سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

نمایش فیلم «الماس فریب» که طی آن یکی از عوامل جمهوری اسلامی ایران وارد کانون های ضدانقلابی و سرویس های جاسوسی غرب می شود و بسیاری از برنامه های آنها از این طریق لو می رود، رسانه ها و عوامل ضدانقلاب را سردرگم کرده است.
پنج شنبه هفته گذشته پیش از نمایش فیلم الماس فریب برخی از رسانه ها با عنوان «اعترافات یک عضو دستگیر شده ضدانقلاب» و برخی دیگر «نفوذ وزارت اطلاعات در عمق اپوزیسیون» این خبر را منتشر کردند و همین نحوه اطلاع رسانی - که می توان آن را «طرح فریب 2» نامید- باعث شد که نه تنها گروه های ضدانقلابی نتوانند نفوذ محمدرضا مدحی و حضور وی در جمع خودشان - علی رغم این که فیلم های مستند حضور وی در میان آنها موجود است- را انکار نماید بلکه به بسیاری از حقایق ناگفته نیز اعتراف نمایند.
اما اصل ماجرا این است که دستگاه اطلاعاتی کشورمان با استفاده از یکی از عوامل خود به کانون اپوزیسیون خارج نشین و سرویس های جاسوسی بیگانه نفوذ می کند و طرح های براندازانه آنان را با شکست مواجه می کند.
در ذیل برخی از واکنش های جریان های اپوزیسیون و ضدانقلاب که بوضوح حاکی از سردرگمی عجیب آنهاست مرور می شود.
سایت روزآنلاین وابسته به گروه های ضدانقلاب در یادداشتی با عنوان نفوذی در اپوزیسیون یا زندانی در تهران می نویسد: آیا او بر اساس ادعای برخی رسانه های حکومتی بازداشت شده و آنچه در برنامه مذکور گفته، اعترافات اوست یا این که او و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی اپوزیسیون خارج از کشور را فریب داده اند؟ این سایت می نویسد: مدحی در سال 88 و پس از حضور در اروپا و آمریکا مصاحبه های متعددی با رسانه هایی از جمله گاردین، نیویورک تایمز، رادیو زمانه، روزآنلاین، خودنویس، صدای آمریکا و دیگر رسانه ها داشته است.
روزآنلاین در ادامه سردرگمی اپوزیسیون می نویسد: هنوز مشخص نیست محمدرضا مدحی از ابتدا به عنوان عامل نفوذی وارد اپوزیسیون خارج از کشور شده و آنچه او در این برنامه گفته روایتی است نفوذ است یا اعترافاتی در بازداشت، همان طور که معلوم نیست او چگونه سر از تهران درآورده است.
عصبانیت سیا
رادیو سازمان سیا که در این عملیات بیشترین ضربه به پیکره اطلاعاتی اش وارد شد با ادبیات کاملا عصبانی به دفاع از خود می پردازد و فیلم الماس را اینگونه توصیف می کند؛ «آشفته ترین و از هم گسیخته ترین رمان تصویری» و توضیح نمی دهد که مستندات تصویری چگونه قابل انکار است؟
این رادیو اصل حضور مدحی را برای بازسازی جایگاه خود زیر سؤال می برد و علی رغم مصاحبه های متعدد صدای آمریکا با وی می افزاید: محمدرضا مدحی بازیگری است که در اولین حضور تلویزیونی نقش اول را به او داده اند، بازیگر بسیار بی تجربه و ناپخته ای که پیش از این داستان هیچ کس حتی نام وی را نشنیده است!
رادیو سازمان سیا که نگران اثرات این فیلم است چهار هدف را برای نمایش این فیلم برمی شمرد: قدرت اطلاعاتی ایران، نشان دادن این که دستگاه های جاسوسی غرب از جنبش سبز حمایت می کنند، تخریب دولت در تبعید و اثبات تلاش دول غربی برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی.
مدحی را دزدیده اند
نشریه الکترونیک ایران گلوبال وابسته به گروه های ضد انقلاب نیز در مطلبی درباره چگونگی شکست طرح سردار مدحی می نویسد: «مدحی در طول یک عملیات نظامی دزدیده شد». در ادامه این مطلب آمده است؛ «آمریکا و غرب از چندی پیش در پی یک کودتای نظامی با کمک بخشی از نظام بودند تا به این ترتیب نظامی سیاسی در ایران را بار دیگر به روش گوادلوپ دیگری دستخوش تغییرات مردم و زمان پسند خود نمایند.» به این ترتیب ایران گلوبال تایید می کند که دستگاه اطلاعاتی ایران یک پروژه بسیار مهم آمریکایی را ناکام گذاشته است.
آشفتگی نوری زاده
نوری زاده جاسوس موساد و عامل MI6 که دیدارهای متعددی با مدحی داشته است نمی داند که کدام مدحی را باور کند آنکه با وی در صدای آمریکا مصاحبه های متعددی را انجام داد و یا آن فردی که در ایران از ساده لوحی گروههای ضد انقلاب سخن گفت!
به نوشته پایگاه های ضد انقلاب وی که در اوج از هم گسیختگی روحی قرار دارد، در ابتدا می گوید: هیچ اطلاعاتی از این دولت در تبعید ندارد و رابطه ای هم با گروه موج سبز که ظاهراً جهانشاهی پایه گذار آن است نداشته است!
نوری زاده در عین حال ارتباطاتش با مدحی را تائید می کند و می گوید: زمانی که من با ایشان تماس گرفتم یک سال و اندی بود که ایشان در خارج بود. چندین مصاحبه هم قبلش کرده بود، برای من مدارکی فرستاد که آن مدارک درست بود. نشان دهنده ارتباط و وابستگی ایشان بود، ایشان چند ماهی در برنامه تلویزیون من آمد و صحبت کرد.
نوری زاده که معلق در زمین و آسمان است نمی داند که آیا مدحی به ایران رفته است یا او را برده اند. او می گوید: من اعتقاد دارم ایشان بعد از آن که به موج سبز پیوسته و آنجا شروع به فعالیت کرده آن انتظاراتی را که داشته برآورده نشده.
او در جملاتی سراسر تناقض می گوید: «به نظر من (مدحی) یا در شرایطی قرار گرفته که نتوانسته است نه بگوید، یا زیر تهدید این کار را کرده است و همین تناقض روایات منتشره در ایران حکایت گر این است که آقای مدحی به صورت عادی به ایران نرفته، ایشان یا با تهدید اقناع شده و یا او را برده اند.»
علیرضا نوری زاده ضمن تایید نشست پاریس می گوید: «آقای هنری برنار لویی فیلسوف فرانسوی ما را دعوت کرده بود به تالار فرهنگ های فرانسه، در آنجا ما رفتیم راجع به جنبش سبز در ایران سخنرانی کردیم، خیلی ها در آن جلسه بودند از جمله آقایان مخملباف، کاک حسن شرفی از دمکرات کردستان، کاک عبدالله مهتدی از کومله، حسین بر از بلوچ ها، دکتر مهرداد خوانساری، جهانشاهی و من... به این ترتیب او حضور تمام سران اپوزیسیون را در این جلسه تایید می کند (همان چیزی که در فیلم بود) و موضوع حمایت از فتنه گران را نیز تصدیق می کند. برخی کارشناسان در تهران می گویند علت اینکه گفته های نوری زاده با هم در تناقض است، شاید این است که او به این نتیجه رسیده است که مدحی سخنان و اسناد بیشتری دارد که در آینده به آن می پردازد.
در این حال جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یکپارچگی ایران یکی از معدود گروههایی بود که ادعا می کند به جنبش جمع یاران نپیوست و در این مورد اطلاعیه ای صادر کرد که نشان می دهد مدحی همه گروههای ضدانقلاب را در آنجا گردهم آورده است. این گروهک ضد انقلابی می نویسد: «در نشست پاریس از «جنبش آذربایجان» نیز دعوت شده بود و رئیس هیات اجرایی جنبش تا پاریس هم رفته بود که با مدیر اصلی همایش دو روز قبل از برگزاری نشست جلسه ای خصوصی داشته و مطالبی را به شرح زیر یادآوری نموده و بنابر همین به دو دلیل در نشست پاریس شرکت نکرده است:
الف: حضور عنصر تروریستی حکومت اسلامی بنام سیدمحمدرضا مدحی در دایره این تیم
ب: شرکت برخی هم وطنان ناآگاه مان از کنگره مجهول و یاغی منش ملیت ها که ناقض یکپارچگی ملی ایران هستند».
همچنین سایت بی بی سی هم در گزارشی از این موفقیت اطلاعاتی نوشت: این نخستین باری نیست که مقامات اطلاعاتی جمهوری اسلامی از نفوذ در تشکل های مخالف در خارج و سازمان های اطلاعاتی کشورهای مختلف سخن می گویند و آن را نشانه قدرت و گستره جهانی فعالیت های خود می دانند هر چند به گفته مخالفان، هدف از چنین اظهاراتی را احتمالا ایجاد نگرانی در میان مخالفان، تقویت روحیه طرفداران حکومت و ماموران امنیتی و ارتقای موقعیت نهادهای اطلاعاتی در تشکیلات حکومتی بوده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در فیلم مستند الماس فریب فارغ از اینکه نشان داد که گروههای ضدانقلاب عروسکهای دست گردان سرویسهای جاسوسی غرب هستند که درصدد براندازی می باشند نکته مهم دیگری را نیز افشا کرد و آن اینکه علیرغم اتصال آنها به سرویسهای جاسوسی غرب که مجهز به پیشرفته ترین وسایل جاسوسی هستند نه تنها از قدرت اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران ناآگاه هستند بلکه در پروژه های خود بسیار آسیب پذیر و سطحی به نظر می رسند.
شایستگی نیروهای اطلاعاتی در این عملیات باعث شده است که گروههای ضدانقلابی نسبت به عملکرد خود و احتمال دستیابی به موفقیت ناامید شوند به طوری که برخی از کاربران سایت صهیونیستی بالاترین در واکنش هایی اظهار داشته اند که هوش کاربران معمولی ما صدبرابر بیشتر از نوری زاده است. ایران گلوبال، سایت تحلیلی ضدانقلاب در جمع بندی این موضوع نوشته است: «همین امروز با شنیدن این خبر شروع کرده اند به توهین به برخی افراد دانشمند و خوب مردمی، از جمله آقای نوری زاده. دوستان! نیازی به کوبیدن و یا سلب اعتماد کردن و یا خدای نکرده توهین و اعتراض به دوست خوب ما آقای نوری زاده نیست. اگر ایشان فریب خوردند، مثل تمام ما دلیلش صداقت و سادگی ایشان است. و آن چیزی نیست که ایشان را فرد بدی کند. بیائید این بار هوشمند باشیم و اجازه ندهیم رژیم با استفاده از این داستان سعی کند در میان صفوف مان شکاف ایجاد کند و ما را به جان همدیگر بیاندازد. امثال آقای نوری زاده ممکن است...


نوشته شده در شنبه 90/3/21ساعت 4:42 عصر توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak