سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

قسمت پایانی
هنوز به نقش فراماسون ها اشاره نکرده ام

مدیر مسئول کیهان در ادامه دفاعیات خود خطاب به ریاست دادگاه و اعضای هیئت منصفه گفت؛ همانگونه که اشاره کردم، در تاریخ 23/12/1385 و در اوج چالش هسته ای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای گروه 1+5 و در حالی که آمریکا و متحدانش تمامی تلاش خود را برای تن دادن ایران به قطعنامه غیرقانونی، باج خواهانه و ذلت آفرین 1737 شورای امنیت سازمان ملل متمرکز کرده بودند، شاکیان پرونده بیانیه ای صادر کرده و در آن ضمن محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران به علت خودداری از اجرای قطعنامه ذلت بار شورای امنیت، خواستار اجرای هرچه سریعتر این قطعنامه می شوند.
ریاست محترم دادگاه، شما بفرمائید که مگر وطن فروشی شاخ و دم دارد و مگر ستون پنجم دشمن در داخل کشور دست به چه اقداماتی می زند که انجمن موسوم به «دفاع از حقوق زندانیان» نزده است؟! توجه دارید که قطعنامه 1737 شورای امنیت ضمن متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به تلاش و حرکت مشکوک برای تولید سلاح هسته ای از ایران خواسته بود کلیه فعالیت های هسته ای خود را متوقف کند. اکنون شما قضاوت بفرمائید که آیا غیر از «وطن فروشی» و «کاسه لیسی» بیگانگان هیچ واژه دیگری می تواند بازگو کننده اقدام این آقایان و خانم های مدعی حقوق بشر باشد؟! آیا فن آوری هسته ای یکی از دستاوردهای بزرگ و درخور تحسین دانشمندان این مرز و بوم نیست؟ و آیا تمامی مردم ایران صرفنظر از سلیقه های سیاسی متفاوتی که دارند از این دستاورد بزرگ حمایت نکرده اند؟ ممکن است بپرسید که این بیانیه به «انجمن دفاع از حقوق زندانیان» و شکایت این انجمن از کیهان چه ربطی دارد؟ در پاسخ باید عرض کنم سأال بنده نیز همین است که صدور بیانیه در حمایت از خواسته های باج خواهانه و برزمین مانده آمریکا و اسرائیل چه ربطی به «حقوق زندانیان» دارد که اعضای انجمن یاد شده مدعی آن بوده اند؟ و آیا همین سند و دهها سند دیگر که در دفاعیه خویش ارائه کرده ام به وضوح نشان نمی دهد، انجمن هایی نظیر «دفاع از حقوق زندانیان» و کانون هایی مانند «کانون مدافعان حقوق بشر» فقط یک «بهانه» و «پوشش» برای وطن فروشی این مدعیان حقوق بگیر حقوق بشر است؟!
ریاست محترم دادگاه! نسخه ای از این سند را به محضر دادگاه ارائه می کنم. لطفاً به نام امضاء کنندگان بیانیه نگاه کنید. تقریباً تمامی شاکیان کیهان و وکلای مدافع آنان ذیل این بیانیه ذلت بار را امضاء کرده اند که آقایان عمادالدین باقی رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و صالح نیکبخت وکیل مدافع این انجمن و همچنین آقایان محمدعلی دادخواه و عبدالفتاح سلطانی و خانم نسرین ستوده، وکلای مدافع خانم شیرین عبادی، آقای محسن کدیور یکی دیگر از شاکیان کیهان و دهها تن دیگر از جمله امضاء کنندگان این بیانیه هستند. تعدادی از امضاء کنندگان این بیانیه نیز به خارج از کشور گریخته و هم اکنون از دولت های آمریکا و انگلیس پناهندگی گرفته اند.
در این هنگام آقای صالح نیکبخت در حالی که وانمود می کرد چنین بیانیه ای وجود ندارد، به شریعتمداری گفت؛ نسخه ای از این سند را در اختیارش قرار دهد و شریعتمداری در پاسخ گفت؛ تمامی این اسناد را در پایان همین جلسه به دادگاه ارائه می کنم. ولی آقای صالح نیکبخت بر خواسته خود اصرار ورزید و مدیر مسئول کیهان با اجازه رئیس دادگاه و اعلام این که چند نسخه از این سند را در اختیار دارد، نسخه ای از بیانیه مورد اشاره را که مستقیماً از سایت رادیو فردا گرفته شده بود به آقای صالح نیکبخت داد.
مدیرمسئول کیهان در ادامه دفاعیات خود به بخش دیگری از شکایت مطروحه پرداخته و گفت؛
6- ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیئت منصفه!
در شکوائیه انجمن یاد شده به کیهان اعتراض شده است که چرا این انجمن را به مخالفت با احکام اسلامی متهم کرده ایم که در این باره اگرچه گفتنی بسیار است ولی از آن میان فقط به یک نکته که می تواند فصل الخطاب باشد اشاره می کنم و می پرسم مگر آقایان و انجمن متبوع ایشان با حکم اعدام برای جنایتکاران مخالفت نمی کنند و مگر این تابلو را همه جا و مخصوصاً در مجامع خارجی روی دست نمی گیرند؟ آیا این حکم یکی از احکام صریح اسلام نیست؟! مگر اعضای جبهه ملی به علت مخالفت با احکام قصاص در اسلام، از سوی حضرت امام(ره) حکم ارتداد نگرفتند؟!
در این باره علاوه بر مبانی اسلامی باید به این نکته اشاره کنم که مخالفان حکم اعدام برخلاف تظاهر به انسان دوستی، با انسان ها سرجنگ و ستیز دارند و میان قاتل و مقتول به جای حمایت از مقتولی که به ناحق کشته شده- چون اگر قتل غیرعمد مجازات اعدام ندارد- جانب قاتل را می گیرند. آیا صرفنظر از احکام اسلامی، حمایت از قاتل به مفهوم نادیده گرفتن حق مظلوم یعنی شخص مقتول و اشاعه جنایت و قتل و خونریزی نیست؟!
قاتل به این علت اعدام می شود که بی گناهی را به قتل رسانده است پس در این ماجرا، جان دو انسان مطرح است یکی قاتل و دیگری مقتول. کسانی که تحت عنوان حمایت از «جان انسان ها» با کشته شدن و قصاص قاتل مخالفت می ورزند عملاً زندگی و حیات شخص مقتول را نادیده می گیرند زیرا اگر جان انسان ها محترم است این احترام بایستی شامل جان مقتول نیز باشد. ولی طرفداران نظریه مخالفت با اعدام قاتل اولاً بین جان قاتل و جان مقتول تفاوت قائل شده اند ثانیاً، و بدتر این که؛ حیات کسی که جنایت کرده است را به حیات کسی که مظلومانه مورد جنایت قرار گرفته و نیز حیات کسانی که به علت تجری قاتلان در معرض جنایت های بعدی قرار می گیرند ترجیح داده اند.
مدیرمسئول کیهان افزود؛ اینجانب در دهه 60 از طریق هفته نامه کیهان هوایی مناظره ای مکتوب با سازمان عفو بین الملل داشته ام که نامه های عفو بین الملل وجوابیه های بنده به صورت کتابی تحت عنوان «نشانه روی با تفنگ های بدون فشنگ» و در سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی منتشر شده است. برای پیشگیری از اطاله کلام، نسخه ای از این کتاب را که بحثی پیرامون موضوع مورد اشاره است به محضر محترم دادگاه تقدیم می کنم. شریعتمداری در پایان دفاعیات خود گفت؛
7- ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیئت منصفه
دفاعیات خویش را با این نکته به پایان می برم که افرادی نظیر آقای عمادالدین باقی و صالح نیکبخت و یا انجمن دفاع از حقوق زندانیان، در مقابل منطق، اقتدار و انسان دوستی جمهوری اسلامی ایران عددی نیستند که به حساب آیند و حمایت مجامع بین المللی از آنها نه به دلیل جایگاه علمی یا اجتماعی آنان، بلکه صرفا به خاطردروغ پردازی ها و دستمزد توهم پراکنی های این عده علیه جمهوری اسلامی ایران است. آنها ابتدا با یک ترفند شناخته شده و نخ نما، این جریانات را تحت حمایت سیاسی و رسانه ای و مالی و تبلیغاتی خود می گیرند و به آنان رشد بادکنکی می دهند و سپس، زبان خود را به کام آنها نهاده و علیه اسلام و انقلاب و مردم مسلمان این مرز و بوم توهم پراکنی می کنند. می پرسید چرا دشمنان ملت مسلمان درباره این جریانات ریز، دست به درشت نمایی می زنند؟ پاسخ روشن است. برای آن که به زعم خود، حرف های گنده را از دهان های واقعا ریز مطرح نکرده باشند.
بعد از پایان دفاعیات شریعتمداری و در حالی که رئیس دادگاه ختم جلسه دادرسی را اعلام کرد، وکلای مدافع شیرین عبادی که تعداد آنها در سومین جلسه با افزایش 4 وکیل جدید از جمله آقایان عبدالفتاح سلطانی و محمدعلی دادخواه، تعدادشان به 8 نفر رسیده بود خواستار طرح مسائلی درباره دفاعیات مدیر مسئول کیهان شدند و رئیس دادگاه با اعلام این که شما متن شکایت خود را در جلسه قبلی مطرح کرده و درباره آن بحث کرده اید گفت؛ اگر مطلب جدیدی دارید مطابق قانون باید شکایت جدیدی ارائه کنید. دادگاه فقط به شکایاتی رسیدگی می کند که قبلاً به دادستانی ارائه شده باشد. در این هنگام شریعتمداری از رئیس دادگاه خواست اجازه بدهد وکلای خانم عبادی شکایات دیگر خود را نیز مطرح کنند و افزود؛ بنده درباره هویت خانم شیرین عبادی و برخی از وکلای مدافع ایشان از جمله آقایان عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه و خانم نسرین ستوده اسناد و گفتنی های فراوان دیگری دارم که چون بیرون از موضوع شکایت قبلی ایشان بود به آن نپرداخته ام. این اسناد را هم اکنون به همراه خود دارم و اطلاع مردم از آنها بسیار ضروری است. اما، رئیس دادگاه در پاسخ مدیر مسئول کیهان گفت؛ درخواست شما هم غیرقانونی است، دادگاه که جلسه مناظره نیست. شاکی شکایت خود را مطرح کرده و وکلای مدافع ایشان درباره شکایت خود بدون محدودیت وقت صحبت کرده اند و اگر غیر از موضوع شکایت مطرح شده شکایت دیگری دارند باید مطابق قانون، شکایت جدیدی ارائه کنند.
نسرین ستوده، یکی از وکلای مدافع شیرین عبادی گفت؛ آقای شریعتمداری با اشاره به روزنامه رستاخیز ادعا کرده که خانم شیرین عبادی خود را جان نثار شاه دانسته و از کشتار مردم توسط رژیم پهلوی حمایت کرده است و این دروغ محض است! شریعتمداری در پاسخ گفت؛ بنده نسخه اصلی روزنامه رستاخیز را به دادگاه ارائه کرده ام که در آن به اظهارات خانم شیرین عبادی درباره جان نثاری برای شاه و حمایت از قتل عام مردم مظلوم قم تأکید شده است. بنابراین تقصیر خانم شیرین عبادی است که نمی دانست انقلاب اسلامی در پیش است و با خیال راحت آن اظهارات مشمئز کننده را بر زبان آورده بود. این شما و این هم نسخه ای از روزنامه رستاخیز مورخ 3/11/56، این سند را چگونه می توانید انکار کنید؟! روزنامه رستاخیز که متعلق به جمهوری اسلامی ایران نبوده است. رئیس دادگاه به شریعتمداری گفت؛ هیچکدام حق گفت وگوی دوجانبه ندارید، شاکی اگر موضوع جدیدی را قابل شکایت می داند باید شکایت جدیدی مطرح کند و شما هم باید پاسخ خود را بعد از طرح شکایت جدید ارائه کنید و شریعتمداری خطاب به وکلای شیرین عبادی گفت؛ خواهش می کنم شکایت دیگری مطرح بفرمائید تا اسنادی را که فرصت طرح آن نبود، ارائه کنم و در حالی که کتاب قطور «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» نوشته اسماعیل رائین را روی دست بلند کرده بود گفت؛ هنوز ردپای فراماسون ها در ماجرای خانم شیرین عبادی را مطرح نکرده ام. این کتاب در دوران طاغوت نوشته شده و امیدوارم وکلای خانم شیرین عبادی این اسناد را مانند سند روزنامه رستاخیز که آن هم مربوط به دوران طاغوت است، انکار نکنند که نمی توانند انکار کنند.


نوشته شده در شنبه 89/2/18ساعت 4:34 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سایت روز آنلاین در مقاله ای با عنوان «ساعت اتمی و ساعت دموکراسی»، تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی را برای فتنه سبز یک فرصت خواند.
«س . قاسمی نژاد» در مقاله خود، در این باره نوشت؛ «در چنین فضایی به جای آنکه دون کیشوت وار به مقابله با تحریم ها بپردازیم بهتر است از فرصتهایی که تحریم ها پیش پای جنبش سبز می نهند استفاده کنیم تا با پیروزی جنبش، سیاست های کنونی تغییر کند. پیوستن به کمپین روضه خوانی مداوم درباره مضرات تحریم در حالیکه اروپا و آمریکا تصمیم خود را گرفته اند دردی از ما دوا نمی کند.»
وی که از رفقای گروهک غیرقانونی ادوار تحکیم است با سیاه نمایی و تکرار ادعاهای صهیونیست ها علیه برنامه هسته ای کشورمان ادامه می دهد؛ «... انتخاب جامعه جهانی در نهایت میان پذیرش ایران اتمی یا حمله نظامی به ایران، می بایست صورت بگیرد. پذیرش ایران اتمی تنها به معنای پذیرش خطر حمله اتمی ایران به دیگران نیست، خطر اصلی تر این است که ایران اتمی با برگ سلاح اتمی، در دخالت در منطقه خاورمیانه دست بازتری خواهد داشت؛ منطقه ای که هم اکنون نیز با دخالت های ایران نا آرام است. پذیرش ایران اتمی به معنای پذیرش نقش پر رنگتر ایران در تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه است که چشم انداز روی کارآمدن دولت های نزدیک به ایران در بسیاری از کشورهای منطقه را پیش رو خواهد گذاشت. در عرصه داخلی پذیرش ایران اتمی منجر به این خواهد شد که ایران در اولین مذاکره، خواهان مسدود کردن مجاری اطلاع رسانی به مردم ایران که با کمک جامعه جهانی برقرار است شود، خواهان قطع فشار بر سر پرونده حقوق بشر شود و یقیناً وقتی جامعه جهانی ایران اتمی را پذیرفته باشد، در این زمینه ها که همواره در درجه چندم اهمیت هستند، چندان سخت گیری نخواهد داشت.»
گفتنی است برخی ایرانیان وطن فروش در مورد تحریم و ایجاد فشار علیه ایران، گوی سبقت را از آمریکایی ها و اسرائیلی ها هم ربوده اند.


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 10:19 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سازمان سیا در عملی ناشیانه میرحسین موسوی را از جایگاه صد و نودم یک نظرسنجی به رتبه اول ارتقاء داد. در حالی که در آخرین نتیجه نظرسنجی مجله تایم درباره 200 چهره مشهور دنیا در سال 2010، موسوی در جایگاه صد و نودم- زیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی- قرار داشت، این مجله در مدت چند ساعت ناگهان او را به عنوان موثرترین چهره دنیا معرفی کرد!
این گاف مشترک تایم و سیا در بالا کشیدن آقای تقلب، آنقدر ناشیانه بود که سایت جرس- ارگان رسمی فتنه سبز و مواجب بگیر سیا- هم نتوانست آن را ماله کشی کند و دراین باره نوشت؛ «آراء ثبت شده نهایی در آخرین لحظات از آخرین روز این نظرسنجی که از میان مخاطبین این نشریه صورت گرفت، نشان از آن دارد که میرحسین موسوی از جنبش دموکراتیک سبز مردم ایران، با تعداد آرایی بالغ بر یک میلیون و چهارصد و نودهزار رای، و با فاصله 600 هزار رای بالاتر از نفر دوم قرار گرفته است.»
هرچند تایم و جرس توضیح نداده اند چگونه طی چند لحظه چند صدهزار نفر به نامزد صد و نودم رای داده اند اما ظاهراً اوضاع اسفبار اردوگاه فتنه علت این تقلب بوده است. البته معلوم نیست اول شدن در لیستی مجعول که توسط کارشناسان سیا تهیه می شود و همجنس بازها و خوانندگان مبتذل پای ثابت آن هستند، چه افتخاری دارد؟!
سایت ضدانقلابی بالاترین، پیش از این گاف درباره میزان اهمیت این نظرسنجی و رابطه آن با ساده لوحی سبزها نوشته بود؛ «خیلی ها چند هفته گذشته تلاش کردند با رای دادن به سایت تایم، عکس موسوی را روی این مجله بیاورند. دوستان این قدر بر این حرکت های بی فایده که تنها سبب سرگرم شدن به کارهای بی نتیجه می شود، ارزش ندهیم. گیریم همه مجله تایم را با مطالب خود تا آخرین برگ پر می کردید. که چی؟ چه چیزی را تغییر می دادید. واقعیت این است که ما فقط انرژی خود را نابود می کنیم و بس. همین ها ما را بر این بدبختی و بیچارگی انداختند و آن وقت ما می خواهیم با امضای سایت آنها، توجهشان را جلب کنیم؟ آخر ساده لوحی تا کجا؟! ما سوراخ دعا را گم کرده ایم! ما داریم روز به روز از اهداف اصلی مان فاصله می گیریم و در یک سردرگمی گیج کننده گیر کرده ایم. دلمان را هم به این خوش کرده ایم که در رسانه هایی مانند بی بی سی و صدای آمریکا از جنبش سبز سخن گفته شده و در اخبار کم و بیش چیزهایی از آن شنیده می شود. بدانیم، نه مجاهدین و نه کمونیست ها هیچ کدام نمی توانند ما را آزاد کنند.»
گفتنی است برخی از رسانه های آمریکایی با انتقاد شدید از اقدام مجله تایم به سردبیر این مجله اعتراض کرده اند که «چرا برای مخالفت با ایران تا آنجا پیش می رود که باعث بی اعتبار کردن رسانه های آمریکایی در افکارعمومی شود.


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 10:18 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

برخی گزارش ها حاکی از آن است که سران داخلی فتنه به تاکتیک «دیدارهای مکرر و سخنرانی های مطول» روی آورده اند.
در حالی که طی چند ماه گذشته ادبیات «مرگ جنبش» درون جبهه اصلاحات فراگیر شده است، برخی سران داخلی فتنه تنها راه پیش روی خود برای نشان دادن علائم حیاتی را در آن دیده اند که با یکدیگر دیدارهایی نمایشی ترتیب بدهند و در آنها به نطق کردن برای مخاطبان فرضی خود بپردازند.
موسوی و کروبی که در ماه های گذشته با بی اعتنایی فراگیر حتی در میان دوستان داخلی خود روبرو شده اند تلاش می کنند با استفاده از این تاکتیک به حیات رسانه ای خود ادامه داده و برای آینده زمان بخرند.
گزارش دریافتی کیهان نشان می دهد این تاکتیک از جمله به این دلیل برجسته شده که این دو به شدت از خالی شدن پشت خود و تلاش های برخی دیگر از دوستانشان برای وارد شدن به یک معامله با نظام احساس نگرانی می کنند.
مطابق این گزارش تصمیم اتخاذ شده این است که پس از هر دیدار یک خبر یا سخنرانی مفصل از قول سران فتنه «نوشته» و منتشر شود. به نویسندگان این متون تأکید شده لازم نیست به صحبت های داخل جلسه- جلساتی که گاه وجود خارجی هم ندارد- مقید باشند و می توانند به اختیار خود موضوع را بال و پر بدهند اما از آنها خواسته شده کلیدواژه های خاصی را دائماً تکرار کنند.


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 10:17 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

در ادامه حمایت های آشکار کشورهای غربی از عوامل میدانی خود در ایران، دولت فرانسه خواستار آزادی عمادالدین باقی از زندان شد.
برنارد والرو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه روز پنج شنبه در یک کنفرانس خبری در این باره گفت: «به مناسبت چهارمین ماه زندانی بودن عمادالدین باقی، فرانسه رسماً از مقامات ایرانی می خواهد که وی را آزاد نمایند چون شنیده ایم او بیمار است». والرو در اظهارات خود به اینکه آیا مطالبی مانند بیماری باقی سندی به جز ادعاهای محافل حقوق بشری که غربی ها خود ساخته اند و به آنها حقوق می دهند تا علیه کشورهای مستقل سندسازی کنند، دارد یا نه اشاره نکرد. این در حالی است که اخبار موجود نشان می دهد باقی کاملاً سالم است و همین چند روز قبل با خانواده اش گفت وگو کرده است.
علت توجه ویژه غربی ها به باقی ظاهراً به این دلیل است که او از جمله مهره های تبلیغاتی غرب علیه جمهوری اسلامی بوده است. در سال 2005، فرانسه جایزه حقوق بشر را به عمادالدین باقی اعطا کرد. همچنین در سال 2008، وی جایزه انگلیسی «خبرنگار بین المللی سال» را از آن خود کرد و بالاخره در سال 2009، جایزه مارتین انالز به خاطر آنچه غربی ها آن را دفاع از حقوق بشر می نامند به او تعلق گرفت.
وزارت خارجه متأسفانه همچنان در مقابل این مداخلات آشکار در امور داخلی کشورمان ساکت است.


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 10:17 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سایت صهیونیستی بالاترین ابراز امیدواری کرد روزی فرا برسد که روحانیون جبهه اصلاحات و عناصر ضدانقلاب مقیم خارج (اعم از لیبرال و کمونیست) دور هم بنشینند!
«بالاترین» در مطلبی با عنوان اتحاد سبز و با اشاره به ملاقات اخیر میرحسین موسوی با سران برخی گروهک های لیبرال مدعی عنوان ملی-مذهبی نوشت: امیدواریم روزی برسد که شاهد دیدار و دور هم نشینی سیاسیون سبز از آقای صانعی گرفته تا خاتمی، کروبی، محسن کدیور، سازگارا ]مستخدم رسمی سازمان سیا[، مهاجرانی، ابراهیم یزدی، محمد ملکی ]سمپات گروهک منافقین[، سحابی و تا فرخ نگهدار ]عضو مرکزیت گروهک فدائیان خلق و مقیم لندن[ و اکبر گنجی باشیم. فرزند احمد ]کروبی[ و میرحسین جرقه اش را زده اند و حالا باید صبر کنیم تا شاهد این اتحاد سبز باشیم.
درباره آرزوی این سایت صهیونیستی باید گفت که البته حضرات به ائتلاف زیر علم آمریکا و اسرائیل رسیده اند اما اینکه آنها یا اغلب آنها بتوانند بار دیگر همدیگر را پیدا کنند و دور هم بنشینند، تنها در یک صورت ممکن است و آن اینکه حضرات باقی مانده در لندن یا واشنگتن و تل آویو حضور به هم رسانند که در آن صورت هم کسی آنها را جدی نمی گیرد.
سایت بالاترین در مطلب مشابهی از قول یکی از کاربران لائیک تاکید می کند که آقای موسوی تغییرات کلام شما مرا سر شوق می آورد اما من لائیک هستم. آیا گمان من درست است؟ و شوق من از گفتار شما خام و ناپخته نیست؟ امیدوارم در نطق بعدی شوق من را به همراهی عملی و نیم خیزم را به گام برداشتن در کنار خودتان بدل کنید. من فکر نمی کنم پذیرش کسی که دین را در دارای تقدس نمی داند، برایتان دشوار باشد(!)


نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت 10:16 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

«سخنان آقای موسوی در دیدار فعالان ملی-مذهبی جای بسی یاس و نومیدی است و مثل همیشه به دشواری می توان جرقه ای در گفتارش جست وجو نمود. به جای آن که راه را بنماید، بیشتر سبب حیرانی و سرگردانی می شود.»
ارگان رسانه ای گروهک فدائیان خلق که به تازگی از توقیف پروانه فعالیت حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) انتقاد کرده، با درج تحلیل فوق نوشت: آقای موسوی می گوید «ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم» اما به درستی روشن نیست که قرائت رحمانی از آئینی که کیفردهی جزو اصول آن است، امکانپذیر است یا نه و آیا می توان احکام قرآنی درباره «کفر» و «کافر» و «مشرک» و «منافق» را معوق گذارد و یا در توحید و نبوت شک امامت را نفی کرد؟
نویسنده لائیک «اخبار روز» نوشت: نگارنده با ولایت فقیه در توافق کامل است که حکومت ولایت، حکومت ناب محمدی]ص[ است.
این سایت گروهکی در عین حال سخنرانی ها و بیانیه پراکنی موسوی را بی فایده خواند و نوشت: تا زمانی که آقای موسوی می تواند به بهانه سال نو به دیدار دوستان و حامیانش برود و سخنرانی نماید، به این معناست که رژیم از این بابت هراسی به دل ندارد و زیان و خسارتی را متوجه خود نمی بیند. بلکه ممکن است که آن را سودبخش هم ارزیابی کند. شاید به آن دلیل باشد که آقای میرحسین موسوی و دیگر یارانش را شیرانی می پندارد که یال و کوپالشان را از دست داده اند.
ملیحه محمدی یکی دیگر از عناصر سابقا چپ و به تازگی دموکرات و لیبرال شده نیز در سایت ایران امروز به توصیه موسوی به صبر و استقامت پرداخت و با اشاره به انتقاد محافل اپوزیسیون از اینکه «صبر و استقامت، خب که چی» می نویسد: در طرف مقابل نه تنها جمهوری اسلامی، که انبوهی از همان مردم بند توهم نسبت به حاکمیت و متوهم نسبت به ما ایستاده اند و بسیاری از آنها می توانسته اند با اعتقاد به احمدی نژاد رای داده باشند و از اپوزیسیون سبزها نگران باشند و آنها را برنتابند. اینها چنان که ما برای چاره کردن غیض و غضب خود بیان می کنیم، مزدور و جیره خوار رژیم نیستند. کار دشوارتر ما با اینهاست.
وی که برخی بستگانش در آشوب ها فعال بودند و خود نیز در آن ایام هیجان زده بود اکنون می نویسد؛ دوستانی که تاکید بر صبر و استقامت را دون شأن جنبش می دانند، می توانند بگویند در این میدان مبارزه در دستان ما چه هست و اقتدارگرایان حاکم کدام سلاح را از دست داده اند؟
آیا اگر رهبران جنبش سبز در داخل فرمان حمله به رژیم نداده اند از جانب دیگران در خارج هم صادر نشده است؟ کسانی که معتقدند مردم ایران برای حمله به رژیم چشم به دهان آنها دوخته اند، آیا فرمان حمله به زندان اوین را صادر نکردند؟


نوشته شده در چهارشنبه 89/2/8ساعت 11:11 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

اظهارات میرحسین موسوی درباره لزوم گسترش جنبش سبز در میان کشاورزان و کارگران و صنعتگران با وجود استقبال رادیو فردا، با واکنش قابل تأمل شماری از مخاطبان این رادیو مواجه شد.
یکی از عناصر معارض جمهوری اسلامی ذیل خبر مفصل سایت رادیو فردا درباره اظهارات موسوی نوشت: نوشدارو بعد از مرگ سهراب!! چه عجب آقای موسوی بعد از 10 ماه یادتان افتاد که به جز قشر مرفه و نیمه مرفه در جامعه ما طبقات دیگری هم وجود دارند که نامشان کارگر و کشاورز است!! ولی آقای محترم خیلی دیر است. از نمد جنبش سبز خیری به ما نمی رسد و باید منتظر حرکت دیگری باشیم. روحانیون در میان کارگران و کشاورزان پایگاه ذهنی دارند و به همین دلیل هم این قشرها طرفدار روحانیون هستند.
یک کاربر دیگر نوشت: من شخصاً برخلاف آقای موسوی معتقدم حکومت کاری انجام نمی دهد جز آنچه در صدر اسلام انجام گرفت. البته ما منکر خدمات آقای خاتمی و موسوی نیستیم و شاید هم درحال حاضر چاره ای جز انتخاب میان بد و بدتر نداریم.


نوشته شده در چهارشنبه 89/2/8ساعت 11:10 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

علی مطهری نماینده تهران به اظهارات فمینیستی و ضداسلامی فائزه هاشمی در تخطئه مهریه و حکم قرآن درباره چارچوب تعدد زوجات واکنش نشان داد.
مطهری گفت: سخنان ایشان تازگی ندارد، حدود سال 79 نیز وی که روزنامه زن را منتشر می کرد، این گونه مطالب فمینیستی و ضدنظام خانوادگی اسلام را زیاد منتشر می نمود. اجازه تعدد زوجات که البته باید در جای خود و با لحاظ کردن شرایط انجام شود یکی از افتخارات اسلام است و از حقوق زن است نه از حقوق مرد. معمولا در اجتماعات بشری تعداد زنان آماده ازدواج از تعداد مردان آماده ازدواج بیشتر است. اگر حکم تعدد زوجات را نپذیریم به این معنی است که همواره تعدادی از زنان فاقد شوهر باشند. البته اگر در جامعه ای تعداد زنان آماده ازدواج از مردان آماده ازدواج بیشتر نبود طبعا موضوع این حکم منتفی است. نفی این حکم در جوامعی که نیاز به آن دارند ظلم به برخی زنان است و به معنی تجویز فساد و فحشا است.
به گزارش شبکه ایران وی اضافه کرد: غربیها که این حکم را نپذیرفته اند یا در بخشی از جامعه ما که متاسفانه در اثر تبلیغات رژیم شاه و برخی غرب زده ها این حکم، قبیح تلقی می شود چه چیزی غیر از فساد و فحشا را جایگزین آن کرده اند؟ البته این حکم معمولا در مواردی با توفیق روبروست که مرد، همسر اول و همسر دوم درک درستی از فلسفه این حکم دارند و این حکم را راه حلی برای یک معضل اجتماعی می دانند که دنیا در حل آن وامانده است نه وسیله ای برای هوسرانی مرد. اگر مردی دنبال هوسرانی باشد، تن به تعدد زوجات نمی دهد بلکه در سایه سبک زندگی غربی که زمینه کامجویی از زنان مختلف را فراهم کرده است زیر بار تعهدات ازدواج دوم نمی رود.
شایان ذکر است طبق نظام حقوقی اسلام که متخذ از قرآن است، به رسمیت شناختن تعدد زوجات با شرایط خاص در واقع ایجاد چارچوبی برای حفظ حقوق زنان است که در فرهنگ غیراسلامی کاملا قربانی می شود.


نوشته شده در چهارشنبه 89/2/8ساعت 11:10 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

یک عضو گروهک ملی- مذهبی درباره پیوند گروهک ها با سران فتنه سبز با وجود اختلافات عقیدتی در گذشته گفت: «سیاست عرصه قدرت، موقعیت، منافع و بینش است و نه فقط جنگ بینش ها». تقی رحمانی با تأیید تغییرات پیش آمده در موسوی خواستار عبور کامل از مرزبندی خودی- غیرخودی شد.
رحمانی در گفت وگو با رادیو زمانه اظهار داشت: ما توافق ایدئولوژیک نمی کنیم... زمانی که من از زندان بیرون آمدم، دیدم برخی مارکسیست ها بدون نقد لیبرال شده اند. این برایم خیلی عجیب بود. یا برخی از کسانی که زمانی سینه چاک حکومت دینی بودند الان دم از حکومت سکولار ناب می زنند. این پالایش ها اگر واقعی باشد باید در رفتار هم خود را نشان بدهد. مشکلی که در دوران اصلاحات داشتیم این بود که نظریه پردازان حکومتی اصلاحات در تئوری خیلی از عمل جلوتر بودند و در عمل تن به این تئوری ها نمی دادند.
وی درباره موسوی گفت:« آقای موسوی از همان چیزی که من به آن اعتقاد ندارم، خیلی نتیجه گیریها می کند که آن نتیجه ها مورد توجه من هستند. سیاست عرصه قدرت، موقعیت، منافع و بینش است نه فقط عرصه جنگ بینش ها. پس ضمن اینکه این بینش ها محترم است، باید دقت کرد که در موقعیت و منافع چه قدر تاثیر می گذارد. معمولاً آقای خاتمی و اصلاح طلب ها حرف های انتزاعی بسیار قشنگ و زیبا می زدند ولی در موقعیت و منافع چندان نمی توانستند هماهنگی کنند. بینش آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری اش خیلی جلوتر از موفقیت و منافع خودش بود و به این خاطر در اعمالش شدیداً تاثیر می گذاشت و باعث می شد آن بینش قدری مسئله پیدا کند. در سیاست باید به موقعیت و منافع توجه کرد، چه سکولار و چه مذهبی ]![ یکی از دلایلی که در 100 سال اخیر روشنفکران مسلمان و غیرمسلمان مبارز مقهور شده اند به خاطر این است که در روابط سیاسی نیرویی تعیین کننده و موثر نبوده اند» بلکه بیشتر نیروهای مطرح بوده اند.
رحمانی در بخش دیگری از این گفت وگو با اشاره به ملاقات موسوی با سران گروهک ملی- مذهبی تاکید کرد: سران جنبش سبز باید مرز خودی و غیرخودی را بیشتر بشکنند. انتقادهایی به رهبران جنبش وارد است چون شما آنها را انتخاب نکرده اید. منتها یک سری مثلاً استراتژیک هستند از قبیل از بین بردن مرز خودی و غیرخودی. روی این مسئله نباید در انتقاد کوتاه آمد.
گفتنی است ملاقات اخیر میان موسوی و سران برخی گروهک های لیبرال در حالی علنی شد که موسوی در دهه اول انقلاب آنها را صریحاً عوامل آمریکا توصیف می کرد.
براساس تصاویر منتشره از صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی در آن سال ها، موسوی طی اظهارنظری تصریح می کند: لیبرال ها چون یقین پیدا کرده اند که مردم به آنها رای نخواهند داد برای آمریکا غذا ]خوراک تبلیغاتی[ تهیه می کنند... آنها شعار آزادی انتخابات را برای تضعیف جبهه ها به کار می برند. بنده از این همه پررویی متعجبم.
اکنون باید از موسوی پرسید شما چرا با آشپزهای آمریکایی هم مطبخ شده اید و برای دشمنان ملت ایران غذا تهیه می کنید؟


نوشته شده در چهارشنبه 89/2/8ساعت 11:9 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<      1   2   3   4      >

Design By : Pichak