سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

یک روزنامه آمریکایی در ارزیابی مذاکرات ژنو خاطرنشان کرد: سیاست دولت اوباما در تحریم و فشار اقتصادی برای توقف برنامه هسته ای ایران ناموفق بوده است.
لس آنجلس تایمز نوشت: مذاکره با ایران پس از مدتها انتظار بدون دستیابی به موفقیت محسوس پایان یافت. این ماجرا آسیب قابل توجهی به استراتژی دولت اوباما مبنی بر تحریم های سنگین و دیپلماسی توام با صبوری وارد می آورد. ایران در این مذاکرات با برگزاری نشست ماه آینده در استانبول موافقت کرد اما هیچ علاقه ای برای توقف تحقیقات هسته ای نشان نداد و دعوت ایالات متحده برای دیدار دوجانبه با مقامات آمریکایی را نیز رد کرد. یکی از دیپلمات های ارشد آمریکا این گفتگوها را «بسیار مشکل» خواند و به نظر می رسد گفتگوهای ژنو دستاورد کمتری نسبت به آخرین دور گفتگوی قدرت های بزرگ با ایران در اکتبر 2009 داشته است. در آن زمان ایران و سایر شرکت کنندگان بر روی توافقی کار کردند که دسترسی ایران به اورانیوم غنی شده اش را محدود می کرد و در عوض برای رآکتور پزشکی این کشور سوخت تامین می کرد. البته آن توافق ظرف چند هفته با شکست روبرو شد.
این روزنامه به نقل از ری تکیه عضو شورای روابط خارجی آمریکا یادآور می شود: رویکرد واشنگتن بر «تحریم های سنگین به همراه تماس» استوار است. اما نتایج مذاکرات اخیر نسبت به استراتژی دولت اوباما شبهه وارد کرده است؛ اینکه تحریم های اقتصادی می توانند به ایران برای توقف برنامه فشار وارد کنند و ضمنا آمریکا و متحدانش می توانند از طریق دیپلماسی، مانع چانه زنی ایران با استفاده این کشور از دستاوردهای هسته ای خود شوند. راهبرد دولت اوباما با یک آزمون مهم روبرو شده است و تا اینجای کار، نتوانسته سربلند بیرون بیاید. آخرین دور تحریم ها از 6 ماه پیش به اجرا گذاشته شده است.
لس آنجلس تایمز همچنین از قول دیپلمات ها نوشت: مقامات غربی نتوانستند ایرانی ها را به پذیرش محور قرار دادن برنامه هسته ای این کشور در مذاکرات استانبول متقاعد کنند. در عین حال یکی از مقامات ارشد دولت اوباما می گوید «این یک شروع است. ما انتظار نداشتیم که بتوانیم با انجام همین یک دیدار درباره پیشرفت حاصله قضاوت کنیم.» مذاکرات ژنو از چندین جهت برای ایران موفقیت آمیز محسوب می شود. مقامات ایرانی توانستند توجهات را به شکایت هایشان، از جمله اتهام وارد شده به غرب یا اسرائیل در مورد دست داشتن در ترور اخیر دانشمندان ایرانی، جلب کنند. ضمنا آنها بر موضع پرطرفدار خود در داخل ایران، یعنی عدم موافقت با توقف برنامه هسته ای، پافشاری کردند.


نوشته شده در شنبه 89/9/20ساعت 5:2 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

خشم وزیر بازرگانی رژیم صهیونیستی از ناکارآمدی تحریم های ضد ایرانی و عدم همراهی موثر طرف های اروپایی پایانی نمی شناسد.
بن الیعازر اخیرا در آلمان گفته بود «اروپایی ها صبح قطعنامه صادر می کنند اما شب 1200 شرکت اروپایی با ایران معامله می کنند». اما غیر از این اظهارنظر، روزنامه فایننشال تایمز از قول بنیامین بن الیعازر نوشت: متاسفانه از تحریم واقعی خبری نیست، تحریمی که برای یک سال نه چیزی وارد ایران شود و نه چیزی صادر گردد. اروپا دودوزه بازی می کند.
وزیر بازرگانی رژیم صهیونیستی که قبلا در پست هایی نظیر وزیر امور بنیادی و دفاع نیز فعالیت کرده، همچنین می گوید: سیاست فعلی غرب که از چند تحریم کارآمد و مذاکره تشکیل شده، بی نتیجه است. ایرانی ها به ریش ما می خندند. ما از سیاست قاطع دولت آلمان متشکریم اما شک دارم که این موضع نتایج عملی لازم را به همراه داشته باشد. بارها شنیدم که صدراعظم آنگلا مرکل گفته است تا چه میزان برای جلوگیری از مناسبات اقتصادی با ایران مصمم است اما نمی توانم مطمئن شوم که دولت آلمان این موضع را می تواند در برابر شرکتها پیش ببرد.
در همین حال شبکه ان بی سی در گزارشی اعلام کرد: ایران با موفقیت تحریم ها را دور می زند.
این شبکه اعلام کرده است: ایران از انواع مسیرها و از جمله جزایر جنوبی کالاهای مورد نیاز خود را وارد می کند. با وجود تحریم های گسترده، ایران نه تنها واردات لازم از اروپا را انجام می دهد بلکه حتی کالاهای آمریکایی هم وارد ایران می شود.


نوشته شده در شنبه 89/9/20ساعت 5:1 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |

سخنگوی جنبش سبز در خارج کشور از موسوی خواسته بود مجریان شبکه «تلویزیون سبز» که در اروپا راه اندازی می شود، بی حجاب باشند اما موسوی به مصلحت ندانست.
سایت صهیونیستی بالاترین ضمن انتشار این خبر نوشت: مدتی است از مخلباف و فعالیت های سبزش خبری نیست. گویا بعد از بحث بر سر «تلویزیون سبز»، مخملباف از دست میرحسین دلگیر شده. مخملباف معتقد بوده مجریان تلویزیونی که در اروپا راه اندازی می شود، باید طبق استانداردهای اروپایی بی حجاب باشند، اما میرحسین با استدلال های خودش، با این موضوع مخالفت کرده است. استدلال مخملباف هم این بوده است که یافتن اسپانسر برای تلویزیونی دارای استانداردهای جمهوری اسلامی عملاً غیرممکن است (در حال حاضر تلویزیون «سبز» رسا بدون مجری پخش می شود).
بالاترین افزود: از آن پس مخملباف اندکی از سبزها فاصله گرفته است. اما اخیراً پس از آنکه خانواده محسن مخلباف، جایزه جشنواره زنان آلمان را که به آنها اهدا شده بود به زهرا رهنورد تقدیم کردند، او نیز در پیامی از این خانواده هنرمند تشکر کرد.
یادآور می شود برخی اصلاح طلبان فراری و حامیان فتنه سبز هم اکنون در کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان اقدام به کشف حجاب کرده اند که از جمله آنها می توان به شیرین عبادی، داودی مهاجر، شادی صدر، فرشته قاضی، فرناز قاضی زاده و علی نژاد اشاره کرد.
مخملباف در بحبوحه آشوب سال گذشته که با میدانداری از عناصری چون موسوی و کروبی و خاتمی و بسیاری از فعالان حزبی جبهه اطلاعات صورت گرفت، در کنار سازگارا و نوری زاد به عنوان سخنگوی فتنه سبز معرفی شد و دختران وی با کشف حجاب در برخی مراسم اهدای جایزه و نمایش فیلم شرکت کردند. اساساً محافل آمریکایی و اروپایی اجازه نمی دهند که کسانی با حفظ هویت اسلامی حجاب، مطرح و معروف شوند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 11:5 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

گاردین نوشت: ایران با استفاده از اورانیوم استخراج شده از معادن خود گام دیگری به سمت خودکفایی هسته ای برداشت.
این نشریه انگلیسی اذعان کرد: البته براساس قطعنامه های سازمان ملل که علیه ایران صادر شده است استخراج سنگ معدن و تبدیل آن به کیک زرد ممنوع نیست اما یکی از راه هایی که جامعه بین المللی سعی داشت از طریق آن برنامه هسته ای ایران را متوقف کند، جلوگیری از واردات کیک زرد به ایران بود. این اتفاق در ظاهر پیامی بود که ایران به غرب داد تا بگوید چنین اقداماتی نمی تواند مانع پیگیری برنامه هسته ای ایران شود و ضربه بزرگی به غرب بود.
گاردین افزود: ناظران بین المللی می گویند بعید است همزمانی اعلام این خبر با سفر سعید جلیلی، مذاکره کننده هسته ای ایران به ژنو برای از سرگیری گفتگوها به گروه 1+5 تصادفی بوده باشد.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:58 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون هرگونه تصور و احتمال مبنی بر اینکه برخی اعضای این گروه حساب خود را از فتنه گران جدا کرده باشند، باطل کرد.
مجید انصاری روز دوشنبه طی سخنانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران که ازسوی انجمن اسلامی دانشگاه تهران با حضور الهه کولایی، حمیدرضا جلایی پور و محسن رهامی برگزار شده بود، به شایعه اختلاف میان اعضای مجمع روحانیون پرداخت و گفت: من به عنوان دبیر اجرایی مجمع مبارز اعلام می کنم مزخرفاتی که از قول برخی فرصت طلبان که امروز دایه مهربان تر از مادر شده اند و از خارج از مجمع علیه مجمع روحانیون مبارز و شخصیت های مجمع مطرح می شود و صحبت از وجود اختلاف در مجمع می کنند مثل هزاران هزار دروغ دیگر که علیه سایر تشکل ها گفته می شود، بی اساس است.
اظهارات مجید انصاری در تکذیب اختلاف نظر در مجمع روحانیون در حالی است که برخی اعضای ارشد این مجموعه و از جمله خاتمی و ابطحی و محتشمی پور و موسوی خوئینی ها و ... جزو بازیگران اصلی فتنه و آشوب 8 ماهه در سال گذشته بودند و بنابراین اظهارات وی بدین معناست که وی با تعصب کامل نسبت به این باند عرصه سیاسی کشور را نگاه می کند و تعصب فتنه گران به مراتب برای وی مهم تر از اسلام و انقلاب و رهبری و قانون اساسی است.چندان که در حوادث سال گذشته هم هنگامی که به ساحت اسلام، امام حسین(ع)، امام خمینی(ره) و ولایت فقیه جسارت شد هیچ واکنشی ولو برای ظاهرسازی از امثال انصاری دیده نشد.
اظهارات اخیر دبیر اجرایی مجمع روحانیون، از توهم آمیز بودن رویکرد برخی رجال سیاسی که از لزوم تعامل اصولگرایان با اصلاح طلبانی نظیر مجمع روحانیون سخن می گفتند خبر می دهد و حاکی از آن است که این جریان ولو به قیمت پشت پا زدن به آرمان های اصیل حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی، پای فتنه گران و پادوهای جبهه استکبار می ماند. این همه در حالی است که حضرات یکی در میان برای مظلومیت امام و خط امام اشک تمساح می ریزند همچنان که انصاری چند ماه قبل گفته بود: باید بر مظلومیت امام و خط امام گریست و مظلوم تر از شخص امام، ولایت فقیه است.
اکنون پرسش این است که جماعت متظاهر چگونه می توانند قاطعانه پای فتنه گران دشمن امام و ولایت فقیه بایستند و باز هم دم از امام و ولایت فقیه بزنند؟!
مجمع روحانیون با وجود زمینه سازی سران آن در فتنه سال گذشته که منجر به حرمت شکنی بی سابقه روز عاشورا شد روز گذشته بیانیه ای در تکریم ماه محرم و حضرت امام حسین(ع) صادر کردند. در این بیانیه از «پایبندی امام حسین(ع) به پیمان ولو با افراد بدآئین» تجلیل شده است. احتمالا با همین مغالطه است که مجمعی ها اصرار دارند هم پیمان آمریکا و انگلیس و سلطنت طلبان و بهایی ها و مارکسیست ها و تروریست هاباقی بمانند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:57 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

سخنرانی محمدحسین صفار هرندی در جمع دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه با حضور متراکم دانشجویان که علاوه بر صندلی ها راهرو وسط و انتهای سالن را پر کرده بودند روز دوشنبه -پریروز- برگزار شد. ورود وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی به این سالن با ابراز احساسات انقلابی و ارزشی دانشجویان مواجه شد و در طول صحبت طولانی وی نیز، دانشجویان بارها سخنان او را در نقد فتنه گران و عملکرد آنان مورد تحسین قرار دادند.
در این میان یک نفر از دانشجویان که از سوی فتنه گران به تور افتاده بود و به او گفته بودند که جمعی با تو همراه خواهند شد اقدام به سر دادن شعار انحرافی کرد ولی حتی یک نفر با او همراه نشد و در نهایت این فرد پس از چند بار تک خوانی! به تنهایی سالن را ترک کرد و بقیه دانشجویان که تعدادشان از 600 نفر فراتر می رفت تا پایان سخنرانی با آرامش و اعلام حمایت از سخنان صفار هرندی در سالن باقی ماندند.
حالا بخوانید گزارش سایت میرحسین موسوی(کلمه) و همچنین «جرس» را: «صفار هرندی و هیات همراهش با شعارهای دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه غافلگیر شدند. پس از این شعارها جمع کثیری]!؟[ از دانشجویان شروع به دست زدن متمادی در حمایت از شعار دهندگان نمودند که تا مدت طولانی ادامه داشت و مجری مراسم با درخواست مکرر خود سعی در آرام نگه داشتن جو آمفی تئاتر نمود اما با بی توجهی دانشجویان همراه شد.» این سایت مدعی شد: «در خارج از سالن و در هنگام خروج تعدادی از دانشجویان از درب های خروجی دانشگاه، دو تن از دانشجویانی که در مراسم شرکت کرده بودند توسط افراد لباس شخصی و با هماهنگی حراست دانشگاه بازداشت شدند.»
سایت میرحسین در این ماجرا به فضاحت عجیبی تن داده است چرا که دانشجویان پای سخنرانی کسی که او را قبول نداشته باشند حضور نمی یابند تا آن را ترک کنند. اگر هم گروه مخالف بخواهد سخنرانی فردی را به هم بزند این کار را در حین سخنرانی سخنران انجام می دهد نه قبل از شکل گیری جلسه، در واقع این سایت اذعان کرده است که سالن مملو از دانشجویانی بود که برای شنیدن سخنان صفار هرندی اجتماع کرده بودند البته این اعتراف سنگینی است چرا که فتنه گران به دروغ این دانشگاه را حیاط خلوت خود معرفی می کردند. وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی هیات همراهی نداشته تا بااو وارد سالن شده باشند و در این روزاتفاقی نیفتاده تا کسی دستگیر شده باشد. آن یک نفر شعار دهنده هم به فرد و یا جایی آسیب نزده بود تا مستوجب بازداشت باشد. مشکل فتنه گران این است که نه در تنور آنان نانی پخته می شود و نه کسی این لانه را دق الباب می کند. یک راه باقی می ماند و آن هم جبران این همه مافات در «محیط مجازی».
این ماجرا نشان می دهد اگر فتنه گران هواداری هم در جایی داشته باشند به دلیل افتادن تشت رسوایی فتنه گران از بام، در جمع ها آفتابی نمی شوند و در عین حال برای آنکه اظهار وجود نمایند یک یا چند نفر آدم از همه جا بی خبر را پیدا می کنند تا به نمایندگی از میلیون ها هوادار مجازی به مقابله با جمعیت های متراکم حقیقی بروند تا اگر چوبی هم آمد بر سر فرد یا افرادی بخورد که ربطی به آنان ندارد!


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:56 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

دروغ بافی گسترده و ملتهب نشان دادن فضای دانشگاه در آستانه 16 آذر با هدف القای زنده بودن فتنه سبز، باعث اعتراض در برخی محافل ضد انقلاب شده است.
در این باره و در حالی که برخی رسانه های ضد انقلاب به ویژه طی چند روز اخیر تلاش داشتند دروغ و توهم را جایگزین واقعیت ها کنند، سایت ضد انقلابی خودنویس به پیامدهای منفی این رویکرد ناشیانه پرداخت و نوشت: در آستانه 16 آذر، روز دانشجو، همان گونه که از مدت ها قبل می شد تصورش را کرد، فضای مجازی به شدت ملتهب است. انواع و اقسام بیانیه های سیاسی از گروه های مختلف صادر می شود و کانون این التهاب مطابق معمول سایت بالاترین است. اگر کسی از جامعه ایران خبر نداشته باشد ممکن است تصور کند جامعه واقعی هم مانند جامعه مجازی به همین اندازه برای 16آذر ملتهب است. ولی آیا واقعاً همین طور است؟
این پایگاه اینترنتی می نویسد:مردم اصلاً حوصله توجه به این فضاسازی ها را ندارند. به همین دلیل کاملاً اشتباه است اگر بخواهیم التهاب بالاترین و کاربرانش را به فضای واقعی جامعه نیز تعمیم بدهیم. این رسانه ها وکاربران آنها از بی اعتنایی دنیای واقعی به آنان کاملاً آگاهند ولی با عصبیتی بی مانند سعی در خاموش کردن و نفی واقعیت دارند. اینجاست که می بینیم آنچه که از جنبش سبز لااقل در فضای مجازی مانده «التهابی کاذب» است که به احتمال بسیار زیاد پس از سرکوب در 16 آذر باز به فضای سرخورده خود بازمی گردد و گلایه می کند تا روزی که مناسبتی دیگر فرا برسد. به نظر من این دسته از واقعیات جامعه جدا شده اند و به فضاسازی روی آورده اند، آن هم فضایی کاذب و حقیقتاً مجازی که فقط در رای های داده شده به لینک های کاربران و موضوعات داغ آن تجلی می کند و صبح روز 17 آذر به آسانی از یاد خواهد رفت.
خودنویس در پایان نوشت: شاید بهتر می بود اینگونه کاربران بالاترین به جای فضاسازی های کاذب و پناه بردن به شعارزدگی و انحصارطلبی، دنیا و واقعیات امروز جامعه ایران را نه از دریچه تنگ مانیتورهای کامپیوترهای شان، بلکه با کنار گذاشتن تعصب و شعارزدگی و پناه بردن به عقلانیت با دیدی بازتر می دیدند و برای تفکر مخالف خودشان هم ارزشی قائل می شدند. آنها احتمالاً نمی دانند که رفتارشان باعث انزوای بیشتر خودشان و سرگردانی در فضای مجازی و گریز از واقعیات خواهد شد.اینجاست که می بینیم التهاب پیش آمده در بالاترین به مناسبت 16 آذر نتیجه ای جز سرخوردگی برای خود کاربران نخواهد داشت. منتظر می نشینیم و می بینیم در این ساعات باقی مانده تا 16 آذر جامعه بشدت ملتهب بالاترین به کدام سو خواهد رفت؟
یادآور می شود سایت های بالاترین، کلمه، رادیو فردا، دویچه وله، روزنت، رادیو زمانه وگویا نیوز، طی چند روز اخیر به شکلی انباشته از فریب و توهم سعی کرده بودند که فتنه گران امکان بازتولید فتنه را در دانشگاه دارند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:56 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

یک طلبه نمای فراری که مدت ها با نشریات زنجیره ای همکاری می کرد، می گوید جنبش سبز به هیچ وجه خمینی محور نیست و شامل طیف های مختلف اپوزیسیون از جمله سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و سلطنت طلبان می شود.
محمدجواد اکبرین اکنون در پاریس اقامت دارد و برای امرار معاش تن به همکاری با رادیو فردا، جرس، روزنت و بی بی سی داده است. او پیش از فرار از کشور با نشریات زنجیره ای مدعی اصلاح طلبی از جمله صبح امروز(سعید حجاریان) همکاری می کرد و پس از خروج از کشور کشف لباس کرد. اکبرین در گفت وگو با «تهران ریویو» تصریح می کند: بی پروا می گویم باید بخش هایی از سازمان مجاهدین خلق را با آغوش باز در جنبش سبز پذیرفت همان طور که بخش هایی از سلطنت طلبان این روزها روشنی و عمق نگاه داریوش همایون ]وزیر صهیونیست رژیم پهلوی[ را دارند.
وی با رد این ادعای اکبر گنجی که اصلاح طلبان طی سال های اخیر خمینی محور بودند گفت: من اساسا اصلاح طلبی سال های اخیر را خمینی محور نمی دانم. اصلاح طلبان یک روند افتان و خیزان را در 30 سال گذشته طی کرده و از خامی به پختگی رسیده اند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:55 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

ارگان رسانه ای حلقه لندن، حزب مشارکت را «راه سبز» معرفی کرد اما تصویری کاهنده و رو به سقوط از این حزب ارائه نمود! «جرس» در عین حال خواستار تصفیه اعضای حزب و افزودن برخی عناصر زندانی به عنوان اعضای جدید شد. این رهنمود در حالی است که پیش از این برخی بیانیه ها به نام حزب مشارکت از مبدأ لندن منتشر می شد!
جرس می نویسد «اگر جنبش دوم خرداد و دوران هشت ساله ریاست جمهوری خاتمی و حضور اصلاح طلبان در قوای اجرائی و مقننه تنها یک دستاورد و نتیجه در پی داشته و آنهم تأسیس حزب مشارکت ایران اسلامی بوده باشد؛ این نتیجه ای قابل مباهات و افتخار در کارنامه دوران اصلاحات در جهت ایجاد دموکراسی و توسعه سیاسی و حکومت مدرن است»(!)
نویسنده این تحلیل که مانند اغلب نویسندگان جرس با اسم مستعار -آذر اهورایی- به انتشار تحلیل پرداخته، با وجود چنان شروعی ادامه می دهد: مشارکت در روند تاریخی دچار نزول شد. این حزب در سال 77 تأسیس می شود و در سال 78 در انتخابات مجلس ششم پیروز و حائز اکثریت می شود اما در انتخابات دوره دوم شوراها و در سال بعد در انتخابات مجلس هفتم بدلیل اعمال نظارت استصوابی و حذف گسترده اصلاح طلبان؛ این حزب از صحنه رقابت حذف و جنبش اصلاحات شکست خورد. چرا مردم به این سرعت از اصلاحات مأیوس شدند و از جبهه مشارکت روی برگردانیدند؟ یکی از دلایل اصلی یأس مردم از اصلاحات بگومگوها و جر و بحثهای درون شورای شهر تهران بود. این اولین تجربه شوراها در ایران بود. نایب رئیس شورای شهر آقای حجاریان بود که ترور و از دور خارج شد. رئیس شورا آقای عبدالله نوری بود که برای انتخابات مجلس کاندیدا شد و از شورا استعفا داد و در نتیجه دور به دست آدمهایی افتاد که مردم را از اصلاحات مأیوس کردند. این آقایان الان کجا هستند و چه می کنند و چه نسبتی با جنبش سبز دارند؟!
ارگان مهاجرانی و کدیور اضافه می کند: مسئله دیگر نحوه ورود به انتخابات مجلس ششم بود. جبهه مشارکت در این انتخابات آنطور که باید نتوانست از میان آدمهائی که در آن انتخابات مدعی اصلاح طلبی بودند و شانس پیروزی هم داشتند و تعدادشان در کل کشور به دو هزار نفر هم نمی رسید کاندیداهایش را به یک روش دموکراتیک و معقول گزینش کند و در نتیجه برخی به لیست مشترک جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب راه یافتند؛ که حاضر به هزینه دادن برای اصلاحات نشدند اما اصلاحات را هزینه راه یابی خود به مجلس کردند. کسی که در تمام عمر مجلس ششم حتی یک بار هم حرف نزده و یک طرح و پیشنهاد نداشته و در همه این سال ها چه قبل و چه بعد از آن هم حتی یکبار برای جنبش یک کلام بر زبان نیاورده و یک خط ننوشته و اصلاً هیچ گاه حرف و طرحی برای گفتن نداشته، این آدم چه ارتباطی با اصلاح طلبی دارد و چرا باید در لیست جبهه مشارکت وارد مجلس ششم بشود؟
نویسنده جرس ادامه می دهد: باید از گذشته درس عبرت گرفت. نباید بیهوده مثل گذشته فکر کنیم. اصلاحات فرآیندی بی بازگشت است. شرایط فعلی اگرچه برای کار حزبی پرهزینه و کم طرفدار است اما همین شرایط بهترین موقعیت است تا هر حزبی کادرهای قدیمی اش را به محک تجربه بیازماید و کادرهای جدیدش را از میان آدمهای معتقد و باوفا و مصمم و صمیمی و فداکار و پرتوان شناسائی و گزینش کند. در موقعیت تقسیم غنایم یاران و مدعیان همفکری و همراهی بسیارند اما از بسیاری از اینان در موقعیتهای خطیری مثل اکنون که هنگام اثبات ادعاها است؛ به جز عده قلیلی خبری نیست. حزب مشارکت چند نفر مثل تاج زاده و آن هشت نفری که بر علیه کودتا گران شکایت کرده اند دارد؟ امثال آنها در جامعه ما کم نیستند مثل همانهائی که عضو حزب مشارکت نیستند اما الان همبند آنان در زندان هستند.
استناد از سر ناچاری جرس به تاج زاده در حالی است که چند ماه پیش ویدئویی از اظهارات وی در گفت وگو با رمضان زاده و یک هم حزبی دیگر در اینترنت منتشر شد. در این ویدئو تاج زاده تصریح می کند که تقلب 11 میلیونی در انتخابات معنا ندارد و ما در انتخابات شکست خورده ایم.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 10:54 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak