امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب
روز واقعه نزدیک است
1- شنبه گذشته، اول خردادماه 89- 22می 2010- «ناوگان آزادی» شامل 9 کشتی غیرنظامی با سرنشینی نزدیک به هزارنفر از سیاستمداران، فعالان صلح، هنرمندان، دوستداران فلسطین، خبرنگاران و... بندر اسلامبول در ساحل دریای «مرمره» را به مقصد غزه ترک کرد. 3 کشتی از ترکیه، 1 کشتی از یونان، 1 کشتی از ایرلند، 2 کشتی از انگلیس، 1 کشتی از الجزایر و 1 کشتی از کویت در این ناوگان حضور داشتند. هنگام ترک بندر اسلامبول، انبوهی از مردم برای بدرقه در ساحل جمع شده و با فریادهای الله اکبر خویش، ضمن ستایش این اقدام صلح طلبانه و انسان دوستانه، برای کشتی نشینان آرزوی موفقیت می کردند و اقدام آنان را می ستودند. خبر حرکت ناوگان آزادی به تمام نقاط جهان مخابره شد و همه جا، استقبال و تقدیر مردم را به دنبال داشت. از آن روز تا 10 روز بعد، یعنی نیمه شب دوشنبه، کمتر کسی- و شاید هیچکس- تصور نمی کرد سرنشینان این 9 کشتی قبل از آن که در ساحل غزه به خشکی برسند، در تاریکی شب و در میانه دریا با حمله حرامیان صهیونیست در خون خود غوطه می خورند. نظامیان وحشی اسرائیل باز هم مانند همیشه، تمامی آموزه های اخلاقی، انسانی و قانونی را زیرپا گذاشتند و با شبیخون ناجوانمردانه به «ناوگان آزادی» سفیران صلح را که جز کمک رسانی به مردم مظلوم و محاصره شده غزه و پایان محاصره غذایی و دارویی- و نه تسلیحاتی- آنان خواسته ای نداشتند، قتل عام کردند. این شبیخون وحشیانه در 80 مایلی سواحل غزه صورت گرفت و این در حالی است که مطابق معاهده- بخوانید سازشنامه ذلت بار-اسلو - سال 1993- کنترل آبهای سرزمینی -TERRITORIALL- سواحل غزه تا فاصله 20 مایلی به رژیم صهیونیستی واگذار شده بود و شبیخون به اعتراف «اوی بنایاهو» سخنگوی ارتش اسرائیل در فاصله 70 تا 80 مایلی ساحل غزه، یعنی در آبهای بین المللی که مطابق کنوانسیون های 1948 و 1974 ژنو - SOLAS- تردد کشتی ها در آن نباید با هیچ مانعی از سوی هیچ کشوری روبرو شود، صورت گرفته بود.
اقدام وحشیانه اسرائیل بدون کمترین ابهامی، مصداق فصل هفتم از منشور ملل متحد است که تصریح می کند؛ هرگاه کشوری با توسل به زور و یا هر اقدام موثر دیگری، امنیت منطقه و یا صلح جهانی را به مخاطره اندازد، شورای امنیت سازمان ملل متحد موظف است با توسل به نیروی نظامی- متشکل از کشورهای عضو- به مقابله با کشور متجاوز برخیزد...
هم اکنون خبرگزاری فرانسه از تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی ماجرای حمله اسرائیل به ناوگان آزادی خبر داد!! اما، شما این جلسه و نشست های مشابه آن را جدی نگیرید، چرا که در این اجلاس ها، قاتل جای قاضی نشسته است. مگر همین چند روز قبل 189 کشور در اجلاس بازنگری معاهده ان.پی.تی در نیویورک، فعالیت هسته ای نظامی و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی را محکوم نکردند؟! پاسخ اسرائیل چه بود؟ نتانیاهو، رئیس کنونی رژیم صهیونیستی با وقاحت اعلام کرد که نه فقط این بیانیه ها بلکه قطعنامه های رسمی شورای امنیت سازمان ملل را نیز جدی نمی گیرد و راست می گفت، چرا...؟! چون مقابله با این غده سرطانی راه کار و درمان دیگری دارد. راه کاری که امروزه افکار عمومی جهانیان و ملت های مسلمان بیشتر از هر زمان دیگری از آمادگی و توان لازم برای عملیاتی شدن آن برخوردارند. بخوانید...
2- از هنگام اشغال فلسطین و پیدایش غده سرطانی اسرائیل در سال 1948 میلادی تاکنون، ده ها طرح و پیشنهاد متفاوت برای بازگشت صلح و آرامش به منطقه و پیشگیری از جنایات وحشیانه صهیونیست ها، تهیه و ارائه شده است. برخی از این گزینه های چندگانه با استقبال رژیم صهیونیستی و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای آن نیز روبرو بوده است و امضای معاهدات و توافقنامه های فراوانی را هم به دنبال داشته است ولی هیچیک از این طرح ها نه فقط به مهار صهیونیست های وحشی منجر نشده است، بلکه همه ساله بر دامنه جنایات این جرثومه های فساد و تباهی نیز افزوده است. معاهده ننگین کمپ دیوید، توافقنامه شرم الشیخ، معاهده اسلو، طرح ذلت بار ملک عبدالله پادشاه سعودی و....
5 دهه قبل، امام راحل ما(ره) که این روزها سالگرد رحلت او را به سوگ نشسته ایم، طرح منطقی، انسان دوستانه، انقلابی و کاملا امکان پذیر و عملی «محو اسرائیل از جغرافیای سیاسی منطقه» را پیش کشیده و تاکید فرمود که جراحی این غده سرطانی از پیکر خاورمیانه اسلامی به آسانی امکان پذیر است و تاخیر در عملیاتی کردن این طرح، آسیب های جدی و مصیبت های هولناکی را درپی خواهد داشت.
روز 17 بهمن ماه سال 1357، در حالی که پیروزی انقلاب اسلامی قطعی به نظر می رسید، «اباابان» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در مصاحبه با خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس گفت؛ «واقعه ای که در ایران پا گرفته و بعید نیست در آینده ای نزدیک به وقوع پیوندد- که به وقوع پیوست- زلزله ای است که تمامی منطقه را به لرزه می اندازد و این زلزله قبل از همه موجودیت اسرائیل را تهدید می کند». یک سال بعد، 19 بهمن 1358، حضرت امام(ره) که در بیمارستان قلب بستری بودند در جمع شخصیت های خارجی که به مناسبت اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمده بودند تاکید فرمودند؛ «اسرائیل، این جرثومه فساد، همیشه پایگاه آمریکا بوده است. من در طول نزدیک به 20 سال- و تاکنون 5 دهه- خطر اسرائیل را گوشزد نموده ام، باید همه بپاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم».
دیروز نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس که به کانادا سفر کرده بود، در جمع صهیونیست های ساکن این کشور و در حالی که برخی از صهیونیست های شرکت کننده در این نشست با اشاره به دو جنگ 33 روزه و 22 روزه و پیروزی های پی درپی جمهوری اسلامی ایران نسبت به آینده اسرائیل ابراز نگرانی می کردند، با عصبانیت گفت؛ «بله! ایران، غزه و لبنان را تسخیر کرده است و هدف بعدی تپه های تل آویو خواهد بود». نتانیاهو در ادامه سخنان خود توضیح می دهد که انقلاب اسلامی برانگیختگی ملت های مسلمان منطقه را در پی داشته و حزب الله لبنان و حماس، به عنوان عقبه استراتژیک ایران در جنگ های 33 روزه و 22 روزه حضور یافته بودند و...
«زئیف شف» یکی از برجسته ترین استراتژیست های رژیم صهیونیستی بعد از جنگ 33 روزه در مصاحبه با «جروزالم پست» روزنامه انگلیسی زبان اسرائیل، گفته بود؛ «احساس می کنم که امروزه اسرائیل در ضعیف ترین دوران حاکمیت خود از سال 1948 تاکنون قرار گرفته. نیروهای حزب الله در جنگ از مرگ استقبال می کردند و نظامیان ما گویی فقط برای حمله به زنان و کودکان در شهرها آموزش دیده بودند...» زئیف شف گفته بود روحیه حزب الله لبنان برگرفته از انقلاب خمینی ]ره[ است و پیش بینی کرده بود این روحیه در سایر کشورهای اسلامی نیز، به صورت آتش زیر خاکستر وجود دارد. شف راست می گفت، چرا که در طول جنگ 33 روزه، تمامی کشورهای اسلامی یکپارچه به شورش و برانگیختگی در حمایت از حزب الله و دشمنی با اسرائیل تبدیل شده بود و مدتی بعد، جنگ 22 روزه غزه، شاهد دیگری بر پیش بینی این استراتژیست رژیم صهیونیستی بود.
3- شبیخون وحشیانه صهیونیست ها به «ناوگان آزادی» اگرچه تلخ و ناگوار است ولی این سکه روی دیگری نیز دارد و آن تائید چندباره بر راه حل گره گشای امام راحل ماست که باردیگر با وضوح و شفافیت بیشتر در میدان دید جهانیان و مخصوصاً ملت های مسلمان قرار می گیرد و از سوی دیگر حکایت از آن دارد که روز واقعه نزدیک است «واقعه» حیات آفرینی که سردمداران رژیم صهیونیستی نیز با شبیخون بزدلانه خود نشان دادند، «وقوع» آن را به ناچار پذیرفته و یا نزدیک می دانند. چرا...؟!
4- حمله شبانه به یک ناوگان غیرنظامی با سرنشینان غیرمسلح، در هیچیک از فرهنگ های نظامی جهان، نه فقط افتخارآمیز نیست بلکه از وحشت و هراس حمله کنندگان نیز حکایت می کند. اسرائیل اگر به توان خود اطمینان داشت می توانست با تظاهر به صلح دوستی پذیرای کاروان مورد اشاره باشد و یا با اخطار نظامی از نزدیک شدن ناوگان به آبهای سرزمینی-20 مایلی سواحل غزه- جلوگیری کند. ولی چرا چنین نکرد؟ اسرائیل می داند چهره نفرت انگیز و مشمئزکننده این رژیم مدتهاست که بی نقاب در مقابل دید جهانیان قرار گرفته است بنابراین چاره ای ندارد که در اولین قدم به آخرین حربه متوسل شود! و این در فرهنگ نظامی به مفهوم پایان خط است.
5- حمله وحشیانه اسرائیل به ناوگان آزادی و صلح، سران سازشکار عرب را از پشت میز مذاکرات به اصطلاح صلح-بخوانید سازش- به بیرون پرتاب کرده و حریف واقعی و راستین رژیم صهیونیستی، یعنی ملت ها را به میدان مقابله آورده است، اما نه پشت میز مذاکره، بلکه در آوردگاهی به وسعت جهان اسلام. آیا در پی فاجعه نیمه شب دیشب مردم مسلمان و غیرتمند ترکیه به ادامه روابط سیاسی کشورشان با رژیم صهیونیستی رضایت می دهند؟ و آیا، به انتقام خون به ناحق ریخته هموطنان مسلمان خویش، ریختن خون صهیونیست ها در هر کجا که در دسترس باشند را مجاز و ادای دین به شهدای نیمه شب دوشنبه نمی دانند؟! آیا سران سازشکار عرب بازهم می توانند با سران جنایتکار صهیونیست پشت میز مذاکره بنشینند؟ و آیا برای ملت های مسلمان کمترین تردیدی باقی می ماند که تنها راه حل گره گشا، نابودی اسرائیل و محو کامل این رژیم جعلی و خونریز از جغرافیای سیاسی منطقه است؟
6- و بالاخره اگرچه دراین باره گفتنی های بسیاری هست ولی به این نکته بسنده می کنیم که صهیونیست ها با شبیخون ناجوانمردانه و وحشیانه نیمه شب دوشنبه، قبل از قتل عام سفیران آزادی غزه، گور خود را به دست خویش کنده اند و به یقین از این پس در هیچ جای دنیا امنیت جانی ندارند. جرثومه های فساد و تباهی بی آنکه بدانند یا بخواهند به عملیاتی شدن بیشتر طرح امام راحل ما(ره) برای محو اسرائیل از جغرافیای سیاسی منطقه کمک کرده اند.
Design By : Pichak |