سلحشور در گفت وگو با جهان با بیان اینکه خروج هنرمندان متعهد از سالن سینما برای مشایی پیام روشنی داشت، گفت: مشایی وقتی وارد سالن همایش شد بسیاری از هنرمندان متعهد سالن را به نشانه اعتراض ترک کردند. این اعتراض، پاسخی به عملکرد و رفتار و سخنان مشایی بود. به همین دلیل زمانی که وی خواست پشت تریبون قرار گیرد بنده و بسیاری دیگر از هنرمندان حزب اللهی سالن را ترک کردیم.
سلحشور با بیان اینکه ما به نشانه اعتراض به شخصیت منحرف مشایی سالن را ترک کردیم، اظهار داشت: بنده و آقایان کاسه ساز، شرف الدین، رستگار، ایل خانی و محمود حیدریان و ناصر هاشم زاده، جمال شورجه و سلطانی و بسیاری دیگر از مدعوین سالن را ترک کردیم تا به او بفهمانیم که مورد قبول ما نیست.
یادآور می شود رحیم مشایی در این جلسه از وزارت ارشاد، معاونت سینمایی و دفتر مناطق آزاد خواست جلوه های تلاش هنرمندان کشور را به جهان عرضه کنند.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:43 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

بیش از دو سوم رآکتورهای هسته ای جهان در 8 کشور صنعتی قرار دارد.
آمار آژانس بین المللی انرژی اتمی حاکی از آن است که از 442 رآکتور هسته ای فعال یا در حال احداث در جهان، 315 رآکتور در 8 کشور صنعتی قرار دارد. آمریکا، فرانسه، ژاپن، روسیه، انگلیس، کانادا، آلمان و چین به ترتیب دارای104، 58، 54، 32، 19، 18، 17 و 13 رآکتور هستند. کشورهای کره جنوبی، هند، اوکراین، سوئد، اسپانیا، بلژیک، جمهوی چک، تایوان، سوئیس، فنلاند، اسلواکی و مجارستان نیز مجموعاً از 94 رآکتور اتمی برخوردار هستند.
باراک اوباما سال گذشته دستور احداث چند رآکتور اتمی جدید را در آمریکا صادر کرد و گفت: انرژی هسته ای، انرژی پاک است و برای ما که با تجدید ناپذیری منابع نفتی و تهدیدهای گوناگون حاشیه آن روبرو هستیم، توسعه فناوری هسته ای، یک اقدام راهبردی است.
گزارش بی بی سی حاکی از آن است که با وجود اتفاق نیروگاه فوکوشیما، کشورهای جهان در حال گسترش نیروگاه های اتمی برای مصارف غیرنظامی و صلح آمیز هستند. ژاپن هم اکنون دارای 54 نیروگاه اتمی است.
یادآوری می شود رسانه های غربی به بهانه اتفاق رآکتور فوکوشیمای ژاپن جنجال گسترده ای علیه برنامه هسته ای ایران و نیروگاه بوشهر به راه انداختند.


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:43 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

اتحادیه اروپا به طور رسمی و علنی به سیاست فیلترینگ اینترنت روی می آورد.
گزارش ها حاکی از آن است که کارگروهی به نام «پیگرد قضایی» در بخش امور دادگستری و امنیت کشورها در شورای اتحادیه اروپا مشغول تدوین یک پروتکل امنیتی برای محدود کردن شبکه اینترنت است. هدف از این اقدام، «ایجاد یک فضای سایبر اروپایی امن با مرزهای مجازی شنگن» اعلام شده است.
در پروتکلی که از نشست این گروه منتشر شده است، سخن از مسدود ساختن صفحه های اینترنتی ای است که محتوای آنها «غیرمجاز/ خلاف قانون» تشخیص داده شود. در این پروتکل آمده است: هدف از این اقدام پدید آوردن «یک فضای سایبری امن و یکدست» در درون اروپا با «مرزهای مجازی شنگن» است. براساس پیشنهاد این کارگروه، قرار است «لیست سیاهی» از «صفحه های غیرمجاز» تهیه و تنظیم شود. این کارگروه همچنین طرح شبکه اینترنتی ای را برای اروپا درمی اندازد که در آن «دروازه های ورودی مشخصی» تعریف شده است. براساس این طرح، خدمات دهندگان اینترنتی موظف هستند سایت هایی که نامشان در این لیست آمده را مسدود کنند.
سابقه بحث بر سر محدود کردن اینترنت در اتحادیه اروپا به سال 2010 برمی گردد. در این سال پیش نویس طرح مسدودسازی سایت های اینترنتی در پارلمان اتحادیه اروپا مطرح و به رای گذاشته شد.
دویچه وله درباره اقدام اخیر اروپا نوشت: انتشار خبر تلاش اتحادیه اروپا برای تعیین مرزهای مجازی گزارش اخیر «فریدوم هاوس» را به خاطر می آورد که در آن نوشته شده، نه تنها در چین که «در کشورهایی دموکرات مانند برزیل، هند، اندونزی، کره جنوبی، ترکیه و بریتانیا هم آزادی اینترنت با تهدیدات حقوقی، سانسور یا کنترل های دولتی فزاینده روبروست.»


نوشته شده در شنبه 90/2/10ساعت 4:42 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سیم تلفن
گفت: این چه حسابی است که تمامی مشاوران و همکاران نزدیک موسوی و خاتمی و کروبی به آمریکا و انگلیس و اسرائیل فرار کرده اند؟
گفتم: چه عرض کنم؟!
گفت: همه آنها بدون استثناء بعد از فرار به خارج از کشور و پناهندگی به بیگانگان پرده ها را کنار زده و آشکارا علیه اسلام و انقلاب و امام موضع گرفته اند.
گفتم: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش!
گفت: یکی از آنها گفته است که با صلاحدید سران فتنه از کشور گریخته است.
گفتم: یارو که سیم تلفنش وسط اتاق ولو بود و برایش دست و پاگیر شده بود به مخابرات زنگ زد و گفت؛ آقا ببخشید! سیم تلفن ما به پای این و آن گیر می کند و آنها را با کله به زمین می زند! اگر ممکن است لطف کنید و از اون طرف بکشیدش!

انشاء
گفت: سایت وزارت خارجه اسرائیل از اینکه تماس های موسوی و کروبی قطع شده به شدت ابراز نگرانی کرده است.
گفتم: حالا چرا اسرائیل نگران شده است؟!
گفت: برای اینکه دیگر نمی توانند به جای موسوی و کروبی بیانیه صادر کنند!
گفتم:ولی مطابق یک خبر موثق، بیانیه های موسوی را بهاءالله مهاجرانی در انگلیس می نوشته و به نام او صادر می کرده است، تماس های بهاءالله و کدیور افندی که با اسرائیل قطع نشده و باز هم می توانند بدون نیاز به تماس با موسوی و کروبی از قول آنها بیانیه صادر کنند.
گفت: ای عوام! حالا دیگر نمی توانند بیانیه ها را به موسوی و کروبی نسبت بدهند، چون حالا که ارتباط آنها قطع است، همه می فهمند بیانیه های قبلی را هم بهاءالله می نوشته است.
گفتم: دانش آموزی انشاء خود را خواند و معلم با عصبانیت به او گفت؛ این چه انشائی است که نوشته ای؟ آخه کدوم احمق بی شعوری همچین انشائی می نویسه؟! و دانش آموز با ناراحتی گفت؛ آقا اجازه! چرا به بابام فحش میدی؟!

مرغابی
گفت: سایت ها و رادیوهای بیگانه بدجوری از اینکه دیروز در تهران خبری نبود، عصبانی و دمغ شده اند.
گفتم: سایت گویانیوز که وابستگی خود به «سیا» را انکار نمی کند؛ اراذل و اوباشی را که قرار بود دیروز به خیابان بیایند ولی نیامده اند را «بی شرف» و «بی غیرت» نامیده است.
گفت: ولی یکی از کاربران سایت گویانیوز خطاب به این سایت و VOA و بی بی سی که دیروز دعوت به راهپیمایی کرده بودند نوشته است اگر راست می گویید خودتان بیایید، نه اینکه در آمریکا و اروپا پشت کامپیوتر بنشینید و دستور صادر کنید.
گفتم: حیوونکی ها!
گفت: یک ضدانقلاب مقیم لس آنجلس هم در مصاحبه با یکی از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان گفته است اتهام «بی شرف» و «بی غیرت» به هواداران سبز یک تهمت است!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو به شریکش گفت؛ تو آنقدر نفهم هستی که هنوز فرق «خوک» و مرغابی را نمی دانی و رفیقش با عصبانیت گفت؛ چرا نمی دونم؟ آیا تا به حال حتی یک بار شده که تو رو مرغابی صدا کنم؟!

گریه
گفت: تعدادی از مدعیان اصلاحات که به خارج از کشور گریخته و پناهنده شده اند از بی محلی دولت های خارجی کلافه شده و زبان به گلایه گشوده اند.
گفتم: چشمشان کور! دنده شون نرم! اگر بعضی غلط ها را نمی کردند به این حال و روز نمی افتادند!
گفت: به موسوی و کروبی و خاتمی فحش می دهند که چرا آنها را دچار توهم کرده بودند و حالا که به خارج از کشور پناهنده شده و فتنه هم شکست خورده، دیگر خارجی ها هم تحویلشان نمی گیرند.
گفتم: حیوونکی ها!
گفت: یکی از آنها در سایت «توئیتر» با حسرت نوشته است «وقتی پناهنده شدیم از وعده ها چه خوشحال بودیم و حالا از بی محلی کشورهای پناه دهنده داریم دق می کنیم».
گفتم: پسربچه ای گریه کنان پیش مادرش رفت. مادر با نگرانی پرسید؛ چرا گریه می کنی؟ و پسربچه گفت؛ بابا داشت میخ می کوبید، چکش محکم روی انگشتش خورد. مادر گفت؛ این که گریه نداره، تازه یک کمی هم خنده داره! و بچه گفت؛ مامان جون! من هم اول خندیدم، اما بابا محکم زد بیخ گوشم!


نوشته شده در شنبه 89/12/14ساعت 11:47 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

صمیمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج)
«حفظ انسجام در وزارت اطلاعات»، «لزوم نگاه فراجناحی و فراگروهی»، «حساسیت در قبال نفوذ دشمن و جریانات معیوب فکری و سیاسی» و «استفاده از تجارب نیروهای مجرب» چهار عنصر اساسی در ماموریت نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی به حساب می آیند که دو روز پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار 6 ساعته خود از وزارت اطلاعات به تبیین آن ها پرداختند. این عناصر البته با این که از اهمیت فراوانی برخوردار می باشند، بدیهی هستند و تاکنون هم مبنای کار وزارت اطلاعات و سایر مجموعه های اطلاعاتی کشور بوده اند و در عین حال در تاکید بر آن ها ضرورتی احساس شده و در این خصوص به نظر می آید:
1- همه دستاوردهای شگرفی که در طول تجربه اطلاعاتی جمهوری اسلامی- اعم از وزارت و سایر مراکز اطلاعاتی کشور- به دست آمده و در بسیاری از موارد «نادر» و «استراتژیک» بوده اند، نظیر شناسایی و ریشه کن کردن منافقین در سال های 60 و 61، شناسایی باند مهدی هاشمی و متلاشی کردن آن در سال های 63 تا 65 و شناسایی و انهدام باند ریگی که بدون نفوذ در سیستم اطلاعاتی دشمن میسر نبوده، محصول انسجام نیروهای اطلاعاتی، فراجناحی بودن، حساسیت آنان نسبت به نفوذی ها و استفاده از نیروهای باهوش و مجرب بوده است. هر فرد اطلاعاتی کشور تا زمانی که از این عناصر بهره مند بوده است در خدمت مردم و کشور قرار داشته و در زمانی که از یک یا دو عنصر از موارد یاد شده فاصله گرفته، طعمه دشمن گردیده است و ما می توانیم نمونه هایی- هرچند اندک و کم شمار- از نوع دوم را نشان دهیم.
2- حفظ انسجام در وزارت اطلاعات و سایر مجموعه های اطلاعاتی یک اصل بدیهی برای کارآمدی آن به حساب می آید. حفظ انسجام در هر جایی که یک معنایی دارد و در درجه ای از اهمیت قرار می گیرد. این «انسجام» در نیروهای اطلاعاتی مهمترین اصل و حساس ترین آن می باشد چرا که عدم انسجام با نشست اطلاعات، انسجام اقدامات خودسرانه و عدول از مرز قانون و اخلاق توام می گردد. وزارت اطلاعات یک وزارتخانه معمولی نیست که تعدد مرکز تصمیم گیری در آن و دخالت فراسازمانی در آن قابل تحمل باشد چرا که کارکرد این وزارتخانه ارتباط مستقیمی با امنیت و حیثیت شهروندان و بقاء نظام سیاسی دارد بر این اساس جا دارد که همانگونه که تاکنون این گونه بوده، مسئولین ذیربط حداکثر حساسیت را در این مورد قایل شوند. اگرچه وزارت اطلاعات یک وزارتخانه در درون دولت است، اما از آنجا که برخلاف وزارت اطلاعات، یک دولت می تواند برآمده از رقابت حزبی باشد یا بر مبنای تفکر و فلسفه سیاسی خاصی روی کار آمده- هر چند این هم مذموم است- فراجناح نباشد و حتی اندازه پیوستگی آن با نظام سیاسی حداکثری نباشد و خسارات ناشی از این بنا به ملاحظاتی پذیرفته شود، اما حکایت وزارت و سایر نیروهای اطلاعاتی حتما حکایت دیگری است. نه وزارت اطلاعات حق دارد در جهت گیری ها و «عمل اطلاعاتی» از سلیقه این یا آن دولت تبعیت کند و نه عوامل دولتی که سر کار هستند به خود اجازه دهند که مدیریت دستگاه های اطلاعاتی کشور به «اعمال سلیقه» کشیده شود. این مهمترین رکن حفظ انسجام در وزارت اطلاعات است.
3- در فراگروهی و فراجناحی عمل کردن نیروهای اطلاعاتی باید گفت معنای فراگروهی و فراجناحی این نیست که نیروی اطلاعاتی کاری به جناح ها و گروه ها نداشته باشد چرا که رصد کردن نفوذ دشمن در جناح ها و گروه ها- که کاملا جدی است و نظام در طول 32 سال گذشته با آن دست به گریبان بوده- یکی از وظایف اساسی وزارت اطلاعات است. جناح های کشور چه حاکم باشند و چه نباشند، بستر نفوذ و برنامه ریزی دشمن هستند. بر این اساس نیروی اطلاعاتی- بدون آنکه از پیش حکمی صادر کند- باید روندهای موجود در گروه های سیاسی را برای «مقابله» با خطر آنی و یا «پیشگیری» از خطر آتی با دقت مورد مطالعه قرار دهد در این میان آن دسته از جریاناتی که با روش های شناخته شده یا شناخته نشده درصدد اثرگذاری بر دستگاه های اطلاعاتی کشورند در اولویت قرار می گیرند. بعضی از گروه های سیاسی که امروزه انحراف و حتی وابستگی آن ها به کانون های جاسوسی خارجی برملا شده است، مدعی بودند که نیروی اطلاعاتی باید بر مبنای اصل فقهی برائت- و به عبارتی با خوشبینی- با گروه ها و جریانات مواجه شود و حال آنکه اصل برائت یک اصل قضایی است و نه اطلاعاتی یعنی یک قاضی در هنگام بررسی پرونده متهم باید بر مبنای دو اصل «برائت» و «اصاله الصحه» حرکت کند. قانون در اینجا به سمت کاهش مجرم و اجازه دادن به متهم برای جبران، کشش دارد که این مستلزم فرا خواندن متهم به محکمه است. اما نیروی اطلاعاتی باید با مهم شمردن اموری که قاضی به چشم پوشی از آن سفارش شده است، درصدد رفع و دفع خطرات «احتمالی» برآید. بدیهی است که در نهایت حکم هر متهم- ولو در جرائم حساس امنیتی- را قاضی صادر می کند و قاضی براساس آنچه شرع و قانون در قضاوت به او توصیه کرده عمل می کند اما نیروی اطلاعاتی باید- بدون اینکه حکم به مجرمیت کسی بدهد- بتواند مجرمین امنیتی را در آغاز راه شناسایی کرده و مانع شکل گیری روندی ضد امنیتی- که مستلزم خطرات فراوان و هزینه های زیاد است- گردد. اگر نیروی اطلاعاتی در بند جناح یا گروهی یا جناح ها و گروه ها باشد قادر به دفع خطر از مردم و کشور نیست و این با فلسفه وجودی مجموعه های اطلاعاتی منافات دارد که خوشبختانه این نکته به عنوان یک اصل در وزارت اطلاعات دنبال می شود و البته در برخی از موارد، نمونه های متفاوتی ولو اندک داشته است.
4- حساسیت نیروهای اطلاعاتی در برابر نفوذ دشمن و جریانات معیوب فکری و سیاسی یکی از دو وظیفه کلیدی وزارت و مجموعه های اطلاعاتی است که جنبه پدافندی دارد. امروزه راه های نفوذ دشمن در یک کشور بسیار متنوع و فراگیر شده و ابزارهای نفوذ گسترش یافته و متنوع تر شده است. در عین حال راههای سنتی نفوذ مثل اینکه فردی را بخرند و از طریق او ابتدا بر یک جناح و سپس بر یک کشور دست پیدا کنند، اهمیت خود را حفظ کرده اند به میزان تنوع راهها و ابزارهای نفوذ، نیروی اطلاعاتی کشور نیز باید به انواع ابزارها و راه ها مجهز شود و نیروهای مناسب آن را پیدا کند. امروزه حجم نیروهای اطلاعاتی در دنیا از حجم نیروهای نظامی بیشتر است.
آمریکایی ها در جریان اشغال افغانستان و عراق به ازای هر دو عنصر نظامی از سه عنصر اطلاعاتی استفاده کرده اند و حال آن که جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات بخشی از وظایف جاری آن دو عنصر نظامی نیز بوده و این همه در حالی است که آنان به سطح وسیعی از امکانات فضایی اطلاعاتی- نظیر ماهواره های جاسوسی- و هواپیماهای جاسوسی هم دسترسی دارند و علاوه بر این ها از هم پوشانی اطلاعاتی با سرویس های اروپایی و منطقه ای هم بهره مند می باشند.
البته شکی نیست که در سرویس های اطلاعاتی کیفیت نیروها، شیوه ها و امکانات حرف اول را می زند و کمیت در مرتبه دوم از اهمیت قرار دارد علاوه بر آن ارتباط با توده های مردم- مزیتی که نیروهای اطلاعاتی ما از آن برخوردارند- بسیار تعیین کننده می باشد. با این وصف دستگاه های اطلاعاتی کشور باید تلاش بی وقفه ای در «روزآمد» کردن خود داشته باشند. نکته این است که جمهوری اسلامی از آنجا که برمبنای تفکر و مکتبی عمیق بنا نهاده شده، تنها از طریق تهاجم فکری تهدید می شود اما البته از آنجا که پایه های فکری نظام به مرور در میان همه مردم- اعم از توده ها و نخبگان- جا افتاده است جز از طریق یک برنامه طولانی مدت نمی توان به مقابله با مبانی فکری نظام رفت. رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با فتنه 88 فرمودند: «دشمن 02 سال کار کرده بود» خب کدام نیرو باید 02 سال پیش کشف می کرد که یک جریان منحرف مشغول ریشه زدن، درست کردن سرپل و سربازگیری است به جز نیروهای اطلاعاتی. امروز هم این نیروی اطلاعاتی است که باید «جوانه ها» را زودتر از دیگران ببیند و قبل از ریشه دوانیدن، آن را برملا نماید. پرواضح است که دشمنی فکری با نظام را کمونیست و سلطنت طلب و ملی گرا- با عناوین افشا شده- نمی تواند سامان دهد ولو 05 سال کار کند. آن کس می تواند این دشمنی را در یک روند 01 یا 02 ساله به نقطه ای پرهزینه برساند که امروز از جنس نظام و جناح های مورد قبول نظام دیده می شود. جریانات «معیوب فکری»، جریانات بالفعل خطرناک نیستند اگر اینطور بود به آنها «معیوب» نمی گفتیم بلکه «فاسد» خطاب می کردیم. جریانات معیوب فکری و سیاسی که- برحسب تجربه- قطعا روزی- در میان مدت یا بلندمدت- به جریانات فاسد و متکی به خارج تبدیل می شوند، چه مشخصه ای دارند؟ چطور آنها را بشناسیم؟ مهمترین و بهترین راه شناخت آنها، ارزیابی مواضع رسمی آنهاست. هرگاه موضع رسمی فردی یا گروه و دسته ای با موضع رسمی نظام تفاوت داشته باشد و این تفاوت ها تکرار شوند، این نشانه «عیب» است که اگر نیروهای اطلاعاتی به موقع پرده از آن برندارند، به جریانی فاسد تبدیل می شوند. بعضی از عناصر کلیدی اطلاعاتی آمریکا که امروزه بازنشسته شده اند، گفته اند که ما از سال 56 با دفتر میرحسین موسوی ارتباط داشتیم امروزه،- تقریبا- همه اعضای آن روز دفتر او یا آشکارا مشغول همکاری با شبکه های رسانه ای و محافل اطلاعاتی آمریکا هستند و یا به دلیل ایفای نقش های محوری در فتنه 88 در زندان به سر می برند، وضعیت میرحسین موسوی هم که در ضدیت آشکار با نظام مشخص است.
و بالاخره، نیروی اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به دلیل آن که عهده دار حفاظت از یک نظام فکری- فرهنگی است باید خود عمیقا فکری و فرهنگی باشد که خوشبختانه اینطور هم هست. این نیرو باید متخلق به اخلاقی باشد که نظام برای آن به وجود آمده است. از این رو نائب الامام حضرت آیت الله العظمی خامنه ای- دامت برکاته- در این دیدار، مدیران، کارشناسان و کارکنان وزارت اطلاعات را به انس با قرآن، نماز، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و اخلاق متکی بر مبانی الهی توصیه فرمودند.


نوشته شده در شنبه 89/12/14ساعت 11:43 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak