امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب
یک عنصر فرصت طلب فراری پس از 3 هفته تهدید به اینکه به ایران بازمی گردد و واقعیت های محافل اپوزیسیون را لو می دهد، اعلام کرد از تصمیم خود منصرف شده است.
امیرفرشاد ابراهیمی اواخر خردادماه برای اخاذی از اپوزیسیون خارج نشین اعلام کرد «مافیای اپوزیسیون خارج از کشور که مشتی پیر ورشکسته سیاسی هستند به مذاقشان خوش نمی آید که ببینند من هنوز نفس می کشم. چرا؟ اینها می ترسند در بیزینس ]تجارت و کاسبی[ که راه انداخته اند، دست زیاد شود و بازار نام و نانشان به خطر بیفتد. چند سال پیش به یک خبرنگار گفتم من وصله ناجوری هستم. جنبش سبز نجیب در خارج کشور ملعبه و بیزینس این ورشکسته ها شده و من با خودم می گویم چرا باید اینجا در خارج بمانم و فسیل بشوم. نکند همه این فشارها روزی هم از من یک عقده ای کور مثل همین ها که در گوشه و کنار می بینم بسازد؟ اینها همه اینجا مشغول موش مرده چال کردن هستند. اکنون می خواهم تصمیمم را عملی کنم و به ایران برگردم و مبارزه کنم. اگر قرار است کشته شوم بهتر است توسط کسی که از جلو خنجر می زند له شوم تا این بزمجه های کوتوله.»
این همکار شیرین عبادی در پرونده نوارسازان، در عین حال به تازگی- گویی که معامله جوش خورده باشد- اعلام کرد: رفتم و برگه عبور را از سفارت گرفتم و اسباب و چمدانم را بستم اما ورای نصیحت ها و مخالفت ها و حرف و حدیث های دوستان و دشمنان بازنشستم و گفتم خب! اگر ایران بروم باز سروکارم با دادگاه و زندان خواهد بود. چند نفری از دوستان که به گوشم می خوانند ایران برنگرد، حرف های خوبی زدند. یکی از آنها گفت این کار تو بی احترامی و بی اهمیتی به خوانندگان هر روزه وبلاگ و مطالبت هست که می آیند و می خوانند و مشتاق گفتنی ها هستند]؟![ حرف دیگر هم این بود که از کارهای نیمه تمام می گفت. گرچه هنوز هم اعتقاد دارم بازگشت به ایران بهترین کار است اما دست کم برای من و در این شرایط، کار عاقلانه ای نیست! بله اعتراف می کنم اشتباه کردم و نباید ایران بروم چون حضورم در زندان فایده ای ندارد.
Design By : Pichak |