سفارش تبلیغ
صبا ویژن























امور سیاسی پایگاه بسیج شهدای محراب

سندی برای تحقق آرمان های انقلاب
چندی پیش نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی اولین ماده لایحه برنامه پنجم توسعه، دولت را موظف کردند تا با همکاری سایر قوا، الگوی توسعه اسلامی- ایرانی را تدوین و به مجلس ارائه دهند. این الگو باید مستلزم رشد و بالندگی انسانها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعه ای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخص های عدالت اجتماعی و اقتصادی باشد تا مبنای تهیه برنامه ششم توسعه و برنامه های بعدی قرار گیرد.
چهارشنبه شب گذشته اولین نشست نخبگان و برجستگان علمی کشور برای بررسی اندیشه های راهبردی در محضر رهبر معظم انقلاب برگزار شد. در این نشست رهبر فرزانه انقلاب الگوی یاد شده را «ریل گذاری» برای آینده کشور توصیف کرده و آن را سندی بالادستی برای همه اسناد برنامه ای و چشم اندازی کشور خواندند. ایشان 4 عرصه فکر، علم، زندگی و معنویت را برای طراحی الگوی پیشرفت ترسیم و بر انعطاف راهبردهای آن و ثبات اهداف تعریف شده، تاکید کردند.
واقعیت آن است که یکی از مشکلات اساسی ما در نظام برنامه ریزی به الگوی توسعه مربوط می شود که طی سالهای پس از پیروزی انقلاب عمدتا غیربومی، لیبرالیستی و مبتنی بر مکاتب سرمایه داری بوده است. همچنین در انقلابی که «انقلاب فرهنگی قرن» نام گرفته، بسیاری از آرمانهای بزرگی که در شریعت اسلام و به تبع آن در فرمایشات امام راحل(ره) و رهبری معظم انقلاب آمده در حد کلان و سطح آرمانی خود متوقف شده و هیچگاه تبدیل به اهداف عینی و عملیاتی نشده اند، لذا در نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری نیز به عنوان یک شاخص مدنظر قرار نگرفته اند.
دهه چهارم انقلاب که دهه پیشرفت و عدالت نام گرفته باید محمل تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی قرار گیرد. این امر مستلزم طرح ریزی سازوکارهای راهبردی در قالب الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است. الگویی که بایستی مبتنی بر ارزشهای اسلامی باشد.
تجربه 3 دهه مدیریت در کشور نشان می دهد که نیاز ما به این الگو یک نیاز جدی و ضروری است. آنچه تا به حال محوریت داشته برگرفته از مدل غربی توسعه بوده و حال ما نیازمند طراحی یک الگوی پیشرفت، مبتنی بر باورها و ارزشهای اسلامی و ایرانی خودمان هستیم. سطح معرفت شناسی ما و نگاهمان به انسان در فرهنگ اسلامی- ایرانی تفاوتهای جدی با فرهنگ غربی دارد. نگاه صرفا مادی به انسان در اومانیسم غربی باعث شده که آنها فقط به فکر توسعه زندگی دنیایی و مادی جوامع بشری باشند و نگاهی کاملا یک سویه را شاخص فکر و عمل خود قرار دهند. حال آنکه در نگاه اسلامی و فرهنگ ایرانی، الگوی مناسب الگوی پیشرفت همه جانبه در ابعاد مادی و معنوی زندگی انسانهاست. مدل غربی توسعه، انسان را حریص پرورش می دهد و او را وادار می کند تا برای رسیدن به منافع و کسب مادیات بیشتر، از هر راهی تلاش کند. اما اسلام با این مدل مخالف است و از نگاه «الدنیا مزرعه الآخره» زندگی دنیایی انسان را خدامحور و معطوف به زندگی جاودانه آخرت تعریف می نماید.
ریشه اختلافات ما با غرب در نگاه هستی شناسانه ماست. بنابراین بعد از انقلاب اسلامی و خدامحور خمینی کبیر(ره)، مدلهای غربی و لیبرالیستی، علیرغم آنکه در تدوین طرحها و برنامه ها، خواسته و ناخواسته ملاک و شاخص قرار گرفت، هیچگاه پاسخگوی نیازهای اساسی ما نبود.
حضرت آیت الله خامنه ای به این مساله مهم اشارات راهگشایی داشته اند. معظم له توجه به مساله «توحید» را در تدوین این الگو ضروری دانسته و می فرمایند؛ اگر توحید، اعتقاد به خدا و التزام به این اعتقاد، به بدنه زندگی بشر بسط داده شود، مشکلات جامعه بشری حل و راه پیشرفت حقیقی گشوده خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب توجه به معاد و محاسبه اخروی را در الگوی پیشرفت، موجب منطقی شدن تحمل همه دشواریها و ترویج ایثار و از خودگذشتگی برشمرده و تاکید می کنند که این مفهوم اساسی و سرنوشت ساز باید در این الگو معنا یابد. ایشان محور بودن «انسان» در اسلام و فلسفه های مادی غرب را کاملا متفاوت از یکدیگر دانسته و خاطرنشان می کنند؛ هدف نهایی اسلام، رستگاری انسان است و در این نگاه همه مسائل از جمله عدالت،رفاه، امنیت و عبادت مقدمه یا اهداف میانی هستند و هدف اصلی این است که انسان سعادتمند شود.
به همین دلیل رهبرانقلاب از واژه «پیشرفت» به جای «توسعه» استفاده کردند. محور اصلی در توسعه بعد مادی زندگی انسان است. توسعه مانند پرنده ای است که فقط یک بال دارد. قادر به پرواز نیست و یا آنکه به هدف غایی و نهایی هرگز نخواهد رسید. اما بال دیگر، ابعاد معنوی زندگی بشری است که در کنار مادیات دنیایی 2 بال پرنده پیشرفت را شکل داده و انسان را به اوج آسمان رستگاری می رساند.
الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت باید به مثابه یک دست نامرئی، دستان ایرانی مسلمان را بگیرد و او را تا آستانه سعادت و نیکبختی هدایت کند.
حال که دست اندرکاران ماموریت تدوین و تهیه الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی را پیدا کرده اند، توجه به چند نکته کوتاه ضروری به نظر می رسد؛
1- باید از تمام ظرفیت علمی و پژوهشی کشور در دو عرصه حوزه و دانشگاه بهره برد تا سندی که به دست می آید همه نقطه نظرات کارساز و راهگشا را در خود داشته باشد.
2- پژوهشهای میدانی و به عبارتی مردمی لازمه کار شمرده شود. قرار است این الگو در خدمت پیشرفت و سعادت مردم باشد. اگر الگوی طراحی شده بهترین باشد، اما مردم با نگرشی که دارند راه دیگری برگزینند قطعاً اهداف مورد نظر محقق نخواهد شد.
3- این سند نباید در طول زمان و به دست دولتها تغییر ماهوی یابد. سند بدست آمده متعلق به دولت خاص و در زمان معین نیست و با تعویض دولتها نباید سلایق آن را دستخوش تغییر و تحول نماید.
4- این سند باید بتواند به بومی سازی و اسلامی سازی علوم- خصوصاً علوم انسانی- کمک نماید. در بخش علوم انسانی باید زمینه ای فراهم شود که انسان شناسی، جهان شناسی و معرفت شناسی بومی شده و با بازنگری اساسی مجدداً به صورت اسلامی و ایرانی تعریف و تدوین شود.
5- شاید مهمترین آفت یک چنین کارهای بزرگی، برخورد «شعاری» با آن است. متاسفانه تجربه های ناخوشایند از برخوردهای این چنینی و ابتر ماندن این قبیل کارهای بزرگ، کم شمار نیستند. گاه دیده شده که مسئولان و متولیان امر با تکرار سخنان رهبرمعظم انقلاب، بدون آنکه نقشه قابل اعتنایی برای نیل به آن هدف ترسیم کرده و به اجرا بگذارند، باعث شده اند تا هدف واقعی و نتایج عملی آن آرام آرام به بوته فراموشی سپرده شود.
همچنین باید مراقب بود تا این امر مهم و سرنوشت ساز در چنبره بازی های سیاسی گرفتار نشده و در چارچوب حزب و جناح محصور و مصادره به مطلوب نشود.
51 سال تا افق ایران 1404 فرصت باقی است. اگر دست بجنبانیم و به فکر باشیم، فرصت بسیار مغتنم و کارسازی است و اگر دست روی دست بگذاریم و تحقق کارهای بزرگ را مشمول مرور زمان کنیم، این 51 سال هم مثل 5 سال گذشته به سرعت سپری می شود. یادمان باشد؛ زمان هیچگاه به عقب بازنمی گردد.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 11:1 صبح توسط بهنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak