سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

نیاز یا امتیاز ...؟!

اخبار و گزارش های کم و بیش منتشر شده و برخی شواهد پیرامونی اجلاس نیویورک از توطئه بزرگ و خطرناکی حکایت می کند که آمریکا و متحدانش علیه جهان اسلام تدارک دیده اند. این توطئه در صورت تحقق- که بعید به نظر می رسد- به رسمیت شناختن موجودیت رژیم صهیونیستی و تشکیل یک دولت فلسطینی در حوزه جغرافیایی محدود و کم دامنه غزه و کرانه باختری را در پی خواهد داشت آنهم تحت قیمومیت کامل اسرائیل! توضیح آن که؛ دستور کار اجلاس بین المللی نیویورک که از 11 اردیبهشت ماه جاری- اول می 2010- آغاز شده و تا روز جمعه 7خرداد- 28 می- ادامه خواهد یافت، بازنگری در معاهده عدم اشاعه تسلیحات هسته ای- NPT- است. این اجلاس هر 5 سال یک بار با حضور کشورهای عضو معاهده و شماری از کشورهای دیگر تشکیل می شود و در آن، آخرین تحولات هسته ای جهان و نیز تغییر و اصلاح برخی از مفاد NPT مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
اولین اجلاس بازنگری در سال 1995 یعنی 25 سال بعد از امضای معاهده تشکیل شد. معاهده
NPT که در آغاز برای آن اعتبار 25 ساله در نظر گرفته شده بود در اجلاس 1995 به یک معاهده دائمی تبدیل شد- سال 1374- و جمهوری اسلامی ایران نیز عضویت دائمی خود در این معاهده را پذیرفت و از آن پس اگرچه اجلاس بازنگری هر 5 سال یکبار برگزار شده ولی در هیچیک از آنها تغییرات و اصلاحات جدی و قابل توجهی در مفاد NPT صورت نپذیرفته است.
مطابق ماده یک معاهده
NPT، 5 کشور آمریکا، شوروی- روسیه کنونی- فرانسه، انگلیس و چین که به عنوان کشورهای دارای سلاح هسته ای شناخته شده اند از واگذاری مستقیم یا غیرمستقیم سلاح هسته ای و یا کمک به کشورهای دیگر برای تولید آن منع شده اند و ماده دوم از همان معاهده تاکید می کند آن دسته از کشورهای عضو که فاقد سلاح اتمی هستند، حق برخورداری از این تسلیحات و یا تلاش برای تولید آن را ندارند. تاکنون هیچیک از 5 کشور یاد شده در ماده اول معاهده که دارندگان حق وتو نیز هستند، به تعهدات خود پایبند نبوده و برخی از کشورهای اقماری خود را به سلاح هسته ای مجهز کرده اند که هند، پاکستان، کره شمالی و رژیم صهیونیستی از جمله آنهاست.
صرفنظر از ظالمانه بودن معاهده
NPT در واگذاری حق برخورداری از سلاح هسته ای به 5 کشور صاحب حق وتو و نیز بهره گیری سلیقه ای و چندگانه از این معاهده در برخورد با کشورهای عضو که تقابل باج خواهانه و غیرقانونی با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران بارزترین نمونه آن است، تجهیز رژیم اشغالگر قدس به سلاح هسته ای، همواره یکی از چالش های مطرح در نشست های 5 سال یکبار برای بازنگری معاهده NPT بوده است.
کشورهای عربی در تمامی اجلاس ها، پیشنهاد عضویت اسرائیل در معاهده
NPT و خلع سلاح هسته ای آن را مطرح کرده اند و این پیشنهاد هیچگاه در دستور کار هیچیک از اجلاس های بازنگری قرار نگرفته است. توضیح آن که جمهوری اسلامی ایران بر خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی تاکید داشته و دارد و از آنجا که این رژیم را غیرقانونی و نامشروع می داند به طور طبیعی و منطقی، عضویت آن در معاهده NPT را که مستلزم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است، نمی پذیرد.
کشورهای عربی استدلال می کنند که طرح خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای با برخورداری اسرائیل از این تسلیحات- نزدیک به 300 کلاهک هسته ای- در تعارض است و آمریکا و متحدانش بدون اشاره به غیرقانونی بودن رژیم صهیونیستی و اشغال وحشیانه سرزمین مردم فلسطین، ادعا می کنند که اسرائیل برای حفظ امنیت خود به این تسلیحات نیازمند است!
و اما، دو روز پیش در اجلاس نیویورک اتفاق تازه ای به وقوع پیوست و آمریکا و انگلیس و فرانسه به گونه ای غیرمنتظره و برخلاف همیشه از موافقت خود با پیشنهاد کشورهای عربی سخن گفته و اعلام کردند که قصد دارند این پیشنهاد را در دستور کار اجلاس نیویورک قرار دهند. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی که به بهانه اعتراض احتمالی برخی کشورها به وجود کلاهک های هسته ای این رژیم از حضور در اجلاس نیویورک خودداری کرده و نماینده و هیئتی نیز به اجلاس نفرستاده بود، در اقدامی دور از انتظار که ذوق زدگی از آن می بارید، موافقت ضمنی و البته مشروط خود را با مطرح شدن پیشنهاد کشورهای عربی در اجلاس نیویورک اعلام کرد.
دو سوی ماجرا، صرفنظر از پیرایه های پیرامونی آن، اینگونه است؛ در یک سو، آمریکا و متحدانش برخلاف روال قبلی، می پذیرند که پیشنهاد کشورهای عربی برای پیوستن اسرائیل به معاهده
NPT در دستور کار اجلاس نیویورک قرار گرفته و به بحث و بررسی گذارده شود. و در سوی دیگر اسرائیل نیز علی رغم مخالفت های گذشته، طرح این پیشنهاد در اجلاس را با این شرط می پذیرد که؛ الف: مرز کشورها در منطقه خاورمیانه با صراحت تعیین و به رسمیت شناخته شود یعنی به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس! ب: منطقه از حالت تهاجمی خارج گردیده و صلحی پایدار بر آن حاکم باشد. یعنی اجرای طرح سازش با مشخصاتی که در نشست ذلت بار «آناپولیس» روی آن توافق شده بود.
برخی از گزارش ها حاکی از آن است که علاوه بر آمریکا، انگلیس و فرانسه، دو کشور چین و روسیه نیز با این طرح موافقت کرده اند و رایزنی ها برای آماده سازی زمینه با سران برخی از کشورهای عربی مخصوصاً مصر، در جریان است. مشکل کشورهای عربی آنگونه که آمریکایی ها به طور ضمنی اعتراف می کنند، افکار عمومی ملت های مسلمان است. به نوشته تحلیلگران اسرائیل، مشکل آماده سازی افکارعمومی مسلمانان از یکسو به علت نفوذ عمیق جمهوری اسلامی ایران در منطقه و از سوی دیگر با توجه به نتیجه دو جنگ 33 روزه حزب الله لبنان و 22 روزه حماس با اسرائیل، بسیار دشوارتر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد.
درباره این توطئه گفتنی است که؛
1- همانگونه که در توافق اعلام شده آمریکا و موافقت مشروط اسرائیل به وضوح می توان دید؛ آنچه از کشورهای عربی گرفته می شود به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس است. یعنی آرزویی که صهیونیست ها از نخستین روزهای اشغال فلسطین در سر می پرورانده و تعقیب می کرده اند. این خواسته - در صورت تحقق توطئه مورد اشاره- «نقداً» به صهیونیست ها داده می شود، ولی آنچه کشورهای عربی به دست می آورند موافقت اسرائیل با مطرح شدن عضویت این رژیم در اجلاس بازنگری
NPT و بحث و بررسی درباره کلاهک های هسته ای آن است. یعنی بهای «نسیه» و موکول به دهها شرط و شروط در قبال متاعی «نقد»!
گفتنی است در سال 1995 و در اولین اجلاس بازنگری معاهده
NPT نیز، هنگامی که پیشنهاد کشورهای عربی برای عضویت اسرائیل در این معاهده و عاری شدن منطقه از سلاح هسته ای به اجلاس ارائه شد، اسرائیل بی آن که با صراحت از پذیرش این پیشنهاد خودداری کند، شرایطی مشابه آنچه امروز مطرح می کند را پیش کشید و در همان حال «ییگال الون» وزیر خارجه وقت اسرائیل که حتی به خاطر پذیرش تلویحی و مشروط پیشنهاد نیز مورد اعتراض برخی از مجامع صهیونیستی قرار گرفته بود، طی نطقی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت؛ دوستان ساده اندیشی نکنند! سیاست راه و رسم خاص خود را دارد. همیشه گفتن «بله، اما» از مخالفت صریح بهتر و کارسازتر است!
2- در پی موافقت آمریکا و متحدانش با قرار گرفتن پیشنهاد اعراب در دستور کار اجلاس نیویورک، «جرج میشل» نماینده آمریکا در امور خاورمیانه با اختیارات ویژه به منطقه اعزام شده و گفت وگو با مقامات رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی را آغاز کرده است. ماموریت اصلی جرج میشل که در ملاقات وی با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مطرح شد، از سرگیری طرح صلح خاورمیانه-سازش- با محوریت اجلاس آناپولیس است.
حماس ضمن مخالفت خود با طرح سازش به محمود عباس هشدار داده است که هیچیک از توافق های احتمالی وی با فرستاده ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی را نخواهد پذیرفت. اصلی ترین محورهای طرح آناپولیس، به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس و تشکیل دولت فلسطین در دو منطقه محدود و کم دامنه غزه و کرانه باختری رود اردن است. مطابق این طرح، دولت فلسطین فاقد ارتش و نیروهای مسلح و سیاست گذاری مستقل بوده و تحت قیمومیت کامل رژیم صهیونیستی قرار خواهد داشت. گفتنی است، محمود عباس با نام عربی «ابومازن» یک بهایی ایرانی الاصل و از نوادگان «عباس افندی» یکی از رهبران معروف حزب صهیونیستی بهائیت است.
3- مقامات آمریکایی و اروپایی و محافل صهیونیستی- از جمله لابی معروف صهیونیست ها در آمریکا، موسوم به آیپک - در مصاحبه ها و اظهارنظرهای خود اصرار دارند که این نیاز سال ها بر زمین مانده اسرائیل را به عنوان «امتیاز»! به اعراب بفروشند. در همین زمینه «الوف بن» تحلیل گر معروف اسرائیلی که به تخصص در عملیات روانی شهرت دارد، روز شنبه 18/2/89-8می 2010- طی مقاله ای که ظاهر آن دلداری دادن به صهیونیست هاست و در نهان، تظاهر به ناز در مقابل یک نیاز است، در روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» نوشت «از آنجا که هیچ کشوری در منطقه قصد خلع سلاح ندارد، اهمیت این مسأله - اشاره به توافق یاد شده در اجلاس نیویورک- اندک است و حداکثر با اقدامی نمایشی خاتمه می یابد، زیرا اسرائیل حتی با تعیین فرستاده ای برای شرکت در نشست خلع سلاح مخالفت کرده است... مصری ها می گویند خلع سلاح هسته ای باید آغاز شود در حالی که اسرائیل از فرآیند بلند مدتی سخن می گوید که با توافق جامع صلح با همه دولت های منطقه آغاز می شود و با خلع سلاح های متعارف شیمیایی و در نهایت هسته ای ادامه می یابد».
4- متاسفانه برخی از تحلیل گران ساده اندیش منطقه و شماری از کارشناسان آلوده، نه فقط در مقابل این توطئه زبان به اعتراض نگشوده اند، بلکه از توافق شیطانی آمریکا به عنوان یک «امتیاز» هم یاد می کنند، که صد البته از آنان انتظار چندانی نیست ولی از جمهوری اسلامی ایران که عنوان پرچمدار مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین را به شایستگی با خود دارد و با سخنرانی رئیس جمهور محترم در اجلاس نیویورک شرکت کرده و نمایندگانش هم اکنون در این اجلاس حضور دارند، انتظار می رود با صدور بیانیه ای رسمی از این توطئه پرده بردارد.
این بیانیه می تواند امضای بسیاری از کشورهای اسلامی و از جمله کشورهای عضو کنفرانس اسلامی و برخی دیگر از دولت های همسو را در خود داشته باشد. بیانیه مورد اشاره علاوه بر افشای توطئه نیویورک که به تنهایی موضوعیت دارد، ملاک روشنی برای ارزیابی دولت های اسلامی در نگاه ملت های آنها نیز تلقی خواهد شد که حرکتی کارساز است.
همین جا باید خطاب به سران فتنه که شعار دیکته شده وزارت خارجه اسرائیل با عنوان «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران»! را سرمی دادند گفت؛ مردم مظلوم فلسطین به نمایندگی از تمام ملت های مسلمان در برابر رژیم اشغالگر قدس ایستاده اند و حمایت از آنان کمترین بهایی است که کشورهای اسلامی برای تأمین امنیت خود می پردازند. اگرچه به قول- چند روز پیش- نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل اسرائیل در وخیم ترین شرایط از دوران تشکیل خود تاکنون قرار دارد.


نوشته شده در دوشنبه 89/2/20ساعت 2:56 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak